آقای قهرمانی لطفاً در ابتدا تعریفی از جامعه مجازی و ویژگیهای آن برایمان بیان کنید.
سایبر، گرچه فضای متنوعی است اما یک رسانه مستقل نیست بلکه هرچه که در رسانههای دیگر وجود دارد در این رسانه جمع است تنها مزیت این رسانه، جمع بودن تمام رسانهها در آن است زمانی که فیلم و سینما پا به عرصه وجود گذاشت خود را هنر هفتم نامید با این ادعا که همه هنرهای دیگر را در خودش جمع کرده است و این فضای سایبر حتی فیلم را نیز در درون خود دارد.
لذا کسانی که به نقد این فضا میپردازند گاهی نقدهای غیر علمی ارائه میدهند چون ما در فضای سایبری با متن، عکس، فیلم و بازی مواجه هستیم و در واقع فضای سایبری، رسانه مستقلی، شمار نمیرود نکته دوم، تأثیر و تأثر متقابل است برخلاف رسانههای دیگری که یک سویه هستند مثل بازی، اینجا رسانه دو سویه بوده و خود کار بر در نتیجه مورد علاقه تأثیر دارد.
فضای سایبری به دلیل برخورداری از تنوع بالا نسبت به رسانههای دیداری و شنیداری و هم به دلیل تنوعش در صفحات گوناگونی که وجود دارد یعنی مانند تلویزیون و ماهواره نیست که 2-3 هزار تا شبکه داریم که اغلب آنها یک سویه هستند و تعداد خاصی از بازیها هستند که ما دیویدیهای آن را داریم. فضای سایبری آنقدر تنوع دارد که موتورهای جستجوگر به میدان آمدهاند تا به این تنوع با کلید واژههایی که مخاطب به دنبال آن است را پاسخ دهند این تنوع پیش از حد، یک سرگشتگی و حیرانی را برای مخاطب به بار میآورد.
* به نظر شما مهمترین آسیبهایی که میتوان برای فضای مجازی برشمرد، چیست؟
آسیبهایی که در فضای سایبری باید به آنها بپردازیم در دو بعد روح و روان و جسم است. همچنان که در این سه حوزه میتواند تأثیرگذار هم باشد.
یکی از آسیبهای جدیای که اصطلاحاً برای اینترنت و فضای سایبر مطرح میشود «کم تحرکی» است، سبک زندگی سالم، چه در نگاه دینی و حتی در نگاه غیر دینی و از منظر پزشکی، جسم انسان برای تحرک آفریده شده نه برای یک جا نشینی بیش از حد! در حالی که ما شاهد آن هستیم اکثر کاربران فضای سایبر، کم تحرک ی را دارند با وجود ابزار جدیدی مانند گوشیها و تبلتهایی که امکان برقراری ارتباط با فضای سایبر راحت شده و معمول این گونه است که کم تحرکی را دارند.
آسیب دیگر جسمی، خستگی بیش از حد چشم است فقط کم تحرکی عضلات نیست و بیشتر کاربرها افرادی هستند که بعد از مدتی دچار پیری چشم میشوند.
هر دینی، هر آئینی و هر مکتبی یک مدلی از زندگی یا مدلهای متنوع را ارائه میدهد این طیف رنگین کمانی، یک حداقل و حداکثری دارد. در هیچ یک از ادیان آسمانی جایز دانسته نشده که تحریک جسم و روح و روان به سوی مباحث اروتیک و جنسی، یکی از موضوعاتی است که بسیار در فضای سایبر پر رنگ بوده و کاربران بسیار بالایی دارد بازیهای آنلاین است چه دخترانه و چه پسرانه از این دسته هستند.
چیزی که در فضاهای سایبر و فضای دیجیتال مشترک است فضای بازی است با این تفاوت که فضای سایبر، آنلاین و بسیار متنوع و فراوان هستند و اصطلاحاً بازیهای سبک و در عین حال، جذاب که حالت انیمیشنی دارند و به دلیل این بُعد فانتزی بودنشان عموم انسانها به استفاده از آن علاقه دارند چراکه بسیار پرجاذبه هستند.
