تدابير حکيمانه رهبريبراي مهار و خنثيسازي فتنه 88
عبداله امامی
جمهوري اسلامي ايران در طول سالهاي پس از پيروزي با انواع تهديدات و فتنهها روبهرو شد که از مطالعه آنها مي توان به وجود برخي وجوه مشترک و همچنين تمايزاتي پي برد. فتنه 88 از جهت ماهيت فتنه و پيچيدگي و بستر اجرا، عوامل و بازيگران داخلي و خارجي، اهداف، شيوهها و ابزارها، دامنه و فراگيري، آثار و پيامدها، تفاوت جدي با تهديدات و فتنههاي گذشته داشته است. در جريان اين فتنه، جمهوري اسلامي ايران، به مدت هشت ماه[1] جنگ نرم تمامعياري را تجربه کرد. ترديدي نيست که عنايت الهي[2] در هر مرحلهاي؛ هم در پيروزي انقلاب اسلامي و هم در کسب توفيقات جمهوري اسلامي ايران در زمينه رفع آسيبها، و دفع تهديدات و فتنهها، همراه ملت ايران و رهبري انقلاب بوده است، با اين حال در تحليل و بررسي عوامل مهار فتنه 88 و خنثيسازي آن دو عنصر اساسي ميدرخشد؛ عنصر اول که مهمتر نيز تلقي ميشود، مديريت و رهبري بيبديل امام خامنهاي است. عنصر دوم نيز حضور ملت هوشيار، انقلابي و هميشه در صحنه ايران است که از ايمان عميق امت و پيوند ناگسستني آن با امامشان حکايت دارد. در واقع، رهبري الهيگونه امام خامنهاي و معرفت ديني و بصيرت نافذ سياسي ملت انقلابي سبب شد بار ديگر اين کشور مشمول امدادهاي الهي شود و نظام از آماج سهمگين اين فتنه به سلامت و با موفقيت عبور کند. آنچه که در اين نوشتار- البته به اختصار- مورد بررسي قرار مي گيرد، عنصر اول يعني تدابير حکيمانه رهبري در رويارويي با فتنه 88 است.
در يک نگاه کلي؛ تدابير رهبري و رويارويي معظمله با فتنه 88 را ميتوان در سه مرحله تفکيک و تبيين كرد.
مرحله اول: تدابير و هشدارهاي رهبري نسبت به آسيبها و انحرافات بسترساز فتنه
بر پايه رهيافت کلان و تحليل جامع، فتنه 88، يک رخداد دفعي نبود، بلکه ريشه، فرآيند و عوامل آن را بايد در حوادث سالهاي قبل و تحولات سياسي دستکم يک دهه قبل جستوجو کرد، البته اگر به برنامه اقدامات دشمنان خارجي و راهبرد برندازي نظام سلطه به رهبر آمريکا عليه ايران از يک سو و همچنين پيشينه اشخاص و گروههاي سياسي که قبل از انتخابات 88 در يک جناح سياسي آرايش گرفتند و مواضع و رفتار خود را همسو نمودند و بعد از انتخابات با ادعاي تقلب، بر ابطال انتخابات و ارودوکشي خياباني پرداختند، توجه شود، زمان بررسي را بايد از سالهاي پس از جنگ تحميلي و دوره سازندگي شروع کرد. در دوران سازندگي برخي از مديران تکنوکرات با گرايش ليبرال دمکراسي بر عرصه قدرت اجرايي کشور حاکم شدند. آنها بر اين باور بودند که براي بازسازي کشور پس از جنگ و تنظيم سياستهاي رشد و توسعه، بايد از مدلهاي تجربه شده و مشخصاً «ليبرال دمکراسي» بهره گرفت.[3] در دوره اصلاحات نيز هيجده گروه سياسي در ائتلاف جبهه دوم خرداد انسجام يافتند و ارکان دولت و اکثريت کرسيهاي مجلس ششم را بدست گرفتند. برخي افراد افراطي و گروههاي تندروي اين جبهه، گرايشهاي سکولاريستي را در عرصه فرهنگي کشور و بدنه اجرايي دولت دنبال کردند و مجلس ششم را به جنجاليترين دوره مجلس شوراي اسلامي تبديل کردند. در اين دوره عرصه فرهنگي کشور آماج بيشترين هجمهها قرار گرفت و اولين تجربه منازعه سياسي با ماهيت براندازي نرم نيز در سال 78 تجربه شد که به «کودتاي خاموش» معروف شد.
مخاطرات حوزه فرهنگي؛ از نگاه تيزبين و هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي مهمتر و حساستر تشخيص داده شدند و معظمله در باره آسيبها و مخاطرات اين حوزه ميفرمايند: «صداي فروريختن ايمان و اعتقاد ناشي از تهاجم پنهاني و زير زيركي دشمن – اگر شما ملت و عناصر فرهنگي بيدار نباشيد – خداي نخواسته، آن وقتي درميآيد كه ديگر قابل علاج نيست!»[4] «كاري كه دشمن از لحاظ فرهنگي ميكند، يك «تهاجمفرهنگي» بلكه بايد گفت يك «شبيخون فرهنگي» يك «غارت فرهنگي» و يك «قتل عام فرهنگي» است. امروز دشمن اين كار را با ما ميكند.»[5]
در سال پاياني دولت سازندگي، حکيم فرزانه انقلاب اسلامي، در جمع نيروهاي لشکر 27 محمد رسول الله(ص) به تبيين نقش «عوام و خواص» در تاريخ اسلام و انقلاب اسلامي ايران پرداختند و فرمودند: «چرا پنجاه سال بعد از وفات پيغمبر، كار كشور اسلامي به جايي رسيد كه مردم مسلمان – از وزيرشان، اميرشان، سردارشان، عالمشان، قاضيشان، قاريشان و اجامر و اوباششان – در كوفه و كربلا جمع شدند و جگرگوشه پيغمبر را با آن وضع فجيع به خاك و خون كشيدند؟!»[6] معظمله يک تقسيمبندي از «عوام و خواص» ارائه نمودند و به تبيين دلايل لغزش و انحراف «خواص جبهه حق» پرداختند و براي پيشگيري از تکرار حادثهاي مشابه براي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران فرمودند: «چه كنيم كه آنگونه نشود؟… كساني كه اهل كار و عملند، دنبال اين باشند كه با چه تمهيداتي ميتوان جلوي تكرار چنين قضايايي را گرفت. اگر امروز من و شما جلوي قضيه را نگيريم، ممكن است پنجاه سال ديگر، ده سال ديگر يا پنج سال ديگر، جامعه اسلامي ما كارش به جايي برسد كه در زمان امام حسين(عليهالسلام) رسيده بود. مگر اينكه چشمان تيزي تا اعماق را ببيند، نگهبان اميني راه را نشان دهد، مردم صاحب فكري كار را هدايت كنند و ارادههاي محكمي پشتوانه اين حركت باشند.»[7] حدود سه سال بعد از اين هشدارهاي نگهبان امين انقلاب و ناديده گرفتن آن، فتنه سال 78 اتفاق افتاد و ده سال بعد از آن نيز فتنه عميق 88 رقم خود.
در حوزه اقتصادي؛ و بر اساس سياستهاي اقتصادي در دوره مورد بررسي، تغييراتي در سبک زندگي مسئولان و اقشار مردم رخ داد. شکاف طبقاتي و افزايش فاصله دارا و ندار، ويژهخواري و پارتيبازي، اسراف و ريختوپاشهاي غيرمنطقي، روحيه اشرافيگري، و… رواج يافت، روندي که با آرمانهاي انقلاب و اصول نظام مغايرت داشت. رهبر معظم انقلاب، نسبت به اين روند هشدار دادند و بر «عدالت اجتماعي» به عنوان آرمان اسلام و انقلاب اسلامي و مبارزه با فقر و فساد و تبيض به طور مکرر تأکيد کردند. فرمان هشت مادهاي رهبر معظم انقلاب براي مبارزه با مفاسد اقتصادي يکي از تدابير مهم معظمله در اين دوره است. ايشان در اين فرمان با تأکيد بر اينکه؛ «تسامح در مبارزه با فساد، بهنوعي همدستي با فاسدان و مفسدان است»، فرمودند: «ضربه عدالت بايد قاطع ولي در عينحال دقيق و ظريف باشد… در امر مبارزه با فساد نبايد هيچ تبعيضي ديده شود. هيچکس و هيچ نهاد و دستگاهي نبايد استثنا شود. هيچ شخص يا نهادي نميتواند با عذر انتساب به اينجانب يا ديگر مسئولان کشور، خود را از حسابکشي معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند بايد برخورد يکسان صورت گيرد.»[8] معظمله خطاب به مسئولان و مديران اجرايي کشور فرمودند: «مشروعيت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعيض و نيز عدالتخواهي است. اين، پايه مشروعيت ماست.»[9]
در حوزه سياسي؛ عناصري از گروههاي سياسي با گرايشهاي تکنوکراسي، ليبراليستي و سکولاريستي در سطوحي از بدنه اجرايي کشور و در حوزه قانونگذراي راه يافتند و سبب نگراني شد. رهبر معظم انقلاب اسلامي، تنها حدود 9 ماه پيش از وقوع فتنه 18 تير 78، طي بياناتي در جمع سپاهيان و بسيجيان لشكر 10 سيدالشهدا (26/7/1377)، سرفصل مهمي تحت عنوان «نفاق» را بيان كردند و ضمن آسيبشناسي از وضعيت و روند موجود، به تبيين جريانشناسي نفاق پرداختند و همراهي با دشمن شناخته شده، در جبهه دشمن قرار گرفتن، براي دشمن و در جهت خواست او کارکردن را از نشانه هاي نفاق معرفي کردند.
با آغاز فتنه در 18 تيرماه 1378 و اوجگيري آن در روزهاي بعد، امام خامنهاي در رويارويي با اين فتنه، به تبيين موضوع و روشنگري اهداف فتنهگران پرداختند و با تأکيد بر اينکه؛ «دشمنان بدانند كه خواب برگشتن آمريكا به اين مملكت، يك خواب پريشان و غيرقابل تعبير است» فرمودند: «دشمن را خوب بشناسيد، مبادا از شناسايي دشمن غفلت كنيد، غريبههايي كه خود را در لباس خودي در همه جا داخل ميكنند، اينها را بشناسيد، دستهاي پنهان را ببينيد. هيچ كس بهخاطر غفلت ستايش نميشود. هيچ كس بهخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نميشود.»[10] «اين عناصر داخلي حقير، اين عناصر سياسي مطرود و منفور كه ملت اينها را مثل دندان فاسدي بيرون آورد و به يك طرف پرتاب كرد، هجده، نوزده سال است كه كمين گرفتهاند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بكشند، اينها هم بدانند كه اشتباه كردند، در همين قضيه هم اشتباه كردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص كردند.»[11] غائله 18 تير با پيام رهبرمعظم انقلاب (22/4/78) و خروش ملت هوشيار، بصير و بسيجيان ولايتمدار، روز بعد (23/4/78) پايان يافت، اما رويکردها و رفتارهايي که منجر به فتنه 78 گرديد، در ماههاي بعد ادامه يافت که اوج آن در جنجالآفرينيها و رفتار نمايندگان مجلس ششم[12] و نامه معرف به «جام زهر»[13] بود.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در سال 79 براي مأيوس کردن دشمنان و بازيگران داخلي فتنه، اتمام حجت كردند و فرمودند: «امروز به بركت ملت هوشياري مثل ملت ايران، به بركت افكار برانگيختهاي مثل افكار ملت ايران، به بركت انقلاب بزرگي مثل انقلاب اسلامي ايران، نه آمريكا و نه بزرگتر از آمريكا… قادر نيستند حادثهاي مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنياي اسلام تحميل كنند، اين جا اگر دشمن خيلي فشار بياورد، حادثه كربلا اتفاق خواهد افتاد.»[14]
مرحله دوم: سناريوهاي زنجيرهاي و تدابير رهبري براي مقابله با آنها
از مطالعه اسناد و قرائن و بررسي مواضع، رفتار و اقدامات برخي اشخاص و گروههاي سياسي در داخل، مخالفان خارجنشين و بعضي از قدرتهاي جهاني و ايادي منطقهاي آنها به سناريوهايي برميخوريم که ماهها و روزهاي پيش از 22 خرداد 88 به اجرا گذاشته شدند و نقش اقدامات تأميني در وقوع فتنه 88 را داشتند. البته در اين نوشتار اينکه؛ هر يک از عوامل خارجي و يا داخلي چه نقشي در طراحي و يا پيادهسازي آنها داشتند، مورد توجه نيست، بلکه هدف اصلي؛ بيان تدابير و هشدارهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي نسبت به موضوع، روند و آثار و پيامدهاي هر يک از اين سناريوها است.
بر اساس تجربه اجراي انقلابهاي مخملي در براندازي رژيمهاي سياسي از بستر انتخابات خصوصا انتخابات رياست جمهوري، آمريکا و غرب تلاش کردند تا اين تجربه را در انتخابات دهم ساماندهي و اجرا کنند. پس از آنکه در سال 84، رايس، وزير امورخارجه وقت آمريکا موفق شد بودجه 75 ميليون دلاري را از کنگره آمريکا با توجيه اجراي کودتاي مخملي در ايران دريافت کند، اقدامات آمريکا علني و عملياتيتر شد.
دستور رئيسجمهور آمريکا به تخصيص بودجه 400 ميليون دلاري براي اجراي عمليات مخفي سيا در ايران، ايجاد پايگاهها و دفاتر ويژه ايران در برخي کشورها و شهرها مانند باكو، دبي، استانبول و حتي فرانكفورت و لندن، جذب عناصري از داخل کشور و آموزش حضوري و غيرحضوري مراحل اجراي کودتا بر اساس آموزههاي جين شارپ، انتشار توصيههاي «خانه آزادي» وابسته به سازمان سيا به گروههاي داخلي با عنوان «انتخابات مهندسي شده و راههاي مقابله با آن»، برخي اسناد و اقدامات مداخله آمريکا پيش از 22 خرداد 88 است. نظام سلطه هماهنگ با اين اقدامات و با بهرهگيري از ظرفيت رسانهاي، براي تشکيک در سلامت انتخابات و دلسرد کردن مردم از حضور در پاي صندوقهاي رأي تلاش گستردهاي را آغاز کرد.
رهبر معظم انقلاب براي خنثي نمودن توطئه دشمنان و برملا کردن اقدامات و اهداف غرب به روشنگري پرداختند و فرمودند: «من به شما عرض ميكنم؛ عزيزان من! ملت عزيز ايران! ملت باهوش و بيدار ايران! ملت تجربه شده و آزموده ايران كه در طول اين سي سال از اين همه گردنههاي سخت عبور كرديد! بدانيد؛ با مردمسالاري شما مخالفند. دشمن با همين حضور شما، با همين انتخاب شما مخالف است. ميخواهند پشتوانه نظام را كه مردم هستند و آراي مردم است، از نظام بگيرند؛ ميفهمند چه كار دارند ميكنند. واي به حال آن كساني كه نادانسته، از روي غفلت، همان حرف آنها را تكرار كنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند.»[15]
هنوز بيش از يکسال به انتخابات مانده بود که تبليغات و عمليات رواني گستردهاي در موضوعاتي چون تورم، بيکاري و بزرگنمايي تحريمها و تهديدات بينالمللي، آغاز شد و برخي افراد و محافل، اوضاع کشور را «خطرناک و حساس» توصيف کردند. برخي نيز ادعا کردند که تمام حسگرها از سوي كارشناسان سياسي و غيرسياسي، اصولگرا و اصلاحطلب و نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام آژير خطر را به صدا در آوردهاند كه فاجعهاي در راه است.[16] برنامه بحراني نشان دادن وضعيت کشور توسط برخي نامزدهاي انتخابات و حاميان آنها تا آستانه برگزاري انتخابات دنبال شد. برخي افراد، شرايط کشور را با دوره حمله مغول مقايسه کردند.[17] بعضي نيز با حمله به عملکرد دولت نهم، بر شکلگيري اجماع جهاني عليه ايران و ضرورت اقدام جدي براي تشكيل دولت وحدت ملي تبليغ ميکردند.[18] سيدمحمد خاتمي، رئيسجمهور اسبق کشور نيز در گفتوگويي با روزنامه اعتماد ميگويد: «مسئله فوري لزوم تغيير وضع کنوني است که اگر تغيير نکند همه زيان ميکنند.»[19] ميرحسين موسوي نيز در جمع دانشجويان دانشگاه آزاد تهران دليل حضور خود در انتخابات دهم را وضعيت مخاطرهآميز کشور عنوان ميكند و ميگويد: «بهخاطر وقايعي که در چهار سال اخير اتفاق افتاده و هزينههاي نظام را زياد کرده است احساس خطر کرده و آمدهام به شکلي که تا آخر ايستادهام و ديگر سکوت نخواهم کرد.»[20] از منظر بسياري از تحليلگران، انتشار نامه آيتالله هاشمي رفسنجاني به رهبر معظم انقلاب دو روز مانده به انتخابات نيز در همين راستا ارزيابي شد و بر نگرانيها و دامنه التهابات افزود.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در پندي حکيمانه فرمودند: «بايستي از اسلام براي عمل خودمان، براي رفتارهاي خودمان، براي موضعگيريهاي خودمان درس بگيريم و بدانيم بقاي نظام اسلامي، بركات الهي، تفضلات و رحمت الهي تا وقتي است كه ما پايبند و مقيد باشيم. خدا كه با ما قوم و خويشي ندارد… مواظب و مراقب خودمان باشيم؛ مراقب حرفزدنمان، مراقب اقدامكردنمان، مراقب تبليغاتمان.»[21] «چيزهايي را كه انسان ميشنود، باور نميكند كه از زبان نامزدها و آن كساني كه دنبال اين مسئوليتها هستند، از روي صدق و صفا خارج شده باشد.»[22]
سناريوسازي براي تشکيک در سلامت انتخابات و وظايف قانوني شوراي نگهبان در آستانه انتخابات رياستجمهوري دهم منجر به راهاندازي تشکلي با عنوان «کميته صيانت آراء»[23] شد. اظهاراتي چون «مردم هيچگاه ضدانقلاب نميشوند و اگر احساس کنند، رأيشان جور ديگري خوانده ميشود و تأثيرگذار نيست و نيز احساس کنند نميتوانند نقش خود را به خوبي در جامعه ايفا کنند، حضورشان ضعيف ميشود،»[24] بهانهاي شد تا برخي افراد و گروههاي سياسي از جمله؛ حزب مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در بيانيه حمايت خود از موسوي به موضوع بپردازند و جنجال جديدي را آغاز کنند. محسن آرمين، سخنگوي سازمان مجاهدين، در گفتوگو با خبرگزاري ايلنا ميگويد: «از مراجع تقليد ميخواهيم نظر خود درباره حکم شرعي دست بردن در آراي مردم را بهصراحت اعلام کنند تا با اعلام نظر آنها، جلوي تخلف در انتخابات گرفته شود.»[25]
رهبر معظم انقلاب اسلامي روز اول فروردين ماه سال 88 طي بياناتي در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت عليبن موسيالرضا(ع) خطاب به نامزدهاي انتخابات دهم در اين باره فرمودند: «مبادا نامزدها در اثناي فعاليتهاي انتخاباتي خودشان جوري رفتار كنند و حرفي بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند…. انتخابات به فضل الهي و به حول و قوه الهي انتخابات سالمي است. من ميبينم بعضيها در انتخاباتي كه دو سه ماه ديگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع كردهاند به خدشه كردن. اين چه منطقي است؟ اين چه فكري است؟ اين چه انصافي است؟ اين همه انتخابات در طول اين سي سال انجام گرفته است – در حدود سي انتخابات – مسئولان وقت در هر دورهاي رسماً متعهد شدهاند و صحت انتخابات را تضمين كردهاند و انتخابات صحيح بوده است؛ چرا بيخود خدشه ميكنند، مردم را متزلزل ميكنند، ترديد ايجاد ميكنند؟»[26] «از دشمن انتظاري هم جز دشمني نيست؛ چه انتظاري هست؟ بيتوقعي از دوستان است. بيتوقعي از كساني است كه جزو اين ملتند؛ واقعيات را دارند ميبينند؛ ميبينند كه اين انتخابات چگونه سالم و متقن انجام ميگيرد، در عين حال، همان حرفي را كه دشمن ميزند، اينها هم ميزنند! …چرا دروغ ميگويند؟ چرا بيانصافي ميكنند؟ چرا خلاف واقع ميگويند؟ چرا اين همه زحماتي را كه اين ملت و مسئولين در طول اين سالهاي متمادي متحمل شدند، نديده ميگيرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسي ميكنند؟»[27]
مرحله سوم: آغاز اردوکشيها و اغتشاشات و تدابير رهبري براي مهار و خنثيسازي فتنه
با بسترسازي انجام شده در مرحله پيش از انتخابات، سناريوي «طرح تقلب» به عنوان «اسم رمز آشوبهاي خياباني» به اجرا گذاشته شد و فتنه وارد فاز عملياتي گرديد و مدت هشت ماه – از 23 خرداد تا 22 بهمن88- پايتخت ايران و برخي استانهاي کشور صحنه جنگ نرم بود. رويکرد و سياست کلي امام خامنهاي در اين مرحله براي رويارويي با فتنه پس از انتخابات بر پايه «سياست جذب حداکثري و دفع حداقلي»[28] و « قانونگرايي»[29] بود.
در نگاه فرآيندي، تدابير رهبري را مي توان از مرحله نصيحت و مدارا تا اخطار و برخورد قاطع مورد مطالعه قرار داد، البته در تبين مراحل اين نگاه و مستندات ارائه شده، الزاماً رعايت ترتُب زماني مورد نظر نخواهد بود.
- دعوت به هوشياري و پرهيز ار گفتار و رفتار تحريكآميز
پس از اعلام نتيجه انتخابات، رهبر معظم انقلاب در پيامي خطاب به ملت ايران، حماسه مشارکت 85 درصدي مردم را هنرنمايي ملت ايران براي پديدآوردن نصاب تازهاي در سلسله طولاني انتخابهاي ملي و يك جشن واقعي توصيف كردند و با تأکيد بر لزوم دوري از تشنج و ناكام گذاشتن دشمن فرمودند: «گمان بر اين است كه دشمنان بخواهند با گونههايي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند. به همه آحاد مردم و بهويژه جوانان عزيز كه سرزندهترين نقشآفرينان اين حادثه شورانگيز بودند، توصيه ميكنم كه كاملاً هوشيار باشند. همواره بايد شنبه پساز انتخابات، روز مهرباني و بردباري باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهاي محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحريكآميز و بدگمانانه پرهيز كنند.»[30]
ميرحسين موسوي که در ساعات پاياني رأيگيري در يک اقدام پيشدستانه، رسماً خود را پيروز انتخابات اعلام کرده بود، در اعتراض به نتايج اعلام شده در ظهر روز شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ بيانيهاي صادر و مسئولان انتخابات را به «شعبدهبازاني» که امانتدار نيستند و براي «حاکميت دروغ و استبداد» تلاش ميكنند، متهم و تأکيد کرد که «تسليم اين صحنهآرايي خطرناک نخواهد شد». مجمع روحانيون مبارز نيز در همان روز با صدور بيانيهاي، ضمن حمايت از موسوي و برنامهها و اقدامات او، نتيجه انتخابات را مهندسي آرا اعلام كرد و خواستار ابطال انتخابات و برگزاري مجدد آن شد. مهدي كروبي نيز در بيانيهاي نتايج اعلام شده را مضحك، مهندسي ناشيانه رأي ملت و فاقد مشروعيت توصيف و اعلام كرد كه در مقابل آن سكوت نخواهد كرد. اغتشاشات عملاً از همان شب 23 خرداد در خيابانهاي فاطمي، كارگر شمالي و حوالي كوي دانشگاه تهران، شروع شد. بيانيههاي بعدي نيز، درخواست ابطال انتخابات و فراخوان براي اردوکشيهاي خياباني را دنبال کردند.
امام خامنهاي برايپ رويارويي با بحران و مديريت اين پديده، با تأسي به آموزههاي دين مبين اسلام و سيره اميرالمؤمنين(ع)، باب گفتوگوي مستقيم را باز كردند و عصر روز يکشنبه 24 خرداد، ميرحسين موسوي را به حضور پذيرفتند. در اين ديدار معظمله تأكيد کردند: «مسائل بايد از طريق قانوني دنبال شود.»حوادث روز 25 خرداد نشان داد که توصيهها و تدابير رهبر فرزانه انقلاب تأثيري در رفتار موسوي و حاميان وي نداشت. امام خامنهاي همچنين فرصت ديگري را براي گفتوگو با معترضان فراهم آوردند و نمايندگان ستادهاي چهار نامزد دهمين دوره انتخابات رياستجمهوري، عصر سهشنبه 26 خرداد 88 در نشستي دوستانه، به حضور معظمله شرفياب شدند و ديدگاههاي خود را بهطور صريح و شفاف بيان كردند. رهبر معظم انقلاب اسلامي، با تأكيد بر ضرورت وحدت و عزت ملي، فرمودند: «بايد سعي كنيم، دقت كنيم كه انتخابات مايه انشقاق نشود؛ اين حرف اصلي من است. اينكه ما تصور كنيم كه يك گروه مثلاً بيستوچهار ميليوني يك طرفند، يك گروه چهارده ميليوني يك طرفند، اين به نظر من يك خطاي بسيار بزرگي است؛ قضيه اينجور نيست. همه در يك طرف قرار دارند. آن كساني كه به رئيسجمهور منتخب اين دوره از انتخابات رأي دادند، همانقدر وابسته به انقلاب و كشور و نظامند، كه آن كساني كه رأي ندادند. مجموعههاي مردمي، فرزندان اين كشورند؛ فرزندان اين ملتند. …همه وظيفه دارند كه با ايجاد نقار و دشمني و كدورت مقابله كنند.» معظمله با تأکيد بر رسيدگي به اعتراضات نامزدها از راههاي قانوني، افزودند: «پيداست كساني در وسط نميخواهند اين اتحاد و اتفاق در كشور شكل بگيرد. اين حالا آسانترينش است، بدترش هم همين كارهاي خرابكارياي است كه شما ميبينيد انجام ميدهند، كه البته همه بايد در مقابل اين خرابكاريها بايستند، اعلام موضع كنند.»[31]
- باب روشنگري و بصيرتافزايي
نمازجمعه 29 خرداد ماه 88 در دانشگاه تهران يك روز تاريخي ديگر بود. بخش مهمي از بيانات و تدابير امام خامنهاي در اين روز روشنگري و بصيرتافزايي بود، البته در بيانات معظمله؛ نصيحت و هشدار و اتمام حجت نيز بود. رهبر معظم انقلاب اسلامي ضمن تجليل از حضور باشکوه مردم ايران، انتخابات 88 را «يك زلزله سياسي براي دشمنان» و «يک جشن واقعي و تاريخي در سي سالگي انقلاب» براي وفادارن، دانستند و فرمودند: «انسان دست مبارك وليعصر را پشت سر حوادثي با اين عظمت ميبيند. اين نشانه توجه خداست…اين انتخابات، مردمسالاري ديني را به رخ همه مردم عالم كشيد. همه كساني كه بدخواه نظام جمهوري اسلامي هستند، ديدند مردمسالاري ديني يعني چه. اين يك راه سوم است. در مقابل ديكتاتوريها و نظامهاي مستبد از يك طرف و دموكراسيهاي دور از معنويت و دين از يك طرف ديگر، اين مردمسالاري ديني است.» معظمله در فرازي از خطبه دوم به موضوع ادعاي تقلب پرداختند و افزودند: «از دو سه ماه پيش از اين. من اول فروردين در مشهد گفتم هي دارند دائماً به گوشها ميخوانند، تكرار ميكنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. ميخواستند زمينه را آماده كنند. من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم اين حرفي را كه دشمن ميخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوييد. نظام جمهوري اسلامي مورد اعتماد مردم است. اين اعتماد آسان به دست نيامده، سي سال است كه نظام جمهوري اسلامي با مسئولانش، با عملكردش، با تلاشهاي فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند. دشمن ميخواهد اين اعتماد را بگيرد.» معظمله با اشاره به فرصتطلبي و رفتار مقامات غربي و مزدوران و دستنشاندگان سرويسهاي جاسوسي غربي و صهيونيست، فرمودند: «اين كاري كه در داخل، ناشيانه از بعضي سر زد، اينها را به طمع انداخت، خيال كردند ايران هم گرجستان است!»[32]
