بررسی شبهه ای پیرامون حقیقت انتظار
بعضى که انتظار را خاموشى و گوشه گیرى و اعتزال و مذهب احتراز پنداشته اند و بدین وسیله، آن را مورد هجوم قرار داده اند، به خطا رفته اند؛ چون حقیقت انتظار را درک نکرده اند و تیرى در تاریکى انداختهاند. مانند آنان که انتظار را مذهب اعتراض خیال کرده اند، آن هم اعتراضى که از سقیفه و از زبان على(علیه السلام) آغاز شد، به بى راهه رفتهاند.
در برابر این نگاه، دو پرسش مطرح است.
- دامنه ى این اعتراض تا کجاست؟ تا رفاه، تا عدالت، تا عرفان، تا آزادى، تا شکوفایى و تکامل یا…؟
- پى آمد این اعتراض چیست؟ چه بارى بر دوش منتظر مىگذارد و این نفى با چه اثباتى همراه مىشود؟
در مورد پرسش نخست باید بگوییم:
آرمانهاى دینى از تکامل و شکوفایى استعداد آدمى، بالاتراست؛ چون زمانى که انسان به تکامل هم برسد، باز مسأله این است که در چه جهتى مىخواهد مصرف شود، رشد یا خُسر؟ این دو مسأله ى اساسى بعد از تکامل و شکوفایى است. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرموده اند:
الناس معادن کمعادن الذّهب و الفضه.
مردم گنجینه هایى هستند، چون معدن طلا و نقره.
استفاده از معادن، سه مرحله دارد: کشف؛ استخراج؛ شکل دادن. تا این جا مرحله ى کمال و شکوفایى است، اما این آهن شکل گرفته که مثلا به شکل اتومبیل درمى آید، جهت مىخواهد. پس مرحله ى چهارم، جهت یابى این معدن، این انسان است.
جهت به سوى کیست؟ به سوى پایین تر از خود و رضایت به زندگى حیوانى و همین حیات دنیوى؟ این تنزل است. انسان با کم ترین مقایسه درمى یابد که از حیوانات بالاتر است. در نتیجه، هدفى برتر مىیابد؛ حرکت به سوى بالاتر از خودمان .این تحرک است، رشد است. بالاتر از من کیست؟ آفریننده ى انسان که حاکم و خالق هستى است.
امامت، هدایت گر این حرکت و سیر صعودى است که پس از مقام رسالت، به این مهم مىپردازد و اکنون عَلَم این حرکت را در دستان پرمهر مهدى موعود(علیه السلام) جستوجو باید کرد.
منتظر مهدى، آماده است و براى حکومت حضرت مهدى(علیه السلام) زمینه سازى مىکند، چنان چه در حدیث آمده است: و یوطّئون للمهدى سلطانه.
اهمیت این آمادگى و زمینه سازى را در پیام صادقانه ى امام صادق(علیه السلام)مى توان جستوجو کرد که در آن، از کم ترین آمادگى، سخن رفته است:
لیُعدّن أحدکم لخروج القائم و لو سهماً؛ فان الله اذا علم ذلکَ من نیّته رجوتُ لاََنْ یُنسَى فى عمره حتّى یُدرکَه و یکونَ من أعوانه و أنصاره.
هر یک از شما براى خروج قائم، باید آماده باشد، گرچه با فراهم کردن یک تیر باشد؛ چون وقتى خداوند ببیند کسى به نیّت یارى مهدى(علیه السلام) مسلح شده است، امید است که عمر او را دراز کند، تا ظهور او را درک کند و از یاوران آن حضرت باشد.
از طرفى مهم ترین لقب پیشواى منتظر، «قائم» است که براى احترام هنگام شنیدن آن، قیام لازم است، لیکن حکمت اجتماعى این احترام نیز ما را به معناى حقیقى انتظار رهنمون مىسازد. انسان منتظر با این حرکت خود مىخواهد نشان دهد که در حال آمادگى براى قیام و مبارزه و جهاد است. بعضى به اشتباه فکر مىکنند که همه ى کارها خود به خود و بدون زمینه سازى و آمادگى درست مىشود! در حالى که هیچ گاه بناى عالم بر این استوار نبوده که بدون هیچ رنجى و جهادى، مشکلات بشر حل شود. سخنان حکیمانه ى امام باقر(علیه السلام) در این مورد، بسیار خواندنى است:
…قلت لأبى جعفر(علیه السلام): انّهم یقولون: انّ المهدى لو قام، لاستقامت له الأمور عفواً و لا یهریق محجه دم. فقال: کلا، و الذى نفسى بیده، لو استقامت لاحد عفواً لاستقامت لرسول الله(صلى الله علیه وآله) حین أُدمیتْ رُباعیته و شُبّح فى وجهه، کلاّ و الذى نفسى بیده حتى نمسح نحن و أنتم العرق و العلق؛ ثم مسح بجبهته.
… به خدمت امام محمد باقر(علیه السلام) عرض کردم: مردم مىگویند چون مهدى قیام کند، کارها خود به خود درست مىشود و به اندازه ى یک حجامت، خون نمى ریزد.
حضرت در پاسخ فرمود: هرگز، به خداى جان آفرین سوگند! اگر قرار بود کار براى کسى، خود به خود درست شود، براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) مىشد، هنگامى که دندانش شکست و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خداى جان بخش سوگند! کار درست نخواهد شد تا این که ما و شما در عرق و خون غرق شویم. آن گاه به پیشانى خود دست کشید.
انتظار اصیل:
اکنون با توجه به معناى لغوى و روایات انتظار و اقوال و دیدگاهها در این زمینه، مىتوان گفت: انتظار نه احتراز است و گوشه نشینى، نه اعتراض و نفى طاغوت ها. در واقع، اینها حالت روحى و روانى محض هستند، بلکه انتظار، عمل و اقدام، پویایى و حرکت است. از این رو در روایات، انتظار بهترین و محبوب ترین عمل خوانده شده است.
حقیقت انتظار بسیار بالاتر از این محدوده هاست. انتظار جنبه ى اثباتى دارد؛ یعنى آمادگى و اقدام. منتظر فرزند محبوب و دلدار عزیز، در خود و در محیط اطراف، نشان و اثر مىگذارد. منتظر مهدى و قائم آل محمد(علیه السلام)چگونه مىتواند آماده نشود و زمینه سازى نکند، در حالى که به شمشیر زدن در رکاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر فرق دشمن تشبیه شده است.
اساساً انتظار خشک و خالى، به عبارت دیگر امید ذهنى بى آن که در جامعه تحقق یابد و آثارش آشکار شود، هیچ گاه بهترین عمل نخواهد بود و این معانى، حاکى از حضور در صحنه و فعالیتهاى علمى و کار و کوشش و زمینه سازى عینى است، نه نیت بدون عمل و امید ذهنى بدون آثار عملى.پس انتظار به معناى آینده نگرى، دگرگونى است و این دگرگونى به زمینه سازى، نیاز دارد.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0