ایران و بحران سالمندی

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / ایران و بحران سالمندی

سالمندی به فرآیند های آرام و پنهان زیست شناختی اطلاق می گردد که با افزایش سن سبب تغییرات مخربی در ساختار بدن شده و موجب کاهش عملکرد آنها می شود در مورد …

ایران و بحران سالمندی

سالمندی به فرآیند های آرام و پنهان زیست شناختی اطلاق می گردد که با افزایش سن سبب تغییرات مخربی در ساختار بدن شده و موجب کاهش عملکرد آنها می شود در مورد سن به اوج رسیدن این فرآیندها اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. از سال ۱۹۹۹، کمیسیون جمعیت و توسعه سازمان ملل شصت سالگی را به عنوان آستانه سالمندی در نظر گرفته استکه هر روز افراد بیشتری در جهان به آن می رسند. منظور از سالمندی جمعیت، افزایش تعداد افراد ۶۰ ساله و بیشتر به ازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت زیر ۱۵ سال است که به دو دلیل اصلی صورت می گیرد. یکی به دلیل کاهش نرخ باروری(متوسط تعداد فرزندان یک خانواده) که موجب کاهش جمعیت زیر ۱۵ سال می شود و دیگری افزایش متوسط طول عمر و امید به زندگی که تعداد افراد بالای ۶۰ سال را بیشتر خواهد کرد. در این بین کشور ما هم در معرض سالمند شدن می باشد. بطوری که اگر نرخ باروری تا سال ۱۴۳۰ میزان فعلی وضعیت رشد سالمندی سیر صعودی خواهد داشت و این بدان معنی است که تا سال ۱۴۳۰، حدود ۳۰% جمعیت را افراد مسن تشکیل خواهند داد.

آینده سالمندی ایران در مقایسه با جهان

طبق آمارهای سازمان ملل در سال ۲۰۱۲، کشور ایران در سال ۲۰۵۰ میلادی(۱۴۳۰) شمسی جزء پیرترین کشورها و از میاگین سنی جهان، آسیا، آمریکا، کانادا، آمریکای لاتین و رژیم صهیونیستی هم پیر تر خواهد بود. این در حالیست که در زمان انتشار این آمار(۲۰۱۲)، کشور ما با نسبت سالمندی ۸% جزء جوانترین کشور ها بوده است.

از آنجا که در جامعه سالمند نسبت افراد در سن باروری به شدت کاهش می یابد به طوری که دیگر نمی تواند کاهش جمعیت ناشی از مرگ و میر های جامعه را جبران نماید این موضوع علاوه بر کاهش جمعیت با ایجاد یک دور معیوب، سبب کاهش بیشتر نسبت متولدین و تشدید مشکل سالخوردگی در جامعه شده و تجدید نسل را دچار ضعف شدید می نماید.

پیامد های سالمندی جمعیت

تامین اجتماعی و بیمه بازنشستگی

از پیامد های منفی سالمندی جمعیت، افزایش بار تکفل جامعه می باشد. ازدیاد انبوه بازنشستگانی که سهم تولیدی آنها تقریباً صفر است فشار های اقتصادی زیادی به دولت وارد می کند زیرا سالخوردگان به جمعیت در سنین کار افزایش خواهد یافت و از سویی، شمار افراد مستمر بگیر بازنشته و از سویی دیگر شمار افراد سالمند نیازمند به حمایت بالا خواهد رفت. این دو عامل موجب خواهد شد که بار مالی صندوق های بیمه بازنشستگی افزایش یافته و به احتمال زیاد موجب بروز بحران های مالی می شود. به عبارت دیگر در حالیکه میزان نیروی کار در سال های آینده کاهش می یابد، تعداد مستمری بگیران روند افزایشی خواهد داشت که این مساله از یکسو موجب کاهش منابع دریافتی صندوق(حق بیمه ها) و از سوی دیگر موجب افزایش مصارف صندوق می گردد. این امر ممکن است اتخاذ راهکار هایی مانند افزایش سن بازنشستگی را ضروری سازد و به دنبال آن نارضایتی بیمه شدگان و بحران های اجتماعی-سیاسی را موجب شود.

اقتصاد

با سالمند شدن جمعیت به دلیل کاهش تعداد متوسط فرزندان خانواده ها، کشور با یکی از مهم ترین پیامد های منفی اقتصادی یعنی کاهش نیروی کار که از آن به عنوان جمعیت فعال یاد می شود، روبرو خواهد شد. در نتیجه از شمار مالیات دهندگان در سطح کلان و حق بیمه پرداز ها در سطح خرد کاسته می شود و موجب کاهش درآمد دولت و همچنین درآمد های صندوق های بیمه به ویژه سازمان تامین اجتماعی خواهد شد. از طرف دیگر کاهش نیروی های کار و افزایش افراد مصرف کننده، کاهش تولید ناخالص داخلی را موجب می شود و آنگاه اثرات منفی بسیاری را به دنبال خواهد داشت که ازجمله می توان کاهش صادرات محصولات صنعتی، افزایش واردات، کاهش ذخایر ارزی و در نتیجه افزایش بدهی هایخارجی را پیش بینی کرد.

بهداشت درمان و نگهداری

بخش بزرگی از فشار های سالخوردگی مربوط به هزینه هایی است که جامعه باید برای حفظ سلامتی سالمندان صرف کند محققین ایرانی با توجه به تجارب کشورهای دیگر در زمینه هزینه های سالمندی در مورد افزایش تصاعدی این هزینه ها در ایران هشدار داده اند. افزایش این هزینه سرباری از آن جهت وضعیت وخیم تری می یابد که جمعیت فعال انگیزه کمتری برای نگهداری سالمندان دارند و مخارج درمانی سالمندان بالاتر از کودکان است. باید در نظر داشت که شکاف نسلی و گسست فرهنگی هم به این موضوع دامن می زند. از آنجا که نسل جوان وظیفه حمایت نسل سالمند را بر عهده دارد، عدم تعادل ایجاد شده در سال های آتی باید یکی از بزرگترین نگرانی های سیاست گذران و دولتمردان باشد. در شرایط فعلی با وجود اینکه هر پدر مادر پیری از نسل گذشته معمولاً تعداد ۴ تا ۶ فرزند دارند، به سختی مورد حمایت و مراقبت قرار می گیرند. حال باید تصور کرد که والدین در خانواده هایی که یک یا دو فرزند دارند در سال های آینده چگونه تحت حمایت قرار خواهند گرفت؟ علاوه بر این، با افزایش تعداد سالمندان، میزان هزینه های درمانی و تامین اجتماعی نیز افزایش می یابد که مضاف بر محدودیت های منابع می باشد. یافته ها نشان می دهند در مورد تربیت سالانه چند متخصص طب سالمندی، هزاران میلیارد ریال برای درمان فقط سالمندان دیابتی و بخش بزرگ از بودجه جاری برای آموزش های پیشگیرانه نیاز خواهد داشت.

اجتماعی

وقتی درصد افراد مسن در جامعه ای افزای یابد به موازات آن علاقه به محافظه کاری بیشتر و نوعی وابستگی به سنت های اجتماعی پیدا می شود. پیدایش محافظه کاری و مقاومت در برابر تغییرات، موجب درجا زدن و عقب ماندگی می شود. همچنین ریسک پذیری در چنین سنینی کاهش یافته و ما با جامعه ای که در ابداع و پذیرش و نوآوری و اصلاحات،  از خود ضعف نشان می دهد روبرو خواهیم شدو نباید فراموش کنیم که رشد علمی و نوآوری ها و موفقیت های امروز کشورمان در عرصه دانش و ورزش و تولید به دلیل کثرت فعلی جوان است و با کاهش نسبت جوانان، تداوم این توفیقات بعید خواهد بود. همچنین سالمندان دارای انتظارات خاص خود هستند که از آن جمله می توان به ارزش دادن به جایگاه و منزلت آنها، ارج دادن به تجربیاتشان، فراموش نشدن و توقع عشق و تعلق خاطر به آنها در قبال یک عمر زحماتشان اشاره کرد که حتی در صورت تأمین نیاز های اقتصادی، همچنان باقی است و باید مورد توجه جدی در ساختار های جدید اجتماعی قرار گیرد.

کشاورزی

بدیهی است برای گسترش و توسعه بخش کشاورزی، به عنوان یکی از محور های توسعه اقتصادی و اجتماعی، در کشور ما به مجموعه ای از نیروهای خلاق، آموزش پذیر، ریسک پذیر شاداب و پویا… نیاز است. این ویژگی ها نیز اغلب در جوانان بسیار بیشتر از سالمندان وجود دارد. شاغلان در بخش کشاورزی در سالهای اخیر به طور قابل ملاحظه ای به سالخوردگی گراییده اند. مهاجرت روستا به شهر از مهم ترین دلایل سالخوردگی شاغلان کشاورزی در کنار کاهش نرخ باروری است و درصد اشتغال جوانان در این بخش بسیار پائین می باشد مهم ترین نتایجی که سالخوردگی جمعیت بخش کشاورزی به دنبال خواهد داشت. عبارت است از: کاهش بهروه وری، به خطر افتادن امنیت غذایی، وابستگی کشور به مواد غذایی و نیاز به واردات این مواد از خارج، عدم پذیرش نوآوری و فناوری نوین در عرصه تولیدات کشاورزی و دامی.

امنیت

جمعیت یک کشور با قدرت دفاعی و امینت آن کشور مرتبط استو هرچند دلیل پیشرفت هایی که در زمینه تولید ابزار و ادوات جنگی به وجود آمده، توجه به ساختار جمعیت در موضوع امنیت ملی نسبت به سال های گذشته کم رنگ تر شده است، ولی هم چنان این موضوع به خصوص برای کشور ما که دارای یک موقعیت خاص سیاسی است اهمیت بسیار بالایی دارد. به عبارت دیگر، جمعیت و ساختار آن به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های قدرت ملی به حساب می آید، زیرا پوشش مرز های جغرافیایی نیازمند نیروهای جوان است و پیری جمعیت تهدیدی جدی برای امنیت کشور محسوب می شود. امروزه در جنگ های مدرن تعداد افراد جمعیت کشور نه تنها از جنبه تولید نیروهای نظامی متشکل و فعال مهم است، بلکه به عنوان پشتیبان نیروهای نظامی و تکیه گاه قدرتمند ارتش ملی در دفاع از خانه و کاشانه تجهیز ارتش و تغذیه آن بسیج و ملت اهمیت فوق العاده ای دارد.

بازدیدها: 102