يکي از مؤلفههاي ديگر در بررسي مديريت و رهبري امام خامنهاي در رويارويي و مقابله با فتنه 88، نصيحتها و هشدارهاي معظمله است. باب نصيحت و هشدار ترجيحاً معطوف به گروه خواص، نخبگان، جريانها و جناحهاي سياسي کشور و نامزدهاي انتخابات است. شايد دليل آن، نقش و جايگاه خواص، نخبگان، جريانها و جناحهاي سياسي در روند تحولات جامعه و ميزان تأثيرگذاري آنها و در واقع، سطح انتظار رهبري و مردم از آنها است. از نگاه رهبر معظم انقلاب، مردم با بصيرت ايران، در موضوع انتخابات، مشارکت قابل تحسيني داشتهاند، اما کارنامه خواص و گروههاي سياسي با تأمل نگريسته ميشود. فتنه 88 نيز نتيجه ماجراجويي برخي از خواص و گروههايي است که مدعي مرجعيت در تحولات سياسي – اجتماعي بودند. از اين رو، رهبر معظم انقلاب خطاب به آنها فرمودند: «آن كساني كه به يك نحوي يك نوع مرجعيتي در افكار مردم دارند؛ از اين سياسيون و رؤساي احزاب و كارگردانان جريانات سياسي و يك عدهاي از اينها حرفشنوي دارند، اينها خيلي بايد مراقب رفتار خودشان باشند؛ خيلي بايد مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمي افراطيگري كنند، دامنه اين افراطيگري در بدنه مردم به جاهاي بسيار حساس و خطرناكي خواهد رسيد كه گاهي خود آنها ديگر نميتوانند آن را جمع كنند كه ما نمونههايش را ديدهايم. افراط وقتي در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطي به افراطيگري ديگران دامن ميزند. اگر نخبگان سياسي بخواهند قانون را زير پا بگذارند، يا براي اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرجومرجها، آنهايند. …دستهاي دشمن را ببينيد، گرگهاي گرسنه كمينكرده را كه امروز ديگر نقاب ديپلماسي را يواش يواش دارند از چهرههايشان برميدارند و چهره حقيقي خودشان را نشان ميدهند، … انتخابات براي اين است كه همه اختلافها سر صندوق رأي حلوفصل بشود. بايد در صندوقهاي رأي معلوم بشود كه مردم چي ميخواهند، چي نميخواهند؛ نه در كف خيابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتي آنهايي كه رأي نياوردند، اردوكشي خياباني بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛ بعد آنهايي كه رأي آوردهاند هم، در جواب آنها، اردوكشي كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصير مردم چيست؟… الآن همين چند نفري كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادي، از بسيج، جواب اينها را كي بناست بدهد؟ واكنشهايي كه به اينها نشان داده خواهد شد – تو خيابان از شلوغي استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروي انتظامي را ترور كنند – كه بالاخره واكنشي به وجود خواهد آورد، واكنش احساسي خواهد بود. محاسبه اين واكنشها با كيست؟»[33] «احساسات جوانها را تحريك نكنند، مردم را مقابل هم قرار ندهند…. يك گروه را عليه آن گروه ديگر، آن گروه را عليه اين گروه ديگر تحريك كرد.»[34]«نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظيمي است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است.»[35]
مواضع و رفتار فتنهگران و اصرار آنها بر پيگيري مطالبات ادعايي از بستر اغتشاش و در کف خيابانها نشان داد که آنها به قانون تمکين نميکنند و بي اعتنا به توصيهها و نصيحتهاي حکيمانه و هشدارها و نکوهشهاي عبرتآموز رهبري، مصالح انقلاب و امنيت ملي و منافع نظام و ملت را زير پاي توهمات و خواستههاي نامشروع خود قرباني ميکنند. اصرار جريان فتنه بر اين رويه از همان روزهاي نخست مشخص شده بود. اجتماع و اغتشاشات 25 خرداد در حالي رخ داد که روز قبل موسوي با رهبر معظم انقلاب ديدار و گفتگو کرده بود و بيانيه فراخوان پهن شدن هواداران در خيابان در 30 خرداد با هدف گسترش اغتشاشات صادر شد. از اين رو امام خامنهاي در همان خطبههاي نمازجمعه تاريخي خود در 29 خرداد 88 اخطار داده و اتمام حجت فرمودند: «اگر كساني شبهه دارند و مستنداتي ارائه ميدهند، بايد حتماً رسيدگي بشود؛ البته از مجاري قانوني؛ رسيدگي فقط از مجاري قانوني. بنده زير بار بدعتهاي غيرقانوني نخواهم رفت. …من از همه ميخواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستي نيست. اگر خاتمه ندهند، آن وقت مسئوليت تبعات آن، هرجومرج آن، به عهده آنهاست. …تن دادن به مطالبات غير قانوني، زير فشار، خود اين، شروع ديكتاتوري است. اين اشتباه محاسبه است؛ اين محاسبه غلطي است. عواقبي هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد.»، «در همين قضاياي جاري هم بنده مُصر بودم و هستم و خواهم بود بر اجراي قانون؛ يعني يك قدم از قانون فراتر نخواهيم رفت.»[36] «برخورد با نظام، برخورد با مباني نظام، ايستادگي و شمشير كشيدن روي نظام، جواب تند دارد….بحث دگرانديشي نيست؛ بحث مخالفت است، بحث معارضه است، بحث ضربه زدن است، در مقابل نظام و در مقابل انقلاب شمشير كشيدن است.»[37] «دستگاه قضا بايد نگاه كند، اگر دلايلي براي مجرميت كسي، چه در زمينه سياسي، چه در زمينه اقتصادي، چه در زمينه مفاسد گوناگون پيدا كرد، بر طبق او حكم كند.»[38]
مدارا شيوه و رفتاري است که ريشه در معارف ديني و آموزههاي اسلامي دارد و در سيره نبوي و علوي و همچنين در مکتب سياسي و سيره عملي امام خميني براي رويارويي با مخالفان تجربه شده است. بر همين اساس، يکي از تدابير رهبر فرزانه انقلاب اسلامي اتخاذ سياست مدارا بود. موافقت با تمديد مهلت پنج روز براي پيگيري شکايات و تصميم به بازشماري 10درصد از صندوقهاي أخذ رأي به صورت تصادفي و با حضور نمايندگان كانديداها در همين راستا بود.
