تشییع جنازه و خاکسپاری امام هادی (ع)
مسعودی در کتاب اثبات الوصیه مینویسد جماعتی برای ما نقل کردند که هر کدام در روز شهادت امام هادی به خانه آن حضرت رفته اند،
جمعیت بسیاری از بنی هاشم خواه از آل ابو طالب و خواه از بنی عباس در آنجا جمع شده بودند؛
و گروه بسیاری از شیعیان نیز حاضر بودند.
ولی امامت حضرت امام حسن عسکری (ع) برای آنها آشکار نشده بود و جز افراد موثق و خاص،
کسی از آن اطلاع نداشت همان افرادی که امام هادی (ع) در نزد آنها، تصریح به امامت پسرش امام حسن عسکری (ع) نموده بود.
حاضران در مورد امامت بعد از امام هادی (ع) متحیر بودند، ناگاه خادمی از خانه اندرونی امام بیرون آمد و خادم دیگر را چنین صدا زد:
«ای ریاش این نامه را بگیر و به خانه رییس مؤمنان (خليفه (وقت ببر) و به فلان شخص بده و بگو این نامه حسن بن علی (ع) است.»
حاضران برای دانستن موضوع نامه به آن سو نگاه کردند ناگاه دیدند؛
از بالای رواق، دری گشوده شد و خادم سیاهی بیرون آمد و بعد از او امام حسن عسکری (ع) با سر برهنه و گریبان چاک زده بیرون آمد.
و لباس سفید آستردار در تن داشت و صورت مبارکش مانند چهره پدر بزرگوارش بود.
در آن وقت، فرزندان متوکل عباسی در آن خانه بودند که بعضی از آنها، منصب ولیعهدی داشتند همۀ مردم به احترام آمدن امام حسن عسکری(ع) برخاستند.
احمد بن موفق به سوی امام حسن (ع) رفت، امام نیز به طرف او آمد و با هم معانقه کردند و امام فرمود:«مرحبا به پسر عموی من!»
آنگاه امام حسن عسکری(ع) بین درهای رواق نشست در حالی که مردم در برابرش بودند.
قبل از آمدن آن حضرت، صحن خانه، مانند بازار پر سر و صدا بود ولی وقتی که آن حضرت آمد؛ همه خاموش شدند.
و صدایی جز صدای عطسه و سرفه نمی شنیدیم در آن هنگام کنیزی از خانه امام هادی (ع) بیرون آمد و برای وفات امام هادی(ع) گریه میکرد.
امام حسن (ع) فرمود: «آیا کسی در اینجا نیست که این کنیز را ساکت کند؟»
چند نفر از شیعیان نزد او رفتند و او به خانه بازگشت. سپس خادمی از خانه بیرون آمد و در مقابل امام حسن عسکری (ع) ایستاد.
امام حسن(ع) برخاست و پیکر امام هادی(ع) را بیرون آوردند، امام حسن (ع) همراه پیکر با سایر مردم حرکت کردند.
تا به خیابانی که در مقابل خانه «موسی بن بغا» (فرمانده لشگر) بود رسیدند، امام حسن (ع) قبل از بیرون آوردن پیکر از خانه بر او نماز خوانده بود.
و بعد از آنکه پیکر را بیرون آوردند «معتمد» (پانزدهمین خليفة عبّاسى) يا ابو احمد بن هارون از جانب معتز بر آن نماز خواند.
آنگاه پیکر آن حضرت را در خانه اش به خاک سپردند. روز تشییع جنازه و عزای شهادت امام هادی (ع) شهر سامرا یکپارچه شیون و ناله و عزا بود، امام حسن عسکری (ع) در دنبال جنازه پدر با غم و اندوه بسیار، یقه خود را پاره کرد و سینه اش را چاک زد.
این بود شهادت و رحلت جانسوز امام هادی (ع) در تبعیدگاه سامراء و مبارزات بیست ساله او با طاغوتیان در آن سرزمین تا سرحد شهادت.
درود بیکران همۀ خدا پرستان مخلص بر روان پاک تو ای امام روشنگر و مبارز و طاغوت برانداز، و ای شهید راه اسلام ناب و راه نبرد با طاغوتیان.
سلام خالصانه ما بر قبر منورت در تبعید سامرا که همچنان پرچمی استوار بر ضد استکبار و الحاد و سمبل پیکار و مقاومت در برابر صاحبان زر و زور و تزویر است.
منبع:
کتاب سیره ی چهارده معصوم از محمد محمدی اشتهاردی
ورود امام هادی به قفس شیرها / محمود کریمی
بازدیدها: 0