هو المحيي الموتی
انسانم آرزوست
حجت الاسلام و المسلمین علی سرلک
بعثت برخاستن مردي از جنس خودمان است1كه سكوت و رخوت مرگ آفرين مرداب را بشكند و نواي دل نواز و حيات بخش خدا را به گوش جان برساند2و انسان را به تعبير آن آسمانشناس خاك نشين3 (ابوتراب عليه السلام) از بدترين سرزمين ها و بدترين بينش ها4به چوپاني خورشيد بكشاند و رمه و گلّه اش را ماه و ستارگان و آفتاب قرار دهد5 .
آن نگار بي قرينه كه به غمزه به قیمت به جان خريدن هزاران غيض و غضب و اخم و شتم و اشتلم جاهلان تا به حال، مسئله آموز نه! صد مدرس میلیاردها نفرشده است6 ، يك هدف بيشتر نداشته و ندارد و آن اينكه همه را زنده کند و از گمراهی و بی راهی نجات دهد 7– تأكيد مي كنم همه را8 – و ره سپار لقاء خدا كند و سوداي عاشقي را در دل و جان همه زنده كند . بعد از آمدن او هيچ كس حق ندارد بگويد؛ نمي شود، نمي توان. حالا ديگر راه ملكوت هموار شده است و حيات بشر رو به سمت حقيقت جهت داده شده است . ديگر نه پنجره هاي آسمان كه درهاي ملكوت گشوده شده است.
او براي برداشتن غل و زنجيرها، بند ها و اسارت ها9از هر نوع و در هر اندازهاي آن قدر حرص10مي خورد و خود را به مشقت11مي افكند تا تمام آن چه مانع و سر راه است را از ميان بر دارد، بر جا نمي ماند و مي چرخد تا دردها را به درمان رساند12ساكت و ساكن نمي ماند بيقرار و پر تلاش است براي اين كار تا آن جا كه خدا بر جانش مي ترسد13
آه كه چه رنج فراوانی مي برد! نه براي هيچ ، كه يك نفر هم در اين ميان بشنود و راه بيفتد گويا همه زنده شده و جان گرفته اند14.
او بر انگيخته شد تا حجاب هاي ضخيم خود بيني و خود محوري را بردارد و عمارت دل ها را در شهر ايمان به سمت نور بنا بگذارد و از هرچه ظلم و ظلمت است انسان ها را خارج كند15.
مبعث رستاخيز انسانيت است و محشر حقيقت طلبي و دميدن در اين صورِ رباني،16منادي بزرگي را مي خواهد كه جز به خدا دعوت نكند17و جز از او نهراسد18و جز به او اميد نداشته باشد19و در اين راه چون شكستن و درگير شدن و اذيت فراوان است20دلي نرم مي خواهد21و هم چشمي اشكبار و سجاده اي جاري در سحرها22 بايد دل به يار داد تا سر به كار شود آن هم چنين كاري كه هر كجایش قدم ميگذاري و به هركس بر مي خوري مي بيني كه از مرز خودش هم گاه عبور نكرده و درونش بتکده ای بر پا کرده که به پرستش خود سرگرم است23
گاه آن قدر تاريك و ظلمت زده كه از نور ياد خدا نيز به هم مي ريزد24و ظلم آشام و ظلمت پناه است اين خفاشِ شومِ دلِ نور گريزش و البته اين همه زخم هاي كاري و عفونت هاي عميق چنين بيمار دلاني25 موضوع پرستاري چنان پيامبري شفيق و گرانمايه اند كه مي سوزد و غصه مي خورد و شكيبايي مي ورزد و هيچ طلب و مزدي را نيز نمي خواهد26
خدايا هزاران سپاس كه مارا از امت او برگزيده اي و هزاران بار منّت پذير چنين نسبت شكوهمند و افتخار آميزي هستيم27.
اما اين همه را دستمايه پرسشي سخت و گاه بي پاسخ مي كنم كه اگر اين اقيانوس بي كرانه آمده است تا مرا از حصار مرداب خودم رها كند و اين آسمان سخاوت از جبل النور آمده است. تا در شعاع ارادتش حتی برای28 لحظه ای تصویر آسمان را در جام دلم جشن بگیرم و این مهربانی بی نظیر فخر و شرف پدر29بودنخویش را ارزانیم نموده پس باید پاسخی به این پرسش داشته باشم که :
شیر را بچه همی ماند به او تو به پیغمبر چه می مانی بگو ؟!
حقیقت تلخی است اینکه آثار این نسبت و افتخار را نمی توان به وضوح در شیوه زندگی و روش گذرانمان ، دید و نشان داد و لذت برد.
