بررسی کار تشکیلاتی در قرآن و حدیث| بخش اول
پایگاه اطلاع رسانی هیات: در مکتب اسلام تشکل امری ضروری میباشد و آنرا هم از راه شرع، و هم از عقل و تجربه میتوان اثبات نمود.
ضرورت تشکل از دیدگاه مکتب و شرع
در آغاز یک دلیل نقضی میآوریم و آن اینکه اسلام هیچ گونه منعی از تشکل نکرده و جز در مواردی که امکان کار گروهی نباشد در سایر موارد توصیه به حرکت انفرادی ندارد.
بنابراین چون خدای متعال نفی کار تشکیلاتی را نکرده است، اگر دستوری هم نداده بود (که داده است) عقل به تنهائی احساس فایده از تشکیلات می کرد ضرورت تشکیلات ثابت می گردید.
در حالیکه با مراجعه به قرآن آیاتی را می یابیم که خداوند در زمینههای مختلف به تشکل و حرکت جمعی توصیه و امر کرده است. و آیات دیگر را می بینیم که توصیه اموری فرموده که شکل کامل این امور با تشکل و تشکیلات پدید می آید. آیات ۱۹ تا ۲۲ سوره مجادله، آیه ۵۶ سوره مائده و آیه ۶ سوره فاطر گروه ای را به نام (حزبالله) معرفی می نماید و ویژگیهای خاصی برای آنها بیان می فرماید و آنها را مفلح و غالب می داند.
نحوه ارتباط حزب آنها را هم شرح میدهد که 《وَ مَن یَتَوَلّ اللهَ و رسُولَهُ و الذین آمنو حزب الله هو غالبون》 یعنی در این حزب ارتباط ولایتی بین خدا و اعضاء، و بین رسول صل الله علیه و آله و سلّم و اعضاء، و ولایت بر یکدیگر و در راس آنها ولایت امامان بزرگوار را وسیله تشکل موجب پیوند تشکیلاتی اعضا می داند. یعنی این گروه از مومنین که ولایتی با یکدیگر دارند و با خدا و رسولش صلی الله علیه و آله و سلم و امامان بزرگوار علیهم السلام نیز رابطه ولایتی دارند حزب الله را تشکیل میدهند و حزب الله پیروز است. یعنی علاوه بر نوع تشکل
(حزب)، و نتیجه تشکل (فلاح و غلبه)، روابط تشکیلاتی (ولایت) و رهبری تشکل (خدا و رسول و امامان) را بیان میدارد.
در این آیات کلمه حزب که دلالت بر یک نوع تشکل دارد و مفهوم آن کلماتی چون امت و طائفه و قوم و فئّه جداست، مورد توجه و تذکر قرار گرفته و خداوند نیز آنرا به خود نسبت داده، با همین نسب آنرا تایید نمودهاست. همین انتساب حزب خدا و تعریف از آن دلیل بر ضرورت و صحت تحزب الهی بوده و روشن میکند که تجمع در حزب الله موجب رضای خدای متعال می باشد «رضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضُوا عَنهُ»
و یا تکیه روی امت که در قرآن نسبت به آن توجه خاصی است. و تشکلی را میرساند که همه مردم را شامل نمیشود بلکه مردمی را در بر میگیرد که دارای امامند و نسبت به مردم (ناس) ویژگی هایی دارند و به همین اساس تعریف از پیروان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را با کلمه امت می نماید که از بین مردم (ناس) بیرون آورده شدهاند. «کُنتُم خَیرَ اُمّهٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ» و این جدا آوردن امت ناس دلیلی بر تشکل خاص امت است و عبارت بهترین امت دلیل تایید آن میباشد. و نیز توصیه بر اینکه باید از شما امتی باشند که دعوت به خیر بکنند. «وَ لتَکُن مِنکُم اُمَهٌ یَدعُونَ الَی الخَیرِ». که باز دلیل دیگری بر رضایت و خواست مولا در مورد تشکل و حرکت تشکیلات است. و نیز تعریفی که از اصحاب کهف می شود گروهی متشکل (فتیه) دارای ارتباطات مخفی بودهاند. «اِنّهُم فِتیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم وَ زِدناهُم هُدًی».
البته منظور این نیست که این حزب که در قرآن آمده، همین حزب امروزی ما، با این شبکه بندی و شرح وظایف است. زیرا این چیزی است که باید در تحقیق و کندوکاهای بعدی معلوم شود، بلکه مقصود این است که تشکل حزبی (به هر صورت که مورد رضای خدا باشد) مورد قبول قرآن است.
عدم پراکندگی، لازمه اجرای برخی خواسته های الهی
در مورد آموزش های اسلامی و گسترش آن باز صحبت این نیست که هر کس خودش و برای خودش کار کند. بلکه میفرماید «فَلَو لا نفَرَ مِن کُلّ فِرقَهٍ» که (نفر) تجمع های ۳ الی ۹ نفر را می گویند و در این مورد نیز خداوند حرکت جمعی را توصیه می نماید. و بالاخره آیه:«قُل اِنّما اَعِظُکُم بِواحِدَه اَن تَقُومُوا لِلهِ مَثنی وَ فُرادی ثُمّ تَتَفَکّرُوا» در این آیه مبارکه خداوند پیامبر عالیقدر می فرماید: بگو به مردم که من (پروردگار شما) شما را به یک چیز موعظه میکنم. و آن این است که برای خدا قیام کنید. و این قیام بصورت منظم و جمعی و یا بطور فردی باشد و سپس تفکر نمایید. تکیه ای که در این آیه بر موعظه خدا و رساندن این موعظه توسط پیامبر عزیز اسلام شده است و با ذکر کلمه (واحده) به آن اهمیت بیشتری داده شده و پس از همه این تاکید ها و اشاره ها، قیام در راه خدا را به طور جمعی و منظم توصیه می فرماید. دلیلی بارز است که در حرکت در راه خدا باید کوشید به طور جمعی و متشکل قیام کرد مگر اینکه امکان کار جمعی وجود نداشته باشد که بهطور فرادی باید برخواست. و این موعظه و توصیه خدای متعال دلیلی بر لزوم تشکل ضرورت تشکیلات می باشد. بنابراین در جمع بندی این آیات و آیات دیگری که در این مختصر نیامده است به این نتیجه میرسیم که یا خود آیات انواعی از تشکل را به طور مستقیم تایید و توصیه کردهاند مانند آیاتی که درباره حزب الله و امت خیر، و ائمه نور و فئه و چند و فتیه آمده است. و یا آیاتی هستند که اموری را توصیه میکنند و تذکر میدهند و آنها را میتوان فقط باید تشکلی قوی و سازمان یافته و به طور کامل اسلام پسند به دست آورد. مانند اعتصام به حبل الله و بر عدم پراکندگی و قیام دستهجمعی و جهاد و مقاتله در راه خدا و … که همه و همه برای دادنِ نتیجه کامل نیاز به تشکل و حرکت جمعی دارند.
و الا با پراکندگی و هر کس به راهی رفتن و کاری برای خود کردن ولو تعداد بسیاری باشند و مومن به راه خویش هم بوده و تلاش فراوانی بکنند نمیشود بر دشمنان خدا غلبه کرد، و یا در مقابل توطئه های آنان ایستاد، و یا جامعه اسلامی را ساخت، و دست خدا که فوق همه دستهاست «یَدُ اللهِ فَوقَ اَیدیهِم» نه تنها از نظر مکتب مورد قبول می باشد بلکه برای انجام وظائف اجتماعی ضرورت دارد.
و مهمتر آنکه اصولاً خود دین موجب پیدایش یک نوع تشکل است، یعنی پیروان هر دین از جمله اسلام نوعی از تشکل را در جهان دارا هستند که آنها را به نام مسلمانان یا مسیحیان و یا … از دیگر مردم جهان مشخص می سازد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ایجاد تشکل اسلامی
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم با بعثت خویش در جامعه عربستان تشکل خاص پدید آورد که افراد مومن و معتقد به اسلام گرد ایشان جمع شدند و تحت امام پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در راه گسترش عقیده اسلامی در بین مردم و جامعه عربستان به تلاشی مرتبط و برنامه دار پرداختند. و این ارتباطات به طرز مخفی مدتها ادامه داشت و حتی ارتباط مخفی با مدینه بود که موجبات هجرت و ایجاد حکومت الهی را در مدینه پدید آورد. و این تشکلی است که اگر امروز در هر نقطه از دنیا کسی اسلام را تبلیغ نماید به طور طبیعی به وجود میآید.
و چون خداوند متعال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را اُسوِه حَسَنه دانسته است بنابراین به پیروی از این اسوه عظیم، هر نوع حرکت در راه گسترش اسلام ضرورت دارد که: حرکت متشکل و تشکیلاتی باشد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سیره و سنن ایشان سرمشق گرفته باشد. و در حقیقت اسلام را باید دینی تشکیلاتی دانست که حتی در مورد عبادات نیز تشکیلاتی عمل می نماید.
در مورد آیتالله جوادی آملی می فرمایند:
«اصل تشکیلات ضروری است چون دین، دین تشکیلاتی است. وقتی انسان تشکیلاتی کار میکند که عامل انسجام آن تشکیلات را هم رسیدگی بکند. عامل انسجام تشکیلات اسلامی همان صراط مستقیم است که اسلام فقاهتی خواهد بود، اسلام فقاهتی بر اساس نظام امامت و امت است، نه نظام شورایی و مانند آن، نظام امامت و امت بدون ولیفقیه نخواهد بود.
اسلام هم به تشکیلات دعوت کرده است هم ویژگی های آن تشکیلات را تعیین کرده است چون همه ابعاد اسلام با وحی تعیین شده، هم مواد اولیه تشکیلات را هم صورت و هماهنگی تشکیلات را که ویژگی او را تشکیل میدهد معین کرده است. اولا دین یک دین اجتماعی است نه دین انفرادی، بهترین و برترین وظیفه دین همان عبارت است که عبادت را می فرماید به حالت اجتماع انجام بگیرد نه به حالت انفراد، دستور این چنین است که انسان نمازها را به جماعت بخواهند، تحلیل این عبارت ها همه نشانه یک تشکیلات منسجم است. می فرمایند نماز را به جماعت بخوانید. کسی که نماز را در مسجد با جماعت نمیخواند از ریقه مسلمین دور است. مردی حضور معصوم علیه السلام عرض کرد: من نابینایم، گاهی کسی نیست که دستم را بگیرد و به مسجد برساند. حضرت فرمود: یک نخی بین منزلت و مسجد بکش، آن نخ و طناب را بگیر و به مسجد بیا، تا از جماعت مسلمین جدا نشوی.
این قدم اولی است که انسان با عبادت ها روبروست. آنگاه گفته اند نماز را به طرف کعبه بخوانید و کعبه را به عنوان عامل قیام معرفی کردهاند، فرمود «جَعَلَ اللهُ الکَعبَهَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً للنّاس» از تحلیل این عبادت به خوبی استفاده میشود که انسان باید به پایگاه قیام متوجه باشد، به پایگاهی که برای قسط قیام می کنند متوجه باشد یعنی همگان باید نماز بخوانند و با هم نماز بخوانند و به آن بنایی که قیام همگانی مردم است متوجه باشند، اگر فرمود «اقیمُوا وُجُوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ»و اگر فرمود «مسجدها باید به طرف کعبه باشد» و اگر خدا کعبه را عامل قیام معرفی کرده است، یعنی تمام مومنین و تمام بندگان حق که باید به سمت کعبه متوجه باشند، یعنی به مرکز قیام به قسط، متوجه باشند، قسط و عدل در مسائل فردی، هم قسط و عدل در مسائل اجتماعی، و درباره کعبه، قرآن کریم بیانش آن است که این کعبه خانهای است آزاد، و می فرماید «وَ لیَطّوّفَوا بِالبَیتِ العَتیقِ» اگر طواف میکنید بدانید که در محور و مدار یک خانه آزادی طواف می کنید، اگر ما شما را دستور میدهیم که همگان حج کنید و با هم این عبادت را انجام بدهید، و به دور کعبه بگردید، کعبه یعنی خانه عتیق، کسی که به سمت کعبه نماز میخواند و به دور کعبه می گردد، یعنی به سمت آزادی از هر عبودیت نماز میخواند، جز بندگی اسلام. اسلام یک دین اجتماعی است، آن هم به سمت خانه پاک و خانه آزاد، یعنی خانهای که از هر قیدی، و از هر بردگی بندگی رها و آزاد است، جز بندگی الله و خانه ای عامل قیام مردم است.
پس «جَعَلَ اللهُ الکَعبَهَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ»و به ما دستور دادند که این کعبه که بیت عتیق است به اطراف آن طواف کنید، و به سمت آن نماز بخوانید، آنگاه این برنامه بدون تشکیلات ممکن نخواهد بود، بدون نظم میسر نخواهد بود. اگر امیرالمومنین علیه السلام فرمودند «وَ نَظمِ اَمرِکُم»، اگر در یک مسافرت سه نفره حرکت می کنید، یکی را به عنوان امیر قافله انتخاب کنید که کار روی نظم باشد، برای آن است که هرگز برنامه ریخته پاشیده به جایی نمیرسد. اسلام هم نظم تشکیلاتی را ترغیب کرده است. و هم آن عامل و هماهنگ کننده تشکیلات را ترغیب کردهاست.
دستور داد عبادت کنید. در محور خانه عتیق، قیام کنید به سمت خانه ای که قیام همگانی است، که «جَعَلَ اللهُ الکَعبَه البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاس»، در همان جریان حج که بهترین و برجسته ترین عبادت های اسلامی است، در آنجا دستور اسلامی آن است که برای قافله یک مسئول معین بشود، به نام «امام کاروان» و این ائمه کاروانها باید به آن امام معصوم متکی باشند، و در روایات حج آمده است ک«اِنَّ مِن تَمامِ الحَجّ لِقاء الامام» وقتی حج، حج تام خواهد بود که زائران کعبه به زیارت امام معصوم علیه السلام شرفیاب بشوند و از آنجا دستور بگیرند و حج را برای اجرای همان دستور عمل کنند.
اگر مسئله امامت است، مسئله نظم و تشکیلات است، امامت هم تشکیلات را تعیین میکند، هم ویژگی تشکیلات را طرح میکند، هر جا را که امام مینگرد امت باید بنگرد، امام به کدام سمت می نگرد؟ امام محوری دارد و آن حق است. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم درباره امیرالمومنین علیه السلام فرمود «علیً مَعَ الحَقُ والحَقٌ مَعَ عَلی»، علی در محور حق است. امام است که باید تصمیم بگیرد و امام است که حق را میشناسد و بر محور حق می رود و امت را به سمت خود دعوت می کند، مثل کعبه ای است که خانه عتیق و آزاد، زیر بار هیچ سلطه ای نخواهد رفت، زیر بار هیچ دشمنی درونی و یا بیرونی نخواهد رفت. قهراً، هم مسئله ولایت فقیه عیان خواهد شد و هم ضرورت یک تشکیلات اسلامی.
بازدیدها: 4521