تبیین ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام در غدیر
سخنرانی استاد میرباقری
بسم الله الرَّحمنِ الرَّحیم
الحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین أحمَدُهُ وَ أَستَعینُه و أومِن بِهِ وَ أتَوَکَّلُ عَلَیه و أستَهدیهِ و أستَنصِرُه و أُصلّی و أُسَلِّمُ عَلی خاتَمِ أنبِیائِهِ و أفضَلِ سُفَرائِه حَبیبِ إلهِ العالَمین أباالقاسِمِ مُحَمَّد صَلَّی الله عَلَیهِ و عَلی أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرین المَعصومین الهُداهِ المَهدیّین سیَّما بَقیَّهِ الله فی أرَضین أرواحُنا لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفداء و اللَّعنَهُ عَلی أعدائِهِم أجمَعین
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً وَ هَب لَنا رَأفَتَهُ وَ رَحمَتَه و دُعائَهُ وَ خَیرَه ما نَنالُ بِهِ مِن سِعَهِ رَحمَتِکَ و فوزاً عِندَک.
تبریک و مقدمه بحث
الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ.
اولا این عید بزرگ را که به بیان نورانی امام صادق علیه السلام عیدی بزرگ تر از این عید نیست خداوند متعال بر همه ما مبارک بدارد و عیدی ما را رضایت از خودش و رضایت از ولیش قرار بدهد.
بعد از اینکه حضرت مامور به ابلاغ غدیر شدند و این ماموریت را انجام دادند، خیلی بار سنگینی بر دوش حضرت بود و خداوند متعال مکرر به حضرت دستور دادند که باید این بار به مقصد برسد و چاره ای نیست بعد از این خدای متعال این آیات را نازل فرمود یکی اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ تمام شد، دینی که باید برای شما نازل میشد در نقطه کمال خودش قرار گرفت و نعمتی که باید به شما عطا می شد به نحو تام و تمام ادا شد، این اسلام هست که مرضی خداست و رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً آیه دیگری که نازل شد این بود الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ امروز در ظرف تحقق غدیر، کفار از دین شما مأیوس شدند الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ تا قبل از غدیر سران کفر ، نفاق ، شیطان امیدوار بودند که بتوانند مسیر را سد کنند و راه دین را به روی امت حضرت ببندند بعد از غدیر مأیوس از این امر شدند. الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ دیگر نگران آنها نباشید مراقب من باشید، از من بترسید و خشیت از من داشته باشید در این آیه شریفه پیداست خطاب با کسانی است که نگران دین هستند اینطور نیست که فقط نگران دنیایشان باشند نگران هستند که دینشان از دست برود این دین الهی که تمام خیر دنیا و آخرت در آن است، این از دستشان برود خداوند متعال می فرماید: دیگر کفار نمی توانند لطمه به دین شما بزنند و دین شما را از شما بگیرند، آنها مأیوس شده اند ولی نگران باشید از ناحیه من؛ واخْشَوْنِ.
معنای دِینِکُمْ
این دِینِکُمْ چیست؟ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ چیست ؟
یک دینی خداوند متعال به نبی اکرم صلیالله علیه و آله عطا کرده این دین باید نازل بشود تا بشود دین ما. تعبیری در روایات هست که در روز قیامت إِنَّ شِیعَتَنَا یأْخُذُونَ بِحُجزِنَا وَ نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَهِ نَبِینَا وَ نَبِینَا آخِذٌ بِحُجْزَهِ اللَّهِ فرمود: در روز قیامت متمسک به حجزه ما هستند و ما هم متمسک به حجزه رسول خدا صلی الله علیه وآله هستیم و نبی ما هم حجزه الهی را گرفته است از حضرت سوال شد، این حجزه چیست؟ فرمود: نور یعنی إِنَّ شِیعَتَنَا یأْخُذُونَ بِنورنَا وَ نَحْنُ آخِذُونَ بِنور نَبِینَا وَ نَبِینَا آخِذٌ بِنور اللَّهِ باز در یک روایتی حضرت فرمودند منظور از حجزه دین هست یعنی. إِنَّ شِیعَتَنَا یأْخُذُونَ بِدیننَا وَ نَحْنُ آخِذُونَ ِبدین نَبِینَا وَ نَبِینَا آخِذٌ بِدین اللَّهِ رشته تا ما برسد باید از این مسیر عبور کند این تعبیر هم تعبیر عجیبی است که نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَهِ نَبِینَا نبی یعنی کسی که خبر از طرف خداوند می آورد پیامبر در واقع مبعوث به ائمه علیهم السلام است آنها هستند که دعوتش را می فهمند آنها هستند که دعوتش را تلقی می کنند و الا ما بقی دستشان به آن دعوت و خبری که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله آورده نمی رسد آن کسی که در واقع صاحب خبر است و این خبر را نبی از عالم غیب بر او می آورد حضرت امیر المومنین علیه السلام است ائمه علیهم السلام هستند. در سوره جمعه خداوند متعال می فرماید هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم خدای متعال در بین امیین پیغمبری از خودشان مبعوث کرد در یک نقلی دارد حضرت فرمود اُمیین ما هستیم یعنی این پیامبر بالأصاله بین این أئمه مبعوث شده و بقیه دعوت او را نمی فهمند.
کمال این دعوت و کمال بهره مندی از این دعوت برای امیرالمومنین علیه السلام است ایشان می فهمد کتاب چیست قرآن چیست بالأصاله قرآن را پیغمبر برای امیر المومنین علیه السلام آورده لذا این کتاب ودیعه در نزد امیر المومنین علیه السلام است این کتاب در محضر امیرالمومنین است و عنده علم الکتاب کسیکه اسرار این کتاب در نزد اوست، امیرالمومنین علیه السلام است این کتاب فی صدور الذین اوتوا العلم است آنهایی که خدای تعالی به آنها علم الهی داده، علم الکتاب را داده، این کتاب جایش در صدر آنهاست. خیلی تعبیر عجیبی است آنهایی که اوتوا العلم نیستند که دستشان به این کتاب نمی رسد، آنهایی که اوتوا العلم هستند که ائمه هستند جای این کتاب در صدر آنهاست صدر مجلس به بالای مجلس می گویند مرتبه عالی وجود امام، جایگاه این کتاب است لذا آن کسی که این کتاب را تلقی می کند امیر المومنین علیه السلام است، چه کسی پیامبر را می شناسد؟ چه کسی رسالت پیامبر را می شناسد؟ فرمود: یا علی غیر از تو و خدا کسی مرا نشناخت، اوست که قدر این رسالت را می داند لذا حقیقت این نبأ و خبری که از طرف خداوند متعال آمده است برای ائمه آمده است لذا فرمود: روز قیامت إِنَّ شِیعَتَنَا یأْخُذُونَ بِحُجَزِنَا وَ نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَهِ نَبِینَا آن دینی که پیامبر ما برای ما آورده، ما متمسک به آن دین هستیم متمسک به آن رشته هستیم وَ نَبِینَا آخِذٌ بِحُجْزَهِ اللَّهِ پیغمبر هم آن دین الهی را که خداوند متعال برای خود او قرار داده ، متمسک به آن دین است پس دین ما یعنی آن مرتبه ای از دین، آن مرتبهای از حقیقت دین که برای ما نازل می شود که ما باید با این دین در عالم راه برویم آن هدایتی که بر ما نازل می شود آن می شود دین ما به تعبیر دیگر آن ولایتی که بر ما نازل می شود آن ولایت، دین ماست حالا خداوند متعال می فرماید اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ آن دینی که باید برای شما نازل می شد و آن هدایتی که شما لازم داشتید تا به همه درجات برسید در دنیا و در برزخ و در قیامت آن دین که برای شما لازم بود دیگر تمام شد هیچ نقصی در آنچه لازمه هدایت شما بود و شما محتاج به آن بودید در آن دین دیگر نیست، با حادثه غدیر تمام شد.
بعد هم فرمود الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ دیگر کفار از اینکه دستشان به دین شما برسد مأیوس شدند. چه اتفاقی افتاده واقعاً که الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ؟
دین غیر از دین داری ماست
این اتفاقی که افتاده خیلی اتفاق با عظمتی است آنقدر واقعه سخت هست که این پیغمبر گرامی تحمل این بار و اینکه آماده بشوند برای اینکه بار را به مقصد برساند به حدی برای ایشان سنگین بود که خدای متعال به تدریج حضرت را مهیا می کنند برای غدیر. البته این وجود مقدس معصوم مطلق هستند، قلبشان محل مشیت خداست، هیچ چیز واقع نمی شود الا مشیت خدا ولی ببینید اینقدر کار سخت است که خداوند متعال به تدریج حضرت را آماده کردند، و این بار هم دو طرف دارد یک طرف دینداری ما و یک طرف آوردن این دین برای ما است، یکی نزول دین است یکی دین داری ماست. دین غیر از دینداری ماست، دین حقیقتی است که از طرف خداوند متعال نازل می شود. پیامبران گرامی میخواهند این دین را به نحو کمال برای ما از عالم بالا بیاورند، بسیار کار سختی است و موانع زیادی هم بر سر راهش هست. درواقع حضرت می خواهند امت سازی کنند. مهم ترین مرحله امت سازی حضرت در غدیر است، میخواهند آن دین و هدایت را کامل کنند و به نحو کامل برای ما بیاورند. لذا خداوند متعال به تدریج خضرت را آماده می کند. در روایت هست که حضرت_شاید آخرین معراجی بود که رفتند، در بعضی روایات دارد که صد و بیست معراج تشریف بردند_ معراج آخر که تقریباً در سفر حج ایشان است هشت روز مانده به غدیر _شاید روز قربان است_ این معراج را حضرت تشریف بردند، به جایی رسیدند که بحر نور بود جبرئیل به من گفتند از این عبور کنی… و توصیف می کنند این بحر را، سپس حضرت از حُجُب عبور کردند، پانصد حجاب هست و هر حجاب پانصد سال..!! سال ها هم سال های دنیایی نیست…به یک نقطه ای رسیدند که دیگر جبرئیل هم حضرت را تنها گذاشتند و عرض کردند: سر انگشتی ظرفیت ندارم که از اینجا جلوتر بیایم.
