«بسیجی» فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام اسلامی کرده است

خانه / پیشنهاد ویژه / «بسیجی» فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام اسلامی کرده است

این واژه مقدس که اولین بار از پرتو کلام نورانی امام راحل تجلی یافت به یک معنا همان اندیشه واعتقادی است که شریف‌ترین فرزندان امام آن را آگاهانه برگزیدند و تمام فکر و خلق و خوی و عمل خود را با آن میزان، تنظیم کردند تا آنجا که انسان‌های دیگری شدند با رایحه‌ای ولایی و صبغه‌ای الهی و جلوه‌ای قرآنی و به معنای دیگر تفکر بسیجی به تمام و کمال، همان اندیشه و اعتقاد کامل به اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله) است یعنی بی‌اسلام ناب، بسیجی نتوان شد و بی‌تفکر بسیجی، اسلام، اسلام محمدی نخواهد بود.

“بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام تنها در لغتنامه و دایره‌المعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. “بسیجی” فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است.
شناخت بسیجی در وضعیت کنونی و آینده از ضروریات بزرگی است که در سرنوشت سامان دادن به کشور، ترویج اسلام ناب و تداوم راه مقدس انقلاب و امام راحل (سلام‌الله علیه) نقش تعیین کننده دارد.
ملاک و مبنا برای معرفت بسیجی، تفکر بسیجی است که ما را می‌تواند به گوشه‌هایی از حیات معنوی او رهنمون و ماهیت و شخصیت واقعی این انسان معنوی و الهی را برای ما روشن سازد.
در این نوشتار که به قلم سرلشکر بسیجی دکتر فیروزآبادی به رشته تحریر درآمده ویژگی‌های بسیجی مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است که تقدیم حضورتان می‌کنیم؛

بررسی مفهوم واژه‌های اساسی تحقیق

۱) بسیجی
“بسیجی” از جمله واژه‌هایی است که به لطف انفاس قدسی امام تنها در لغتنامه و دایره‌المعارف انقلاب اسلامی یافت می‌شود. “بسیجی” فرد عاشق سراز پا نشناخته‌ای است که لحظه لحظه زندگی خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامی کرده است. او مطیع اوامر “ولی فقیه” زمان است؛ بر دشمن می‌تازد و امان از او می‌برد؛‌”پارسای” شب است و “شیر” روز؛ هدف غایی بسیاروالای بسیجی او را در جایگاهی بس مقدس قرار داده است. یک چریک یا یک پارتیزان برای جنگ خود علیه دشمن هدف عالی دارد. او می‌جنگد تا کشور و مردمش را از تجاوز دشمن و از یوغ استعمارگر نجات دهد. این به نوبه خود هدفی عالی است؛ اما در این راه چیز دیگری نیست. آخرش همین است و بس. اما بسیجی می‌جنگد چون به‌واسطه ولی فقیه زمان خودمطیع اوامر الهی است؛ یعنی می‌جنگد چون دستور خداوند، جهاد است و صلح می‌کند چون اراده خدا بر آن قرار دارد. این است که به بسیجی روح و نشاط می‌دهد و او را تا ردیف اولیای الهی ارتقا می‌بخشد. همین درجه از عبودیت و بندگی است که آن یار سفر کرده را به وجد می‌آورد تا آنجا که بسیجی را فرزند خود می‌خواند و با آن درجه از خلوصی که در وجود مبارکش سراغ داریم، برانگیخته شدن در روز محشر را با فرزندان بسیجی‌اش از خدا می‌خواهد. بدین ترتیب معلوم می‌شود که بسیجی مفهومی کلی‌تر از رزمنده است چرا که مراتب بندگی فقط در جنگ نیست که تبلور می‌یابد بلکه در تمام شئون زندگی بشری عینیت دارد. بسیجی کسی است که در هیچ یک از دسته‌بندی‌های مادی و متعارف قرار نمی‌گیرد. نه متعلق به حزب است و نه متعلق به زمان، مکان،‌طایفه، صنف بخصوصی و نه هر دسته‌بندی دیگر. زیرا بسیجی یار امام است و بسیجی عبد خداست وانسانی از تبار ابراهیم (علیه‌السلام) که اسماعیل‌وار، مصمم وعاشقانه به مسلخ عشق می‌رود؛ راه حق می‌جوید و سالک همیشه کوی دوست است.
