حجت الاسلام حجت الله رجبی
مقدمه:
بی شک یکی از اعمالی که باعث تقرب به خداوند شده ودر روایات و سیره معصومین علیهم السلام بسیار بر آن تاکید شده است عزاداری بر اهل بیت (ع) مخصوصا سید و سالارشهیدان، ابا عبد الله الحسین علیه السلام می باشدکه دارای آثار و برکات بی شمار بوده و حضرات معصومین علیهم السلام،شیعیان را با گفتار و کردارخویش نسبت به برگزاری آن تشویق و ترغیب کرده و خود نیز پرچم دار و جلودار این حرکت دینی و سیاسی و اجتماعی بودند چرا که ایشان با تمام وجود به ارزش و اهمیت این امر واقف بوده و به ظرفیت های عظیم عزاداری به عنوان نماد مبارزه با ظلم و ستم ودین گرایی و کفر ستیزی آگاه بودند.
در حقیقت ائمه اطهار علیهم السلام با پایه ریزی این حرکت دینی و فرهنگی و استفاده از ظرفیت عظیم عاشورا جان تازه ای به شیعه داده و بقای مکتب شیعه را تضمین کردند.
سیاست گذاران فرهنگ جاهلیت که هیچگاه به کتاب و عترت و آورنده این دو،ایمان نیاورده بودند در فاصله کمی از رحلت پیامبر اسلام (ص)آخرین چراغ هدایت از خمسه طیبه و کشتی نجات امت را با شیوه ای بسیار ناجوانمردانه و جفا کارانه به شهادت رساندند و آزادی خواهان عدالت طلب را در سوگ ابدی او که گریه برفقدان عدالت و هدایت است به ماتم نشاندند.آن ها با تشکیل مجالس یاد حسین (ع)چراغ هدایت را برافروخته نگه داشتند.و با حسن استفاده از محرم و صفر کاری کردند که امام امت (ره)فرمود:این محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است.[1]
همین خاصیت صیانتی عاشورا از اسلام و امت اسلامی موجب شده تا دشمن به فکر مبارزه جدی تر با مراسم عزای امام حسین(ع) بیفتد واز راه تحریف و دخالت های محتوائی و دامن زدن به اختلافات مذهبی این مراسمات را به نفع خود و در سمت و سویی که خود می خواهند پیش ببرند.در این مقاله سعی شده آثار و اهمیت عزاداری بر اهل بیت علیهم السلام تبیین گردیده و تعدادی از این آسیبها مورد بررسی قرار گیرند.
عزاداری در سیره معصومین
سیره و سنت قولی و فعلی معصومین علیهم السلام بر برپایی عزاداری ابی عبدالله به عنوان یکی از راه های احیاء نهضت ابی عبدالله الحسین(ع) و مکتب تشیع بوده است. ایشان هم سفارش به عزاداری بر سالار شهیدان داشتند، هم خود مجالس عزاداری برپا می کردند. امامان شیعه برای حفظ مکتب، روش های مختلفی داشتند؛روشهایی که پس از شهادت سید الشهداء به عنوان روشهای استراتژیک برای حفظ مکتب اصیل تشیع و احیاء نهضت ابی عبدالله(ع) بود و به مرحله اجرا در می آمد عبارت بودند از:
الف)دعوت شاعران به سرودن شعر در عزاداری ابی عبدالله علیه السلام؛[2]
ب)سفارش به زیارت سالار شهیدان؛
ج)تاکید بر استحباب سجده بر تربت امام حسین (ع)؛
د)استحباب گریستن و گریاندن و حالت گریه کننده به خود گرفتن(تباکی) در عزای امام حسین(ع)؛
ه)دعوت به بر پایی مجلس عزا برای امام حسین(ع) و بر پا داشتن مراسم عزای حضرت از سوی خود آنان.