قاطعيت و برخورد با فتنهگران و عوامل اغتشاش
از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامي، اقدامات فتنهگران مصداق بارز جرم بود و بايد با عمل مجرمانه برخورد قاطع و مناسب صورت گيرد. بر همين اساس سيستم قضايي کشور دادگاه متهمان فتنه را برگزار و به اتهامات آنها رسيدگي کرد. در جريان دادگاه و اعترافات متهمان، از ماهيت و برخي زواياي فتنه و سناريوهاي قبل و پس از انتخابات پرده برداشته شد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در باره مجرميت فتنهگران، فرمودند: «زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمي بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را ميبنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركت به اين عظمت، يك نصابشكني، يك ركوردشكني در دنيا در مردمسالاري، در دموكراسياي كه اينقدر ادعايش را ميكنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداي انتخابات بگويند انتخابات دروغ است! اين كار كوچكي است؟! اين جرم كمي است؟!»[39] «حركت عظيم روز چهارشنبه نهم دي ماه حجت را بر همه تمام كرد. مسئولين قوه مجريه، مسئولين قوه مقننه، مسئولين قوه قضائيه، دستگاههاي گوناگون، همه ميدانند كه مردم در صحنهاند و چه ميخواهند. دستگاهها بايد وظايفشان را انجام بدهند؛ هم وظايفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنيت و اينها، هم وظايفشان در زمينه اداره كشور.»[40]
[1] – البته با حماسه ماندگار نهم ديماه و تکرار اين حماسه در 22 بهمن 88، فتنه پايان يافت، اما فتنهگران در برخي از مناسبتهاي سال 89 نيز براي احياي فتنه تلاش کردند.
[2] – «اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را ازايران بزرگ كوتاه كرد، با تاييدات غيبي الهي پيروز گرديد.» (فرازي از وصيت نامه سياسي-الهي حضرت امام(ره)، «هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر ميكند، دست خداي متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسينبنعلي(عليه السلام) را ميبيند. اين كارها كارهايي نيست كه با اراده امثال ما انجام بگيرد؛ اين كار خداست، اين دست قدرت الهي است؛ همان طور كه امام در يك موقعيت حساسي – كه من بارها اين را نقل كردهام – به بنده فرمودند: «من در تمام اين مدت، دست قدرت الهي را در پشت اين قضايا ديدم.» درست ديد آن مرد نافذ بابصيرت، آن مرد خدا.»(بيانات امام خامنه اي در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي، 19/10/1388).
[3] – سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي در سال 1386 طي مصاحبهاي با «ذکر»، نشريه حزب مؤتلفه اسلامي در اين باره ميگويد: «گرايش حزب کارگزاران سازندگي براي مديريت کشور گرايشي ليبراليستي است.» وي افزود: «ما اصلا معتقد نيستيم اسلام نظام اقتصادي، سياسي و اجتماعي دارد، همانطورکه نظام پزشکي ندارد. اسلام دين هدايت است. همانطورکه نظام مهندسي ندارد نظام اقتصادي هم ندارد. اسلام تنها احکام اقتصادي دارد و نه نظام اقتصادي.» وي در مورد خواستگاه حزب نيز گفت: «کارگزاران، مديران فنسالار و تکنوکرات را نمايندگي ميکند، تکنوکراتگري و فنسالاري با سياست به هيچ عنوان سازگار نيست. تکنوکراتها با هرحاکم و حاکميتي ميتوانند بسازنند. تکنوکراتها مشکل ساختاري باکسي ندارند.» («تکنوکرات ها با هرحاکميتي ميسازند، مباحثهاي باحسين مرعشي»، نشريه ذکر، ارگان حزب موتلفه اسلامي، شماره ۱۸، تير ماه۸۶). سخنگوي حزب كارگزاران بار ديگر در جمع دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر كرمان به اين موضوع پرداخت و با اشاره به اينکه؛ «در حزب كارگزاران به افراد و انسانها اصالت ميدهيم و مشي ما ليبراليستي است نه سوسياليستي»، افزود: «در جمهوري اسلامي آزادي است و راي مردم مبناي مشروعيت حكومت اسلامي است و ما نيز ليبرال دمكرات مسلمان هستيم و بر اين اساس عمل ميكنيم.»(«حسين مرعشي: ما ليبرال دمكرات مسلمانيم»، خبرگزاري فارس، 16/2/88، شماره: 8802161412).
[4]– بيانات در ديدار مسئولان آموزش و پرورش، 21/5/1371.
[5]– بيانات در ديدار فرماندهان گردانهاي عاشورا، 22/4/7113.
[6]– بيانات در جمع فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله(ص)،20/3/1375.
[7]– بيانات در جمع فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله(ص)، 20/3/1375.
[8] – رک: فرمان رهبر انقلاب در مبارزه با مفاسد اقتصادي، 10/2/1380.