برخی بازیهای رایانهای، افراد را به سوی پرخاشگری و خشونت سوق میدهد
* آیا اصولاً بازیهای دختران و پسران با هم متفاوت است، بحث بازیها معمولاً به سنین نوجوانی اشاره دارد مخاطب اصلی شما کدام قشر است؟
بنده طیف نوجوان تا جوانی را عرض میکنم و مقصود من فقط بازیهای سنین نوجوانی نیست. فیلم ماتریکس که در سال 1999 و در اوایل قرن 21 ساخته شده و ماتریکس 2 و 3 هم بعد از سال 2001 ساخته شد هنوز این سه حلقه تکمیل نشده بود که پروژه بازی آنلاین بازی ماتریکس برای سنین جوان استارت زده شد بینندههای این فیلم، جوانان بودند و آخر بازی را هم که خود شخص کاربر رقم میزد اینکه این فیلم چگونه تمام شود و انتخاب نوع بازی و نتیجه آن همگی به اختیار خود کاربر گذاشته شده است.
اینکه میگویم بازیهای آنلاین، فقط بازیهای سنین نوجوانی نیست مثال میزنم بعضی از بازیهایی که شاید آنلاین نباشد و روی گوشیهای اندروید وجود دارد بازیهایی مانند «انگری برد» بیش از اینکه کودکان و نوجوانان پای این بازیها بنشینند جوانان و میانسالان و حتی افرادی که مسنترند خود را با این بازیها سرگرم میکنند این طور نیست که فقط مخاطب ما در بازیهای گوشیهای موبایل و فضای سایبری فقط مخاطب نوجوان داشته باشد.
عنصر مشترک همه این بازیها جذابیتهایی است که دارند یکی از این جذابیتها «هیجان» است. جدیداً تحقیقی در انگلیس انجام شده که روانشناسان انگلیسی یک نتیجه خوبی از آن گرفته بودند این بود که روی 500 نفر که بازیهای معمولی انجام میدادند چه دختر و چه پسر چه جوان و چه نوجوان بررسی کرده بودند بازیهای بسیار ساده مثلاً مسابقات رالی، موتور و بازیهایی که در آنها زد و خوردها وجود ندارد و فقط یکسری هیجان و سرعت و مواردی از این دست وجود دارد اینها را با افرادی که اصلا چنین بازیهایی را نداشتند مقایسه کردند یعنی بین کسانی که اهل بازی بودند و کسانی که اهل بازی نبودند یا استفاده آنها از بازی کم بود، میزان پرخاشگری در افرادی که اهل بازی بودند به شدت بالا بود.
آنها تعجب کرده بودند که با وجود اینکه این بازیها مشکل خاصی نداشت و کاربر، خشونت خاصی را در بازی مشاهده نمیکرد اما بعد از سالها و ماهها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که شکست خوردن در این بازی و سرخوردگی که فرد در دفعات به درون خود میریزد و عدم موفقیت در یک بازی، حالتی را در درون او به وجود میآورد که به سوی پرخاشگری و خشونت رهنمون میکند. این جذابیت، هیجانی است که در بازیها نهفته شده و فرد تلاش دارد که در اثر آن هیجانات، جذب بازی شده و مراحل آن را پشت سر هم انجام دهد.
بنابراین از جمله تأثیرات فضای سایبری این است یکی از مؤلفههای اصلی یک زندگی سالم، زندگیای که بر اساس صبر، مهربانی و بردباری پایهریزی میشود را از بین میبرد و هیجانات و خشونت فرد جایگزین صبر و آرامش او میشود. سنین کودکی و نوجوانی، سنین شروع تربیت و پایهگذاری مبانی تربیت صحیح است لذا باید کودک را از همان کودکی، بردبار تربیت کنیم صبور و اهل تعقل و اندیشه بار بیاوریم و این کودک از ابتدا تا انتهای زندگیاش موفق خواهد بود. همچنین سنین نوجوانی که شکنندهتر است اگر بتوان تربیت نوجوان را در این سنین در دست بگیریم تا حد بسیاری تأثیراتی که در کودکی کسب کرده چه مثبت و چه منفی را به سوی تعالی سوق داد و آیندهای خوب را برای او رقم بزنیم و به این صورت از آسیبهای فراوانی که در آینده سراغ او خواهد آمد،جلوگیری میشود.