در روایتی از حضرت امام رضا (ع)رسیده است« آن کس که مصائب ما را به یاد آورد و بر مصائب ما بگرید، در قیامت با ما و در درجه ای که ما هستیم، خواهد بود و کسی که مصیبت ما را به یاد دیگران بیندازد و خود بگرید و دیگران را بگریاند، روزی که چشمها گریان است،چشم او گریان نخواهد بود وکسی که در مجلسی بنشیند که امر ما در آن احیاء می گردد،روزی که دلها می میرد،قلب او نمی میرد»[3]
در سیره معصومان می بینیم در خفقانی ترین شرایط مجالس عزاداری برای امام حسین (ع) تشکیل می شد و گاهی هم مجالس عادی تبدیل به مجالس عزا می شد که نمونه های متعددآن را در زندگی معصومان مشاهده می کنیم. از جمله امام سجاد علیه السلام در طول 53 سال امامت خویش در هر شرایطی کربلا و عاشورا را به یاد می آورد[4] و بر مصیبت پدر بزرگوارش اشک می ریخت.
امام صادق علیه السلام فرمود:«بکی علی بن الحسین عشرین سنه و ما وضع بین یدیه طعام الا بکی؛[5]امام سجاد(ع) بیست سال گریه کرد و هر گاه در جلوی حضرت غذایی گذاشته می شد،می گریست.»
مالک جهنی می گوید:امام باقر (ع)درباره روز عاشورا فرمود :«در روز عاشورا برای امام حسین زاری کرده و بگریید و اهل خانه را هم امر به گریستن به حضرت کنید. در خانه خود برای حضرت مجلس عزا برپا کرده و داغ خویش را ابراز کنید و ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را در داغ امام حسین (ع)تعزیت دهید وهر کس این عمل را انجام دهد برای او در نزد خدا ثواب دو هزار حج و عمره و جهاد در رکاب رسول خدا و امامان راشدین را ضمانت می کنم.[6]
نقش مجالس عزاداری
مجالس عزاداری ابی عبدالله الحسین علیه السلام در طول تاریخ تریبونی گسترده برای معرفی اسلام ناب محمدی در پرتو آن حضرت بوده است.
این مجالس نقشی اساسی در احیاء نهضت ابی عبدالله علیه السلام و تبیین آرمان های بلند آن شهید سر افراز داشته است و حفظ مکتب و دستاوردهای تعالیم پیامبر خدا ،در سایه زنده نگه داشتن«فرهنگ اهل بیت»بوده است. از آنجا که حاکمان جور، پیوسته تلاش برای محو این فرهنگ داشتند، عزاداری خود به خود رنگ سیاسی و مبارزاتی هم به خود گرفت. بعد سیاسی در گریه و عزاداری، همان زنده نگه داشتن روحیه مبارزه با ستم و تشکل انقلابیون شیعه با محوریت کربلا و شهدای عاشورا است. آن همه ثواب و پاداش که برای آن یاد شده است، افزون بر جهات تربیتی و اخروی، به لحاظ آثار و برکات اجتماعی نیز می باشد. امام خمینی در این باره می فرماید:«الان هزارو چهار صد سال است که با این منبرها، با این روضه ها، با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها حفظ کرده اند اسلام را…هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد،تا پایش گریه کن نباشد،تا پایش سر و سینه زن نباشد،حفظ نمی شود…»[7]
امروز اگر راه و فرهنگ و تعالیم اهل بیت زنده و پابرجاست، در سایه همین برنامه احیاگر است. در چنین مجالسی، کسانی با عنوان خطیب،مداح،ذاکر و مرثیه خوان، با وعظ،مرثیه و نوحه پیوند شیعیان را با ائمه تقویت می کنند و تجمعات عاشورایی همیشه منشا بسیاری از تحول ها و اجتماعات و بیداری سیاسی-اجتماعی و نهضتهای رهایی بخش بوده است.به تعبیر شهید مطهری:«در شرایط خشن یزیدی،در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلان وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه باطل و در حقیقت، نوعی از خود گذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی (ع)یک حرکت است ،یک موج است،یک مبارزه اجتماعی است.[8]
سنت عزاداری،با برخورداری از عشق و محبتی که از امام حسین (ع)در دلها بوده و هست، تبدیل به یک برنامه گسترده و مردمی و مقدس شده است و هرگز سستی و خاموشی ندارد و به برکت آن،اقشار بسیاری با امام حسین(ع)و دین و فرهنگ عاشورا آشنا می شوند.
