تفسیر تسنیم ( اجمالی)| جلد۱،سوره حمد،آیه۳؛ الرحمن الرحیم

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفسیر تسنیم ( اجمالی)| جلد۱،سوره حمد،آیه۳؛ الرحمن الرحیم

رحمت فراگیر الهى (رحمت رحمانیه ) و رحمت خاص او (رحمت رحیمیه ) در این آیه کریمه دو دلیل بر انحصار حمد به خداوند است ؛ زیرا رحمت فراگیر که مؤ من و کافر را در بر مى گیرد و همچنین رحمت خاص که ویژه مؤ من است

آیه ۳، الرحمن الرحیم

گزیده تفسیر 

رحمت فراگیر الهى (رحمت رحمانیه ) و رحمت خاص او (رحمت رحیمیه ) در این آیه کریمه دو دلیل بر انحصار حمد به خداوند است ؛ زیرا رحمت فراگیر که مؤ من و کافر را در بر مى گیرد و همچنین رحمت خاص که ویژه مؤ من است، در انحصار خداست و چنین رحمتى سبب استحقاق حمد است. پس پرورش دهنده موجودات، خدایى است که رحمتى فراگیر براى همه و رحمتى ویژه براى مؤ منان دارد و چنین پرورش و پرورنده اى سزاوار ستایش است.

تفسیر 

از آیه کریمه (الحمد لله رب العالمین ) دو برهان بر اختصاص حمد به خداى سبحان استفاده شد. آیه کریمه (الرحمن الرحیم ) نیز حاوى دو برهان دیگر بر محمود بودن ذات اقدس الهى و ربوبیت مطلق او و حصر حمد در اوست ؛ زیرا دو صفت جمالى الرحمن و الرحیم ، هر یک مى تواند حد وسط برهانى بر اختصاص حمد براى ذات مقدس ‍ پروردگار قرار گیرد.

این دو صفت بیانگر آن است که ربوبیت خداى سبحان، ربوبیتى شایسته تحمید است و تحمید، حق انحصارى اوست ؛ زیرا رحمت رحمانیه که همان رحمت مطلق است و مخصوص خداست و چنین رحمتى سبب محمود بودن خداى رحمان است و نیز رحمت رحیمیه که ویژه مؤ منان است در انحصار خداى سبحان است و چنین رحمت ویژه اى نیز سبب استحقاق حمد براى خداست.

ربوبیت ممدوح و مذموم  

رب، گاهى مربوب خود را عالمانه، عادلانه و رحیمانه اداره مى کند و گاهى جاهلانه و ظالمانه ؛ قسم اول ربوبیت محمود و قسم دوم ربوبیتى مذموم و ناپسند است. براى اثبات این که ربوبیت خداوند از قسم اول است، آیه مورد بحث برخى از صفات جمالى حق را یاد کرده، مى فرماید: رب و پرورش دهنده عوالم هستى امکانى خدایى است که رحمتى فراگیر و مطلق دارد (رحمت رحمانیه ) و رحمتى مخصوص ( رحمت رحیمیه ).

قرآن کریم گاهى با صفات سلبیه و با زبان نفى، نقص و ظلم را از حریم ذات اقدس الهى دور مى کند: ( و لا یظلم ربک اءحدا ) (۷۵۵) ( و ما ربک بظلام (۷۵۶) للعبید) (۷۵۷) و گاهى با لسان اثبات مى فرماید: پرورنده جهان هستى رحمان و رحیم است و بر اساس رحمت فراگیر خود جهان را تدبیر مى کند و چون تربیت و تدبیر او بر اساس رحمت است و در ربوبیت او نیز ستم راه ندارد ( و گرنه بر محور رحمت نبود )، پس ربوبیتى محمود و ممدوح است.

قرآن کریم دو گونه ربوبیت ترسیم مى کند: روبوبیت ممدوح و ربوبیت مذموم و در مواردى سخن از ربوبیت مذموم دارد؛ مانند سخن فرعون که خود را رب برتر بنى اسرائیل معرفى کرد: (فقال اءنا ربکم الاءعلى ) (۷۵۸) و یا سخن حضرت یوسف (علیه السلام ) به مصاحب خود در زندان: (اذکرنى عند ربک ) و کلام خداى سبحان: (فاءنسیه الشیطان ذکر ربه ) (۷۵۹) که درباره ربوبیت مذموم عزیز مصر است و یا سخن دیگر حضرت یوسف (علیه السلام ) که ربوبیت مذموم ارباب متفرق را نفى مى کند: یا صاحبى السبحن ءاءرباب متفرقون خیر اءم الله الواحد القهار (۷۶۰) اما ربوبیت خداى سبحان که بر اساس رحمت است محمود و پسندیده است.