در آن خلوت خدای متعال ابتدا حضرت را تکریم و تمجید کردند، وعده دادند که از پیروان حضرت حمایت کنند، مخالفان حضرت را سرکوب کنند ، بعد فرمودند: یک مأموریتی بر روی دوش شماست که این ماموریت را باید ابلاغ کنید، باید خلافت أمیر المومنین را به مردم ابلاغ کنید… به حدی بار سنگین بود که حضرت تأمل کردند، صبر کردند شاید فضا مهیا و آماده بشود، و دو روز مانده به غدیر این آیه نازل شد فَلَعَلَّکَ تَارِکٌ بَعْضَ مَا یُوحَى إِلَیْکَ پیغمبر ما اگر فرصت را از دست بدهید بعضی از وحی دیگر قابل ابلاغ نخواهد بود، فرصتش همین الان است، به قدری کار سخت بود که در همین خطبه غدیریه هست حضرت نگران بودند به علت قلّت مومنین و کثرت منافقین و فریبکاری ها…حضرت نگران بودند تا جایی که خداوند متعال به حضرت امنیت داد.
خدواند متعال در غدیر عذر ها را بر داشتند
زیارت غدیریه فوق العاده است از امام هادی علیه السلام و ای کاش مجالی بود که جلساتی این خطبه را میخواندیم و ترجمه می کردیم، آیاتی که در شأن امیر المومنین هست و صحنه های سختی که حضرت امیر پشت سر گذاشتهاند، بسیار لطیف حضرت در این زیارت بیان کرده اند.یک دور معارف است.
ما یک استاد فوق العادهای داشتیم اواخر عمر شاید روزی دوبار، آن هم با حال تضرع و توجه می خواندند. خیلی زیارت فوق العادهای است.
یک فراز از این زیارت را خدمت شما بخوانم؛ بعد از آنکه توصیف هایی از امیرالمومنین می کنند ثم أمره بإظهار ما أولاک لأمته إعلاء لشأنک و إعلانا لبرهانک و دحضا للأباطیل و قطعا للمعاذیر. خدای متعال به حضرت ماموریت دادند که دیگر باید ولایت امیرالمومنین علیه السلام را اعلام کنید این به جهت این بود که می خواست شأن شما را بالا ببرد و برهان شما را می خواست علنی کند خدای متعال می خواست این حرف های باطلی در اطراف شما زده میشد خداوند متعال می خواست این ها را دفع کند تا دیگر عذری برای کسی باقی نباشد، تا اگر با شما راه نیامد معذور نباشد، خداوند متعال عذرها را در غدیر تمام کرده است دیگر هیچکس معذور نیست اگر از امیرالمومنین علیهالسلام جدا شد، تا قبل از غدیر معذور بودند اگر از امیرالمومنین علیه السلام جدا میشدند واقعه اتفاق افتاد که دیگر احدی معذور نیست. غدیر مسأله را تمام کرده است. فلما اشفق من فتنه و اتقی فیک المنافقین نبی اکرم صلیالله علیه و آله نگران فتنه فاسقین، نگران درگیری منافقین با امیرالمومنین علیه السلام بودند به طوری که کار را تمام کند کمان که این تصمیم را گرفتند بعد از غدیر یکی از تصمیم هایی که گرفتند این بود که کار را تمام کنند وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله را مسموم کردند و برخی وقایع دیگر… حضرت نگران منافقین بودند که اوحی الیه رب العالمین خدای متعال وحی کردند یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ آنچه از طرف پروردگارت نازل شده باید ابلاغ کنی فرصت تمام است وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ آنقدر این ابلاغ مهم است که اگر این ابلاغ را انجام ندهید اصلاً رسالتی انجام ندادهاید حقیقت این است که اگر غدیر نبود کار تمام می شد منافقین که می گفتند حضرت ابتر است مقصودشان همین بود این بار هدایتی که حضرت برداشته این کاری که حضرت شروع کرده است این کار به نتیجه نمی رسد. چون ما نمیفهمیم پیغمبر چه کار می کند ولی از همان روز اول ابلیس می فهمد که پیغمبر چه کار دارند می کنند. میگویند بیل را یک جوری زده است که می داند چه بنایی میخواهد بگذارد، ما نمی فهمیم می خواهد چکار بکند، روز اول شیطان فهمید این پیغمبر چه کار میخواهد بکند می گفتند این بنای که ایشان می خواهد بنا کند به نتیجه نمی رسد حضرت مأیوس نبودند یک قدم کار را جلو بردند قدم دوم که رسید الْیَوْمَ یَئِسَ فهمیدند که تمام شده است حضرت کاری در غدیر کردند که آن قدر این کار سنگین بود که شیطان و سران کفر که طمع داشتند بعد از حضرت بساط را جمع می کنیم اینها مأیوس شدند الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ
خداوند متعال حضرت که نگران بود امنیت داد اگر این کار را انجام ندهید رسالت ناتمام می ماند بعد فرمودند که. وَاللَّهُ یَعصِمُکَ مِنَ النّاسِ نگرانی حضرت نگرانی از جان خودشان نبود. امام هستند و می خواهند امتی را تشکیل بدهند نگران هستند که الان وقتش نشده باشد در خطبه غدیریه حضرت هست که؛ حضرت می دانست اینها جدید العهد هستند و تازه مسلمان شدهاند، نماز و روزه را بگویی انجام بدهید انجام می دهند ولی یکدفعه بخواهی سرنوشت امت را مشخص کنی و بار ولایت را روی دوشش بگذاری نمی توانند این بار را بردارند چون بار ولایت نماز خواندن نیست، أَمْرُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ درست است که دین تکمیل می شود ولی یک بار سنگینی روی دوش امت می آید که اینها جدیدالعهد هستند منافقین هم زیاد هستند، همه چیز ممکن است از دست برود و کل باب هدایت سد بشود، خداوند متعال به حضرت مصونیت داد یعنی اینگونه نیست که شما اگر ابلاغ کردید آنها مسیر را سد کنند و کار را بهم بزنند.
لذا در غدیر هم با اینکه سخت ترین بار را بر دوش گذاشتند، احدی نتوانسته است امروز مخالفت کند این جز معجزات است. همه منافقین حاضر بودند حضرت امر را به صراحت اعلام کردند حالا این کسانی که بعدها آمدند گفتند که این غدیر برای این بود که بگوییم اهل بیت من را دوست داشته باشید این ها شوخی های علمی است و الا واضح است که حضرت چکار کردند همه هم می دانند غدیر چیست، حضرت علنی کردند بعد هم از همه خواستند که بیایند بیعت کنند و همه بیعت کردند علامه امینی با قریب به ۶۰ سند در الغدیر نقل میکند اولی و دومی آمدند و گفتند بخٍّ بخٍّ لک یا علی تبریک گفتند و امارت مومنین را به امیر المومنین تبریک گفتند.حضرت مسأله را تمام کردند و احدی در غدیر مخالفت نکردند این خیلی عجیب است، با خودشان زمزمه کردهاند، توطئه کردهاند در روایت دارد توطئه هایی طراحی کردند که حضرت گفتند شما این توطئهها را طراحی کردهاید؟ گفتند: نه. آیات قرآنش هم هست.
سنگینی مأموربت غدیر
بنابراین در غدیر ماموریت سنگینی به دوش حضرت بود امر ولایت است که نازل می شود این امر می خواهد باب ایمان به مردم گشوده بشود ما یک اسلام داریم که حضرت وادی اسلام را تا قبل از غدیر به روی مردم باز کردند همه می توانستند مسلمان شوند اما باطن اسلام که ایمان است بابش گشوده نشده بود در روایت فرمود: نسبت اسلام و ایمان نسبت حرم و کعبه است ممکن است کسی وارد حرم بشود اما اجازه ورود به کعبه را نداشته باشد تا قبل از غدیر باب اسلام باز شد ولی درب کعبه هنوز بسته است درب کعبه را در غدیر باز کردند باب ایمان را گشودند، کلمه ایمان نازل شد، راه مومن شدن در عالم باز شد، این از یک طرف سنگینی بر دوش حضرت دارد لذا در قرآن این مقایسه شده است با اصل نبوت، خدای متعال این بار را به دوش پیامبر گذاشتند و پیامبر به بهترین وجه برداشت.و حضرت باید این بار را بکشند و لازمهاش این است که عاشورا را تحمل کنند، سقیفه را تحمل کنند، تا قیامت و خود قیامت بار مردم را بکشند، حضرت در قیامت وقتی همه انبیاء نمی توانند کاری برای مردم بکنند ارجاع می دهند به وجود مقدس نبی اکرم، همه ارجاع می دهند به نبی خاتم صلی الله علیه وآله. ایشان است که در آن صحنه سخت، در روایت دارد مقابل باب الرحمن سر به سجده می گذارند خدای متعال می فرمایند: هر کس را که میخواهید وارد کنید از باب الرحمان که رحمت عام خداست، همه امت را نجات می دهند، یعنی تمام محشر امت حضرت اند. تمام امم انبیاء امت حضرت هستند و بار روی دوش حضرت هست. این بار رسالت خیلی بار سختی بود که باید همه اینها را از دست شیطان و چنگ شیطان نجات بدهد و بیاید برساند و بعد هم وارد بهشت کند این معنی مأموریت حضرت هست، حالا حضرت این بار را برداشتند، خدای متعال هم کمک کرد، به حضرت شرح صدر داد، سنگینی بار از دوش حضرت برداشته شد و دعوت حضرت فراگیر شد این همان است که خداوند متعال در سوره مبارکه انشراح می فرمایدأَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ما به شما شرح صدر ندادیم؟ سختی بار را از دوش شما برنداشتیم؟ بار سنگین هست اما سنگینی آن برداشته شده است وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ما دعوت شما را که میخواستی به عالم برسانی، نگران بودی…ما رفعت ذکر به تو ندادیم؟ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا پس در برداشتن این بار سخت یک یسر و گشایشی است ببینید چقدر راه را باز کردیم و دستت باز شد میتوانی امت سازی بکنی. حالا که اینگونه است…یک بار سنگین دیگری هست که باید بردارید شما بار سنگینی دیگر در هدایت امت که مانند بار رسالت است را باید برداری. فإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ وقتی بار رسالت با شرح صدر سبک شد، حالا این بار دوم را بردارید، از نو باید این بار سخت را به دوش بکشید در روایت داریم مقصود از آن، همین غدیر است،اعلام خلافت امیر المومنین بود.این بار سختی است که حضرت باید بردارد. خدای متعال به حضرت بشارت می دهد إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا این بار را هم بردارید، کار آسان می شود، هدایت امت کار سختی است.دیدهاید خداوند متعال به انسان سه فرزند، چهار فرزند میدهد بعد می فرماید: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا خودتان و اهلتان را از آتش نجات بدهید ببنید می توانید؟ چه کسی می تواند بگوید می توانم؟ شدنی نیست، همه عمرمان را خرج کنیم به جایی نمی رسیم حالا این پیامبر بار روی دوشش گذاشته اند و می گویند باید از یک کافر ابوذر درست کنی، می شود؟ حضرت باید یک امتی بسازند، یک قسمت از امتشان را تا جایی آوردهاند رها کنند؟ نمی شود امت را رها کنی. کفار همین را دلخوش بودند که حضرت وقتی بروند امت رها می شود، تمام شده است، این پیامبر آمده و از عالم ما کوچ می کنند و بعد تمام می شود. مأموریت حضرت این است که این امتی را که تا اینجا آوردهاند بدهند دست امیر المومنین علیه السلام و باب ایمان و ولایت حضرت را باز بکنند و امتشان را برسانند به وادی ولایت. پیامبر گرامی صل الله علیه وآله این بار را برداشت.امر ولایت بسیار امر سختی است سلمان شدن، مالک اشتر شدن، حبیب شدن، زهیر شدن خیلی کار سختی است حالا سختی دین داری کجا و سختی آوردن دین کجا؟! من به تنهایی بخواهم دین دار بشوم بسیار کار سختی است أَمْرُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ باید ملک مقرب باشی، نبی مرسل باشی، باید عبد ممتحن باشی تا بتوانی این بار دین را برداری و دیندار بشوی، حالا آوردن این بار سنگینی که همه امت بناست با آن هدایت بشوند خیلی کار سختی است و پیامبر این بار را برداشت به خصوص که حضرت در مقابل دستگاه شیطان و سقیفه هستند و می دانند اینها دشمنانی هستند که خداوند متعال به این ها مهلت داده است امکانات داده است و می بینید. در این شرایط سخت حضرت این بار را برداشتند و تمام شد، ماموریت را انجام دادند وقتی بار را برداشتند و ابلاغ کردند به خدای متعال عرضه داشتند که خدایا تو شاهد باش لقد بلَّغت در خطبه غدیریه هست اللهم اشهد… وقتی اینطور شد و حضرت باب ایمان را به روی امتشان گشودند، وقتی حقیقت مسیری که امت باید در آن حرکت بکند را گشودند دیگر اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ آن دینی که باید به نحو اکمل و تمام نازل می شد برای ما نازل شد دیگر شیطان مأیوس شد لذا مانند همان زمانی که در بعثت حضرت بار نبوت روی دوش حضرت گذاشته شد شیطان ناله زد در خطبه قاصعه است که امیرالمومنین فرمود من در غار حرا بودم سَمِعتُ رَنَّهَ الشَّیطان صدای فریادش را شنیدم به حضرت عرض کردم یا رسول الله چه بود؟ حضرت فرمودند ، إِنَّکَ تَرَی مَا أَرَی و تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ ، إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ هرچه من میبینم تو هم میبینی هرچه میشنوم تو هم میشنوی. این صدا را کسی نمیشنود. فرمودند این صدای ناله شیطان بود. بعد از بعثت من مأیوس شد که کسی او را بپرستد؛ چون او میخواهد مردم را به پرستش خودش دعوت کند! پرستش خد را سد بکند لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ(اعراف.۱۶) -همه را بنده خودم میکنم.
در روایات هست که در غدیر هم هنگامی که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله امیرالمومنین علیه السلام را نصب کردند، شیطان دوباره نالهای زد و فراخوان داد و فرماندهان لشکر خودش را جمع کرد. گفتند چه اتفاقی افتاده؟ گفت این کاری که پیامبر انجام دادند، اگر به مقصد برسد، احدی دیگر معصیت نمیکند. نه سرک و کفر. بلکه باب معصیت بسته میشود. همان امری که در ظهور محقق میشود. در ظهور دو روز دیگر، کسی معصیت نمیکند؛ چون باب ولایت گشوده میشود. وقتی مردم وارد این وادی شدند، این وادی وادی طاعت و بندگی است؛ وادی شیطنت که نیست. وادی شیطنت بیرون باب ولایت امیرالمومنین است.
پس بنابراین حضرت کاری کردند که شیطان مأیوس شد؛ سران کفر مأیوس شدند.
حالا سؤال این است پس این همه صحنههای سخت، سقیفه، عاشورا اگر مأیوس شدند؟ این دیگر یعنی چه!؟ ببینید دو نکته اینجا عرض میکنم. یک نکته این است که ابلیس مأیوس است ولی زحمت برای پیغمبر درست می کند، دشمنی میکند. دست از عداوتش برنمیدارد؛ کار را برای حضرت سخت میکند. برداشتن بار هدایت و شفاعت مردم را سخت کرد بر نبی اکرم؛ وادار کرد نبی اکرم را که برای رسیدن مردم به غدیر، حضرت عاشورا برپا کند؛ سیدالشهدا را بفرستد در گودی قتلگاه تا غدیر علنی بشود. سیدالشهدا برای چه قیام کردند؟ إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّهِ… فسادی که در امت افتاده چیست؟ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها. خدای متعال میفرماید من زمین را اصلاح کردم، شما دیگر فاسدش نکنید. به چه کسی میگوید؟ به سران کفر میگوید، به سقیفه میگوید. در روایت ببینید لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍ. همه چیز برای اسلام فراهم شده بود. اینها فساد به پا کرده بودند. سیدالشهدا باید برود در گودی قتلگاه لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّهِ جَدّی. پس ببینید شیطان میخواهد برای حضرت هزینه درست کند؛ عداوت است. میداند دیگر کار تمام شده. وقتی غدیر واقع شد و باب ولایت امیرالمومنین گشوده شد، کار تمام است ولی هزینه درست میکند. میشد بدون هزینه عاشورا این اتفاق بیفتد ولی نگذاشتند شیاطین انس و جن.
ولی نکتهی دیگری که من آیه را اصلا برای این خواندم فَلَا تَخشَوهُم واخشون دیگر بعد از این مراقب من باشید؛ من دین شما را کامل کردم؛ من ولایت امیرالمومنین را نازل کردم. دیگر میتوانید بعد از این با امیرالمومنین در عالم راه بروید. خیلی امر مهمی است. بعد از این دستگیر شما امیرالمومنین است. بعد از این با ولایت حضرت میتوانید در عالم راه بروید. با این چراغ هدایت میتوانید در عالم راه بروید. این چراغ هدایتی که نازلهاش با انبیا دیگر بود، در امت بتمامه به اندازه ظرف دنیا نازل شد. لذا أتمَمتّ عَلَیکُم نِعمَتی؛ ببینید نعمت ولایت امیرالمومنین در امت های قبلی هم بوده. هیچ پیغمبری نبوده الا اینکه امیرالمومنین را یاری کرده. این بیان امیرالمومنین است. إِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى؛ از همان اولی که حضرت آدم آمدند، با حضرت آدم نور امیرالمومنین آمده است. این هدایت امیرالمومنین است. با همه انبیا آمده است. اوست که مراقب همه انبیاست. ولی به برکت نبی اکرم تمام نشده. در غدیر أتمَمتّ عَلَیکُم نِعمَتی؛ این نعمت به نحو تمام نازل شد. ولایت امیرالمومنین با همه انبیا بوده ولی أَکمَلتُ لَکُم ولایت امیرالمومنین به نحو کامل، به شفاعت نبی اکرم در غدیر نازل شد. واقعه غدیر نزول ولایت امیرالمومنین به نحو کمال است؛ و الا با انبیای قبل هم بوده است. نزول نعمت امیرالمومنین و ولایت امیرالمومنین به نحو تمام است. بنابراین بعد از این من باب را گشودم؛ شما میتوانید با امیرالمومنین راه بروید، میتوانید بهره کامل از امیرالمومنین ببرید. همان چیزی که در ظهور واقع می شود. هیچ امتی به اندازه امت حضرت، باب ولایت امیرالمومنین برایشان گشوده نشده که همان ولایت الله است، همان ولایت نبی اکرم است، همان هدایت نبیاکرم است. إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَإِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ. حضرت مرحلهای از دعوت را آوردند، هدایت نبیاکرم با امیرالمومنین واقع میشود. فرمود لِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ که آنها را هدایت میکنند به آنچه نبی اکرم آورده است. یهدون ما جاءَ بٍهِ الرَّسول. بنابراین امیرالمومنین وقتی آمدند، الیَومُ اَکمَلتُ أتمَمتّ یَإِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم؛ ولی عنایت بکنید، حالا نوبت دینداری شماست. این ولایت اکسیر اعظم است من به هرکسی نمیدهند. هرکس که ادعا کرد که به او اجازه نمیدهند وارد وادی ولایت بشود. وادی ولایت وادی بهشت است؛ وادی نعیم است. إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ(انفطار.۱۳) اجازه نمیدهند هرکسی برود در بهشت. بهشت که نباید دیگر نجس بشود. قبل از ورود به وادی ولایت باید تطهیر بشویم که برویم در وادی ولایت. وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا. از درب وادی ولایت امیرالمومنین کسی بخواهد وارد وادی توحید بشود باید خضوع کند، باید انانیت نفس را کنار بگذارد. با انانیت نفس و خودپرستی و استکبار نمیتوان وارد وادی ولایت شد. از این نگران من باشید. من امتحان سخت از شما میگیرم. باید صفها جدا بشوند. من باب ایمان را گشودم ولی اجازه نمیدهم هرکسی برود در کعبه. حرم را اجازه دادم؛ وادی اسلام باز است؛ همه بیایند مسلمان بشوند اما وادی ایمان اینگونه نیست. امتحان سخت از شما میگیرند. این معنای واخشَون است.
لذا وقتی سقیفه به پا شد و همه رفتند آن طرف ببینید، ابوسفیان دست عباس عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله را گرفت و آمد محضر حضرت. یا امیرالمومنین من عموی شما ریش سفیدم. من ریش سفیدی میکنم؛ آبرو میگذارم وسط؛ این هم که سیاسی است و حزب دارد. قدرت حزبش را میآورد وسط سیاسی ها را او میآورد، آنهایی هم که آدم های خوبیاند من ریش سفیدی میکنم میآورم با شما بیعت کنند. حضرت یک جوابی به ابوسفیان دادند در خطبه پنجم آن را ببینید. یک جوابی به عمویشان دادند. گفتند نه عموجان فکر میکنید مسأله به این سادگی است و با ریش سفیدی شما حل میشود؟ فتنهی خداست. قرآن نخواندی خدای متعال می فرماید: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ.
من کوره به پا کردم برای امت ها تا خوب و بد از هم جدا شدند. شما را هم میبرم در کوره فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ آنهایی که در روز غدیر همه گفتند بَخِّ بَخِّ باید راستگو و دروغگویشان معلوم بشود. دروغگو را که من نمیگذارم با امیرالمومنین بیاید در بهشت. باب ولایت امیرالمومنین به روی دروغگوها بسته است. آنقدر خدا کوره را داغ میکند که دروغگوها یکی یکی صفشان را جدا میکنند. در صفین امیرالمومنین آنقدر کوره امتحان را داغ کرد که خوارج جدا شدند. و الا شمر هم تا دیروز در کنار امیرالمومنین بود. مگر میشود کنار امیرالمومنین بماند؟ دیگر از این به بعد مراقب باشید. من امتحان سخت از شما میگیرم.
انقدر این وادی وادی سنگینی است که اگر فرماندهان لشکر امیرالمومنین یک ترک اولی میکردند خدا یقهشان را میگرفته _ حالا به تعبیر ناروای من _ میدانید انبیا فرماندهان لشکر امیرالمومنین اند، باید ولایت امیرالمومنین را به امت خودشان میرساندند. باید تحمل میکردند تا امت بتوانند برسند به دین. یک جایی یک پیغمبری امت خودش را دعوت کرده. به یک نقطهای رسیده که دیگر عذاب میخواسته نازل بشود؛ وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا ولی عجله کرد. هنوز باید میایستاد. هنوز باید پایداری میکرد تا این امت شاید راهی پیدا کنند. عجله کرد.
فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا…(انبیا.۸۷) کردند اش در شکم ماهی. این ترک اولی در امر رسالت بود دیگر؛ یعنی در امر ولایت امیرالمومنین. اینها حامل ولایتاند. اینها در عالم بالا ولایت را برداشتهاند، باید به امتشان برسانند. باید بکشند بار را. میدانید کار چقدر سخت است؟
یک پیغمبری ترک اولی میکند، خدای متعال بر او سخت میگیرد. البته انبیا معصوماند، از دهن ما بزرگتر است که این حرف ها را بزنیم. منتهی بعضی اوقات آیات قرآن است دیگر. چه ترک اولایی حضرت یونس کرده؟ بیصبری کرده؛ سر چه نایستاده است؟ باید صبر میکرد برای تحقق ولایت امیر المومنین، دعوا بین امیرالمومنین علیه السلام و شیطان است و این ها فرمانده های لشکر حضرت هستند باید امت خودش را می رساند، عجله کرد، ببینید حضرت نوح اولوا العزم است عجله نکرد، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد تا وقتی خدا به او نفرمود آن جایی که به او فرمود قومت را سوار کشتی کن و برو، سوار کشتی کرد این کشتی شد کشتی، ایشان عجله کرد حالا این داستان معلوم است که آن عالم ماند و این بیچاره ها را نجات داد پیداست که اگر خود حضرت یونس هم می ماند اینها نجات پیدا می کردند، این ولایت نازل شد و پیامبر خاتم کار را تمام کرد، بار آوردن این حقیقت را به دوش کشید، مصداق اصلی این آیه وجود مقدس نبی اکرم هستند إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا این امت امانت است، حقایق نبوت امانت است، هدایت امانت است و حضرت این ها را به امیر المومنین دادند بنابراین حضرت کار خودشان را انجام داده اند. ترک اولی هم کنید محرومتان می کنم از ما تسلیم، طاعت و تبعیت می خواهد قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ همه این هایی که گفته شد اموالتان، فرزندانتان، تجارتتان… هر چه که دارید، بیشتر از رسول خدا دوست دارید منتظر باشید تا خداوند در مورد شما حکم کند، شما نمی توانید همراه این پیغمبر حرکت کنید، محبین می توانند حرکت کنند، یک ذره محبت مانع می شود نمی گذارد با امیرالمومنین راه بروید، باب ایمان گشوده شد ولی ورود به کعبه شرط دارد، با امیرالمومنین علیه السلام در عالم راه رفتن شرط دارد. همان دم در باید فادخلوا الباب سجداً باید هرچه یال و کوپال است بریزد، نمی شود سرت را بالا بگیری و از این در وارد بشوی، بعد از اینکه داخل شدی تازه اول راه است، برای اینکه از اول ایمان به درجه دوم ایمان بروی، کوره را داغ می کنند همه که به درجه دوم نمی رسند ، نهایتاً یک سلمان می ماند السلمان منّا اهل البیت یک سلمان می ماند کانا یعلِّمانه من مکنون سر الله که قابل می شود امیرالمومنین علیه السلام اسرار مکنون الهی را به او بگوید، بعد از این نگران من باشید برای امتحان من اجازه می دهم شیطان، سقیفه به پا کند شما نباید به دنبالش بروید، اگر رفتید رهایتان می کنم این فاخشونِ یعنی این، یعنی من دست شیطان را نمی بندم، شیطان فتنه می کند، شیاطین انس فتنه می کنند، سقیفه به پا می کنند، اگر رفتید من رهایتان می کنم. گمان من این است این آیه شریفه توضیح همین است که فاخشونِ. اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا من باب ایمان را باز کردم ، باب ولایت امیرالمومنین علیه السلام را باز کرده ام بعد از این شما باید مومن بشوید، بار را نبی اکرم برداشتهاند اما شما باید داخل کعبه بشوید اگر مومن شدید اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا من دیگر پاکتان می کنم با ولایت من دائم سیرتان در سیر وادی نور است دیگر ظلمات شیطان و سقیفه نمی تواند شما را بگیرد… هر چه هم دریای طوفانی عمیق باشد من شما را قدم به قدم هدایت می کنم اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ممکن است مومن یک جایی گناه هم بکند ولی خدای متعال او را از ظلمات ذنوب به سمت نور توبه هدایت می کند، ولی اگر من باب ایمان را گشودم و شما مومن به امیرالمومنین علیه السلام نشدید وَالَّذِینَ کَفَرُوا رهایتان که نمی کنم.
یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ این معنی فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ هست. بعد از این دیگر باید ما مراقب باشیم، ما هستیم و امیرالمومنین علیه السلام و خدای أمیرالمومنین، یک قدم کوتاه بیایید من امتحان عاشورا به پا می کنم جز ۷۲ نفر بقیه رفوزه می شوند آنها هستند که می توانند با امام حسین علیه السلام سیر کنند، من باب را باز کرده ام، اما سیر با امام حسین علیه السلام شرط دارد. الان وجود مقدس زمان هستند می دانید در غدیر تا امام زمان علیه السلام را حضرت نصب کردند، الان امام زمان هست اما با امام زمان راه رفتن شرط دارد، امتحانات سخت دارد شانه از زیر امتحانات خالی کنیم اشکال ندارد ولی با حضرت نمی توانیم راه برویم، خودمان باید راه برویم، اگر کسی می تواند بسم الله… احدی نمی تواند، اصلا رفتنی نیست. اگر کسی امتحانات الهی را تحمل بکند به اندازهای که تحمل کرده است باب ولایت امام زمان علیه السلام بر او گشوده می شود و وارد جنت می شود. درجات بهشت درجات ولایت امام زمان علیه السلام است، چیز دیگری نیست. درجات ایمان بطون وادی ایمان است بطون وادی ولایت امیرالمومنین علیه السلام است. امروز نبی اکرم صل الله علیه وآله تمام این بطون را برای ما باز کرده اند. برای امم قبلی اینگونه نبود با حضرت ابراهیم همه مقامات امیر المومنین علیه السلام طی کردنی نیست، با حضرت نوح هم نیست با نبی اکرم است که تمام این مقامات را می شود طی کرد اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی نعمت ولایت با همه انبیاء بود و خدای متعال این نعمت را به همه انبیاء داده بود و بابش را به روی امتشان باز کردند ولی نعمت تام در غدیر به دست نبی اکرم نازل شد…دوستان اهل بیت علیهم السلام از این به بعد باید مراقب امتحانات خدا باشند که خدای متعال با یک ترک اولی آدم را دور می کند. داستان هبوط حضرت آدم یک ترک اولی بوده است و ما هم نسل و ذریه او هستیم. یک ترک اولی کنیم خودمان و نسلمان یک منزلت پایین می رویم و چقدر باید زحمت بکشیم تا دوباره بیاییم بالا…
بازدیدها: 0