اندوه امیرالمؤمنین در فراق همرزم همفکر و شریک زندگی
شاید مثل امشبی در دل تاریک شب چند نفر معدود و نه جمعیتی مثل شما در قبرستان بقیع یا هر نقطه ی دیگر بر سر قبر غریب مظلومی گرد آمده بودند.
علی(ع) جسد پاکیزه ی دختر مظلوم پیغمبر(ص)را در خاک گذاشت.بچه ها گریه کردند ،همراهان اشک ریختند؛ اما خود علی(ع)میداند چه میکند.
میداند که با وجود دریغ بزرگی که دل او را میفشارد، در حال انجام چه رسالت پیام بخش و رسالت دار عظیمی در تاریخ اسلام است.
بدن زهرا(س) را در میان قبر گذارد خاک بر روی قبر ریختند و بلند شدند.
حدیث میگوید:« فَلَمَّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرَابِ القَبْرِ هَاجَ بِهِ الحزن»
وقتی که علی(ع)خاکها را بر روی قبر شهید عزیزش، شهید هجده ساله اش هم رزم و همفکر و همکارش و شریک زندگی اش ریخت.
به تعبیر معمول گویا غمهای عالم به دل علی بن ابی طالب (ع)هجوم آوردند.
علی(ع)غمگین شد غمگینی علی(ع)به خاطر از دست دادن یک رفیق راه است. علی هم رزمی و همگامی از فاطمه(س) نزدیک تر ندارد و او را از دست داده است.
این حرفهای دیگر که برگردم جواب یتیمهایت را چه بدهم خیال بافی است.
علی (ع) احساس کرد که امانت پیغمبر(ص)و شریک راه و مؤمن صادقی که نه سال در همه ی سختیها با او بوده است از دستش رفت.
شما هم این را احساس میکنید؛ وقتی هم رزمتان بر خاک می افتد، میبینید که احساس غم عمیق و شدیدی میکنید.
اما علی در قبرستان چنین حالتی دارد و با این حالت از قبرستان بیرون می آید من و شما هم امروز از این قبرستان بیرون خواهیم رفت.
علی چه کرد؟ پس ما چه باید بکنیم؟
شعر شهادت حضرت زهرا(س)
بازدیدها: 0