لطایف و اشارات 

۱– رسالت نامهاى خدا در سومین آیه حمد  

چنانکه در بخش لطایف و اشارات آیه کریمه بسم الله… گذشت (۷۶۱)، اسماى حسناى الرحمن و الرحیم که سومین آیه سوره حمد را تشکیل مى دهد، تکرار همان نامها در اولین آیه این سوره نیست ؛ زیرا این نامهاى شریف در آیه مقید بوده، عهده دار اثبات حصر حمد در خداى سبحان و تبیین محمود بودن ربوبیت آن ذات اقدس است، ولى در آیه اول سوره در فضایى باز قرار گرفته، چنین محدودیتى ندارد.

۲- اختلاف نطاق در براهین حصر حمد  

گرچه همه براهینى که از اسماى حسناى الله ، رب ، الرحمن ، و الرحیم بر حصر حمد براى خداى سبحان استفاده مى شود، در پى اثبات محمودیت انحصارى ذات اقدس الهى است، ولى نطاق و مرز هر برهان متناسب با موضوع و حد وسط خاص همان برهان است ؛ مثلا برهانى که حد وسط آن ربوبیت مطلق خداى سبحان بر عوالم هستى است، انحصار حمد و مدحى را اثبات مى کند که از ناحیه ربوبیت خداوند است و برهانى که حد وسط آن رحمت رحیمیه و فیض خاص الهى است، حصر ستایشهاى مربوط به چنین رحمتى را اثبات مى کند. پس محدودیت حد واسط هر برهانى، نطاق و قلمرو برهان مزبور را مشخص مى کند.

۳- استتار وصف غضب در الله و الرحمن  

چون رحمت خدا هم بیشتر از غضب اوست و هم پیشتر از آن: سبقت رحمته غضبه (۷۶۲)، تسعى رحمته اءمام غضبه (۷۶۳)، از این رو وصف غضب الهى هم در نام شریف الله و هم در وصف جامع الرحمن مستور شد، نه مشهور و همان استتار غضب باعث شد تا از غضب شدگان با فعل مجهول یاد شود نه به صورت معلوم ؛ یعنى گفته شود: (مغضوب علیهم )، نه غضبت علیهم و اگر هیچ گونه قهر و غضبى در اسم الله یا در وصف الرحمن نمى بود، هرگز مجالى براى طرح مغضوب علیهم نبود.

بحث روایى 

عن الرضا (علیه السلام ) انه قال بعد ان شرح رب العالمین: الرحمن الرحیم استعطاف و ذکر لالائه و نعمائه على جمیع خلقه (۷۶۴)

 

اشاره: گرچه واژه رحمان و رحیم در ترجمه هاى فارسى به بخشایشگر و بخشنده معنا مى شود، لیکن بخشش معادل فارسى رحمان و رحیم نیست، بلکه معادل هبه، جود و سخاوت و هیچ یک از این الفاظ مفهوم رحمان را بیان نمى کند؛ زیرا در کلمه رحمان، غیر از اعطا چیز دیگرى که از مبادى رحمت است اشراب شده است که حدیث مزبور به آن اشاره مى کند و آن انعطاف و مهر است. خداوند که خود را رحمان و رحیم معرفى مى کند بدین معناست که بخشش من با عاطفه و مهر همراه است و اگر بنده خداوند خود را به این اسماى حسنى مى خواند، گذشته از جذب جود و عطا درصدد جلب انعطاف و گرایش مهربانانه اوست. در حقیقت، رحمان دو چیز مى دهد: یکى اصل خواسته انسان، مانند شفاى بیمارى یا مال و دیگرى مهر و عاطفه، که امرى معنوى است و بسیارى از کمبودهاى روانى با آن جبران مى شود.

 

بازدیدها: 150

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *