اهتزاز پرچم غدیر در زیارت غدیریه امام هادی علیه السّلام

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / امام هادی (علیه السلام) / اهتزاز پرچم غدیر در زیارت غدیریه امام هادی علیه السّلام

اهتزاز پرچم غدیر در زیارت غدیریه امام هادی علیه السّلام

میراث ارزشمند امام هادی علیه السّلام

     عالم تشیّع مفتخر است که از رهبران الهی بهره مند بوده و حیات و سیرۀ ایشان را الگوی زندگی خود قرار می دهد. اهل بیت عصمت و طهارت نیز به اسباب مختلف این ارتباط را پیگیر بوده و مدیریت نموده اند. ادعیه و زیارات مأثوره از آن جمله اند.

     امام دهم حضرت هادی علیه السّلام نیز در این باب، میراث ارزشمندی برای محبّین و پیروانشان قرار داده اند؛ یکی زیارت جامعه کبیره است که دریایی از معارف در خود دارد و دیگری زیارت غدیر است که از اهمّیت زیادی برخوردار می باشد. از آن رو که این زیارت، رمزی است برای آن روز جاودانه در جهان اسلام، آن روزی که پیامبر – صلّی الله علیه و آله – در آن روز سرنوشت قطعی امّت را تعیین کرد و امام امیرالمؤمنین علی علیه السّلام را به عنوان خلیفه خود بر مسلمین گمارد و افسر امامت و خلافت را بر سرش نهاد.

     و شیعه روز غدیر را از این جهت برای خود روز عید می داند که در آن روز ریشه اصلی کیان عقاید ایشان فراهم آمده است و آنان از آغاز تاریخ تشیع تا به امروز در روز غدیر مرقد مولایشان امیرالمؤمنین را زیارت می کنند و با آن بزرگوار تجدید دوستی و بیعت می نمایند.

     از جمله امام هادی علیه السّلام در سالی که معتصم آن حضرت را از مدینه به سُرّ مَن رأی آورد، آن مرقد شریف را با این زیارتنامه زیارت کرد که از برجسته ترین و بالاترین زیارت هاست. در این زیارتنامه از فضایل امام امیرالمؤمنین علیه السّلام و از مشکلات سیاسی و اجتماعی آن روزگار که آن حضرت دچار بود – و قسمتی از فرازهای زیارت را تشکیل می دهد – سخن گفته است. و لازم است که ما به فرازهایی از این میراث گرانبهای امام هادی علیه السّلام که از استوارترین زیارتنامه های اهل بیت علیهم السّلام است اشاره کنیم.

۱- امام هادی علیه السّلام در زیارت غدیریه خود درباره جدش امام امیرالمؤمنین علی علیه السّلام، فرموده است که آن حضرت نخستین کسی است که اسلام آورد و به خداوند مؤمن و معتقد شد و دعوت پیامبر خدا را لبیک گفت، امام هادی جدش را مخاطب ساخته، می گوید:

وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِی دَارِ الشِّرْکِ وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَهٌ ضَلالَهً وَ الشَّیْطَانُ یُعْبَدُ جَهْرَهً

تو نخستین کسی هستی که به خدا ایمان آوردی و در پیشگاه خدا نماز گزاردی و در راه او جهاد کردی و در دیار شرک و بت پرستی و آکنده از کفر و ضلالت بود و آشکارا شیطان را می پرستیدند …

     اخبار فراوانی رسیده است که امام امیرالمؤمنین علیه السّلام نخستین کسی است که اسلام آورد و ندای پروردگار را لبیک گفت و به دین او گرایید. طبری به سند خود از ابن اسحاق نقل کرده است که می گوید: نخستین شخص از مردان که به پیامبر صلّی الله علیه و آله – ایمان آورد و با آن حضرت نماز گزارد، و هر آن چه از جانب خدا آورده بود تصدیق کرد، علی بن ابی طالب علیه السّلام بود در حالی که آن بزرگوار، ده سال عمر داشت و طبرانی به سند خود از ابوذر نقل کرده و می گوید: رسول خدا – صلّی الله علیه و آله – دست علی علیه السّلام را گرفت و فرمود:

این نخستین کسی است که به من ایمان آورد، و اول کسی خواهد بود که در روز قیامت با من مصافحه کند. و رسول خدا – صلّی الله علیه و آله – به عایشه فرمود:

این علی بن ابی طالب نخستین کسی است که پیش از همه مردم ایمان آورد.

و بسیاری از این قبیل اخبار که این مطلب را به صراحت بیان کرده اند.

emam-hadi

۲- امام هادی علیه السّلام در این زیارتنامه، از جهاد امام امیرالمؤمنین علیه السّلام و بی باکی، دلاوری و سرسختی آن حضرت در جنگ ها سخن گفته، و خطاب به جدش عرض می کند:

وَ لَکَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَهُ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَهُ وَ الْأَیَّامُ الْمَذْکُورَهُ یَوْمَ بَدْرٍ وَ یَوْمَ الْأَحْزَابِ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدا وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا.

