امیرالمؤمنین (علیه السلام ) مى فرماید: و تعلموا القرآن فانه اءحسن الحدیث و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و اءحسنوا تلاوته فانه اءنفع القصص و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذى لا یستفیق من جهله بل الحجه علیه اءعظم و الحسره علیه اءلزم و هو عند الله اءلوم (۴۲۲)؛ قرآن را فرا گیرید که آن نیکوترین سخن است و به فهم عمیق آن دست یابید که آن مایه خرمى دلهاست و از نور آن شفا بجویید که آن شفاى بیماریهاى روحى است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین قصه هاست و کسى که به علم خویش عمل نکند، همانند نادان سرگردانى است که به هوش نمى گراید و چون عالم است، حجت بر او گرانتر و حسرت او افزونتر و ملامت او در پیشگاه خداى سبحان بیشتر است.
مراد از تفقه (تفقهوا) در قرآن کریم و روایات اهل بیت طهارت (علیهم السلام )، آشنایى با فقه مصطلح که در مقابل کلام و فلسفه قرار دارد، نیست ؛ همان گونه که واژه حکمت در قرآن و روایات، حکمت مصطلح، یعنى فلسفه نیست، بلکه بر فراگیرى معارف اصول دین و معارف عقلى نیز فقه اطلاق مى گردد و فهمیدن احکام حرام و حلال الهى نیز حکمت نامیده مى شود. پس فقه که عبارت از فراگیرى عمیق است به معناى مطلق آگاهى به معارف دین است و به معناى اصطلاحى آن نیست و گرنه لازم مى آید که تنها یک سیزدهم قرآن که آیات الاءحکام و مربوط به فروع فقه مصطلح است ؛ داراى فقه باشد و مراد از تفقه در قرآن معرفت خصوص همان مقدار اندک باشد؛ در حالى که تمامى قرآن فقه است. البته اگر مسائل حقوقى، سیاسى، اجتماعى و مدنى را جزو فقه بدانیم، آیات فقهى رقم بیشترى پیدا مى کند.
از قرار گرفتن شفا در نور قرآن (و استشفوا بنوره ) بر مى آید که جهل به قرآن نیز مانند به کار نبستن آن، بیمارى است ؛ جهل مانند رذایل اخلاقى دیگر، از بیماریهاى قلبى است و قرآن کریم شفاى این دردهاست: و ننزل من القران ما هو شفاء (۴۲۳)، (شفا لما فى الصدور ) (۴۲۴)
مراد از قلب در قرآن، همان لطیفه الهى، یعنى روح است، نه عضو گرداننده خون در بدن. سلامت و بیمارى قلب جسمانى انسان، در محدوده دانش پزشکى است و ارتباطى با سلامت و بیمارى قلب روحانى ندارد؛ ممکن است انسانى از سلامت کامل قلب جسمانى برخوردار باشد، اما نتواند نگاه خود را در برابر نامحرم مهار کند و در نتیجه قلب روحانى او بیمار باشد: فلا تخضعن بالقول فیطمع الذى فى قلبه مرض (۴۲۵). همچنین کسى که گرایشهاى نارواى سیاسى دارد بیمار دل است، گرچه از نظر طب مادى، قلبى سالم داشته باشد: فترى الذین فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم… (۴۲۶)
قرآن کریم در کلام حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به عنوان اءحسن الحدیث و اءنفع القصص معرفى و به نیکو تلاوت کردن آن، سفارش شده است. مراد از تلاوت نیکو، تنها آهنگ خوب نیست. فهم درست قرآن و عمل به آن نیز از مدارج تلاوت نیکوست ؛ زیرا امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در ادامه سخن خود مى فرماید: عالم بى عمل همانند جاهل سرگردانى است که از جهل خود به هوش نمى گراید و علم حجتى علیه عالم بى عمل و مایه حسرت و ملامت او نزد خداى سبحان خواهد بود. البته ترتیل و شمرده و با تاءنى تلاوت کردن و حدود تجوید را رعایت کردن، فیض خاص تلاوت نیکو را به همراه دارد.
بازدیدها: 0