[9]– بيانات در ديدار هيئت دولت، 5/6/1382.
[10]– بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان و اقشار مختلف مردم، 21/4/1378.
[11]– بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان و اقشار مختلف مردم، 21/4/1378.
[12] – بيش از دو سوم كرسيهاي مجلس ششم (208 کرسي از 297 کرسي مجلس) به نامزدهاي جبهه دوم خرداد و جناح اصلاحطلب تعلق داشت. «طرح اصلاح قانون مطبوعات، لوايح دوقلو و تهديد به خروج از حاكميت، نامهنگاري به مسئولان نظام، تحصن نمايندگان مجلس ششم» از اقدامات جنجالي نمايندگان اين دوره بود. نامه مجلس ششم به مقام معظّم رهبري يکي از اين اقدامات بود.
[13] – در نامه اصلاحطلبان مجلس ششم به مقام معظم رهبري، با اشاره به فضاي سياسي كشور پس از دوم خرداد 76 آمده است: «با اين حال و روز كشور، فرصت چنداني باقي نمانده است. غالب ملت ناراضي و نا اميد، اكثريت نخبگان ساكت يا مهاجر، سرمايههاي مادي گريزان و نيروهاي خارجي از هر طرف كشور را احاطه كرده اند. با اين وضع براي آينده كشور دو حالت بيش متصور نيست؛ يا ديكتاتوري و استبداد، كه در خوشبينانهترين حالت فرجامي جز وابستگي و در نهايت فروپاشي يا استحاله ندارد و يا بازگشت به اصول قانون اساسي و تمكين صادقانه به قواعد دموكراتيك.» در بخش ديگري از نامه، با اشاره به تهديدات خارجي و راهحل جلوگيري از عملي شدن اين تهديدات با ادبياتي سخيف تأکيد شد: «آنچه ما ميفهميم اين است كه مسئولان حاكميت بايد صادقانه از مردم در قبال همه قصورها و سوء تدبيرها پوزش بخواهند و البته اين عذرخواهي شكست و عقبنشيني از مواضع اصولي نيست، بلكه نشانه فروتني و بزرگواري است. تعظيم به مردم خود سبب جلوگيري از كرنش به بيگانگان ميشود. اگر جام زهري بايد نوشيد قبل از آنكه كيان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تماميت ارضي كشور در مخاطره قرار گيرد بايد نوشيده شود.»( «مشارکت و مجاهدين انقلاب، از انحراف تا فرجام»، اميرحسين ثابتي، پايگاه اطلاع رساني رجا، (15/2/1389)، کد مطلب 49600)
[14]– بيانات در ديدار جوانان در مصلاي بزرگ تهران، 1/2/1379.
[15] – همان.
[16]– رک: سخنان مجيد انصاري در همايش بودجه 87، چالشي نو براي دولت نهم، خبرگزاري فارس، 1/10/1386.
[17]– رک: سخنان محمدرضا خاتمي عضو ارشد حزب مشارکت، خبرگزاري ايرنا- ۲۶ ارديبهشت ۱۳۸۸.
[18]– رک: سخنان غلامحسين كرباسچي دبيرکل حزب کارگزاران، خبرگزاري كار ايران، 14/9/1387.
[19]– سايت نوانديش: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۸.
[20]– خبرگزاري ايرنا: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۸.
[21]– بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران حج، 15/8/1387.
[22]– بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادي سنندج، 22/2/1388.
[23]– برابر توافقات جلسه تصميمگيري، قرار شد که مهدي هاشمي از سوي آيتالله هاشمي، عليرضا بهشتي و محتشمي از طرف ميرحسين و کرباسچي و الويري از جانب کروبي نمايندگان ويژه اين افراد در کميته باشند.(سايت عصرايران، 20/2/1388).
[24]– سخنان هاشمي رفسنجاني در مراسم سيامين سالگرد قانونگذاري در مجلس شوراي اسلامي. نقل از خبرگزاري کار ايران-12/9/1387.
[25] – جمعي از نويسندگان، گذر از فتنه 88، معاونت سياسي نمايندگي وليفقيه در سپاه، تهران، اعتدال، 1389 ، جلد اول، ص 54.
[26]– بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)، 1/1/1388.
[27]– بيانات در ديدار جمعي از معلمان، پرستاران و كارگران، 9/2/1388.
[28]-« بناي نظام در اينجا، جذب حداكثري و دفع حداقلي است. اين، روش نظام است.»(20/6/1388) « اعتقاد من به جذب حداكثري و دفع حداقلي است(20/6/1388).
[29]– «بنده زير بار بدعتهاي غيرقانوني نخواهم رفت. امروز اگر چارچوبهاي قانوني شكسته شد، در آينده هيچ انتخاباتي ديگر مصونيت نخواهد داشت»(29/3/1388) «بنده مُصر بودم و هستم و خواهم بود بر اجراي قانون، يعني يك قدم از قانون فراتر نخواهيم رفت.»( 3/4/1388).
[30] – پيام به مناسبت حماسه پرشور 22 خرداد، 23/3/1388
[31]– بيانات در ديدار نمايندگان نامزدهاي انتخابات، 26/3/1388.
[32]– بيانات در خطبههاي نماز جمعه، 29/3/1388.
[33]-همان.
[34]– بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه، 7/4/1388.
[35]– بيانات در سالروز عيد سعيد مبعث، 29/4/1388.
[36]– بيانات در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس هشتم، 3/4/1388.
[37]– خطبههاي نماز جمعه تهران، 20/6/1388.
[38]– بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي، 4/6/1388.
[39]– بيانات در ديدار جمعي از نخبگان علمي كشور، 6/8/1388.
[40]– بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي، 19/10/1388.
بازدیدها: 450