اَیَوَدُّ اَحَدُکُم اَن تَکونَ لَهُ جَنَّهٌ مِن نَخیلٍ واَعنابٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهرُ لَهُ فیها مِن کُلِّ الثَّمَرتِ واَصابَهُ الکِبَرُ ولَهُ ذُرِّیَّهٌ ضُعَفاءُ فَاَصابَها اِعصارٌ فیهِ نارٌ فَاحتَرَقَت کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمُ الاءیتِ لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرون (بقره، ۲۶۶)
گزیده تفسیر
کسانی که صدقه خود را با منّتگذاری و آزردن دیگران یا با ریا باطل میکنند، به پیرمردی ناتوان و عائلهمند میمانند که همه دارایی وی در آتش بسوزد و قدرت بازگرداندن آن را نداشته باشد.
هدف از این تمثیل، که فرجام سخت اعمال فاسد آنان را بیان میکند، اندیشیدن در این حقایق و عبرتگرفتن از آن است.
۳۹۱
تفسیر
مفردات
أیودّ: همزه برای استفهام انکاری و نفی وقوع مابعد آن است؛ مانند ﴿اَفَاَصفکُم رَبُّکُم بِالبَنین) ۱ «مودّت» در اینگونه موارد عبارت از دوستی همراه با آرزوست.
نخیل: «نخیل» جمع نخل (درخت خرما) است. این ریشه اگر به صورت فعل به کار رود، به معنای اَلَک کردن و بیختن آرد و پاک کردن شیء است ۲٫ در روایت آمده است: «لا یقبل الله من الدعاء إلا الناخله، أی الخالصه» ۳
تذکّر: واژه تمر و رطب و مانند آن در قرآن نیامده؛ ولی نخیل که درخت آن است استعمال شده است، چنانکه کلمه «کَرْم» به معنای درخت انگور در قرآن نیامده؛ ولی میوه آن، یعنی عنب، به کار رفته است. برخی احتمال دادهاند که فرق در منافع فراوانی است که درخت خرما نسبت به درخت انگور دارد ۴٫
اعناب: «اعناب» جمع عنب به معنای انگور و درخت انگور است ۵٫
الکبر: «کِبَر» در برابر صِغَر (مانند عظیم در مقابل حقیر ۶) به معنای پیری و
^ ۱ – ـ ر.ک: تسنیم، ج۶، ص۵۱ ـ ۵۰ ذیل آیه ۱۰۵ بقره، «یودّ»؛ ج۲، ص۴۶۷ ذیل آیه ۲۵ بقره، «جنّت»؛ ج۲، ص۴۶۹ ذیل آیه ۲۵ بقره، «الأنهار».
^ ۲ – ـ سوره اسراء، آیه ۴۰٫ مغنی اللبیب، ص۷، حرف الف.
^ ۳ – ـ مفردات، ص۷۹۶، «ن خ ل».
^ ۴ – ـ النهایه، ج۵، ص۳۳، «ن خ ل».
^ ۵ – ـ تفسیر المنار، ج۳، ص۵۸٫
^ ۶ – ـ مفردات، ص۵۸۹، «ع ن ب».
^ ۷ – ـ التحقیق، ج۱۰، ص۱۷، «ک ب ر».
۳۹۲
سالخوردگی (هَرَم) است ۱٫
ذُرّیّه: «ذُرّیّه» از «ذَرّ» به معنای پراکنده ساختن و ریز ریز کردن شیء است نه مطلق پراکنده کردن. ذرّیّه در اصل «ذُرّه» بوده که یای نسبت و تای تأنیث به آن افزوده شده است. ذُرّه (مانند لُقمه) به معنای چیزی است که پراکنده شود: «ما یُذرّ و ینشر» ۲ مراد از ذرّیه، فرزندان دختر و پسر و نسلی است که از انسان منتشر میشود.
اعصار: «عصر»، فشردن چیزی برای به دست آوردن نتیجه دلخواه است؛ مانند فشردن انگور برای به دست آوردن آب آن. «اعصار»، مطلق فشردن است با هر فشارنده از قبیل گرما، باد و سیل. مراد از اعصار در آیه، فشار شدیدی است که باغ با طراوت و سرسبز را بخشکاند و به آتش بکشد ۳ و منشأ آن گِردباد گَردآلود است که عمودی از زمین برمیخیزد و بین آسمان و زمین اثر سوزندهای خواهد داشت و سوزاندن اختصاصی به آتش ندارد، گاهی سوز سرما همان کار سوز گرما را خواهد کرد.
طریحی میگوید: گفته شده: اعصار باد تندی است که خاک را به سوی آسمان بلند میکند، گویا عمودی از آتش است، و عرب آن را رَوْبَعه مینامد ۴٫
تذکّر: اگر اعصار به معنای گردباد همراه با آتش باشد، ذکر ﴿فیهِ نار… ﴾ برای توضیح است.
