بی خیال آسیبشناسی شوید لطفا!
دلت لک زده برای آنکه پیراهن سیاه را از کمد بیرون بیاوری و مثل یک دوست قدیمی به آغوشش بکشی. دلت لک زده در طول روز کارهایت را با عجله انجام دهی و مدام چشمت به ساعت باشد تا اذان را بگویند و بروی هیات.
دلت لک زده شبها دیرتر از همیشه به خانه برگردی و بهجای شام خانگی، قیمه امام حسین(ع) بخوری. دلت لک زده هرچه به عاشورا نزدیکتر میشوی، بیشتر روز و شبهایت در خیمه عزای امام حسین بگذرد. دلت لک زده اصلا حاجتهایت را فراموش کنی و در مجلس روضه بنشینی و اشک بریزی و قطرههای اشکت را روی دست بگیری و دلت قرص شود که خدا تو را میبخشد. حالا درست در همین روزهای عاشقی، در همین روزهایی که تمام دلخوشیهای دنیا بهسویت سرازیر میشود، یک عده ذرهبینهایشان را بهدست میگیرند که این کار غلط است و آن کار بدعت! دوباره همان بحث قدیمی و البته دیگر خستهکننده «آسیبشناسی» را چون تیغ در چشم عزاداران حضرت ارباب فرو میکنند.
امسال هم داستان تغییری نکرده و اتفاقا موتورخانه آسیبشناسان زودتر از همیشه فعال شده و شاهد مثالش همان جناب استادی است که در رسانه ملی گفت: «هر سال این همه برای مراسمهای محرم خرج میشود، چه فایدهای دارد؟» و ثابت کرد در تمام این سالهایی که در دانشگاهها پرسه زده، فقط کتاب حمل کرده و ذرهای معرفت نصیبش نشده، که اگر نصیبی برده بود دست کم جامعهاش را درست میشناخت و میدانست که همین اشک محور وحدت ملی ماست و اوج سلوک تمام مردمی است که بودند و هستند و خواهند آمد. کمی قبلترش هم ویدئویی از یک استاد دانشگاه منتشر شد که در آن سینهزنان سیدالشهدا را با لحنی گستاخانه مورد خطاب قرار میداد و حدود 10 سال پیش که نسل جدید مداحان وارد گود شدند و با خودشان رسوم تازهای را وارد فرهنگ عزاداری مردم کردند، بسیاری از دلسوزان هشدار دادند و گفتند باید وضع موجود را آسیبشناسی کرد تا خدای نکرده فرهنگ غنی عزاداری سیدالشهدا(ع) دچار انحراف نشود.
بسیاری از نکتهها در همان روزگار گفته شدند و اتفاقا شواهد نشان میدهند که بسیار تاثیرگذار بودند. مثلا موج نصب تمثالهای ائمه(عليهمالسلام) در مجالس کاهش یافت. بسیاری از مداحان جدید سراغ آئینهای قدیمی عزاداری رفتند و در اشعار، سبکها و روضههایشان تغییراتی دادند. اما از همان سالها یک فرهنگ غلط دیگر وارد آئین عزاداری مردم شد؛ فرهنگ آسیبشناسی! عدهای که در طول سال اصولا کاری به امام حسین(ع) و مجالس او ندارند، در آستانه محرم رگ آسیبشناسانهشان باد میکند و هرجا تریبونی پیدا میکنند، فرصت را غنیمت میشمارند برای آنکه شدیدترین و گاهی غیرمنصفانهترین هجمهها را متوجه مجلس عزای سیدالشهدا(ع) کنند و در نهایت به اسم آسیبشناسی همه را توجیه کنند. البته نگارنده معتقد نیست که مجالس عزا نیاز به آسیبشناسی ندارند. قطعا اگر این انتقادات خردورزانه نبودند، در همین چند سال اخیر شاهد انحرافات بسیاری بودیم.
کما اینکه شاهدیم در برخی از همین مجالس چه اتفاقات عجیب و غریبی میافتد که تا مدتها سوژه بلوتوثبازی مردم میشود؛ از پخش موسیقی گرفته تا سینهزنیهای عجیب و مداحیها و روضههای بیپایه و اساس. اما سوال اینجاست: آیا نباید برای آسیبشناسی زمانسنجی کرد؟ چرا این دوستان آسیبشناس دست روی دست میگذارند تا روز اول محرم برسد و انتقاد را آغاز کنند؟ چرا در روزهای دیگر سال حرفی گفته نمیشود؟ چرا تازه شب اول محرم یادمان میافتد بگوییم فلان روضه کلا دروغ است و فلان شخص اصلا در کربلا حضور نداشته و از این دست مسائل. همین فرهنگ غلط باعث شده عدهای دایره آسیبشناسی را به ساحت مرجعیت نیز برسانند و به فلان مرجع تقلید که روز عاشورا با پای برهنه در شهر راه میرود، عمامه از سر برمیدارد و بر سر و صورت میزند نیز انتقاد کنند. یکی از مداحان سرشناس در جمعی خودمانی میگفت جدیدا احساس میکنم همه مستمعینی كه در مجلس مينشینند آمدهاند با نگاههای تیزبین غلطهای من را بگیرند، نه اینکه توشهای جمع کنند و توسلی داشته باشند! به همین خاطر «استرس» جای «حال خوش» را میگیرد.
آنهایی که با نیت خیرخواهانه برخی سنتها را نقد میکنند، قطعا زمانشناسی نیز خواهند کرد و به همین دلیل باید مورد تکریم هیاتیها نیز باشند اما دیگرانی که با خودکار قرمز به جان سنتهای عزاداری میافتند خوب است در همین شبهای محرم سری به یکی از همین هیاتها بزنند تا ببینند فایده این اشکها چیست؟ ببینند تنها نقطه اشتراک تمام این مردم- با هر سلیقه و اعتقاد و ظاهر- همین اشکهای طاهر است که بزرگترین سرمایه زندگیشان شده. آنها را نمیدانیم ولی مادران ما با همین اشکها به ما شیر دادهاند و «حب الحسین وسیله السعدا» را در گوشمان نجوا کردهاند که گفت: «مادر به اشک روضه مرا شیر داده است/ در شیرم آب کرده ولی سود با من است».
رضا صیادی
بازدیدها: 546