انواع آسیب ها
آسیب هایی که مجالس حسینی را مورد تهدید قرار داده و می توانند اهداف قیام امام حسین (ع) را به انحراف کشیده و مسیر عزاداری ها را تغییر دهند را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
الف)آسیبهای اغراضی،که دشمنان مکتب تشیع با ایراد شبه های گسترده و دامنه دار و با تبلیغات مسموم و با روشهای متنوع، سعی در انحراف افکار عمومی مردم به سمت و سویی دارند که با افکار و اعتقادات خودشان مطابقت دارد و در حقیقت؛ این آسیبها به انگیزه ها و نیّت ها و جهت گیری های دست اندرکاران و مغرضان بر می گردد، یعنی اهداف راهبردی که باعث انحراف در افکار مردم شده و ایشان را از تمایل و گرایش به مکتب شیعه منصرف می کند.
ب)آسیبهای گفتاری،یعنی محتوای سخنانی که مطابق موازین شرعی نیست و نهضت عاشورا را تخریب می کند.
ج)آسیب های کرداری،یعنی نوع عملکرد و شیوه های نامطلوب اجرایی مجالس امام حسین(ع)که چهره بدی از قیام عاشورا و مذهب شیعه در اذهان بدخواهان ترسیم می کند.
اولین و مهمترین آسیبی که عزاداری امام حسین(ع) را تهدید می کند ایراد شبهه های مبنایی و اعتقادی و فقهی بر اصل عزاداری و مشروعیت آن است؛ بویژه از سوی پیروان مجعول و دست ساز انگلیس یعنی وهابیت،که تنها به القای شبهه اکتفا نمی کنند بلکه تا سر حد جنگ و کشتار و ترور و جنایت و انفجار مساجد و اماکن متبرکه و حسینیه های محل تجمع شیعیان عزادار امام حسین(ع)اقدام می کنند و به زعم خودشان می خواهند برگزاری این گونه مجالس را تعطیل و به فراموشی بسپارند.
الف)آسیب های اغراضی
1.شبهات وهابیت
ازجمله دلایل مخالفت وهابیان با عزاداری امام حسین(ع) عبارتند از:
الف) ما هیچ دلیل قرآنی و و روایی بر مشروعیّت عزاداری نداریم.
ب) عزاداری برمبنای عدم تسلیم و رضایت از کار خداوند و گردن نهادن به قضا و قدر الهی است. چرا که ما وظیفه داریم در مصیبت ها صبر کنیم نه گریه و بی تابی.
ج) عزاداری گاهی همراه با کارهایی است که در شرع مطهر اسلام نکوهیده است مانند قمه زنی،دریدن لباس و مانند آن.
د)گریه و عزاداری کفراست!!ابن تیمیه در این مورد می گوید: مسلمانان بدانند که گریه کردن بر حسین(ع)به دلیل این که اومظلوم و از روی دشمنی کشته شد، لغو بلکه کفر و موجب خروج از دین اسلام است.[9]
و)عزاداری باعث اختلاف می شود.زرندی حنفی شهادت حضرت را مصیبتی بزرگ می داند ولی می نویسد: مومن در این مصیبت و بقیه مصیبتها فقط بایستی(انا لله و انا الیه راجعون)بگوید و نباید روز عاشورا را به عزاداری پرداخت مانند نادانان! و بسیاری از روایات که در مورد روز عاشورا نقل می شود دروغ است و این کار باعث فتنه انگیزی و ایجاد دشمنی بین مسلمانان است و این عزاداریها باعث می شود که مردم عوام به شک و شبهه بیفتد.[10]
پاسخ این شبهات بی اساس را بزرگان شیعه در حجم چند کتاب ارائه کرده اند؛ از جمله علامه امینی(ره) در کتاب «سیرتنا و سنتنا و سیرة نبینا و سنته» چهل روایت از کتاب های اهل سنت نقل کرده و سند تک تک این روایات را بر مبنای رجالی و حدیثی مولفین (صحاح سته)و (مسانید اربعه)مورد بررسی قرار داده و اثبات کرده که طبق مبنای بزرگان اهل سنت و بر اساس روایاتی که نقل کرده اند،پیامبر اسلام قبل از شهادت امام حسین (ع)و در زمان طفولیت آن حضرت،پیشاپیش در چهل مورد از شهادت امام حسین(ع)خبر دادند و بر عزای آن حضرت گریه کردند.[11]و همچنین همراه با اصحاب در شهادت حمزه سید الشهداء به سوگ نشسته و مجلس عزا ترتیب دادند[12] در صحیح بخاری و سنن نسائی و سنن ابن ماجه هم اخباری مبنی بر عزاداری اصحاب واهل البیت (ع) در رحلت پیامبر اسلام به چشم می خورد[13]
علاوه بر ریشه های تاریخی و روایی مشروعیت عزاداری، ریشه ی قرآنی هم بر این امر می توان ارائه نمود و ثابت کرد که عزاداری برسالار شهیدان نه تنها جایز؛ بلکه برپایی آن یک ارزش بزرگ است؛ زیرا:
اولا:عزاداری بر امام حسین(ع)مصداق بارز تعظیم شعائر است شعائر به معنای علامت و نشانه است، شعائرالله یعنی نشانه های الهی، نهضت سید الشهداء از شعائر بی تردید دین است. این نهضت بود که دین را پر آوازه کرد وتا قیامت، دین وامدار سالار شهیدان است، بنابر این عزاداری بر سید الشهداء بزرگداشت شعائر دین است.
ثانیا:عزاداری بر امام حسین(ع)مصداق«مودت قربی» است که مزد رسالت است.آنجا که خداوند می فرماید:«قل لا اسئلکم اجرا الا المودة فی القربی؛بگو:اجری بر رسالت از شما طلب نمی کنم؛مگر دوستی اهل بیتم» وگریه و عزا، خالصانه ترین و پاکترین و نابترین حالت یک انسان نسبت به محبوب و معشوق خویش است و مصداق بارز مودت در قربی در این امر محقق می شود.
دوستی نشانه دارد. دوست در شادی دوستش شاد است و در اندوهش اندوهگین است. در روایتی از حضرت امیرالمومنین علی(ع) آمده است:«ان الله تبارک و تعالی…فاختارنا واختار لنا شیعة ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا اولئک منا و الینا[14]؛خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و برای ما پیروانی انتخاب نمود که همواره در شادی و غم ما شریک اند و با مال و جانشان به یاری ما میشتابند،آنان از مایند و به سوی ما خواهندآمد.
ثالثا:مجلس عزای ابی عبدالله(ع)فریاد پرخروش ظلم ستیزی است آن هم ظلمی بی نظیر در تاریخ بشریت، پسر پیامبر را دعوت کردن،لب تشنه کشتن، عزیزانش را به اسارت بردن،خیمه ها را به آتش کشیدن، اسب بربدن عزیز خدا تاختن و…و…در کجای تاریخ این همه ظلم یک جا سابقه دارد؟باید علیه آن فریاد برآور، مجلس عزای ابی عبدالله(ع)همان فریاد است، تریبونی که از آغاز این حادثه دردناک تاکنون نگذاشته است که این ظلم فراموش شود و در کنار آن به احیاء اهداف ابی عبدالله پرداخته است.«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم؛[15]خداوند متعال فریاد زدن به بدگویی را دوست ندارد،جز برای کسانی که مورد ستم قرار می گرفته اند»
از این آیه استفاده می شود که خداوند متعال نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگری داده؛ بلکه چنین فریادی محبوب ذات اقدس الهی قرار گرفته است.[16]
در جواب شبهات دیگر باید گفت که هیچ دلیلی بر کفر یا بدعت بودن عزاداری وجود ندارد و همانطور که ذکر شد عزاداری، سیره قطعی پیامبر و صحابه بوده است و اساس این عزاداری وگریه را خود پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) نهاده اند و لعن و سب مربوط به کسانی است که اساس ظلم و ستم به خاندان پیامبر را گذاشتند که استحقاق سب و لعن را دارند نه سلف صالح که حفظ احترام و شان و جایگاه ایشان در طول تاریخ، همیشه مورد توجه شیعیان بوده و مورد تاکید ائمه(ع) بوده است و ذکر وقایع تاریخی با همبستگی و وحدت هیچ منافاتی ندارد وبیان و یادآوری ظلم و ستم بنی امیه بر اهل بیت(ع) باعث فتنه انگیزی وشبهه افکنی نمی گردد چرا که عزاداری و مقتل خوانی هیچ ارتباطی با ایجاد شبهه و فتنه در میان مسلمین ندارد. آن چه مسلم است این که شیعیان و بسیاری از اهل تسنن این گریه و عزا را شرعا مطلوب می دانند و بسیاری از روایات مربوط به عزاداری در کتب عامه ذکر شده است.