شاید این بلای خانمان سوز غفلت از مقصد و پرداختن به جنبه صرفا مادی و عادی خویش و بنای جدی برای تغییر عالم به مزاج و سلیقه و پسند انسان خود محور و میدان دادن به آثار و لوازم زیستی مبتنی به درک سطحی از ظاهر دنیا 30و در یک کلام در زیر آوار روزمرگی هایی که از ویران شدن عمارت ایمان به غیب و شکستن ستون های بندگی ، گرفتار شدن ما را به چنین روز و روزگاری رسانده اند که از اعماق قلب و با همه تمنا نمی توانیم صادقانه بخواهیم که :
اللهم اجعل محیانا محیی محمد و آل محمد و مماتنا ممات محمد و آل محمد.(فرازی از زیارت عاشورا)
دیگر باید برای ما آفتابی شود که غروب حقیقت در دنیای غرب و آویختن چراغ های شارژی برای رقص نور های کاذب31از شاخه های شجره خبیثه و بی ریشه کفر و طغیان32 ، انسان را از پیامبر رحمت و حکمت و عدالت دور کرده است و عقلِ ابزاری و خود بنیاد او، حجاب پندار و خیال خام بی نیازی ما را ضخیم تر کرده است و این همه بی باکی و سفّاکی را به پای همین خطای محاسباتی اش باید گذاشت33
و دست آخر اینکه اگر در روزگار ما انسانیت و شرافت زیر چرخ های سنگین و بی رحم ارابه ی مهار گسیخته غفلت از پیام و سخن رسول ، به نابودی گراییده است نباید احیای قلب خویش را به اجرای این و آن به وظیفه و مسئولیتشان منوط کرد و نیز نباید پنداشت کارگزاران دستگاه ظلمت و کارمندان سازمان ابلیس از طرح و نقشه برای گمراه کردنمان34دست برمی دارند ، سوگند ابلیس برای به بی راهه کشاندنمان جدی35است و اگر نگوییم جای نا امیدی36ولی حتما جای نگرانی دارد.
تنها می ماند این راه که از سر جان و با تمام توان برای ایجاد و شباهت با او بکوشیم و الگو37بودنش را باور کنیم تالار زندگی را بی فروغ نگاه او سوت و کور بدانیم و عمارت جان را بی یُمن یاد او ویران ببینیم در زندگی شخصی و خانوادگی و کاری خود بکوشیم که با او شباهت پیدا کنیم و باور کنیم تنها آنان که اخلاق را – با همه وسعت مفهومی و گستره مصداقی اش _ به عنوان مرام نامه زندگی خود پذیرفته اند به هدف بعثت او جامه عمل پوشانده اند و راه و راهنمایی او را انتخاب کرده اند .
که فرمود: انی بعثت لاتمم مکارم الااخلاق
او از دیو و دد ملول است و انسانش آرزوست . همین!
1- لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ – 128 توبه
2- رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا – 193 آل عمران
3- فلأنا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض – خطبه 231 نهج البلاغه
4- بعث محمدا یا معشرالعرب و انتم فی شر دین و شرّ الدار – خطبه 26نهج البلاغه
5- كنا رعاه الابل و صرنا رعاه الشمس – بحار الأنوار ج 79 ص 351
6- + نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد – حافظ
7- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلالِ – زیارت حضرت رسول (ص) در روز شنبه
8- وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ – 107 انبياء
9- وَیضعُ عَنْهُمْ إِصرَهُمْ وَ األَغْلالَ الَّتی کانَت عَلَیهِم – 157 آل عمران
10- لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ – 128 توبه
11- طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى – طه 1
12- طبيب دوار بطبه – نهج البلاغه دشتی، خطبه 108
13- فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً –6 کهف
14- وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا – 32 مائده
15- اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ – 257 بقره
16- رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ – 193 آل عمران
17- وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِیرًا – 46 احزاب
18- الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا – 39 احزاب
19- وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ – 88 هود
20- مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيت – پیامبر اکرم (ص) بحار، 39 ص 56
21- فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ – 159 آل عمران
22- قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا – 2 مزمل
23- و أفرءیت من اتخذ الله هواه – 23 الجاثية
24- إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ – 45 زمر
25- أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا – 50 نور
26- لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا… – 23 شورا
27- الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَـذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ – 43 الاعراف
28- إنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ – 29 قلم
29- یا علی انت و انا ابوا هذه الامه – بحار الانوار ج36، ص5 و 275
30- يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ – 7 روم
31- مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لاَّ یُبْصِرُونَ – بقره 17
32- كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ – 26 ابراهیم
33- إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی – 6و7 علق
34- لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إَلاَّ قَلِيلاً – 62 اسراء
35- فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ – 82 صاد
36- يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ – 75 زمر
37- لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ – 21 الاحزاب
بازدیدها: 279