بررسی وضعیت مسلمانان و شیعیان روسیه

خانه / مطالب و رویدادها / بررسی وضعیت مسلمانان و شیعیان روسیه

در دوره پس از انقلاب اکتبر که اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد شیعیان نیز مرحله جدیدی از حضور خود تحت حاکمیت روس­ها را آغاز کردند. این مرحله با چند ویژگی از دوره پیش از خود متمایز می­ شد.

به طور کلی در روسیه  حدود 30 میلیون مسلمان زندگی می کنند که شیعیان حدود 3 میلیون نفر از این تعداد را شامل می‌شوند.  این تعداد افراد نیز بیشتر افراد مهاجری هستند که از جمهوری آذربایجان به شهرهای بزرگی مانند “مسکو”، “سن پترزبورگ” و منطقه” سیبری” مهاجرت کرده‌اند. به دلیل آنکه روسیه یکی از کشور های مهم در جهان بوده و تعداد قابل توجهی از مسلمانان را نیز در خود جای داده است، اهمیت آشنایی با وضعیت دین و آئین مذهبی در آن دیار را برای ما دو چندان می کند که مطلب ذیل به همین موضوع پرداخته است:

مقدمه:

روسيه در حال حاضر يكي از كشورهاي مهم نظام جهاني مي‌باشد كه براي بحث حاضر ما به دليل وجود ميليون‌ها مسلمان و به تبع تعداد قابل توجهي شيعه، از اهميت ويژه‌اي برخوردار بوده، به گونه‌اي كه مطالعه وضعيت شيعيان روسيه و همچنين بررسي و وضعيت‌شناسي اين قشر قابل توجه از جمعيت این کشور مي‌تواند، راه‌كارها و برنامه‌هاي مدوّني را پيش روي محققان و متوليان امور براي رسيدن به وضعيت مطلوب در چارچوب شناسايي و همچنين انجام اموري كه در اين زمينه به ارتقاي وضعيت ايشان كمك مي‌كند، قرار دهد.آنچه حائز اهمیت بوده و در این ابتدای کلام بایستی بدان بپردازیم، بحث موقعیت روسیه است، فدراسيون روسيه از لحاظ جغرافيايي، حتي در درون مرزهاي كاهش يافته بعد از شوروي، وسيع‌ترين سرزمين ملي در جهان است. با وجود اين، روسيه در شمال و شرق، سخت‌ترين شرايط اقليمي جهان و در جنوب و غرب مرزهاي عمدتاً حفاظت نشده‌اي با چندين تمدن متفاوت و اغلب متخاصم را دارد.   روس‌ها رابطه عميق و بي‌نظيري با دين مسيحيت داشته‌اند. آنها از جمله آخرين مردم اروپا بودند كه تغيير دين و آيين دادند؛ آنها مسيحيت ارتدوكس را برگزيدند كه يكي از قديمي‌ترين شاخه‌هاي اين دين است كه كمتر از ساير فرقه‌هاي مسيحيت دست‌خوش تغيير گرديده است؛ روس‌ها، اين مذهب را اساس و محور فرهنگ خود در دورة مدرن قرار دادند و سابقه آنها در اين زمينه، بسيار طولاني‌تر از مردم ساير ملت‌هاي بزرگ مسيحي در اروپا بود.

وضعيت ويژه اسلام و مسلمانان و مطالعه موردی این تحقیق که شیعیان می باشد، در فدراسيون روسيه، آن را به واقعيتي غيرقابل چشم‌پوشي در صحنه اجتماع، قدرت و سياست در اين كشور پهناور مبدل كرده است، از سويي و جريان هاي تندرو و قرائت‌هاي افراطي از اسلام كه به ويژه در شمال قفقاز و با اتكا به آموزه‌هاي سلفي و وهابي به مسأله‌اي امنيتي براي روسيه مبدل شده‌اند از سوي ديگر، توجه ويژه‌اي را در نهادها، شخصيت‌ها و مراكز تصميم‌ساز و موثر اين كشور برانگيخته است.البته نباید فراموش نمود که این مطلب درخصوص کلیت مسلمانان صدق می کند. بحث حاضر درصدد شناسی موقعیت و جایگاه اجتماعی و فرهنگی شیعیان این کشور می باشد.

