گستره ضمیر جمع در کلمه نعبد به مرتبه معرفت نمازگزار وابسته است ؛ مراد نمازگزار متوسط از (ایاک نعبد)، خود اوست، با جمیع شئون ادراکى و تحریکى اش، آن هم در صورتى که همه حواس ظاهرى و باطنى او، در عبادت حضور داشته باشند. برتر از او نمازگزارى است که مرادش از نعبد، اعم از خود و دیگر نمازگزاران است. اما نمازگزارى که همه عوالم هستى را مربوب خداى سبحان و همه را در حال عبادت او مى داند، از دریچه ضمیر متکلم مع الغیر در نعبد گستره همه عوالم هستى را مى نگرد.
قرآن کریم سراسر جهان را عبد خداى سبحان معرفى مى کند ان کل من فى السموات و الاءرض الا اتى الرحمن عبدا (۸۹۳). در قیامت که همه موجودات آسمانى و زمینى، بنده وار به پیشگاه خداى رحمان مى آیند، عبد بودن آنان آشکار مى شود.
اگر انسان این حقیقت را دریافت که هر موجودى مربوب خداست و رابطه اش با خدا رابطه عبد و مولاست، نه تنها خود و همه اعضا و جوارحش، بلکه همه عوالم هستى را در حال عبادت یافته و خود را هماهنگ با کاروان بزرگ عابدان مى بیند. چنین نمازگزارى براى رسیدن به رفاهى خاص مانند بهره ورى از بهشت و یا رهایى از رنجى مخصوص همانند آتش دوزخ، خدا را عبادت نمى کند؛ زیرا او بهشت و جهنم را نیز مربوب رب العالمین و عبد مولاى مطلق مى داند، که با کاروان بزرگ عابدان حق تعالى هماهنگ و همراهند. از این رو از خدا تنها لقاى او را مى خواهد و این همان دین خالصى است که ویژه خداى سبحان است: (لله الدین الخالص) (۸۹۴)، قل الله اءعبد مخلصا له دینى (۸۹۵)
بازدیدها: 148