استفاده بیش از حد بازیهای رایانهای، فرصت اندیشیدن را از فرد میگیرد
از دیگر آسیبها، آسیبهای روحی فرد است که موارد متعددی را شامل میشود از جمله آسیبهای فکری. در حال حاضر بحث بنده درباره هیجان است که در بیشتر بازیها خود را نشان میدهد البته این آسیب میتواند در غیر بازیها هم باشد. بعضی از این سایتها و شبکههایی که بیشتر فیلم و کارتون محور هستند همگی یک ویژگی مشترک دارند و آن بحث هیجانطلبی و استفاده از بُعد عاطفی فرد است، آسیب فکری که در این بخش متوجه فرد میشود این است که فرد در این قبیل فضاها جایی برای فکر کردن ندارد و تفاوتی هم میان کسی که اهل بازیهای فراوان است و فردی که اهل بازیهای آنلاین است و چه کسی که در شبکههای هیجاناتی پر از خشونت و … است چنین فردی فرصت تفکر ندارد چون دائماً درگیر این هیجاناتی مانند زد و خورد، سرعت، دقت و … بوده و جایی برای اندیشیدن او باقی نمیماند.
استادی بود که میگفت ما وقتی کودک بودیم از دیوار راست بالا میرفتیم. اما همین که آماده میشدیم با بدن کثیف به حمام برویم یا لباسمان را عوض کنیم و یا زمانی که خسته میشدیم در فاصله زمانی که خوابمان ببرد یا به حمام برویم یک فرصتی بود تا درباره آنچه که در روز برایمان اتفاق افتاده بود تأملی کنیم اما امروزه با این ابزار مجازی، فرد پای سیستم خوابش میبرد و هیچ فرصتی ندارد.
* علاوه بر آسیبهای جسمی و روانی، چه آسیبهای اخلاقی ممکن است در این فضا برای افراد به وجود آید؟
مرحله بعد، آسیبهای اخلاقی است بیشترین آسیبی که من از همه منتقدان دیدهام، چه فضاهای بازی و چه فضاهایی که معمولاً در کشور ما به عنوان سایتهای فیلتر از آنها یاد میشود آسیبهای اخلاقی بسیار فراوانی دارند کوچکترین آنها مسائل اروتیک است که از لباسهای نامناسب و اندامهای نیمه عریان گرفته تا رابطههای عاطفی و بالاتر که آسیبهای جدیتری روی فرد دارد.
این مسئلهای است که علاوه بر منتقدان داخلی، منتقدان خارجی و حتی افرادی که هیچ دینی را قبول ندارند و البته بنده برخی از پزشکان را میشناسم که منتقد بحثهای مسائل اخلاقی فضای سایبر هستند.
آنها میگویند با وجود اینکه انسان هیچ دینی را قبول نداشته باشد اما یک وجدانی دارد که باید بپذیریم کودک و نوجوانی که در سنین رشد قرار دارد نباید فرد تا این حد در این فضاها غرق شود به طوری که جلوی رشد علمی و عقلی او گرفته شود و با بروز هیجانات عاطفی و جنسی به معنای خاص رادیکال، دیگر فرد فرصت رشد علمی پیدا نمیکند چون جاذبههای جنسی او را به سمتی میکشاند که بیبازگشت بوده و یا اینکه بسیار سخت میتواند برگردد.
تخریب سبک زندگی انسانها اولین تیر شبکههای اجتماعی
*آقای قهرمانی! آسیبهای فضای سایبری تا چه اندازه میتواند بر سبک زندگی افراد تأثیر منفی داشته باشد؟
سبک زندگی ما به نوع جهانبینی و نگرش ما از زندگی برمیگردد تعریفی که ما از محیط اطرافمان داریم فقط یکسری از مهارتها نیست مثل دروغ نگفتن، سالم زندگی کردن و .. بلکه اینها مؤلفههای جزئی آن زندگی هستند لذا این روح حاکم بر زندگی، نوع نگرش ماست.
توجه کنید فضایی که اکنون ایجاد شده یک فرد در آن فقط یک هویتی را برای خود برگزیده است هویت مجازی که هرگونه دلش میخواهد در آن حضور مییابد، در یک وبسایت یک شخصیتی دارد و در شبکه اجتماعی، شخصیتی متفاوت. حتی ممکن است فرد دختر باشد و با هویت یک پسر در این فضا ظاهر شود اولین چیزی که با وارد شدن این فرد به شبکههای اجتماعی مدنظر قرار میگیرد این است که سبک زندگی فرد مخدوش میشود و بحث اصلی مسئله صداقت شخص است که زیر سؤال میرود.
از خودبیگانگی و دیگر شیفتگی شبکههای اجتماعی اساس زندگی ما را برهم میزند
شبکههای مجازیای به نام «second life» وجود دارد همچنین شبکههایی هستند که چنین موضوعی دارند اما با این نام عنوان نمیشوند این زندگی دوم، فضایی است که شما در آن یک زندگی مجازی را تشکیل میدهید و افرادی را به عنوان دوست، همکار، خانواده و … انتخاب میکنید مثلاً بازیهای کودکانه و دخترانهای هستند که نوع رفتار را به شما از دوران کودکی آموزش میدهد. یا اینکه در این فضا شما یک کودک را تا سنین نوجوانی و جوانی، تربیت میکنید، در واقع شخص با آن شخصیت همزاد پنداری میکند و این همانی، او را به جهتی میکشاند که شما او هستید و آن لباس را پوشیدهاید و آن رفتار خاص را انجام میدهید برای آن زندگی دوم و اکنون این رفتارها را در زندگی واقعی خودتان بروز میدهید. اینکه راحت دروغ میگویید و آن هویتی که ندارید را معرفی میکنید و آن هویتی که دارید را مخفی میکنید.
برای اینکه فرد بتواند از آن زندگی واقعی خود فرار کند وارد این فضا میشود و گاهی هم برای تخلیه روحی و روانی! یا اینکه شما احتمال میدهید تعدادی از کاربران شما، شما را بشناسند و خطر لو رفتن وجود داشته باشد برای اینکه اگر لو رفتید کمترین آسیب را ببینید خودتان را به آن هویتی که اینجا معرفی کردید نزدیک میکنید و سعی میکنید همان باشید که در شبکههای اجتماعی معرفی کردهاید.
بنابراین چه اتفاقی میافتد یک از خودبیگانگی و دیگر شیفتگی! که آن دیگری همان خود مجازی شماست که اتفاق میافتد و این تعارض و تقابلی که به وجود میآید اساس مدل زندگی شما را بر هم میزند این قضیه در فضای کلی وجود دارد و مختص دین اسلام نیست و بر هر نوع کاربری میتواند صدق کند این تضاد درونی که ایجاد میشود و شما را به ناکجاآباد میکشاند اصلیترین آسیب فضای سایبری است.
گام دوم آسیبهای سبک زندگی در فضای مجازی، اعتیاد به این فضاست شما برای اینکه از روزمرههایتان فرار کنید و برای اینکه خودتان را تخلیه کنید جایی را پیدا کردهاید که حالات و عاطفه خود را آن جا پیاده میکنید.
آسیبی به نام «من میدانم»
*در ادامه میشود کمی هم درباره آسیبهای شبکههای اجتماعی که اغلب نوجوانان و جوانان امروزه درگیر آن هستند مانند وایبر و واتسآپ صحبت کنید؟
گروههایی که در شبکههای اجتماعی موبایل محور شکل میگیرد یا گروههای دوستانه است یا گروههای همکاران. گروههای دوستانه بیشتر فضای طنز و سرگرمی دارد و حتی مذهبیترینها افرادی هستند که گروههایی را تشکیل میدهند و اطلاعات خوب فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را با هم به اشتراک میگذارند. اتفاقی که که در اینجا میافتد این است که فرد برای اینکه اطلاعات بیشتری به دست میآورد در گروههای بیشتری عضو میشود و حواسش نیست که اطلاعات فقط این مواردی نیست که دوستان ارسال میکنند چرا که او حرف دیگری و دیگری هم حرف دیگری را کپی میکند.
بنابراین افراد در یک چرخه خاصی قرار میگیرند که فرد احساس فهمیدگی به او دست میدهد در یک چرخه نزدیک بینهایت که فرد دچار یک رخوت و یک شیفتگی نسبت به اینکه «من میدانم» قرار می گیرد در حالی که تنها بعضی از اطلاعات با او به اشتراک گذاشته میشود و بیشتر موارد وارد مباحث جزئی و حاشیهای میشود و هرچه وقت بیشتری صرف این کار کند عمر زیادتری از او به هدر میرود در واقع به دیگر معنا اولویت اصلی فرد، حضور در فضای مجازی میشود و دائماً از زندگی واقعیاش و از خود واقعیاش دورتر میشود.
* چه چیزهایی باعث روی آوردن افراد به عضویت در این گروهها میشود؟
اینکه ما از امکانات و تکنولوژی استفاده کنیم کسی آن را تحریم نمیکند بلکه استفاده ناروای از آن است که بد بوده و عقل نیز آن را ناشایست میداند.
اما چه میشود که ما جذب این شبکههای اجتماعی میشویم، یک روایتی وجود دارد که میگوید در هر چیزی لذتی وجود دارد «لکل شیء لذت» حتی اگر یک ماشینی که همه آن را دارند و شما هم جدیدترین مدل آن ماشین را میخرید آیا سوار شدن ماشین نو لذت ندارد؟! بله چرا چون تازه است یا هر چیز دیگری را که در نظر بگیرید تا زمانی که تازه و جدید است برای انسان لذت دارد.
دومین عامل علتگرایش به شبکههای اجتماعی موبایل محور به دلیل ارزان بودن آن است و فرد فکر میکند فقط باید هزینه اینترنت را پرداخت کند هر بیارزانی بیعلت نیست هر کسی اطلاعاتی را در یک گروه منتشر میکند در واقع اطلاعات شخصی و خصوصی خود را هم در اختیار شبکههای جاسوسی غرب قرار میدهد.
غرب بعد از تلقین محدودیت در جامعه ما شبکههای اجتماعی نظیر وایبر را راهاندازی کرد
وقتی فیسبوک، واتسآپ را خرید 16 میلیون دلار را الکی هزینه نکرد که آن را بخرد که هیچ تبلیغاتی هم روی آن نیست. در فیس بوک میشود تبلیغات کرد اما هیچ تبلیغاتی در واتس آپ نیست. یا وقتی وایبر امکان تماس صوتی را برای کاربر قرار داده، آیا برای هیچ و پوچ، و آیا این پول را از سر راه آوردهاند لذا فرد چون فکر میکند که فقط هزینه اولیه اتصال به شبکه اینترنت را پرداخت میکند و در ارتباطهای بعدی تقریباً مکالماتش رایگان است آن را بر میگزیند از این رو کاربر حواسش نیست که این تماسهای اینترنتی خیلی هم رایگان رایگان نیست و در واقع از اعتبار او و از اطلاعات خصوصی او خرج و هزینه میشود که ممکن است همین مسئله به ضرر او تمام شود.
اینکه ما با افراد مختلفی ارتباط میگیریم و انسان دنبال این است که نادانستههایش را کشف کند فضای جدیدی را تجربه کند به جز هیجانطلبی، بحث مکاشفه انسان و اینکه دائماً به دنبال یافتن امور جدید است روحیه دانش طلبی انسان و فهمخواهی او یکی از علل گرایش به استفاده از این شبکههای اجتماعی است. هیجانی که در این فضا وجود دارد بیشتر است چون ما در این فضا تأثیرگذارتریم و تنوع بسیاری وجود دارد افراد هر کس را که بخواهند انتخاب میکنند و چون این مشارکت و فعالیت به صورت دو طرفه است موجب هیجان فرد میشود.
از همه مهمتر اینکه مرزها در این شبکههای اجتماعی برداشته شده است غربیها آن قدر به ما تلقین کردهاند که شما همیشه محدود بودهاید انقلاب اسلامی، محدودیت آورده و خانوادهها شما را محدود کردهاند که یک حس محدودیت به ما دست داده و این حس بدی است و بنده به شدت مخالف آن هستم و معتقدم که غربیها این را به ما تلقین کردهاند تا ما فکر کنیم واقعاً در محصوریت شدید هستیم لذا یک فضایی را پدید آوردهاند که این محدودیت را برمیدارد و فرد حس میکند وارد یک عالم جدیدی است که خود او فقط بیننده نیست بلکه خود او هم کارهای در این جهان است خودش هم عرضه کننده است بنابراین برای اینکه فرد خود را از این حصار تلقینی خارج و تخلیه کند وقتی این فضا در قالب شبکههای اجتماعی به وجود میآید به راحتی از آن استقبال میکند و علل روانی دیگری هم وجود دارد که مهمترین آنها این مواردی بود که ذکر شد.
بازدیدها: 99