ب) آسیب های گفتاری
یکی دیگر از آسیبهایی که هدف قیام امام حسین(ع) را مورد تهدید جدی قرار می دهد آسیبهای گفتاری می باشد که با عناوین مختلف همچون تحریف لفظی و معنوی،دروغ،غلو،سوژه های حزن آور و شورآفرین،سخنان ذلت بار،استفاده از الفاظ قدیمی و نامفهوم یا بدمفهوم،بد گفتن به گردون و متهم کردن نظام هستی،استفاده از الفاظ رکیک و سبک و دور از شان مجالس عزاداری ،و عدم استفاده از کتب مقتل،تاریخ و حدیث،انجام می گیرد. کتابهایی که به عنوان مقتل نوشته شد و روضه هایی که برای عاشورا گفته و خوانده شد،گاهی چون با انگیزه گریاندن مستمعین بود،آمیخته به مطالب ضعیف، غیر مستند و احیانا دروغ گشت.علاقه ای که به چهره های عاشورایی وجود داشت،سبب شد در حوادث آن حماسه، غلوها و مبالغه هایی نقل شود که غیر عقلی و باور نکردنی است.آمار و ارقام کشته ها و برخی حوادثی که بظاهر غم انگیز و سوزناک بود،بر اصل واقعه افزوده شد. انگیزه آن حماسه اجتماعی و خونین نیز، گاهی تا حد«کشته شدن برای شفاعت از گنهکاران امت تنزل یافت. نوع برخوردهای امام حسین(ع)، زینب و امام سجاد(ع) و کودکان و اهل بیت(ع)، گاهی به صورت عجز و لابه و ذلت و حقارت در برابر فاسقانی چون یزید و عمر سعد و ابن زیاد و شمر و…درآمد و خواسته بزرگ امام در این میدان حماسه،که رد بیعت با حکومت جور بود، به درخواست جرعه ای آب برای لب عطشان خویش یا گلوی خشک علی اصغر درآمد.
اعتقاد به شفاعت سید الشهدا و نیز ثواب های فراوان برای اشک ریختن بر آن حضرت و همچنین نتایج ارزشمند محبت و ولایت اهل بیت(ع)همه صحیح است؛اما این مسائل به گونه ای یک جانبه طرح شد که بسیاری از علاقمندان اهل بیت، تعارضی میان گریستن بر حسین(ع)و ارتکاب فسق و فجور و زیر پا نهادن حق الناس و ترک وظایف ندانند و امیدشان به حسین(ع) باشد،هر چند که غرق گناه باشند! امام سجاد (ع)که همان روح حسینی و شجاعت علوی را داشت و در عاشورا به مصلحت الهی بیمار بود و توان جنگیدن نداشت،در پی همین تلقینات تحریف شده، به «امام بیمار»شهرت یافت و دراذهان عموم، مردی لاغر، رنگ پریده، بی حال و زرد چهره و عصا به دست جلوه کرد.حتی قضایایی بی اساس،همچون حجله عروسی قاسم نوجوان در شب عاشورا، به عنوان دستمایه اشگ گرفتن از اهل عزا، به مرثیه ها و مقتل ها راه یافت و قضایایی به عنوان رویا و خواب(راست یا دروغ)باب شد و دهان به دهان و سینه به سینه نقل گشت و به تدریج حالت یک امر مسلم و قطعی یافت.[17]
ج) آسیب های کرداری
یکی دیگر از خطرات و آسیبهایی که با اهداف عزاداری و قیام امام حسین(ع)در تضاد بوده و با روح تعالیم ائمه (ع) در تعارض است آسیب های کرداری در رابطه با عزاداری برمصیبت های اهل بیت(ع) می باشد که در قالب آمیختن عزاداری با آهنگ های مبتذل و آلات موسیقی،قمه زنی،ضعف دانش و بینش کارگردانان مجالس،وطولانی کردن مجالس، انجام می گیرد. در سالهای اخیر،شکل جدیدی از مداحی رواج یافته که ترکیبی است از فرهنگ های مختلف با محتوایی کم و بیش دینی و سبک ها و آهنگ های اقتباس شده از بیگانه و یا از فرهنگ خودی اما ضد مذهبی و غیر متناسب با فرهنگ دینی.مجالس مذهبی خود سبک و آهنگ خاص و مستقل دارند و سابقه ای بس طولانی و اصیل دارند و به عنوان بخشی از فرهنگ مذهبی و حتی ملی ما شناخته می شوند و شناسنامه ای مخصوص به خود دارند. استفاده از آهنگ های نوظهور،جدای از این که دون شان حضرات معصومین و محافل معنوی و عرفانی آنها است، موجب تخریب و تعرض به بخشی از فرهنگ اصیل ملی و مذهبی ما می شود و برای کسانی که حتی یک بار نوع منفی این اهنگها را شنیده باشند، مفهوم بدی را در ذهنشان تداعی می کند. باید توجه داشت که این اتفاق، مستقل از تاثیر رو به گسترش فرهنگ غربی و غربزده در جامعه نیست. عوام گرائی و سطحی نگری و ابتذال عناصری هستند که در منش و زندگی غربی حضوری پر رنگ دارند و در شاکله ی اخلاقی غربی تاثیر عمده ای گذارده اند. فرمایشات مقام معظم رهبری در مورخه 5/5/84 درجمع مداحان و ذاکران ،فروغی فرا راه اهل ولایت و جویندگان صراط هدایت است. یکی از آسیبها و تخریب های بسیار موهن نسبت به مذهب خردورز و خردمحور شیعه،انجام اعمالی سؤال برانگیز و زشت نشان دادن چهره اسلام ناب علوی است و آن عمل، قمه زنی و ایجاد صحنه هائی وحشت زا و خونین و فاقد پیام و جذبه تبلیغ است؛ بلکه به عکس سبب بد بینی و گریز دیگران از مذهب حق می شود. موضوع قمه زنی از دو بعد از دیدگاه شرع مطهر اسلام قابل بررسی است.
- از بعد اضرار بر نفس یا اعضاء بدن و یا سلب و تضییع منافع بدن.
2. از بعد انعکاس تاثیرات منفی آن بر باورهای مخالفان شیعه.که در هر دو صورت از نظر شرعی اشکال دارد و بسیاری از مراجع معظم تقلید بر حرمت این عمل فتوا داده اند.
از دیگر آفتهای مجالس عزاداری که آثار منفی اش در پیکره و شکل و محتوای مجالس تاثیر گذار است و در نتیجه بر مجموعه مرتبطین با عزای امام حسین(ع) تاثیرگذار است، کم سوادی و ضعف فرهنگی کارگردانان برخی هیئت هاست که اگر با اصل واقعه عاشورا و اهداف امام حسین(ع) و شرائط سیاسی موجود زمان و اهداف پلید دشمنان در تحریف عزاداری و تزریق سیاستهای شیطانی شان به منظور به کنترل در آوردن مجالس و سمت و سو دادن دلخواه خود به مجالس، آشنائی داشته باشند،هیچگونه آسیبی عزاداری را تهدید نخواهد کرد و اهداف امام حسین(ع)در کمترین فاصله زمانی محقق خواهد شدولی افسوس که غالبا مجالس ما بر اثر نا آگاهی و ضعف بینش و دانش متصدیان گرفتار نارسائی ها شده وبا اهداف قیام امام حسین (ع) فاصله می گیرد.
آخرین آسیبی که مجالس عزاداری را تهدید می کند، طولانی کردن مجلس و استفاده از شگردها و شیوه های مختلف جهت گریاندن مردم است که شاید تعداد اندکی از مردم تحمل آن را و حتی اشتیاق نسبت به طولانی شدن مجلس را داشته باشند اما قطعا این عمومیت ندارد و موجب دلزدگی و سلب علاقمندی برای شرکت در مجالس بعدی خواهد شد.و وقتی ائمه (ع)تصریح دارند که ثواب عزاداری که همان بهشت و همجواری با ائمه معصومین است برای قطره اشک و حتی برای اشکی که به اندازه پر پشه ای باشد به عزاداران داده می شود پس کمیت و طول زمانی مطرح نیست بلکه آنچه مهم است زنده کردن یاد و نام امام حسین (ع) در جامعه وزنده کردن دلهای مرده با تبیین اهداف و آرمان های قیام و پاسداری از مکتب اهل بیت(ع) می باشد.
[1] صحیفه امام،ج15،ص331
[2] . علامه مجلسی در بحار الانوار داستان های متعددی از مجالس شعر سرایی در رثای امام حسین (ع) از امامان معصوم (ع) نقل کرده است که ما به یک مورد اشاره می کنیم:هارون بن عبدالله می گوید:ابراهیم بن عباس و دعبل بن علی در مرو بعد از بیعت مردم با امام رضا (ع) خدمت حضرت رسیدند و هر یک شعری قرائت کردند.دعبل قصیده:«مدارس آیات خلت من تلاوت ومنزل وحی مقفر العرصات»را خواند و ابراهیم هم قصیده:«ازال عزاء القلب بعد التجلد مصارع اولاد البنی محمد» را خواند .حضرت به این دو نفربیست هزار درهم را بخشیدند از همان درهم هایی که به نام مبارک خودشان سکه خورده بود دعبل سهم خود را به هر سکه ای ده سکه فروخت و صد هزار درهم نصیبش شد اما ابراهیم سکه های خودش را نگه داری کرد و مقداری را اهداء کردو مقداری را بین خانواده ها تقسیم کرد و هزینه کفن و دفن را از همین پول تضمین کرد تا این که مرد.بحار الانوار ،ج49،ص235،ح2واحادیث1،19،5،و…
[3] «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منا کان معنا فی درجتنا یوم القیامه و من تذکر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینیه یوم تبکی العیون و من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب.»عیون اخبار الرضا،ج1،ص329.امالی شیخ طوسی،ج1،ص117
[4] .در حالات امام سجاد(ع) وارد شده که آن حضرت هنگام آب نوشیدن چنان اشک می ریخت که ظرف پر از اشک می شد،از حضرت علت را جویا می شدند می فرمود:چگونه گریه نکنم که پدرم را از آبی که برای درندگان و حیوانات وحشی مباح بود، منع کردند؟!مناقب،ج4،ص166؛و بحارالانوار،ج46،ص109
[5] .مناقب ابن شهر آشوب،ج4،ص179.
[6] .«ولیندب الحسین و یبکیه و یامر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاءعلیه بعضهم فی البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین فانا ضامن علی الله لهم اذا احتملوا ذلک ان یعطیهم ثواب الفی حجه و عمرة و غزوة مع رسول الله و الائمة الراشدین»
[7] .صحیفه نور،ج69،ص70.
[8] نهضت های اسلامی صد ساله اخیر،شهید مرتضی مطهری،ص89
[9].او می نویسد:«فلیعلم المسلمون ان البکاء علی الحسین(ع)بعقیدة انه قتل مظلوما و عدوانا لغو بل کفر و یوجب الخروج عن الاسلام.»منهاج السنه،4/553.
[10] .نظم دررالسمطین،226-229
[11] .مقتل ابن جوزی،ج1،ص164
[12] تاریخ طبری،ج2،ص27
[13] .صحیح بخاری،ج1،باب817،ص1201و سنن نسائی،کتاب الخبائزو سنن ابن ماجه،ج1،ص481.
[14] .بحارالانوار،ج44،ص287
[15] نساء،148
[16] ره توشه محرم الحرام 1434ه.ق،مقاله مبانی قرآنی و روایی عزاداری سالار شهیدان،سید احمد خاتمی، ص68.
[17] .فرهنگ عاشورا،جواد محدثی،،ص114.وهمچنین مطالعه کتاب سودمند حماسه حسینی از شهید مطهری در این زمینه توصیم می شود
بازدیدها: 682