 

شیعه در روسیه

پس از معاهدات “گلستان” و” ترکمن­چای” که بین ایران و روسیه بسته شد، تقریبا 17 شهر اساسی ایران که اکثر اهالی آن را شیعیان تشکیل می­ دادند، تحت تسلط روسیه قرار گرفتند. از این دوره که اولین جمعیت شیعه تحت حاکمیت روسیه قرار می ­گیرند تاریخ شیعیان در حکومت روس آغاز می شود. البته پیش از آن هم اگر در محدوده مرزهای روس شیعیانی وجود داشته­ اند، بسیار محدود بوده‌ و در منابع تاریخی خبر قابل توجهی در این باره وجود ندارد و یا شاید اصلا هیچ حضوری نداشته ­اند. از این دوره به بعد دوره‌های تاریخ حضور شیعه در اراضی تحت حاکمیت روس را به چند دوره می‌توان تقسیم کرد:

از ابتدا تا انقلاب اکتبر1917 میلادی

در مرحله نخست این تاریخ که از ابتدا تا انقلاب اکتبر 1917 میلادی را شامل می­شود تمامی مسلمانان اراضی تحت حکومت روسیه تزاری اعم از شیعه و سنی از یک مرکز که در تفلیس قرار داشت اداره می‌شدند. در این دوره مسلمانان از حق تحصیل محروم بودند و هر مسلمان در صورتی که اقدام به سواد آموزی می‌کرد مجرم شناخته می‌شد. این قانون به­ طور طبیعی، در مورد شیعیان نیز صادق بود. پس از گذشت یک برهه تاریخی چند مرکز تحصیلی با نام “سمیناریا” ایجاد شد که در این مراکز به­ طور محدود و گزینشی مسلمانان نیز برای تحصیل ثبت­ نام می‌شدند.

از انقلاب اکتبر تا فروپاشی شوروی

در دوره پس از انقلاب اکتبر که اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد شیعیان نیز مرحله جدیدی از حضور خود تحت حاکمیت روس­ها را آغاز کردند. این مرحله با چند ویژگی از دوره پیش از خود متمایز می­ شد. در دوره پیش از این شیعیان مهاجرت بسیار محدودی را به مراکز حکومت که در اراضی دور دست قرار داشت، انجام می­دادند؛ اما در این دوره شیعیان برای کارهای مختلف مانند اشتغال، تحصیل و فعالیت به مراکز حکومت و نیز سایر سرزمین­های دور دست مهاجرت کردند و در اثر همین مهاجرت­ها میان جمعیت شیعی و مسیحی تبادلات و رفت‌و آمد اتفاق افتاد. از بزرگترین مهاجرت­های تاریخی شیعیان در دهه 1930 اتفاق افتاد که سبب آن کشتارها و سرکوب­های گسترده­ای بود که در نواحی شیعه‌نشین به­ وقوع پیوست. در این تاریخ تعداد قابل توجهی از شیعیان به سیبری و قزاقستان (که بومیان آن را اهل سنت تشکیل می­دادند) تبعید شدند؛ الان هم در این مناطق ساکنان شیعه وجود دارند و تاریخ حضورشان به این دوره می‌رسد.

در اواخر این دوره تاریخی، یعنی در سال های 1979 تا 1991،  بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران در مناطق شیعه نشین جماهیر شوروی یک بیداری و تحرک درونی ایجاد شد. با توجه به این بیداری که حکومت نیز از این موضوع بی­ خبر نبود، کمیته­ای اختصاصی برای نظارت بر شیعیان در حاکمیت ایجاد شد. یعنی در این سال‌ها نظارت‌ها و فشارها بر روی شیعیان با استفاده از این کمیته افزایش یافت. اما به هر حال روند بازگشت به اصول هویتی خود در میان شیعیان آغاز شده بود و این فرآیند تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت. این کمیته در اراضی جمهوری آذربایجان فعالیت داشت و در سایر نقاط تقریبا اقدام قابل توجهی وجود نداشت. هم‌مرزی با ایران و نزدیکی‌های فرهنگی و تاریخی شیعیان این مناطق با ایران سبب شده بود که این روند خودیابی هویتی شیعیان که با حضور گسترده در مراسم دینی، جلوه­ گر می‌شد، قدرت یابد و تقریبا به مرحله غیر قابل پیشگیری برسد.

