مخالفت های امام خمینی رحمة الله علیه با رژیم شاهنشاهی، از سوژه های رسانه های گوناگون دنیا در سال های پیش از انقلاب اسلامی ایران بود که در این راستا مصاحبه هایی با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. «خبرگزاری حوزه» در 30 شماره به صورت روزانه به انتشار برخی از این مصاحبه ها می پردازد.
* مصاحبه امام خمينى رحمة الله علیه با مفسر لوس آنجلس تايمز آمريكا در تاریخ 16/9/1357
حـضـرت آيـت الله ! از ايـنـكه به من اين فرصت را براى مصاحبه داده ايد تشكر مى كنم .
سـؤال: شـكـل دولت اسـلامى كه شما براى آينده در نظر داريد چگونه است و آيا اين يك شـكـلى اسـت درسـوسياليزم اسلامى و آيا دولت اسلامى شما، چگونه مى خواهد يك كشور صنعتى نوين را اداره بكند؟
جـواب: شـكـل حـكـومـت مـا جمهورى اسلامى است، جمهورى به معناى اينكه متكى بر آراء اكـثـريـت اسـت و اسـلامـى براى اينكه متكى به قانون اسلام است و ديگر حكومت ها اينطور نـيـسـتـند كه تكيه بر قانون اسلام داشته باشند. اما اداره مملكت، كارشناسانى هستند كه الان در انـزوا هـسـتـنـد و در زمـان حـكـومـت شاه ، از باب اينكه انسان هايى امين بوده اند، از صـحـنـه بـركـنـار مانده اند؛ آنها، از باب اينكه با شاه نمى خواستند همراهى بكنند، اينها كارشناسانى هستند كه كار را انجام خواهند داد.
سؤال: حضرت آيت الله ! آيا شما علاقه اى يا اهميتى به همكارى با عناصر ماركسيستى مـى دهـيد؟ و آيا بين هدف هاى جنبش شما و ماركسيست ها هيچ سازگارى وجود دارد؟ و آيا نسبت به مقاصد شوروى در ايران نگران هستيد؟
جـواب: هـدف هـاى مـا با هدف هاى آنها مختلف است. ما متكى بر اسلام هستيم و بر توحيد و آنـها مخالف با هر دوى آنها هستند. احكام ما احكام اسلام است و آنها اسلام را نمى پذيرند و لذا مـا به آنها نه تنها علاقه مند نيستيم كه همكارى نداريم و نخواهيم داشت. اما راجع به شـوروى، نـه، مـا نگرانى نداريم براى اينكه ملتى كه خودش سرپاى خودش زندگى مى كند، كسى نمى تواند در امور آن دخالت كند.
سـؤال: حضرت آيت الله ! درگزارش هاى مطبوعاتى آمده است كه دولت هاى ليبى و جبهه ملى آزاديبخش فلسطين حركت هاى ضد شاه را در ايران تقويت مالى مى كنند. ممكن است حـضـرتـعـالى بـفرمائيد كه سازمان آزاديبخش فلسطين و ليبى و ساير كشورها و احزاب كمونيست تا چه مقدار جنبش شما را كمك مى كنند؟
جـواب: مـا بـه كـمـك مـالى آنـان احـتـيـاجـى نـداريـم و بـه كـمـك هـاى ديـگـر از قبيل كمك هاى تبليغاتى هم كه احتياج هست، هيچ كس كمكى نكرده است؛ و اما احزاب كمونيست و كـشـورهـاى ديـگـر چـون آن دو، هـيـچ كـارى بـراى مـا نـكـرده انـد و ايـن اسـت استقلال به معناى عالى كلمه .
سؤال: حضرت آيت الله! انتظار شما چيست؟ چه موقعى اين تضاد و جنگ به پايان خواهد رسيد؟ و آيا اين جنگ و نتيجه اين جنگ را چگونه انتظار داريد؟ آيا اين جنگ را جنگ مقدسى مى دانيد؟
جـواب: امـا جـنـگ ما جنگ مقدس است براى اينكه براى اسلام است، براى خداست و چيزى كه براى خدا باشد مقدس ترين امور است و اما نتيجه، ما تا وقتى كه نتيجه آخر كه عبارت از كوتاه شدن دست اجانب و رفتن رژيم سلطنتى است تحقق پيدا نكند، دست از مبارزات خود بر نمى داريم ، مردم به غير آن راضى نيستند.
سـؤال: بـه نـظـر حـضـرتـعـالى حـكـومـت اسـلامـى شـمـا بـا مـسـائل بـانـكـى و مسأله بـهـره چـگـونـه برخورد خواهد كرد؟ با مساله صنايع چگونه بـرخـورد خـواهـد كـرد؟ آيـا حـضرتعالى در افكار خودتان با عربستان سعودى نزديكتر هستيد يا ليبى ؟ يا تصور مى فرمائيد كه يك چيزى است متفاوت از همه اينها؟
جواب: اما راجع به بهره بانكى ، ما بانك هايى كه بى بهره باشد بايد تاسيس كنيم . مـا بـهـره ها را جايز نمى دانيم . اما راجع به صنايع ، صنايع را در ايران به بهترين وجـه پـايـه گـذارى خـواهـيـم كـرد و اما آنچه كه امروز به عنوان صنايع است در ايران، مونتاژى بيش نيست و اصولا به درد نمى خورد.
سؤال: راجع به ليبى چه؟
جـواب: آن مـسـاله ديـگـرى اسـت ، مـا در مـسـائل اسـلامـى كـه آنـان بـه آنـهـا عمل مى كنند موافقت داريم.
سـؤال: روابـط دولت اسـلامـى حـضـرت آيـت الله با آمريكا چگونه خواهد بود؟ آيا شما فروش نفت را به غرب ادامه مى دهيد؟ و روابط شما با شوروى چگونه خواهد بود؟
جواب: ما با تمام دولت ها در صورتى كه دخالت در امور داخلى ما نكنند و براى ما احترام متقابل قائل باشند، با احترام رفتار مى كنيم و نفت را هم هر كس مشترى است به او مى فروشيم . مـا از زيـاده روى و غلط روى هايى كه راجع به نفت بوده است و چيزهايى كه خلاف مصلحت ملت بوده است، جلوگيرى مى كنيم والا نفت را مى فروشيم .
سؤال: روابط شما با شوروى چگونه خواهد بود؟
جـواب: هـمـانـطـور كـه بـا آمـريـكـا، فـرقـى نـدارد، روابـط مثل هم است .
سـؤال: در مـورد مـسـائل اجـتـمـاعـى ، حضرت آيت الله حضور زنان را در دانشگاه و يا كار كـردن آنـان را در جـامـعـه چـگـونـه مـى بـيـنـنـد؟ و آيـا بـراى آنـهـا مـحـدوديـت هـايـى قـائل مـى شـونـد كـه الان در جـامـعـه كـنـونـى وجـود نـدارد؟ نـظـر حـضـرتـعالى در مورد كنترل مواليد و يا تحصيل زنان و مردان در دانشگاه به صورت مخلوط چيست ؟
جـواب: زنـان در جـامـعـه اسلامى آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسين به هـيچ وجه جلوگيرى نمى شود؛ از چيزى كه جلوگيرى مى شود، فساد اخلاقى است كه زن و مـرد نـسـبت به آن مساوى هستند و براى هر دو حرام است . راجع به مواليد، تابع آن است كه حكومت چه تصميمى بگيرد.
سؤال: ممكن است راجع به تاريخچه و نماى تاريخى جنبش تاريخى خودتان و توسعه اش در طـى پـانـزده سـال گـذشـتـه از زمـانـى كـه در تبعيد بوديد، براى من شرح دهيد؟ چگونه در سازمان دادن چنين جنبش بسيار موثرى اقدام كرديد و سازمان دهندگان اين جنبش چه كسانى بودند و چه نوع از روابط و تامين هاى مختلف كه براى دنيا باور كردنى نيست، وجود داشته و دارد؟
جـواب: اصـل جـنـبـش و مـقـدمـات آن طـولانى است ولى آنقدر كه به طور اختصار مى توانم بـگـويـم ، ايـن اسـت كـه شـاه از ابـتداى سلطنت غاصبانه اش خيانتهاى بى شمارى كرد و مواردى هم پيش آمد كه قدرت آن پيدا شد كه او را از مملكت بيرون كنند كه مع الاسف سستى كردند. شرح مبارزات پانزده ساله اخير بدين صورت بود كه شاه برخلاف مصلحت ملت كـارهـائى انجام داد، ابتدا علماء اسلام مخالفت كردند و اين مخالفت به گرفتارى شبانه مـن انـجـاميد. در پانزده خرداد 42 از قرارى كه مى گويند، پانزده هزار نفر كشته شدند. قـريـب يـك سـال در زنـدان و حـصـر بـودم ، پس از آزادى به مبارزاتم ادامه دادم و مفاسد و جـنـايـات شـاه را افـشـا نـمـودم تـا ايـنـكـه يـكـى از خـيـانت هاى بزرگ شاه يعنى قضيه كاپيتولاسيون پيش آمد و شاه مـستشاران آمريكائى را مصونيت داد، از اين جهت كه اين قضيه مخالف مصالح اسلام و كشور بـود، مـن بـا آن شـديـدا مـخـالفـت نـمودم و به دنبال آن شبانه دستگير شدم و مستقيما به تـركـيـه تـبـعـيـد شـدم. يـك سـال در تـركـيـه بـوديـم ، پـس از آن مـا را تـحـويـل عـراق دادنـد و قـريـب چـهـارده سـال در عـراق بـوديـم ، در طـول ايـن مـدت من در مواقع مختلف ، جنايات شاه را چه در اعلاميه و چه در خطابه اعلام مى كـردم و هـر فاجعه اى را گوشزد مى نمودم و هرگز ساكت ننشستم و بعد هم كه به اينجا آمـدم. و اما سازمان دادن نهضت اسلامى همگانى ملت ايران؛ اين نهضت، جنبشى است كه همه مـردم را شـامـل مـى شـود و از آنـها و مردم سرچشمه مى گيرد و اعتقادش به اين است كه اين نـهـضـت را تـا بـه ثـمر رسيدن بايد ادامه داد. البته ما روحانيون مردم را هدايت كرديم و تـمـام جـرائم رژيـم را افـشـاء كرديم و روشنگرى روحانيون، بحمدالله مفيد واقع شد و مـردم روشـن شدند و يك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد، به طورى كه همه با هم يك صدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نـظـام شاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست . در مـركـز، هـمـيـن مـطـلب را مـى خواهند، در شمال و جنوب و شرق و غرب هم همين موضوع را طـالبـنـد. هـمـه فـريـاد اسـتـقـلال ، آزادى ، حكومت اسلامى را سر داده اند و مى خواهند، چرا نـخـواهـنـد؟ شـاه تـمـام مـخـازن زيـر زمـيـنـى و روى زمـيـنـى آنـان را بـه غـارت داده اسـت ، اسـتقلال سياسى ، نظامى ، اقتصادى و فرهنگى آنان را بر باد داده است . آنان مى خواهند و هـمـگـى مـى خـواهـيـم كـه شـاه را به جزاى اعمالش برسانيم و اين نداى مجازات شاه در سـراسـر ايران طنين انداخته است . شاه غير از اينكه برود هيچ چاره اى ندارد، البته اگر بـه دسـت مـردم نيفتد. آمريكا و ساير كشورهائى كه از او پشتيبانى مى كنند، خطاكار و در اشـتـباهى بزرگ هستند و اين پشتيبانى براى خودشان بسيار مضر است و بايد در اين امر تجديد نظر كنند.
سـؤال: آيـا از طـرف مـقـامات آمريكائى ، هيچ نوع تماسى با حضرتعالى گرفته شده است ؟
جواب : خير.
سؤال: پس از پايان اقامت در فرانسه ، كجا خواهيد رفت ؟
جواب: تصميم نگرفته ام.
* مصاحبه های بعدی امام راحل با رسانه های خارجی را در شماره های بعد مطالعه کنید.
منبع: صحیفه نور/ جلد چهارم
پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 163