^ ۱ – ـ معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص۱۵۴، «ک ب ر».
^ ۲ – ـ التحقیق، ج۳، ص۳۰۶ و ۳۰۸، «ذ ر ر».
^ ۳ – ـ همان، ج۸، ص۱۴۶ و ۱۴۹، «ع ص ر».
^ ۴ – ـ مجمع البحرین، ج۳، ص۴۰۶، «ع ص ر».
۳۹۳
الآیات: «آیات» نشانهها و راهنماییهایی است که مؤمنان به آن نیازمندند، یا منظور، حقایقی است که از آیه ۲۶۱ همین سوره تا به اینجا به صورت تمثیل درباره انفاق بیان و آشکار شده است.
تناسب آیات
این آیه شریفه تتمه آیات پیشین و بیان تمثیلی دیگری برای انفاق ریایی یا انفاق با «منّ» و «أذی» است که سبب بطلان انفاق و نابود شدن ثمرات آن میشود.
٭ ٭ ٭
حالت اسفبار باطل کننده صدقه در قیامت
نیازمندی هرگز انسان را رها نمیکند؛ خواه در دنیا و خواه در برزخ یا قیامت. عامل رفع نیاز، یا قدرت تحصیل معاش است که شخص مقتدر با ضابطههای تجاری و مانند آن حاجت خود را برطرف میکند یا نسبت است که شخص منتسب با رابطه خانوادگی آن را مرتفع میدارد یا مودّت است که شخص ودید و محبّ با پیوند خُلّت و دوستی آن را حلّ میکند. در قیامت نه قدرت کسب و تجارت است و نه روابط خانوادگی حاکم است و نه پیوند دوستی. آیاتی که قبلاً گذشت عهدهدار نفی همه این ضوابط و روابط دنیایی در معاد بود: ﴿یَومٌ لابَیعٌ فیهِ ولاخُلَّه) ۱ برای تبیین وضع استثنایی معاد، در آیه مورد بحث تمثیلی مطرح شده که عصاره آن نفی ضابطه درونی و سلب رابطه بیرونی، به اضافه نیاز مضاعف خود و عائله است؛ یعنی بار سنگین هزینه که حتماً باید برداشته شود با فقدان قدرت حمل آن از یک سو و سلب حمل آن توسط باربران از سوی
^ ۱ – ـ سوره بقره، آیه ۲۵۴٫
۳۹۴
دیگر: ﴿کَلاّلاوَزَر) ۱ همراه است.
هیچ کس دوست ندارد در حال پیری با داشتن فرزندان خردسال و ناتوان، تنها داراییاش با گردبادی حاوی آتش سوزان، سوخته و نابود شود؛ به ویژه اگر دارایی وی باغی باشد پر از درختان خرما و انگور و… که از زیر درختانش نهرهای آب روان باشد. حال کسانی که صدقه خود را با منّت و آزار یا ریا آلوده و باطل میکنند چنین است، زیرا ثمرات فراوان انفاق را آنهم در قیامت که به شدّت به آن نیاز دارند، از دست رفته میبینند.
«واو» در ابتدای دو فقره ﴿واَصابَهُ الکِبَر﴾ و ﴿ولَهُ ذُرِّیَّهٌ ضُعَفاء﴾ حالیه است ۲ و این دو جمله بیان شدّت نیاز صاحب باغ به آن است، زیرا انسان سالمندی که از سویی نیاز شخصی و از سوی دیگر عائله و فرزندان خردسال و ناتوان دارد، چنانچه تنها سرمایهاش (باغ) بسوزد، نه خود میتواند دوباره آن را بخرد یا احداث کند و نه کودکانش میتوانند او را در این امر یاری دهند.
لازم است عنایت شود که مقصود، عدم امکان عادی است نه امکان عقلی، بنابراین محال نیست چنین شخصی مورد تفقد قرار گرفته و از راه پیشبینی نشدهای متمکّن گردد، چنانکه در قیامت مورد محبّت اولیای الهی قرار گرفته و مشفوعله شود؛ ولی به حسب ظاهر برای رفع نیازمندی خود و فرزندان تحت تکفّل خویش راهی ندارد.
نکته: ۱٫ کلمه ﴿جَنَّه﴾ ممثّل انفاق است و ﴿مِن نَخیلٍ واَعناب﴾ تبیین ﴿جَنَّه﴾ و مفید غلبه درختان خرما و انگور بر محصولات دیگر جنّت است.
^ ۱ – ـ سوره قیامت، آیه ۱۱٫
^ ۲ – ـ روح المعانی، ج۳، ص۶۰٫
۳۹۵
۲٫ سرّ اینکه درختان خرما و انگور جداگانه ذکر شدهاند این است که بیشتر درختان این باغ و بهترین میوههای حجاز که در مکانهای دیگر نیز موجود بوده، درختان خرما و انگور بوده است، وگرنه به دلیل ﴿لَهُ فیها مِن کُلِّ الثَّمَرت﴾ محصولات دیگری نیز برای آن باغ فرض شده است.
۳٫ گرچه ﴿الثَّمَرت﴾ جمع دارای «الف و لام» است و کلمه ﴿کُلّ﴾ به آن اضافه شده؛ ولی معنای نسبی دارد، زیرا همه محصولات جهان در یک باغ نمیگنجد؛ مانند واژه «کلّ» در آیه ﴿واوتِیَت مِن کُلِّ شیء) ۱ که مقصود نعمتهایی است که در منطقه زندگی ملکه سبأ (یمن) بوده است.
وقوع خارجی مفاد آیه در دنیا
تطبیق مفاد آیه مورد بحث با روز قیامت که نیاز شخص در آن روز، همیشگی است و هر کس در فکر کار خود است: ﴿لِکُلِّ امرِیء مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیه) ۲ و همه روابط و رشتههای پیوند گسسته میشود: ﴿یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخیه ٭ واُمِّهِ واَبیه) ۳ ﴿وتَقَطَّعَت بِهِمُ الاَسباب) ۴ به معنای عدم وقوع خارجی مفاد آیه در دنیا نیست، زیرا بعضی تهدیدها و قصّهها و مثَلَهای قرآنی در خارج تحقق یافته است؛ مانند: ﴿واضرِب لَهُم مَثَلًا رَجُلَینِ جَعَلنا لاَحَدِهِما جَنَّتَین) ۵ و ﴿اِنّا بَلَونهُم کَما بَلَونا اَصحبَ الجَنَّه) ۶
^ ۱ – ـ سوره نمل، آیه ۲۳٫
^ ۲ – ـ سوره عبس، آیه ۳۷٫
^ ۳ – ـ سوره عبس، آیه ۳۵ ـ ۳۴٫
^ ۴ – ـ سوره بقره، آیه ۱۶۶٫
^ ۵ – ـ سوره کهف، آیه ۳۲٫
^ ۶ – ـ سوره قلم، آیه ۱۷٫
۳۹۶
در بعضی از آیات قرآن کریم از وقوع این حوادث به سنّت و روش الهی یاد شده است: ﴿لَقَد کانَ لِسَبَاٍ فی مَسکَنِهِم ءایَهٌ جَنَّتانِ عَن یَمینٍ وشِمالٍ… وهَل نُجزی اِلاَّالکَفور) ۱ پس شدنی است که این مَثَل، صِرف تشبیه معقول به محسوس نباشد و اهل منّت و آزار بر دیگران احیاناً در دنیا نیز به چنین روز سیاهی گرفتار شوند.
راز تعبیر به ﴿لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرون﴾
دشواری تفکر گاهی مرهون «شبهه علمی» است که عبارت از پیچیدگی مطلب و صعوبت تأمین مبادی تصوری و تصدیقی و غموض پی بردن به مقدرات مطوی است، و زمانی در گرو «شهوت عملی» است؛ مانند اشتیاق وافر به مال از یک سو و ابتلای به جاهطلبی از سوی دیگر و آلوده شدن به فرومایگی به جای فروتنی از سوی سوم، که همگی مانع تأمل در عاقبت انفاق نکردن و شحیح و ممسک و بخیل ماندن از یک جهت و تفکر در پایان کار انفاق مصحوب به ریا از جهت دیگر و اندیشیدن در ثمره تلخ انفاق ملحوق به منّت و ایذا از جهت سوم است، از اینرو در پایان آیه چنین آمده است: ﴿…لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرون﴾.
بحث روایی
اثر سوء انفاق با منّت
قال أبو عبدالله(علیهالسلام): «الإعصار: الریاح؛ فمنِ امتنّ علی من تصدّق علیه، کمن
^ ۱ – ـ سوره سبأ، آیات ۱۷ ـ ۱۵٫
۳۹۷
کان له جنّه کثیره الثمار و هو شیخ ضعیف له أولاد صغار ضعفاء فتجیء ریح أو نار فتحرق ماله کلّه» ۱
اشاره: لازم است عنایت شود که مضمون آیه شامل حال منّتگذار، موذی و مرائی است و اختصاصی به هیچ قسم ندارد؛ ولی این روایت به عنوان نمونه فرجام منّتگذار را ذکر کرده وگرنه اختصاصی به آن ندارد و اذیت کننده و ریاکننده در انفاق نیز همین عاقبت را دارند.
٭ ٭ ٭
^ ۱ – ـ تفسیر القمی، ج۱، ص۹۲٫
۳۹۸
بازدیدها: 276