 

از فروپاشی تا به امروز

لایه­ های درونی جامعه روسیه، اما آن گونه که نظریه پردازان حزب کمونیست می­پنداشتند، نبود . رسوخ عمیق باورهای مذهبی در جامعه ­ای با ویژگی‌های خاص روسیه و مهم­تر از آن پیوند وثیق و بنیادین عناصر مذهبی با مبانی هویتی روس‌ها­، نقش و جایگاهی خاص را برای مذهب در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعریف کرد­. فروپاشی شوروی و فضای بازی که پس از این حادثه به­ وجود آمد، شرایط مناسبی برای فعالیت­های مذهبی و تبلیغات در میان مسلمانان ایجاد کرد. اما با این وجود، در میان شیعیان ساکن در اراضی روسیه که عموما آذری‌الاصل بودند حتی پس از فروپاشی شوروی نیز وضعیت دوری از معارف دینی، اعتقادات و اعمال اسلامی هم چنان وجود داشت. اما با بازگشت طلابی که با فروپاشی شوروی به ایران آمده تحصیلات دینی کسب کرده بودند به روسیه، جو دینی، اعمال و اعتقادات اسلامی در میان شیعیان روسیه نیز رشد پیدا کرد. به­طور کلی در اراضی روسیه  حدود 30 میلیون مسلمان ساکن زندگی می­کنند که از این تعداد شیعیان تعداد کمی در حدود 3 میلیون نفر را شامل می‌شوند.

 این تعداد افراد نیز بیشتر افراد مهاجری هستند که از جمهوری آذربایجان به شهرهای بزرگی مانند “مسکو”، “سن پترزبورگ” و منطقه” سیبری” مهاجرت کرده‌اند. عموما در اکثر شهرهای روسیه آذربایجانی­ها ساکن هستند.

آمار جمعيتي مسلمانان و شيعيان روسيه

بیش از 20 قوم بومی مسلمان در محدوده روسیه زندگی می کنند. مفهوم بومی بودن در اینجا کاملاً قراردادی است و از آن جهت به کار می رود که یاریگر ما در این شرح تاریخی باشد. ما قصد نداریم جامعه واحد مسلمان روسیه را به ساکنان بومی و غیربومی تقسیم کنیم. بعلاوه بسیاری از مردم مسلمان کشورهای تازه استقلال یافته (آبخازی ها، آذربایجانی ها، قزاق ها، قرقیزها، ازبک ها، تاجیک ها، ترکمن ها و …) بیش از 100 سال است که در محدوده روسیه کنونی زندگی می کنند؛ اما این مردم سرزمین نژادی خود را آنسوی مرزهای روسیه دارند؛ بنابراین در اینجا به ایشان نخواهیم پرداخت. سرشماری سال 2002 میلادی، نشان می داد حدود چهارده و نیم میلیون مسلمان قومی در روسیه زندگی می کنند. اما در سال 2015 میلادی شمار آنان بیش از شانزده میلیون است. اگر کارگران مهاجر اهل آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان را هم بیفزاییم رقم نهایی به بیست میلیون خواهد رسید. بیست میلیون همان عددی است که روحانیون مسلمان و سیاستمداران روس از جمله پوتین معمولاً به آن استناد می کنند.

1. تاتار ها

تاتارها پرجمعیت ترین ملت مسلمان روسیه هستند. شمار آنها به 7 میلیون نفر می رسد که به علت شرایط پیچیده تاریخی تنها 7/1 میلیون نفر از این تعداد در زادگاه خود، جمهوری تاتارستان، زندگی می کنند. 3/1 میلیون نفر از تاتارها در باشقیرستان و 5/1 میلیون نفر از آنها در آسیای میانه سکونت دارند. از دیگر مناطق بومی که تاتارها در آن زندگی می کنند، می توان برخی مناطق سیبری، اورال و تقریباً تمام حاشیه رود ولگا را نام برد.

2. باشقیرها

بعد از تاتارها، باشقیرها بیشترین جمعیت را در روسیه دارند. جمعیت آنها حدود 7/1 میلیون نفر است که از این تعداد، 5/1 میلیون نفر در باشقیرستان و 160 هزار نفر در ایالت چلیابینسک، در مجاورت باشقیرستان زندگی می کنند. تعداد کمی از آنها نیز در ایالت آرِنبورگ و در تاتارستان (20 هزار نفر) سکونت دارند. باشقیرها نمایندگان ملل ترک هستند و زبان آنها از گروه زبانی ترکی- قیچاقی می باشد. تقریباً دهه دوم قرن بیستم، ترک ها دارای زبان ادبی واحد شدند.

3. چچنی ها

چچنی ها ملّتی بزرگ و مسلمان هستند با جمعیت 4/1 میلیون نفر. بیش از یک میلیون نفر در چچن، حدود 100 هزار نفر در اینگوش (ایالت همسایه) و حدود 90 هزار نفر در داغستان زندگی می کنند. زبان چچنی به گروه زبان های ناخ از خانواده عبری- قفقازی تعلق دارد. مردمان چچن مسلمانان سنی مذهب هستند.

4. اینگوش ها

بیش از 413 هزار اینگوش در روسیه سکونت دارند که از این تعداد اکثریت قریب به اتفاق در اینگوشِتیا زندگی می کنند (361 هزار نفر). دین این مردم اسلام و مذهب ایشان سنی است. بالاترین شاخص زاد و ولد در روسیه به اینگوش ها اختصاص دارد. قدیمی ترین روستاهای اینگوش در کوه های منطقه ژیراخسکی امروزی در اینگوشتیا و در مناطق مجاور آن، یعنی چچن و اوسِتیای شمالی واقع شده بودند. جوامع معروف اینگوش عبارتند از: ژراخُفسکُیِه، فینینسکُیِه (کیستینسکُیِه)، گالگایِوسکُیِه، سُرینسکُیِه و مِتسکالسکُیِه. اسلام اولین بار از سمت کاباردا و سپس از سمت داغستان و چچن در میان اینگوش ها نفوذ کرد.

5. آوارها، دارگین ها، کومیک ها و…

بخش اعظم جامعه مسلمان روسیه را مردم داغستان تشکیل می دهند: آوارها (حدود 815 هزار نفر)، دارگین ها (بیش از 510 هزار نفر)، کومیک ها (بیش از 420 هزار نفر)، لِزگی ها (بیش از 411 هزار نفر)، لَک ها (بیش از 156 هزار نفر)، تَبَسارانیون (بیش از 130 هزار نفر) و نوقایی ها (60 هزار نفر).

 در میان اقوام نام برده شده جمعیت شیعیان تاکنون منتشر نشده است، با این حال برخی از منابع جمعیت شیعیان این منطقه را به طور کلی بین 100 هزار تا 25 هزار نفر برآورد می کنند که البته از این تعداد، برخی از شیعیان اسماعیلی بوده و شیعیان اثنی عشری تعداد کمی از این جمعیت را شامل می شود.  آوارها بزرگ ترین ملت داغستان امروزی هستند. اکثر این مردم در بخش های کوهستانی داغستان و جمعیت کمتری هم در دشت ها از جمله مناطقی مانند بویناکسکی و خاساویورت  سکونت دارند. بعد از آوارها، پرتعداد ترین نژاد مردم داغستان، دارگین ها هستند که 5/16 درصد جمعیت این جمهوری را تشکیل می دهند. سومین نژاد پرجمعیت داغستان، کومیک ها هستند. کومیک ها به زبان کومیک صحبت می کنند. لزگی ها نیز از اهالی بومی داغستان هستند. لزگی ها پرجمعیت ترین قومی هستند که به زبان لزگی از گروه زبان داغستانی صحبت می کنند. اقوام داغستانی دیگر از قبیل تَبَسارانیون، آغول ها، روتول ها و تساخورها نیز به زبان لزگی صحبت می کنند که آنها هم پیروان دین اسلام و سنی مذهب هستند. نوقایی ها از اقوام ترکی هستند که در محدوده داغستان زندگی می کنند. کل جمعیت این مردم به 60 هزار نفر می رسد. اگرچه زبان نوقایی طی قرن های اخیر تحت تأثیر محیط قفقازی تغییر کرده، اما تا حد زیادی به زبان تاتاری شبیه است. نوقایی ها مسلمانان سنی مذهب هستند.

6. کابارد ها

قوم کابارد (آدیغه) از اقوام آدیغه و ساکن قفقاز شمالی هستند. درباره تعداد شیعیان این قوم اطلاعاتی در دست نیست. جمعیت کابارد در روسیه 520 هزار نفر است که از این تعداد 499 هزار نفر در جمهوری کاباردینو- بالکاریا (قبارطه- بلغار) زندگی می کنند. البته در برخی از منابع ، تعداد شیعیان این منطق بین 10 تا 15 هزار نفر براورد می شود. کاباردها 555 درصد جمعیت جمهوری کاباردینو- بالکاریا را تشکیل می دهند و امروز پرتعدادترین مردم قوم آدیغه در روسیه هستند. گروهی از کاباردها در قرن 199 قفقاز را ترک و به ترکیه و کشورهای خاور نزدیک مهاجرت کردند که در آنجا به همراه نژادهای دیگری از آدیغه، چرکس نامیده می شوند. بخشی از کاباردها ثلث اول قرن 19 به قسمت علیای رودخانه کوبان کوچ کردند. این مردم به همراه گروه هایی از آدیغ های غربی که توسط روس ها در دشت اسکان یافته اند امروزه چرکس های روسی قراچای- چرکس را تشکیل می دهند (40 هزار نفر). کاباردها اولین بار در فاصله قرون 12 تا 14 به صورت یک قوم مستقل درآمدند؛ یعنی هنگامی که بخشی از آدیغ های ساکن در غرب قفقاز به محدوده کنونی شاهزاده نشین های فئودال کابارد کوچک و بزرگ کوچ کردند. از سال 1557 کابارد تحت حمایت روسیه بود تا بالأخره در سال 1827 در ترکیب آن قرار گرفت. کاباردها در کنار اقوام دیگر قفقاز شمالی در جنگ قفقاز علیه جور تزاریسم شرکت کردند. سال 1922 ایالت خودمختار کاباردینو- بالکاریا تشکیل شد که در سال 1936 به جمهوری خودمختار مبدل گردید. سال 1944 کاباردها نیز در سرنوشت دیگر ملل قفقاز شمالی شریک و به قزاقستان تبعید شدند. تعداد زیادی از تبعیدشدگان در دهه 60، پس از بازسازی جمهوری خودمختار کاباردینو- بالکاریا به سرزمینشان مراجعت کردند.

 

7. قره چای ها

این گروه  از اقوام قدیمی ترک و کوه نشین قفقاز شمالی بودند که مانند بالکارها به زبان قره چایی- بالکاری صحبت می کردند. جمعیت قره چاییان در روسیه 192 هزار نفر است که 169 هزار نفر از آنها در قره چای- چرکس زندگی می کنند. به این ترتیب 5/38 درصد جمهوری قره چای- چرکس را نژاد قره چایی تشکیل می دهد که پرجمعیت ترین قوم این جمهوری به حساب می آید. دین این مردم اسلام و مذهب ایشان سنی است. البته در میان این جمعیت نیز بین 5 تا 10 هزار نفر  از شیعیان اسمائیلی هستند و از تعداد شیعیان اثنی عشری در این منطقه اطلاعی در دست نمی باشد.

8. مهاجران مسلمان آسیای میانه‌ای

مهاجران مسلمان آسياي ميانه،آذربایجانی ها،  ازبك‌ها، تاجيك‌ها، قرقيزها و تركمن‌‌ها بخش عمده اعضاي آن را تشكيل مي‌دهند. آنها عمدتاً پيرو مذهب حنفي تسنن هستند ولي در ميان ازبك‌‌ها و تاجيكها پيروان وهابيت كم نيستند. بخش قابل توجه تاجيك‌هاي پامير به جريان شیعیان اسماعيلي تعلق دارند.این مهاجران عمدتاً ساكن شهرها مي‌شوند. مهاجران از ازبكستان و تاجيكستان به بركت يكپارچگي و سطح بالاي ديانت خود، در زندگي مسلمانان شهر‌نشين نفوذ زيادي كرده و گاهي به مقامات رهبري مي‌رسند. مسلمان آسياي ميانه و مسلمانان شمال قفقاز باعث نزديكي روابط آنها مي‌شود چرا كه دو گروه براي پيدا كردن نان و روزي يا نجات از جنگ و بي‌ثباتي سياسي روستاهاي خود را ترك كرده‌اند.

7% مسلمانان روسيه (حدود 950 هزار نفر) از مهاجران آسياي ميانه محسوب شوند. آنها در هيچ يك از مناطق كشور اكثريت را تشكيل نمي‌دهند ولي در حوزه‌هاي فدرال مركزي، سيبري و خاور دور ميزان آنها از ساير مناطق 6-4 برابر بيشتر است و آنها بخش قابل توجه مسلمانان دين‌دار را تشكيل مي‌دهند.

9. مهاجران مسلمان خارجی

جمعيت عربها، ترك‌ها، كردها، فارس‌‌ها و پشتون‌ها، كوچكترين گروه مسلمانان روسيه را تشكيل مي‌دهند كه مي‌توان آنها را «امت خارجي» دانست. اين جمعيت فرا منطقه‌اي مسلمانان، چندين قومي و چندين مذهبي است ولي عرب‌هايي كه عمدتاً اهل تسنن هستند، در اين گروه از همه فعال‌ترند. عرب‌ها به علت تسلط مادرزادي به زبان عربي و سطح بالاي ديانت اغلب توسط مسلمانان روسيه به عنوان استادان مباني اسلام، كتابت و فرهنگ اسلامي جلب مي‌شوند و بخش قابل توجه استادان مدارس اسلامي را تشكيل مي‌دهند. آنها در بعضي مناطق حتي توانستند به مقامات عالي روحاني برسند

1% مسلمانان روسيه (140 هزار نفر) مسلمانان خارجي را تشكيل مي‌دهند. اعضاي مسلمانان خارجي كه تعدادشان نسبتاً كم است، در هيچ يك از مناطق فرمانروايي نمي‌كنند ولي در زندگي بعضي جوامع اسلامي نفوذ زيادي دارند. به عنوان مثال يك فلسطيني به نام وسام بردويل رئيس اداره روحانيت مسلمانان جمهوري كارليا مي‌باشد. سهم اين جمعيت فرا منطقه‌اي به ويژه در حوزه فدرال مركزي (4%) و در حوزه‌هاي شمال غربي و جنوبي (هر يك 1.5%) زياد است. از این تعداد شاید حدود 20 تا 30 هزار نفر، شامل شیعیان اثنی عشری می باشند که از کشور های عربی و ایران به روسیه مهاجرت کرده و یا برای کار و تحصیل در روسیه ساکن هستند.

نهاد ها و گروه‌های مسلمان و شیعی روسیه

1. اتحاد مسلمانان روسیه

این جنبش سیاسی، اجتماعی و سراسری روسیه در تاریخ 31 مه سال 1995 تاسیس گردید و در 16 ژوئن همان سال در وزارت دادگستری به ثبت رسید. این جنبش خود را وارث «اتحاد مسلمانان روسیه» در سال 1905 تشکیل شده بود، به شمار می‌آورد. این سازمان در سومین و چهارمین دوره دومای (پارلمان) روسیه 6 و 9 عضو داشت.

به گفته رهبران اتحادیه مسلمانان روسیه در ششین دومای دولتی، 26 مسلمان به عنوان نماینده‌ایفای وظیفه می‌کنند.

2. جنبش سراسری اسلامی« نور»

این جنبش در تاریخ 4 ژوئن سال 1995 تاسیس یافت و در تاریخ 16 ژوییه همان سال به ثبت رسید. گرایش نظری- سیاسی جنبش، حفاظت و تکمیل ساختار دینی فدراسیون روسیه‌است. جنبش اجتماعی اسلامی «نور» با هدف پشتیبانی از اصل ساختار ملی، منطقه‌ای، نهاد اجتماعی ریاست جمهوری و پارلمنتاریسم فعالیت می‌کند.

3. جنبش مسلمیه داغستان

این جنبش که در سال 1995 تشکیل و رسما به ثبت رسیده و دارای جایگاه حقوقی است، در ائتلاف با حزب دموکراتیک داغستان فعالیت می‌کند. ساختار تشکیلاتی: بخش‌های این جنبش در تمامی‌نواحی داغستان موجودند تعداد اعضا: در فوریه 1996، این جنبش 1000 عضو زن داشت. رؤوس فعالیت‌های جنبش روشنفکری و آموزش تعالیم اسلامی‌ است.

4.  جنبش سراسری اجتماعی سیاسی «‌مسلمانان روسیه»  

این جنبش در سال 1996 در شهر « ساراتوف» تاسیس یافت.« مقدس بیبارسوف» امام اداره دینی مسلمانان « پوولژه» همزمان رئیس این جنبش است. هدف اساسی جنبش، حمایت از منافع مسلمانان روسیه دربخش‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و معنوی می‌باشد.

این جنبش مورد حمایت حکومت‌های مناطق، بخشی از روشنفکران مسلمان و صاحبنظران بوده، بر اداره دینی مسلمانان قسمت اروپای مرکزی، پوولژه، تاتارستان، باشقیرستان و سیبریا متکی است.

5. مراکز تجمع شیعیان

در سن‌پترزبورگ شیعیان مسجد متمایزی ندارند و به طور مشترک با برادران اهل سنت در یک مسجد فعالیت می‌کنند اما در این مورد هم وهابی‌ها مشکل‌سازی می‌کنند و با حرکت‌های اهانت‌آمیز نسبت به مقدسات و محترمات شیعه جو را متشنج می‌کنند. البته این اقدامات وهابی‌ها دولت روسیه را نیز مشکوک می‌کند و سبب ایجاد مشکلاتی می‌شود در حالی که شیعیان هیچ مشکل خاصی با حکومت ندارند. البته چند حسینیه هم تاسیس شده است که این حسینیه ها مختص شیعیان است و در آنها علاوه بر اعمال عبادی فعالیت های تبلیغی و فرهنگی نیز انجام می‌شود. در مسکو هم مسجدی است که به صورت مشترک میان شیعیان و اهل سنت مورد استفاده قرار می گیرد و در آنجا شیعیان بدون هیچ مشکلی جلسات بحث و وعظ و معارف خود را برگزار می کنند.

در هر دو شهر هئیت‌هایی وجود دارند که اجتماعات منظم و متوالی دارند و چندین سایت معارفی نیز برای افزایش معلومات مذهبی و پاسخ گویی به سوالات مذهبی شیعیان فعال است.

6. مرکز مذهبي ـ اسلامي مسلمانان اهل تشيع

موسس این مرکز «آقای فاميل جعفروف»می باشد. وی در سال 1968 در جنوب جمهوری آذربايجان به دنيا آمد. جعفر اف بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه فني باکو در سال 1991 به روسیه رفت و تابعيت این کشور را کسب کرد. وی به عنوان یک مسلمان شیعه، در سال 1995 میلادی به جمهوری اسلامی ایران سفر کرد و به مدت 8 سال در مدرسه عالی امام خميني رحمة الله علیه وابسته به حوزه علمیه قم تحصيل نمود و در سال 2004 میلادی به روسيه بازگشت . هم‏اکنون علاوه بر تأسیس یک مرکز دینی، یک نشریه و یک سایت فعال، به عنوان “رییس سازمان مذهبي مسلمانان شيعه مسکو” هم فعالیت می‏کند.

7. سازمان مذهبي مسلمانان شيعه مسکو

 علاوه بر این، اکنون “سازمان مذهبي مسلمانان شيعه مسکو” نیز به عنوان یک جمعیت مستقل البته با الهام گری از این مرکز فعالیت می نماید. این سازمان در حال حاضر تعدادی حسینیه و مسجد در روسیه را اداره نموده و به برگزاری جلسات دینی و آگاه سازی جوانان مشتاق اهل بیت علیهم السلام همت دارند. البته سازمان مذکور علاوه بر فعالیت برای جذب روس ها، درصدد تربیت جوانان شیعه و عمق دادن به باور های مذهبی و دینی این افراد در راستای اهداف فرهنگ اصیل تشیع می باشد تا بیشتر با دین خود آشنا شده و در جامعه روسیه بتوانند مطابق با مسایل دینی خود زندگی کرده و هر یک الگویی نیک از نظر رفتاری و فکری برای سایر جوانان روسیه باشند.

جمع بندی:

باید آینده شیعیان روسیه را در دو گروه بررسی کنیم: یکی شیعیان بومی و دیگر ی اکثریت شیعیان مهاجر. شیعیان محلی که ابتدا مسیحی بوده­‌اند و سپس شیعه شده‌اند مشکل چندانی ندارند و تقریبا بدون دغدغه خاصی فعالیت و زندگی می‌کنند و تنها آفت و اذیت‌های وهابی‌ها این گروه را امکان دارد که تهدید کند. جمعیت این گروه رفته رفته در حال افزایش نیز است. اما شیعیان مهاجر که عموما هم آذری‌الاصل هستند با مشکلات فراوان فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی مواجه هستند. این گروه هر آن امکان دارد که از روسیه بازگردانده شوند و حتی این مهاجران به نوعی به حربه‌ای علیه دولت آذربایجان نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین در خصوص نهادهای شیعی روسیه باید گفت که اتحاد دو سازمان‌ “شوراي مفتيان روسيه” با رهبري “راويل اسماعيل‌ويچ عين الدين” و “مركز روحاني مسلمانان روسيه” با رهبري “طلعت صفيچ تاج الدين” با يك ديگر و با ديگر سازمان‌­هاي اسلامي كوچك ‌تر از جمله مهم‌ ترين مسائل پيش‌روي سازمان‌هاي اسلامي و مسلمانان فعال روسيه است. رهبران مسلمان براي افزايش قدرت سازمان‌ هاي اسلامي و پاسخ به انتظاراتي كه به سازمان‌هاي اصلي اسلامي مي‌شود، يكپارچه شدن تشكيلات، به ويژه با هدف كاهش تضادها و رقابت‌ها را اصلاح كرده‌اند. از سوي ديگر، ساختار متمركز ديوان‌سالاري روسيه، گرايش به يكپارچه شدن نهادهاي اداري دارد و از اين‌رو همواره يكي شدن، ايجاد ساختار عمودي با رهبري كانوني و يگانه، يا اتحاد و ائتلاف نهاد­ها در اين ساختار نتيجه ‌بخش بوده است، از آن رو كه رسيدن به اهداف مشترك را تضمين مي‌كند، مطلوب به نظر مي‌رسد، بدين‌سان طرح ايجاد مركز مشتركي با رهبري واحد مسلمانان جدي محسوب مي‌شود.

همچنین وضعیت جامعۀ مسلمان و شیعیان روسیه تحت تأثیر عواقب بیداری اسلامی در کشورهای عربی قرار گرفته است. علاوه برآن افرادی که در گیرودار جنگ های داخلی عراق و سوریه به­عنوان تروریست­های افراطی و تکفیری با ملت عراق و دولت سوریه در حال جنگ هستند از این افراد و جامعه مسلمان در روسیه می­باشند. که البته تاکنون گزارشی مبنی بر شیعه بودن این افراد و حتی یک نفر از ایشان منتشر نشده­است، با این حال دیدگاه روس ها در خصوص این افراد با سرنوشت تمامی مسلمانان این کشور، چه شیعه و چه اهل سنت، در ارتباط نزدیکی خواهد بود.  اسلامگرایی رادیکال با وجود برخی شکست­ها هنوز خواستی نیرومند است و پتانسیل سیاسی و نظامی کافی را دارد. به عنوان مثال، بسیاری از مسلمانان روسیه به گروه های مخالف سوری پیوسته اند تا با دولت سوریه بجنگند. “الکساندر بورتنیکف”، رئیس سرویس امنیتی فدرال روسیه، تعداد آنان را دویست نفر تخمین زده است. آمار سایر منابع از هشتصد نفر تا دوهزار نفر در نوسان است. به­گفتۀ مفتی بزرگ سوریه، “احمد بدرالدین حسن”، سه هزار و سیصد نفر از شهروندان کشورهای مستقل مشترک المنافع از جمله روسیه، دوش به دوش مخالفان سوریه می­جنگند. برخی از آن­ها به روسیه برمی­گردند تا انرژی ذخیره شدۀ خود را آزاد کنند و به اسلام تندرو و افراطی بپیوندند.

منبع:حوزه 

 

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *