قبل از انقلاب، انجمن اسلامي مهندسين توسط عدهاي از نيروهاي سياسي مذهبي و ملي مذهبي و بعضا وابسته به حزب نهضت آزادي[1] تشكيل شده بود و با گرايش به آرمانهاي دكتر علي شريعتي و ديگر رهبران نهضت اسلامي فعاليت مينمود. پس از پيروزي انقلاب نيز حزب جمهوري اسلامي[2] و از طرفي محدوديتهاي بوجود آمده براي فعاليت انجمن اسلامي مهندسين كه بهخاطر ديدگاههاي ملي و مذهبي و گرايشهاي خاص آن بوجود آمده بود، در كشور يك تشكل منسجم و قوي با كاركرد سياسي و فني وجود نداشت. برخي اعضاي سابق انجمن اسلامي مهندسين كه به دليل اختلاف ديدگاه و آنكه اين تشكل را در خط امام(ره) نميدانستند از آن جدا شده و از طرفي تني چند گرد هم آمده و جامعهی اسلامي مهندسين را تأسيس نمودند.[3] هستهی اوليهی جامعهی اسلامي مهندسين در بهمنماه سال 1366 توسط پنج نفر از اعضاي موسس آن يعني حسن غفوريفرد، سيدمرتضي نبوي، محمدرضا باهنر، غلامحسين اميري و سيدمحسن بهفر[4] تشكيل شد و سپس با رشد فعاليت تشكيلاتي، اعضاي اين حزب افزايش يافت تا بالاخره در تاريخ 8/3/1380 اين حزب از وزارت كشور مجوز فعاليت دريافت نمود.[5] اعضاي موسس اين تشكل قبل از تشكيل اين گروه داراي نزديكي مرام و كار تشكيلاتي دولتي با هم بودهاند و پس از آن اقدام به تشكيل اين گروه نمودهاند. بنابراين نميتوان اين گروه را يك گروه خودجوش و داراي ريشه مردمي و از پايين به بالا يعني از قاعده هرم قدرت به رأس هرم دانست، بلكه اين گروه در نزديكي رأس هرم قدرت شكل گرفته و نيروهاي همفكر كه اكثرا در تشكلهاي سياسي ديگر از جمله حزب جمهوري اسلامي و جمعيت موتلفه مشغول به كار تشكيلاتي بودند و دور هم جمع شدند و اين تشكل را بهوجود آوردند. از لحاظ طبقات اجتماعي اقشاري چون تکنوکراتهای مذهبي، مهندسين، دانشجويان رشتههاي فني، اساتيد دانشگاه، صاحبان صنايع و كارگاههاي صنفي و ديگر اقشار جامعه كه داراي گرايش به جناح راست ارزشگرا ميباشند به اين تشكل گرايش دارند.[6]
مرامنامه ی جامعهی اسلامي مهندسين
هدف جامعهی اسلامي مهندسين، تحقق بخشيدن به آرمانهاي الهي- انساني حضرت امام خميني در زمينههاي معنوي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فقهي، صنعتي و همچنين كمك و همكاري در جهت تداوم بخشيدن انقلاب اسلامي ايران و گسترش آن در همهی جهان و همچنين استقرار نظام عدل اسلامي با همهی ابعاد وسيع آن ميباشد.
اقدامات زير بخشي از تلاش جامعهی اسلامي مهندسين در رسيدن به اهداف والاي خود ميباشد:
1. بالا بردن آگاهيهاي اسلامي و سياسي و فني اعضاي جامعه.
2. خودسازي انقلابي اعضاي جامعه در همهی ابعاد.
3. همكاري با مسئولين كشور در جهت ارتقاء سطح آگاهي اسلامي و سياسي علمي و فني مردم مسلمان ايران و سرعت بخشيدن به خودسازي انقلابي آن در همهی ابعاد.
4. مبارزهی پيگير و مستمر با همهی عوامل استبداد و استعمار و استثمار و زمينههاي ذهني و عيني آنها در همهی ابعاد زماني و مكاني.
5. دفاع از آزاديهاي اساسي از قبيل آزادي بيان و قلم، آزادي اجتماعات و ديگر آزاديهاي ارزشآفرين كه شرط لازم براي شكوفائي استعدادهاي خدادادي و توانائيهاي ملت براي ايفاي نقش خلاق در تعيين سرنوشت اجتماعي خويش است و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بر آن تصريح و تأكيد دارد.
6. طرح ارزشهاي والاي انسان از قبيل ايمان به خداوند متعال، صداقت، لياقت، علاقه به كار و احساس مسئوليت در قبال خدا و انقلاب و رهبري و مردم مملكت بهعنوان معيارهاي اصلي در انتخابات افراد براي مسئوليتهاي مملكتي.
7. تهيه و ارائهی برنامههاي مفيد در جهت استفاده هرچه بيشتر از منابع طبيعي و نيروهي انساني و امكانات موجود مملكت در جهت سازندگي و توسعهی كشور.
8. مبارزه با ريشهكن نمودن فقر از طريق تقويت شخصيت معنوي و انساني افراد و ايجاد شوق دروني (وجدان كاري) براي كار و همچنين ايجاد شغل مفيد براي افراد.
9. كمك به خودكفايي علمي و فني كشور و همكاري در جهت استقرار مباني اخلاقي اجتماعي و تربيتي اسلام.
10. مبارزه مستمر و مداوم با عوامل فرهنگي بيگانه اعم از مادهگرايي شرقي يا غربي يا عناصر سلطهطلبي فردي و اجتماعي و خلاصه هر عاملي كه موجب دور شدن انسان خداپرست و آزاد از آزاديهاي خدادادي و يا طبيعت موحد (سير الي الله) او ميگردد باشد.
11. اشاعهی فرهنگ تولي و تبرّي با مفهوم عميقي اسلامي آن در تمامي روابط داخلي و خارجي.
12. كمك به محرومان و مستضعفان جهان در همهی ابعاد ممكن جهت رسيدن به اهداف اسلامي.
13. كمك به اجراي پروژههاي عمراني در جهت سازندگي و توسعهی كشور و همچنين ارائه طرحها و برنامههاي مفيد در اين جهت.
14. طرحها و برنامهها و ساير اقداماتي كه در اين مرامنامه پيشبيني شده چنانچه با وظايف وزارتخانهها يا سازمانهاي دولتي مربوط باشد پس از كسب اجازه از ارگان ذيربط به مرحله اجرا در خواهد آمد.
15. كمك به تشكيلات و سازمانهاي علمي و فني و پژوهش كه داراي ايده و مرامنامهی مشابه هستند.[7]
عملكرد و فعاليتهاي جامعهی اسلامي مهندسين
اين تشكل از بدو تشكيل همواره داراي ديدگاههاي نزديك به جناح راست و پس از انشعاب در آن، متمايل به جناح راست سنتي (ارزشگرا) بوده و جزء تشكلهاي همسو با جامعهی روحانيت مبارز بوده است.[8] و در مقاطع انتخابات در ائتلاف با اين گروهها اقدام به فعاليتهاي انتخاباتي مينمايد.
پس از انتخابات پنجمين دورهی رياستجمهوري (1368) و روي كار آمدن دولت هاشمي رفسنجاني[9] كه گرايش به جناح راست داشت اين حزب از آنجا كه از همان ابتدا توسط افراد شاخص جناح راست تشكيل شده بود فعاليتش رو به فزوني نهاد و عدهاي از اعضاي اين حزب به پستهاي دولتي گمارده شدند و عدهاي نيز در انتخابات دورهی چهارم مجلس شوراي اسلامي[10] با حمايت جمعيت موتلفه و جامعهی روحانيت مبارز وارد مجلس شوراي اسلامي شدند. در اين برههی زماني جامعهی اسلامي مهندسين در مقابل جناح چپ، از مواضع جناح راست سنتي حمايت نمود.[11]
در دورهی پنجم مجلس شوراي اسلامي[12] حدود 8 نفر از اعضاي برجستهی آن وارد مجلس شدند.[13] از اين دوره به بعد با انشعاب حزب كارگران سازندگي[14] از جناح راست، كه راست مدرن را تشكيل دادند، جامعهی اسلامي مهندسين در مقابل آنها باز هم از مواضع جناح راست سنتي حمايت نمود.[15] در دورهی هفتم انتخابات رياستجمهوري (1376) جامعهی اسلامي مهندسين همسو با جامعهی روحانيت مبارز از ناطق نوري حمايت نمود.[16]
اما با روي كار آمدن دولت اصلاحطلب متمايل به جناح چپ خاتمي، دوران طلائي فعاليت سياسي اين حزب پايان يافت، بهطوري كه بسياري از اعضاي اين حزب از پستهاي دولتي كنار گذاشته شدند و در جريان انتخابات مجلس ششم[17] نيز اكثر اعضاي برجستهی اين حزب از راهيابي به مجلس باز ماندند. در اين برهه از زمان جامعهی اسلامي مهندسين فعاليت خود را بهعنوان منتقد عملكرد دولت اصلاحات ادامه داد. در دورهی هشتم انتخابات رياستجمهوري جامعهی اسلامي مهندسين از احمد توکلی حمایت نمود.[18] با كنار رفتن دولت اصلاحات دوباره اين تشكل توانست با انتخابات مجلس هفتم شوراي اسلامي و همچنین انتخابات دورهی دوم شورای شهر تهران، برخی از پستهاي دولتي و مهم را بدست آورد.[19]
در مرحلهی اول انتخابات رياستجمهوري دورهی نهم، جامعهی اسلامي مهندسين از علی لاریجانی[20] و در مرحلهی دوم انتخابات از محمود احمدینژاد حمایت نمودند.[21] در انتخابات رياستجمهوري دورهی دهم باز از محمود احمدینژاد حمایت نمودند.
از لحاظ فعاليتهاي جنبي تشكيلاتي اين حزب ميتوان همكاري با موسسهی فرهنگي ولايت علوي و حضور در تشكلهاي مهندسي و نظام مهندسي كشور نام برد. جامعهی اسلامي مهندسين در استانهايي همچون آذربايجان شرقي، اصفهان، تهران، چهارمحال و بختياري، خوزستان، فارس، كرمان و كهكيلويه و بويراحمد و… داراي دفاتر است و فعاليت انجام ميدهد.[22]
اين تشكل هفتهنامهی جام (مخفف جامعهی اسلامي مهندسين) كه ارگان رسمي آنها نيز محسوب ميشود را منتشر ميكند و مواضع و ديدگاههاي خود را در آن منعكس ميكند.[23] همچنین سایت www.mohandesen.ir پایگاه اطلاع رسانی جامعهی اسلامي مهندسين میباشد.
مواضع و ديدگاههاي جامعهی اسلامي مهندسين
همانطور كه اشاره شد اين تشكل همواره داراي ديدگاههاي نزديك و متمايل به جناح راست سنتي بوده است و در يك برههی زماني در مقابل جناح چپ و در برههی زماني ديگر (پس از سال 1376) در مقابل نيروهاي جناح چپ و كارگزاران سازندگي (راست مدرن) از مواضع و ديدگاههاي جناح راست سنتي حمايت مينمود و جزء ائتلاف گروههاي جناح راست بوده است. در مقطع زماني كنوني خط مشي و ديدگاههاي اين حزب عبارتند از:
سياسي
1. اين حزب معتقد به ولايت مطلقهی فقيه است و عقيده دارد در نظام ما مشروعيت غير از آنكه از رأي مردم بر ميآيد از اعتقادات مردم سرچشمه ميگيرد. در نظام ولايت فقيه كه ما مشروعيت الهي را از طرف خدا ميدانيم ولايت فقيه مشروعيت خود را از احكام الهي ميگيرد وقتي او يك نظام سياسي بنا ميكند كسي نميتواند مشروعيت آن را زير سؤال ببرد چون او مشروعيت خود را از خدا گرفته است.[24]
2. گروه خودي و غير خودي وجود دارد. ما كساني را كه دل در گرو بيگانگان دارند و دنبال استحاله و تغيير بنياني حكومت اسلامي هستند غير خودي و كساني را كه به اسلام، انقلاب، امام، رهبري و اصول قانون اساسي پايبند و به فكر امنيت ملي و منافع ملي هستند خودي ميدانيم.[25]
3. دموكراسي و احزاب نقش مكمل و متقابلي را در جامعه ايفا ميكنند، يعني احزاب خود ميتوانند سمبل يك نظام دموكراتيك باشند و بالعكس. احزاب خودي و غير خودي وجود دارند و گروهاي خودي اجازه فعاليت دارند. تقويت و زمينه حضور احزابي كه به چارچوب نظام و اصول قانون اساسي معتقد هستند بهمنظور توسعهی مشاركت مردم بايد صورت گيرد.[26]
4. اصلاحات مطابق اصول و ارزشهاي انقلاب و اسلام باشد. اگر منظور از اصلاحات اصلاح روشها و تاكتيكها براي خدمت به مردم باشد موافقيم ولي اگر منظور از اصلاحات تغيير در اصول قانون اساسي مانند ولايت فقيه، عدم مغايرت قوانين با احكام اسلامي و وجههی ديني حكومت باشد ما آن را نميپذيريم.[27]
5. در سياست خارجي برقراري رابطه بر اساس احترام متقابل و اصول انقلاب و منافع ملي بايد باشد.[28]
اقتصادي
اين حزب بهطور كلي با دخالت بيش از حد دولت در امور اقتصادي مخالف بوده و خواستار آزادسازي و گسترش نهادهاي اقتصادي خصوصي ميباشد و معتقد به اقتصاد بازار آزاد است. اين حزب با سياستهاي تعديل دولت هاشمي رفسنجاني مخالف و آن را ناكارآمد ميدانست.[29]
فرهنگي
اين حزب معتقد به آزادي بيان در عرصهی فرهنگي و اعمال كنترل تعادل دولت است. پس از شروع اصلاحات در عرصهی فرهنگي و تا حدودي باز شدن عرصه براي مطبوعات دوم خردادي، بارها از فضاي حاكم بر برخي از مطبوعات و مسائل فرهنگي كشور انتقاد نمود و آنرا نامطلوب دانسته است. همچنين اين حزب از طرفداران ديدگاه وجود يك تهاجم فرهنگي گسترده از سوي دشمن به فرهنگ انقلابي و اسلامي كشور ميباشد.[30]
در بيانيه ی چهارمين كنگرهی جامعهی اسلامي مهندسين مواضع و اهداف اقتصادي، سياسي و فرهنگي اين حزب به شرح زير بيان شده است:
سياسي
1. تلاش براي توسعهی سياسي و بالا بردن مشاركت مردمي و واگذاري فعاليتهايي كه مردم قادر به انجام آن هستند.
2. تقويت و زمينهسازي حضور احزابي كه به چارچوب نظام و قانون اساسي معتقد هستند به منظور توسعهی مشاركت مردم.
3. اصلاح نظام اداري و بهكارگيري مديران لايق، امين و عالم.
اقتصادي
1. تلاش همهجانبه و علمي براي رشد و توسعهی اقتصادي با جهتگيري به سمت و سوي عدالت اجتماعي و مبارزه با تبعيضها و كاهش فاصله ميان طبقات و رفع محروميت از قشرهاي كم درآمد.
2. ايجاد نظام جامع تأمين اجتماعي براي حمايت از حقوق محرومان و مستضعفين.
3. تلاش براي كنترل سطح عمومي قيمتها و حفظ قدرت خريد مردم.
4. ايجاد امنيت اقتصادي براي رشد توليد و فراهم كردن زمينهی اشتغال از طريق تشويق سرمايهگذاري.
5. مبارزه جدي با انحصارات اقتصادي اعم از دولتي و خصوصي.
6. كنترل و دقت در تأمين و حفظ منافع ملي و پرهيز از سلطه و سوء استفاده بيگانگان در جذب منافع داخلي.
فرهنگي
1. اعتلا و عمق بخشيدن به معرفت و بصيرت ديني و قرآني و تحكيم فكري و علمي ارزشهاي انقلاب اسلامي و مقابله با تهاجم فرهنگي بيگانگان.
2. زنده نگهداشتن و ترويج انديشهی ديني و سياسي حضرت امام خميني(ره) در همهی سياستگذاريها و برنامهريزيها.
3. توجه به پرورش و شكوفايي استعدادها، بالا بردن توان علمي و فنآوري كشور و جلوگيري از واقعه تأسف بار فرار مغزها.
4. توجه به تجربهی ديگر ملتها و انقلابها.
5. اهتمام به موضوع جوانان بهعنوان بزرگترين ظرفيت موجود نيروي انساني جامعهی اسلامي.[31]
منابع
[1] . رك. رضوينيا، علي؛ نهضت آزادي، مروري بر تاريخچه ماهيت و عملكرد، تهران، كتاب صبح، 1375، چاپ اول و ظريفينيا، حميدرضا؛ كالبدشكافي جناحهاي سياسي ايران، تهران، آزادي انديشه، 1378، چاپ اول، صص 48- 45 و نوذري، عزتالله؛ تاريخ احزاب سياسي در ايران، شيراز، نويد شيراز، 1380، چاپ اول، صص 132- 95.
[2] . رك. ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، صص 67- 63 و مظفري، آيت؛ جريانشناسي ايران معاصر، قم، زمزم هدايت، 1387، چاپ سوم، ص120 و دارابي، علي؛ جريانشناسي سياسي در ايران، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشهی اسلامي، 1388، چاپ چهارم، صص 180- 159.
[3] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی ا حزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، تهران، گستره، 1379، چاپ اول، ص 466.
[4] . دارابي؛ علي؛ سياستمداران اهل فيضيه بررسي و نقد پيشينه و عملكرد جامعهی روحانيت مبارز، تهران، سياست، 1379، چاپ اول، ص 293.
[5] . مظفري، آيت؛ پيشين، ص 137 و دارابي، علي؛ جريانشناسي سياسي در ايران، پيشين، ص 602.
[6] .شادلو، عباس؛ پيشين، صص 467- 466.
[7] . ادارهی كل سياسي وزارت كشور دبيرخانهی كميسيون مادهی 10 احزاب، شناسنامهی تشكلها و احزاب سياسي جمهوري اسلامي ايران، تهران، وكيل، 1377، چاپ اول، صص 108-101.
[8] . مرتجي، حجت؛ جناحهاي سياسي در ايران امروز، تهران، نقش و نگار، 1378، چاپ پنجم، ص 14 و ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، صص 96- 92 و مظفري، آيت؛ پيشين، ص 137.
[9] . فوزي، سیديحيي؛ تحولات سياسي اجتماعي ايران بعد از انقلاب اسلامي در ايران، تهران، موسسهی چاپ و نشر عروج، 1384، چاپ اول، جلد دوم، صص 240- 236 و شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، تهران، وزرا، 1386، چاپ اول، صص 213- 208.
[10] . فوزي، سیديحيي؛ پيشين، صص 248- 246 و شادلو، عباس؛ پيشين، ص 218.
[11] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پشين، ص 467.
[12] . فوزي، سیديحيي؛ پيشين، صص 254- 249 و شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، پيشين، ص 305.
[13] . ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، ص 96.
[14] . رك. نوذري، عزتالله؛ پيشين، صص 290- 277 و مرتجي، حجت؛ پيشين، صص 43- 39 و ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، صص 112- 102.
[15] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، ص 467.
[16] . رك. محمدپور، علي؛ و جليلنژاد ممقاني، كريم؛ دوم خرداد حماسهی بيادماندني فرايند انتخابات دورهی هفتم رياستجمهوري از نگاه مطبوعات، تهران، رسانش، 1378، چاپ اول و فوزي، سیديحيي؛ پيشين، صص 324- 321 و شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، پيشين، ص 384.
[17] . رك. فوزي، سیديحيي؛ پيشين، صص 3313- 324 و شادلو، عباس؛ پيشين، ص 552.
[18]. شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، پيشين، ص 603.
[19] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، ص 467.
[20]. دارابی، علی؛ رفتار انتخاباتی در ایران الگوها و نظریه ها، تهران، سروش، 1388، چاپ پنجم، ص 299.
[21]. همان، ص 313.
[22] . همان، ص 468.
[23] . ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، ص 96 و مرتجي، حجت؛ پيشين، ص 16.
[24] . روزنامهی رسالت، سيدمرتضي نبوي؛ 14/9/78.
[25] . روزنامهی انقلاب، محمدرضا باهنر، 5/10/78.
[26] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، ص 474.
[27] . روزنامهی رسالت، محمدرضا باهنر، 23/10/78.
[28] . شادلو، عباس؛ پيشين، ص 567.
[29] . همان، ص 477.
[30] . همان، ص 479.
[31] . هفته نامه ی جام، 16/7/79 و شادلو، عباس؛ پيشين، صص 481- 469.
بازدیدها: 18