۲) تفکر بسیجی و ویژگی‌های آن
این واژه مقدس که اولین بار از پرتو کلام نورانی امام راحل تجلی یافت به یک معنا همان اندیشه واعتقادی است که شریف‌ترین فرزندان امام آن را آگاهانه برگزیدند و تمام فکر و خلق و خوی و عمل خود را با آن میزان، تنظیم کردند تا آنجا که انسان‌های دیگری شدند با رایحه‌ای ولایی و صبغه‌ای الهی و جلوه‌ای قرآنی و به معنای دیگر تفکر بسیجی به تمام و کمال، همان اندیشه و اعتقاد کامل به اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله) است یعنی بی‌اسلام ناب، بسیجی نتوان شد و بی‌تفکر بسیجی، اسلام، اسلام محمدی نخواهد بود. بنابراین تفکر بسیجی، تعبیری بدیع از مکتب اسلام و آئین الهی تشیع است. این تفکر ویژگی‌هایی دارد که همان شاخصه‌های اسلام ناب محمدی(صلی‌الله علیه و آله) و شاخصه‌های اسلام علوی و اسلام زهرایی و اسلام عاشورایی حسینی و زینبی است.
امام خمینی(سلام‌الله علیه)احیاگر اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه وآله) و پایه‌گذار و معلم مکتب “تفکر بسیجی”‌در عصر ما بزرگترین تفسیر را از بسیج و تفکر بسیجی، ارائه می‌فرماید:‌”من… از خدا می‌خواهم که با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ام”.
با این تعبیر امام راحل هم بسیجی و تفکر بسیجی را تا اعلا درجه ستود زیرا به بسیجی بودن افتخار کرد و هم به رهروان آموخت که تفکر بسیجی چیست و اسوه بسیجی کیست.
از برکات نهضت عظیم و مقدس اسلامی به رهبری حضرت امام راحل حضور هرچند کوتاه مدت ولی موثر و همه جانبه تفکر امام راحل در همه صحنه‌های حیات امت اسلامی بویژه در مهمترین حادثه انقلاب اسلامی یعنی دفاع مقدس بود.
این حضور که از پشتوانه گرانبها از عالی‌ترین درجات ایمان و عمل صالح برخوردار بود در کوتاه‌ترین مدت منشاء چنان تحولات شگرفی در میان رهروان شد که حتی گاهی راه باور را بر همرهان دشوار می‌کرد و رنگ و بوی افسانه به خود می‌گرفت، اما عاقبت دشمنان هم دریافتند که تفکر بسیجی آن‌گونه که امام راحل پایه‌گذاری کرد، کیمیایی است که حتی افسانه‌ها را در وادی واقعیت به مبارزه می‌طلبد.
تفکر بسیجی آن چنان حقانیت اصحاب کربلا را به نمایش گذاشت که دیگر هیچ منکری نتواند شائبه مبالغه در داستان فداکاران کربلا را به دل راه دهد.
تفکر بسیجی با اوصاف اعجاب‌آورش چیزی نیست جز برنامه بی‌نظیر توحید وعدالتخواهی وشاخصه‌های آن چنین است:
۱) پیوند و بیعت با ولایت:
از محمد(صلی‌الله علیه وآله) و علی(علیه‌السلام) تا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در زمان غیبت با ولایت فقیه.
۲) ایمان و اخلاص:
‌تفکر بسیجی بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنی است؛ ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذره‌ای تردید یا شرک.
۳) حریت در عبودیت:
در این مکتب، بندگی نه از روی طمع و نه از روی خوف بلکه از روی آزادگی و عشق به معبود است؛ همان‌گونه که امیرمومنان علیه السلام در وصف خویش بیان فرمود لذا بسیجی بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.
۴) اطاعت آگاهانه:
از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه “اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم” (نساء ۵۹) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبرداری آگاهانه در تفکر بسیجی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص می‌دهد زیرا در تفکر بسیجی عنایت نهایی برای انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتی جز با فرمانبرداری مطلق از اوامر الهی که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوی امام و ولی فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمی‌شود.
اطاعت از فرماندهی از بدیهی‌ترین ویژگی‌ها و آشناترین شاخصه‌های رزمندگان است که یک روز ندای هل من ناصر حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش گوارا کردند و سپس بلافاصله برای خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید “مرصاد” را آفریدند و ثابت کردند آن کس که بسیجی است چون موم در دست فرمانده بحق خود نرم و انعطاف‌پذیر است و انعطاف‌پذیری در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان تفکر بسیجی است.
۵) عدالتخواهی:
از مهمترین ویژگی‌های تفکر بسیجی عدالتخواهی همه جانبه است در همه ابعاد اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی.
بسیجی تفسیر عدالت علی(علیه السلام) است که به قیمت تمام جهان حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویی از دهان مورچه‌ای به کسی ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
بسیجیان به حکم “کونوا قوامین لله شهداء بالقسط…”‌(مائده، ۸) قائمان به قسط هستند و بدکاری هیچ قومی آنها را به ستمکاری نمی‌کشاند. خودداری رزمندگان ما از مقابله به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشی می‌شد.
۶) ظلم‌ستیزی:
بسیجی مصداق فریاد عادل‌ترین مظلوم و مظلوم‌ترین عادل خلقت یعنی فریاد “کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا” امیرمومنان (علیه‌السلام) است. بسیجی فرمانبردار امامی است که فرمود:‌”ما تا آخر در کنار مظلومان جهان می‌ایستیم و با ظالم می‌جنگیم” یعنی ما تا فنای فتنه در جهان مجاهده می‌کنیم (انفال، ۳۹) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ستمگران می‌کنیم و تا قطع تمامی آن ریشه‌های متعفن از پا نخواهیم نشست.
۷) شهادت‌طلبی عاشقانه:
اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوی اولیای الهی بوده است و “فزت و رب الکعبه” زبان حال همه عاشورائیانی است که یک عمر استغاثه برای توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود می‌ساختند و در انتظار آن بیتابانه لحظه‌شماری می‌کرده‌اند.
داستان پیشی گرفتن اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویای اوج ازخودگذشتگی و کمالی است که از آشکارترین ویژگی‌های تفکر بسیجی است.
۸) ایثارگری کریمانه:
‌هرچند ایمان خالص به غیب، این باور را که انسان هرچه را در این دنیای مادی در راه خداوند از دست بدهد در واقع حقیقت آن را در اعلا مرتبه‌اش به دست آورده است، در تفکر بسیجی ایثارگری معنای گسترده‌تری دارد و آن از خودگذشتگی است به تمام معنا. همه چیز برای رضای خداوند در طبق اخلاص گذاشته می‌شود.
چنین تفکری انسان را تا آن اندازه متعالی می‌کند که حاضر می‌شود در گمنام‌ترین وضعیت دنیوی در اوج بی‌توقعی و وارستگی از همه چیز خود بگذرد و چون حسین(علیه‌السلام) با زمزمه “رضا برضاک”‌پای در میدانی می‌گذارد که در نظر خلایق چیزی جز دام بلا و مصائب نیست.
۹) زهد و قناعت:
پس از روشن شدن ارتباط عمیق ایثارگری با تفکر بسیجی دیگر نمی‌توان آن را منهای زهد و قناعت تصور کرد زیرا اساس این تفکر بر چیزی است که حتی سایه رفاه‌طلبی، راحت‌طلبی، شکمبارگی، اسراف، تبذیر، تجمل‌پرستی و دنیادوستی در قاموس آن راه ندارد.
تفکر بسیجی این است که کوله بار زهدی علی‌وار، توشه‌ای از ساده‌ترین طعام‌ها و سرپناهی از بی‌تجمل‌ترین بناها و پوشاکی از مردمی‌ترین پوشش‌ها را به همراه دارد.
بسیجی هنوز تصویر خانه گلی علی (علیه السلام) و اتاق کوچک امام خمینی(ره) و حسینیه بی‌تجمل جماران را بر لوح دل خویش دارد و می‌داند که تفکر بسیجی یعنی عزم راسخ مبارزه و این عزم همان‌طور که امام بسیجیان فرمودند با رفاه طلبی و راحت‌طلبی هرگز سرسازش ندارد.
۱۰) تواضع و صمیمیت:
اصولا آنچه بوی تکبر و خودبینی می‌دهد هزاران سال از فرهنگ متعالی بسیج و تفکر بسیجی فاصله دارد زیرا بسیجی پیش از هر چیز همه سدهای منیت و خودبینی را در هم شکسته است او در میان اسمای الهی محو و در میان بندگان خدا ناشناس است. او علو و مرتبت را از آن خدا می‌بیند و اسوه‌ای دارد که هرگاه تازه واردی بر جمع او و یارانش وارد می‌شد، نمی‌توانست بدون راهنمایی یاران دیگر او را از دیگران بازشناسد (سنن النبی علامه طباطبایی) او سردار رشیدی چون مالک‌اشتر داشته است که از شدت تواضع،جاهلان بر او جسارت می‌کردند و او با کرامت آنان را دعا می‌کرد.
او امامی دارد که وقتی استقبال‌کنندگان لجام اسب او را ‌کشیدند و در رکاب او ‌دویدند به خشم آمد و بر آنان خروشید که این رسم نه شایسته امیرمومنان است که خودمشی اهل ایمان را مشی تواضع می‌داند.
او امامی دارد که دعوت فقرا را به صرف غذایی از آب استخوان پخته می‌پزد و پیامبری دارد که چون بردگان، متواضعانه مشی می‌کند و همچون آنان طعام صرف می‌کند و همچون آنان جلوس می‌کند در حالی که عزیزترین و شریف‌ترین است نزد خدای (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۹، فراز ۲۲.) خود او آنگاه که در کنار زیردستان خود بر پشت وانت سوار می‌شود و دیگران را بر جای بهتر می‌نشاند می‌خواهد بگوید که من پرچمدار تفکر بسیجی‌ام؛ تفکر آن پیامبری که در زمان رواج رفتارهای اشرافگرانه و استکباری سفیانیان در اوج عزت و اقتدار بر استر یا چارپایی بدون زین و پالان سفر می‌کرد(سنن النبی علامه‌طباطبایی.) بر بوریایی می‌آرمید و پیاده مسافتهای طولانی کوچه‌های مدینه را طی می‌کرد و همه اینها در حالی بود که حتی جبرئیل شایسته همراهی او تا “قاب قوسین اوادنی” (النجم، ۹) نبود. ندای “ولاتمش فی الارض مرحا انک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا” (اسرا، ۳۷) آویزه گوش اوست تا مجمع یاران و اهل ایمان را مقرون صفا و صمیمیت کند و بوستان دین را بارورتر سازد.
۱۱) شجاعت و دلاوری:
حرکت شجاعانه پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) در صفوف مقدم نبرد با دشمنان، مبارزه یک تنه حضرت امیر(علیه السلام) با قوی‌ترین پهلوان عصر خویش آنجا که یک ضربت او بر همه عبادات جن و انس برتری یافت و ایستادگی شجاعانه مظلومان کربلا در برابر سپاه بی‌شمار قساوت‌پیشگان یزیدی همه و همه برگ‌های زرینی از پرونده درخشان شجاعت‌های اعجاب‌انگیز تربیت‌شدگان مکتب اسلام ناب یعنی تفکر بسیجی است. نبرد تن با تانک، نبرد نوجوانان دریادل بسیجی با رزمدیده‌ترین فرماندهان دشمن و نبرد پابرهنگان جانباخته با میدان‌های بی‌ترحم مین و انفجار، پیشروی به قلب دشمن زیرباران آتش دشمن و بالاخره نبرد بدن با فولاد و آتش، جملگی آثار انکارناشدنی تحولی هستند که تفکر بسیجی در همه معیارهای محاسباتی انسان مومن پدید آورد.
سرگذشت فرماندهان شهید که به‌مانند ستارگان درخشانی آسمان مصفای انقلاب اسلامی را منور کرده‌اند، گواهان صادق این حقیقتند که تفکر بسیجی محرک مقدسی است که همواره بهترین‌ها را مشتاقانه به سوی سهمگین‌ترین میدان‌های مبارزه و نبرد سوق می‌دهد. شهیدان گرانقدری نظیرچمران، خرازی، حاج همت، باقری، باکری‌ها، میثمی، چراغی، کریمی، بروجردی، شفیع‌زاده، زین‌الدین و… الواح زرین دفتر عشق و شهادت و مکتب تفکر بسیجی هستند.
۱۲) صلابت و کوبندگی:
تفکر بسیجی آنگاه که دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین و حقوق مستضعفین در میان باشد، صیقل‌دهنده شمشیر عدالتجو و ظلم‌ستیز رزمندگان و استحکام‌بخش گام‌های استوار همراهان و یاران رسول‌الله خواهد بود. چه اینان در کنار رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله) اشداء علی الکفار (فتح، ۲۱) هستند و نامشان چون نام مولایشان لرزه بر اندام منحرفان و مفسدان می‌اندازد.
اینان احیاگر خاطره رشادت‌های امیرمومنان و فرمانده دلاورش مالک و فرزند شهیدش عباس علمدار هستند و اینان کسانی بودند که یک تکبیر آنان شیرازه سپاه دشمن را از هم می‌گسیخت و گروه گروه از آنان را ذلیلانه به شکست و اسارت وا می‌داشت.
اینان فرزندان خمینی(رحمه‌الله علیه) بودند که چون ابراهیم با ندای تکبیر بت‌های شرق و غرب را در هم کوبیدند و مستکبران را به عجز و ذلت کشاند.
۱۳) ابتکار و خلاقیت:
طراحی خندق در نبرداحزاب، آنگاه که جمعیت مومنان در محاصره سهمگین کفار و مشرکین قرار داشتند، نشان داد که عنایت الهی چگونه اذهان اهل ایمان را به نور خود پویا می‌کند و البته این امر بدیهی است. او خود وعده فرمود:‌”ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا”. (انفال، ۲۹) او که به اهل تقوا شناخت عالی از همه رموز خلقت می‌دهد، طبیعی است که کشف رموز جهان مادی در چنین مکتبی برای اهل ایمان و تقوا بسیار پیش پا افتاده خواهد بود.
تفکر بسیجی ذهن را چنان صیقل می‌دهد که پرده‌های غیب را کنار می‌زند. حال چگونه در وادی روابط و حوادث مادی چیزی بر صاحب این تفکر می‌تواند پوشیده بماند. اقدامات شگفت‌آور امام بسیجیان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز صدها نمونه استثنایی از ابتکارات رزمندگان اسلام در صحنه‌های دفاع مقدس، حقایقی است که نشانگر شکوفایی استعداد ابتکار و خلاقیت در مومنان است.
۱۴) شاخصه‌های دیگری نظیر عزت نفس، گمنامی و دوری از شهرت طلبی، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردی، تعهد و وفاداری، صبر و پایداری، ترحم و نوع‌دوستی حتی با دشمنان، عبادت واستغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار و … نیز همگی درفرهنگ و تفکر بسیجی از درخشندگی خاصی برخوردارند که به جهت رعایت اختصار از بیان آنها پرهیز می‌شود.
منبع:روزنامه رسالت

بازدیدها: 194

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *