«اگر یک نفر، هزار کلمه حقیّ گفت، این هزار کلمه را خوب تأمل بکنیم، و از او بگیریم، بعد[ تأمل کنیم که] هزار و یکم هم درست است؟ [یا] نه آن ظنّ است، یقین نیست. هر کلمه ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که «آیا این صحیح است، تام است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟»
مرحوم آیت الله بهجت رحمه الله علیه در بیاناتی که توصیه هایی برای جوان بوده با اشاره به نقش حیاتی قرآن و عترت در زندگی مسلمان ها، فرمودند:«باید ملتفت باشیم قرآن را یاد بگیریم، الفاظش را یاد بگیریم که از غلط، محفوظ باشد. آنچه را که می دانیم، قرائتش را تصحیح کنیم، تجویدش را تصحیح کنیم، در نمازمان صحیح القرائت باشیم. و همچنین تفسیرهای آسان و ساده را ما که فارسی زبانیم، بدانیم؛ و [یک] تفسیر فارسی پیدا کنیم که از روی آن سهل باشد ما قرآن را بفهمیم؛ مثلاً «منهج الصادقین» را کم و بیش مطالعه کنیم، بلکه از اول تا به آخر، چون کتاب فارسی است و کتاب خوبی هم هست. اگر بهتر از او پیدا بکنیم عیب ندارد، اما کجا پیدا شود بهتر از او که معتبر باشد؟»
این مرجع عالیقدر جهان تشیع در بخش دیگری از این سخنرانی که در سایت ایشان منتشر شده ادامه می دهند:«خیلی احتیاط کنید! احتیاط شما هم فقط در همین است که از یقین، تجاوز نکنید، بلکه امروز بزرگها هم همین جورند، باید خیلی سعی بکنید که غیر یقین را، داخل یقینیات ما نکنند، آب را توی شیر نریزند! اگر یک نفر، هزار کلمه حقیّ گفت، این هزار کلمه را خوب تأمل بکنیم، و از او بگیریم، بعد[ تأمل کنیم که] هزار و یکم هم درست است؟ [یا] نه آن ظنّ است، یقین نیست. هر کلمه ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که «آیا این صحیح است، تام است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟»
ملا فتحالله کاشانى از عالمان و مفسران بزرگِ سده دهم هجرى است که تلاشهاى تفسیرى او، نقش مهمى در تکامل میراث تفسیرى شیعه دارد. تفسیر او با نام «منهجالصادقین فى الزام المخالفین» به زبان فارسى، جاىگاه ویژهاى به خود اختصاص داده است. وى پس از فراغت از تألیف این کتاب، آن را تلخیص کرد و «خلاصه منهجالصادقین» نام نهاد. اثر حاضر، نسخه تحقیق شده «خلاصه منهجالصادقین» است که به وسیله علامه حسنزاده آملى، انجامشده و ۳ جلد آن منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانید: «(و إنک لتدعوهم)؛ و به درستی که تو می خوانی ایشان را بی مزدی (إلی صراط مستقیم)؛ به راهی راست یعنی دین اسلام که عقول سلیمه شاهدند بر استقامت آن که اصلا شائبه ای در آن نیست تا موجب تهمت شود. حاصل که حق سبحانه و تعالی در این آیات حجت فرموده بر کافران و قطع عذر ایشان نموده در عدم قبول ایمان و فرموده که مردی که به رسالت مبعوث شده و همه می دانند که وی جامع جمیع اخلاق حسنه است و معرا از همه صفات سیئه و به جهت این ممتاز است در میان ایشان و شایسته آن هست که رتبه نبوت و منصب رسالت یابد و وی را احتیاجی نیست به حطام دنیویه یا بر وجه بطلان به چنین دعوی عظیمه اقدام نماید و آن را به وسیله طمع در اموال ایشان کرده معیشت خود را به فراخی بر وجه دلخواه گذراند و مع ذلک بر وفق دعوی خود معجزات روشن ظاهر می کند و همه ایشان این را می بینند اما به جهت عناد و استکبار اطاعت او نمی نمایند و چون چنین است پس ایشان سزاوار عذاب الیم و عقاب جحیمند چناچه می فرماید که:
بازدیدها: 0