     تو دارای مواقفی آشکار و مقاماتی مشهور و روزهای سخت فراموش نشدنی مانند روز جنگ بدر و روز جنگ احزابی، که در آن اوقات خداوند مؤمنان را آزمود و همه سخت متزلزل و نگران بودند و جانها به لب رسیده بود و به خداوند بدگمان شدند و منافقان و آنانی که در دلهایشان مرض بود، گفتند وعده های خدا و رسول به ما، جز غرور و فریب نبود.

وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَهٌ مِنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَهٌ وَ مَا هِیَ بِعَوْرَهٍ إِنْ یُرِیدُونَ إِلا فِرَارا وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِیمَانا وَ تَسْلِیما.

     و گروهی از آنان گفتند: ای مردم مدینه، شما دیگر در این جا نمی توانید بمانید و برگردید، و گروهی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) اجازه می خواستند و می گفتند: زن و بچه های ما بی سرپرستند، در صورتی که چنین نبود و آنان هدفی جز فرار از جنگ نداشتند و خدای تعالی می فرماید: «چون مؤمنان – که مقصود علی علیه السّلام و دوستان آن حضرتند – سر و صدای دشمن را در جنگ احزاب دیدند، گفتند: که این همان فتح و نصرتی است که خدا و پیامبرش وعده داده اند و خدا و پیامبر، وعده راست و درست داده اند و چیزی جز به مقام ایمان و تسلیم ایشان نیفزود.»

فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْرا وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَ کَانَ اللَّهُ قَوِیّا عَزِیزا وَ یَوْمَ أُحُدٍ إِذْ یُصْعِدُونَ وَ لا یَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوهُمْ فِی أُخْرَاهُمْ وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِکِینَ عَنِ النَّبِیِّ ذَاتَ الْیَمِینِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْکُمَا خَائِفِینَ وَ نَصَرَ بِکَ الْخَاذِلِینَ.

     یا علی! تو بودی که در آن هنگام، عمروبن عبدود آنها را کشتی و جمعیت آنان را پراکنده ساختی، و خداوند کافران را با دلهای پر از خشم بازگرداند، در حالی که به هیچ هدفی نرسیده بودند، و خداوند مؤمنان را از رنج جنگ و کارزار آسوده کرد و خداوند بر همگان مسلط و عزت و اقتدار دارد، و باز در جنگ احد، که به این مضمون آیه شریفه در آن باره می گوید: – می گریختند و به کسی توجه نداشتند، در حالی که پیامبر (صلّی الله علیه و آله) آنها را صدا می زد، و تو تنهابا شمشیرت مشرکان را از آزار پیامبر (صلّی الله علیه و آله) از چپ و راست دور ساختی و آسیب دشمن را از آن حضرت دفع کردی تا این که خداوند کافران را با ترس و بیم بازگرداند و لشکر شکست خورده را به وسیله تو پیروز گردانید.

وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِیلُ: «إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئا وَ ضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ یَلِیکَ وَ عَمُّکَ الْعَبَّاسُ یُنَادِی الْمُنْهَزِمِینَ: یَا أَصْحَابَ سُورَهِ الْبَقَرَهِ یَا أَهْلَ بَیْعَهِ الشَّجَرَهِ حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ کَفَیْتَهُمُ الْمَئُونَهَ وَ تَکَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَهَ فَعَادُوا آیِسِینَ مِنَ الْمَثُوبَهِ رَاجِینَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ : «ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَلَى مَنْ یَشَاءُ» وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَهَ الصَّبْرِ فَائِزٌ بِعَظِیمِ الْأَجْرِ.

     و نیز در روز جنگ حنین، بطوری که قرآن گویای آن است «… که فریفته و مغرور به زیادی لشکر اسلام شدید و آن انبوه لشکر اصلا به کار نیامد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد، تا آن که همه رو به فرار نهادید، آنگاه خداوند وقار و آرامش را بر پیامبر خود و مؤمنان نازل کرد…». یا علی! در این آیه مقصود از مؤمنان، تو و یاران تو هستند، در حالی که عمویت عباس به صدای بلند فریاد می کرد – زمانی که لشکر اسلام به هزیمت رفته و فرار می کردند – ای اصحاب سوره بقره (که از طرف خدا در آن سوره، مردم مسلمان مأمور به جهاد و مبارزه با کافران و مقاومت در راه دین شده اید) و ای اهل بیعت شجره! تا این که گروهی ندای عباس را شنیدند و اجابت کردند، در آن هنگام، تو تنها کسی بودی که زحمت و رنج جنگ را از سپاه اسلام برطرف کردی و عهده دار یاری دین، بدون کمک آنان شدی با این که سپاهیان از اجر جنگ و جهاد ناامید و با وعده الهی به وسیله توبه امیدوار شدند، و این است معنای کلام خدای تعالی در این آیه «… سپس خداوند پس از آن واقعه – جنگ حنین – از سر تقصیر هر که می خواهد می گذرد.» و تو یا علی! در آن کارزار، دارای مقام صبر بودی و به اجر عظیم الهی رسیدی.

وَ یَوْمَ خَیْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِینَ وَ قَطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ «وَ لَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ کَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا»

     و در روز جنگ خیبر که خداوند ضعف و ناتوانی منافقان را بر مؤمنین آشکار ساخت و کافران را ناامید گردانید – و سپاس خدا را که پروردگار تمام عوالم است و در صورتی که سپاه اسلام با خدا و پیامبر (صلّی الله علیه و آله) قبلا عهد بسته بودند که در جهاد به میدان جنگ پشت نکنند و از این رو پیش خدا و رسول خدا مسؤول بودند.

و امام هادی علیه السّلام اضافه می کند: شَهِدْتَ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ جَمِیعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِیهِ تَحْمِلُ الرَّایَهَ أَمَامَهُ وَ تَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدَّامَهُ ثُمَّ لِحَزْمِکَ الْمَشْهُورِ وَ بَصِیرَتِکَ فِی الْأُمُورِ أَمَّرَکَ فِی الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ أَمِیرٌ.

     و تو ای مولا! در تمام جنگ ها با پیامبر – صلّی الله علیه و آله – حاضر بودی و به اتفاق او در راه خدا جهاد می کردی و پرچم اسلام را در جنگ ها پیشاپیش پیامبر (صلّی الله علیه و آله) می بردی و در مقابل او شمشیر بر فرق دشمنان می زدی و چون کار آزمودگی و مهارت و تدبیرت در کارها مشهور بود، پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در بسیاری جاها تو را فرمانفرما قرار داد و هیچ کس دیگر را فرمانروای تو نساخت.

     این سخنان امام هادی علیه السّلام مشتمل بر بخش های عمده و قسمت های برجسته ای از جهاد امیرالمؤمنین علیه السّلام است. به راستی امام علی علیه السّلام، در تمام مراحل سخت و میدان های نبرد از اسلام دفاع کرد و به دشمنان خدا درس های تلخی داد به حدی که سران شرک و الحاد از ضرب شمشیر او به تنگ آمدند، و اگر زحمت و تلاش آن حضرت نبود، هر آینه از اسلام تنها نامی بدون وجود خارجی مانده بود.

Ya-Ali

۳- امام هادی علیه السّلام در زیارتنامه خود، خوابیدن حضرت علی علیه السّلام در بستر پیامبر – صلّی الله علیه و آله – را مطرح کرده است که با جان خود و فداکاری خویش آن بزرگوار را حفظ کرد موقعی که قریش اجتماع کرده بودند تا او را بکشند، پس امام علیه السّلام نخستین فدایی در اسلام است، امام هادی علیه السّلام می گوید:

وَ أَشْبَهْتَ فِی الْبَیَاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِیحَ عَلَیْهِ السَّلامُ إِذْ أَجَبْتَ کَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ کَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِیلُ صَابِرا مُحْتَسِبا إِذْ قَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ وَ کَذَلِکَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَکَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَضْجَعَ فِی مَرْقَدِهِ وَاقِیا لَهُ بِنَفْسِکَ أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِیعا وَ لِنَفْسِکَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا، فَشَکَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَکَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِیلِ فِعْلِکَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکْرُهُ «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ».

     یا علی! حال تو در شبی که به جای پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در بستر او خوابیدی نظیر حال حضرت اسماعیل ذبیح الله بود که هرچه پدرش به او فرمود، او پذیرفت و تو نیز همچون اسماعیل با بردباری و شکیبایی از پیامبر اطاعت کردی، (آری وقتی که پدر اسماعیل) به او فرمود: «پسر عزیزم من در خواب مأمور شدم که تو را ذبح کنم، ببین نظر تو در این باره چیست در پاسخ گفت: پدرم، هرچه مأموری از طرف خدا انجام بده که ان شاء الله مرا از صابران خواهی یافت.» و همچنین تو را نیز رسول خدا – صلّی الله علیه و آله – مأمور کرد تا در بستر او بخوابی، و جان او را از دست دشمن حفظ کنی، خیلی زود اجابت کردی و خودت را برای کشته شدن آماده ساختی و خداوند نیز طاعت تو را سپاس گفت و کار نیک تو را بر امّت آشکار ساخت و فرمود «بعضی از مردمان هستند که در راه رضای خدا از جان خود می گذرند.»

     به راستی خوابیدن امام امیرالمؤمنین علیه السّلام در بستر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) از بزرگ ترین کارهای جهادگرانه بود و امام علیه السّلام در آن شب اسلام را از بزرگ ترین مصیبتی که دچار شده بود نجات داد، و زندگانی امام علی علیه السّلام به همین ترتیب، سراسر تقدیم اسلام بوده است.

… ادامه دارد.

برگرفته از سایت پرسمان و موسسه نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 276

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *