تا ساحل آرامش – استاد عباسی ولدی – قسمت ۱6 – پرسش‌ها در مورد کفویت 1

خانه / مطالب و رویدادها / تا ساحل آرامش – استاد عباسی ولدی – قسمت ۱6 – پرسش‌ها در مورد کفویت 1

پرسش‌ها در مورد کفویت 1

تا ساحل آرامش – استاد عباسی ولدی – قسمت ۱6 –  پرسش‌ها در مورد کفویت 1

ساحل آرامش   014

پرسش‌ها در مورد کفویت(1)

احساس عدم کفویت در دوران عقد

در دوران پس از عقد به سر می‌برم. شوهرم از اقوام است. وقتی به خواستگاری‌ام آمد، می‌دانستم از نظر خطّ سیاسی و سطح ایمان، مقداری تفاوت داریم؛ امّا اعضای خانواده، فوق العاده خوش‌حال شدند؛ چرا که او و خانواده‌اش را خوب می‌دیدند. حالا با شوهرم رابطۀ خیلی خیلی خوبی دارم. از نظر ایمانی هم تأثیراتی در او داشته‌ام؛ امّا وقتی خبر ازدواج دختران آشنایان را با پسران خیلی مؤمن می‌شنوم، به شدّت افسرده می‌شوم؛ چرا که خودم را مقصّر می‌دانم که به خواستگاری شوهرم، جواب مثبت دادم و بیشتر صبر نکردم تا شخص بهتری بیاید. از خواهر بزرگ‌ترم هم ناراحت هستم که مرا تشویق به این ازدواج کرد. آنها خانوادۀ پرجمعیّتی هستند و رفت و آمدشان زیاد است. من دوست دارم جمعه‌ها به نماز جمعه بروم و تمایلی به شرکت در مجالس گناه ندارم؛ امّا شوهرم و خانواده‌اش، این طور نیستند. کمی هم چهره‌اش نازیباست.

اوّل: توجّه به مرحله‌ای که در آن هستید

حواستان باشد که شما در دوران عقد هستید؛ یعنی از مرحلۀ خواستگاری گذشته‌اید، امّا هنوز زندگی مشترک خود را به صورت رسمی آغاز نکرده‌اید. شما در دوران به اصطلاح عقدکردگی، مرحله‌ای از ازدواج را پشت سر گذاشته‌اید؛ امّا هنوز به صورت رسمی زندگی خود را زیر یک سقف، شروع نکرده‌اید. در این دوران، تصمیم به جدایی آسان‌تر از مرحلۀ بعد است؛ امّا از آن جایی که زندگی‌ شما تا اندازه‌ای شکل گرفته، نباید به این راحتی، تصمیم به جدایی بگیرید. از سوی دیگر در این مرحله، تصمیم به ادامۀ زندگی بدون رسیدن به یک اطمینان نسبی، از دست دادن یک فرصت خوب برای تصمیم‌گیری است.

تا ساحل آرامش 46

دوم: رابطۀ خوب و تأثیر پذیری، دو نکتۀ امیدوار کننده

در پرسش شما دو نکتۀ بسیار امیدوار کننده وجود دارد. اوّل آن که گفته‌اید با همسرم رابطۀ خیلی خیلی خوبی دارم. شما می‌توانستید بگویید رابطه‌ام بد نیست، یا خوب است یا خیلی خوب است. این که گفته‌اید: «خیلی خیلی خوب است»، معلوم می‌شود واقعاً از این رابطه، راضی هستید.

دومین نکتۀ امیدوار کننده هم این است که گفته‌اید: «به لحاظ ایمانی، تأثیراتی روی او داشته‌ام». از ضمیمۀ این دو نکته به هم، می‌توانیم این نتیجه را بگیریم: اگر شما بتوانید از این رابطۀ خیلی خیلی خوب، خیلی خیلی خوب استفاده کنید، می‌توانید با توجّه به تأثیرپذیری همسرتان، او را به نقطه‌ای برسانید که مطلوب شماست. طعم این همراهی و به مقصد رسیدن، کمتر از طعم ازدواج با کسی که از همان ابتدا در نقطۀ مطلوب شما بوده، نیست. اگر کمی صبر داشته باشید و از عجله پرهیز کنید، اگر رابطۀ محبّتیِ خود با همسرتان را روز به روز بیشتر کنید، اگر در انجام دادن دستورهای دینی، راه افراط را در پیش نگیرید، به امید خدا می‌توانید به آنچه در همسرتان می‌خواهید، برسید. البتّه این نکته، مختص به شماست که ازدواج کرده‌اید؛ یعنی ما نمی‌خواهیم در این جا به دختران توصیه کنیم با کسانی ازدواج کنند که کفوشان نیستند.

سوم: توجّه به ارزش کاری که انجام می‌دهید

حتماً به قدر و قیمت کار خود، توجّه کنید. آیا از میزان پاداش کسی که فردی به دست او هدایت شود، آگاهی دارید؟ رسول مهربانی، پیامبر خداصلی الله علیه و آله به امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:

به خدا سوگند، اگر خداوند کسی را به دستان تو هدایت کند، برای تو از هر آنچه که خورشید بر آن طلوع و غروب می‌کند، بهتر است.[1]

اگر به این مسئله خوب توجّه کنید، دیگر با دیدن دخترانی که همسرشان خیلی مؤمن است، افسرده و ناراحت نمی‌شوید.

در کنار توجّه به این نکته، به این مسئله هم فکر کنید که آیا شما یقین دارید که اگر با ایشان ازدواج نمی‌کردید، کسی به خواستگاری شما می‌آمد که بهتر از او بود؟ از کجا معلوم؟ شاید کسی همسر شما می‌شد که سطح ایمانش، به مراتب از ایشان پایین‌تر بود. شاید هم کسی به خواستگاری شما می‌آمد که در ابتدا از ایشان بهتر بود؛ امّا به همان مقدار از معنویّتی که داشت، راضی‌ بود و به رشد کردن فکر نمی‌کرد. همسر شما، اگر در نقطۀ آغاز از دیگران عقب است؛ امّا به گفتۀ خودتان در حال تغییر دادن خویش است که خود، مایۀ دل‌گرمی است. اگر شما بتوانید از دو نکتۀ امیدوار کننده‌ای که گفتم، خوب استفاده کنید، می‌توانید همسرتان را از بسیاری از مردان مؤمنی که حسرتشان را می‌خورید، پیش‌تر ببرید.

تا ساحل آرامش 39

وقتی به کسی کاری را یاد می‌دهم و او یاد می‌گیرد، چه‌قدر خوش‌حال می‌شوم؟ به اندازۀ بزرگی کاری که یاد داده‌ام.

وقتی به کسی راهی را نشان می‌دهم و او هم با نشان من مقصد را پیدا می‌کند، چه‌قدر خوش‌حال می‌شوم؟ به اندازۀ عظمت مقصدی که نشان داده‌ام.

خدای من!

اگر کاری را که یاد می‌دهم، بندگی باشد و مقصدی که نشان می‌دهم، تو باشی، چه‌قدر باید خوش‌حال باشم؟ این را تو می‌دانی و بس؛ زیرا نه درک بزرگی بندگی تو، در ذهن کوچک من می‌گنجد و نه اقیانوس عظمت بی‌مُنتهای تو، در تُنگ اندیشۀ من، جا می‌شود.

پس، الهی! راه را چنان نشانم ده و توفیق بندگی را چنان عطایم کن که توانِ نشان دادن تو و راه تو را به بندگانت بیابم. آمین!

چهارم: مراقب وظایف دینی خود باشید

در این مدّت، مراقب باشید که به دلایل مختلف، وظایف دینی خود را زیرِ پا نگذارید. شما نباید در مجلس گناه، شرکت کنید؛ حتّی اگر موجب ناراحتی همسرتان شود.

پنجم: اهمّیت قیافه

در بارۀ چهره و قیافۀ همسر و تأثیر آن در زندگی مشترک، در کتاب نیمۀ دیگرم، به صورت مفصّل، صحبت کرده‌ایم؛ امّا همین قدر بدانید که قیافه در زندگی هیچ کس رُکن اصلی خوش‌بختی، نبوده، نیست و نخواهد بود.

(تا ساحل آرامش ج1 ص 37؛استاد محسن عباسی ولدی)

[1]. الکافی، ج5، ص28.

بازدیدها: 11

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *