این حقیقت،مخصوص شیعه هم نیست؛بلکه همه ادیان و مذاهب،عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی،در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور،معجزه گری خواهد کرد.فرقی که ما شیعیان با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم،این است که ما این شخص عظیم و عزیز را میشناسیم؛اسمش را میدانیم،تاریخ ولادتش را میدانیم،پدر و مادر و آباء و اجداد عزیزش را میشناسیم و قضایایش را میدانیم؛ولی دیگران این ها را نمیدانند.آنها عقیده پیدا نکردند یا با خبر نشدند و نمیدانند؛ولی ما میدانیم.تفاوت اینجاست.به همین دلیل است که توسّلات شیعه،زنده تر و پرشورتر و بامعناتر و با جهت تر است.
فرق شیعه با دیگران این است که شیعیان آن منجی را با نام و نشان،با خصوصیات گوناگون میشناسند؛اما دیگر مسلمانان که به منجی هم معتقدند،منجی را نمیشناسند؛تفاوت،اینجاست؛والّا اصل مهدویت مورد اتفاق همه ی مسلمانهاست.ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان،انتظار منجی را در نهایت زمانه دارند؛آن ها هم در یک بخش قضیه،مطلب را درست فهمیده اند؛اما در بخش اصلی قضیه که معرفت به شخص منجی است،دچار نقص معرفتند.شیعه با خبر مسلّم و قطعی خود،منجی را با نام،با نشان،با خصوصیات،با تاریخ تولد میشناسد.
منبع: کتاب میراث فاطمی،سخنرانی نیمه شعبان
بازدیدها: 91