تفسیر تسنیم (تفصیلی)| جلد1،سوره حمد،آيه 2،الحمد لله رب العالمين؛فرق حمد و مدح

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفسیر تسنیم (تفصیلی)| جلد1،سوره حمد،آيه 2،الحمد لله رب العالمين؛فرق حمد و مدح

مشهور اين است كه حمد و مدح همتا و همانند است، همان گونه كه دو واژه مقابل اينها، قدح و هجو نيز همتا و همانند است

فرق حمد و مدح

مشهور اين است كه حمد و مدح همتا و همانند است، همان گونه كه دو واژه مقابل اينها، قدح و هجو نيز همتا و همانند است، (635) ولى اين دو واژه كه دو ريشه متفاوت دارد، داراى دو معناى مختلف است و از اين رو از نظر كاربرد و موارد استعمال نيز يكسان نيست ؛ حمد تنها در برابر صاحب كمالى است كه داراى عقل و انديشه باشد، ولى مدح (قول حاكى از عظمت حال ممدوح ) كه در مقابل ذم است، درباره غير عاقل نيز به كار مى رود؛ مثلا، درباره گوهرى زيبا و ارزشمند مى توان گفت ممدوح است، ولى نمى توان گفت محمود است: يقال مدحت اللؤ لؤ على صفائه و لا يقال حمدته على صفائه (636)

تفاوت ديگر حمد و مدح آن است كه حمد تنها در برابر كارهاى اختيارى است، اما مدح درباره امور خارج از اختيار نيز به كار مى رود؛ مثلا بلندى قامت و زيبايى چهره در انسان با اين كه اختيارى نيست قابل مدح است، ولى قابل حمد نيست، بر خلاف انفاق و علم آموزى او كه هم ممدوح است و هم محمود. پس هر حمدى مدح است،اما چنين نيست كه هر مدحى حمد باشد. (637)

برخى گفته اند: در مفهوم حمد، وصول اثر كمال محمود به غير نهفته است و به اصطلاح حمد آن است كه نه تنها از فضايل، بلكه از فواضل نيز باشد، بر خلاف مدح كه از اين جهت نيز اعم است (638). اين سخن تام نيست ؛ زيرا در قرآن كريم و برخى ادعيه، خداى سبحان بر كمالاتى كه اثر آن به غير نمى رسد نيز حمد شده است ؛ مانند: اوليت، آخريت، تجرد و… الحمد لله الذى لم يتخذ ولدا و لم يكن له شريك فى الملك و لم يكن له ولى من الذل (639) الحمد لله الاءول بلا اءول كان قبله و الآخر بلا آخر يكون بعده، الذى قصرت عن رؤ يته اءبصار الناظرين و عجزت عن نعته اءوهام الواصفين (640) و معلوم است كه بى آغاز بودن در اوليت و بى انجام بودن در آخريت، تجرد، نداشتن فرزند و ولى و شريك و مانند آن از كمالاتى نيست كه اثر آن به ديگرى برسد.

برخى نيز گفته اند: حمد تنها در ستايش به حق به كار مى رود، اما مدح در ستايشهاى باطل نيز به كار مى رود (641)؛ مانند اءحثوا فى وجوه المداحين التراب (642) اين فرق نيز تام نيست ؛ زيرا حمد در مورد ستايش باطل نيز به كار رفته است ؛ مانند و يحبون اءن يحمدوا بما لم يفعلوا (643) ( و ابتلى بحمد من اءعطانى ) (644)، و تبتغى فى قولك للعامل باءمرك اءن يوليك الحمد دون ربه… (645)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *