تفسیر تسنیم ( تفصیلی)| جلد1،پیشگفتار مفسر،فصل سوم؛منهج تفسيرى اهل بيت (ع)

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفسیر تسنیم ( تفصیلی)| جلد1،پیشگفتار مفسر،فصل سوم؛منهج تفسيرى اهل بيت (ع)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم (عليهم السلام ) در داوريها و احتجاجها و در پاسخ پرسشهاى تفسيرى، آيات قرآن را به يكديگر ارجاع مى دادند و

منهج تفسيرى اهل بيت (ع)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم (عليهم السلام ) در داوريها و احتجاجها و در پاسخ پرسشهاى تفسيرى، آيات قرآن را به يكديگر ارجاع مى دادند و با ساير آيات قرآن آيه مورد نظر خود را تفسير مى كردند؛ چنانكه حضرت اميرالمومنين (عليه السلام ) از جمع بين آيه كريمه و الوالدات يرضعن اءولادهن حولين كاملين(105) و آيه (… حمله و فصاله ثلثون شهرا…) (106) استفاده كرده اند كه از نظر قرآن كريم حداقل دوران باردارى بانوان شش ماه است و بر اين اساس، حكم رجم را از شخصى كه بر اثر اتهام به بزهكارى، به آن محكوم شده بود برداشتند. (107)

همچنين حضرت امام جواد (عليه السلام ) با ضميمه كردن آيه شريفه ( و اءن المساجد لله…) (108) به آيه و السارق و السارقة فاقطعوا اءيديهما… (109) حد سارق را قطع انگشتان دست دانسته اند (110)؛ در حالى كه افراطيان از خوارج با استناد به خصوص آيه ( و السارق و السارقه…) معتقد بودند دست دزد بايد از شانه قطع شود؛ زيرا بر همه آن يد اطلاق مى شود!

همچنين امام باقر (عليه السلام ) در پاسخ زراره كه پرسيد: چگونه از آيه شريفه و اذا ضربتم فى الاءرض فليس عليكم جناح اءن تقصروا من الصلوة (111) كه لسانش الزام نيست، حكم لزوم قصر در نماز مسافر استفاده مى شود، فرمودند: تعبير لا جناح در اين آيه نظير لا جناح در آيه كريمه فمن حج البيت اءو اعتمر فلا جناح عليه اءن يطوف بهما (112) است(113)، كه مقصود از آن حكم لزومى است، نه رجحان صرف.

بنابراين، تفسير قرآن به قرآن سيره عملى اهل بيت (عليهم السلام ) بود؛ چنانكه ارجاع مفسران به اين روش نيز در سيره علمى آن ذوات مقدس ‍ كاملا مشهود است ؛ مانند اين كه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرموده اند: ان القرآن ليصدق بعضه بعضا فلا تكذبوا بعضه ببعض ‍ (114) و حضرت على (عليه السلام ) فرموده اند كتاب الله تبصرون به وتنطقون به وتسمعون به و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه على بعض (115)

تذكر: آنچه از سيره عملى اهل بيت (عليهم السلام ) در تفسير قرآن به قرآن نقل مى شود براى اثبات اصلح منهج است و گرنه تطبيق آن در پاره اى از موارد بدون تعبد آسان نيست. بررسى مواضع سجود در آيه ( اءن المساجد لله )(116) و لزوم قطع برخى از مواضع آن در صورت تكرر حد سرقت و نيز تفسير معناى جناح شاهد مدعاست.

چون از طرف اهل بيت وحى و عصمت و طهارت (عليهم السلام ) تفسير قرآن به قرآن به عنوان منهجى معقول و مقبول اعلام شد، صحابه و تابعان آنان اگر شاهدى از قرآن براى تفسير آيه اى از آن مى يافتند به تفسير آن مبادرت مى كردند؛ گر چه غالب تفسيرهاى آنان از سنخ تفسير به ماءثور بود، نه تفسير قرآن به قرآن كه چنين كارى اجتهاد قرآنى و تدبر در محور همه آيات را مى طلبيد و نه تفسير درايى محمود و ممدوح كه اجتهاد برهانى و تاءمل در مدار علوم متعارفه يا اصول موضوعه مبرهن را طلب مى كرد؛ ليكن از دير زمان شيوه تفسير قرآن به قرآن بين قرآن پژوهان مطرح بود (117) و روش عملى بسيارى از بزرگان تفسير نيز به طور محدود، نه گسترده، استمداد از بعض آيات درباره برخى ديگر بوده است.

مؤ لف تفسير المنار، براى مرحله برين تفسير شرايطى ياد كرده كه اولين آن شرايط بررسى خود آيات و كلمات براى فهم خود قرآن است. آنگاه چنين گفته است: و قد قالوا ان القرآن يفسر بعضه ببعض (118). اين تعبير نشان مى دهد كه تفسير قرآن به قرآن، شيوه اى است كه جملگى بر آن بوده اند. نه اين كه مختص به گروهى معين باشد. اما نه خود صاحب تفسير المنار جناب محمد عبده و نه رشيد رضا و نه ديگران توان چنين كار سترگى را نداشتند كه قرآن كريم را استنطاق كنند و آن را به نطق آورند تا آيات همگون آن نسبت به همديگر ناطق، شاهد و مصدق باشد؛ گرچه فى الجمله در اين منهج بهيج توفيق يافتند.

غرض آن كه، از گفتار، رفتار و نوشتار اقدمين، قدماء، متاخران و معاصران، عطر دل انگيز تفسير قرآن به قرآن به شامه جان مى وزد، ليكن چنين نافه اى را بايد در سوق كالاى گرانبهاى الميزان جستجو كرد كه در اين مضمار گوى سبقت را از ديگران ربود و هر چند از لحاظ شناسنامه تفسيرى آرم بنوت و فرزندى مفسران سلف را داراست، ليكن فيه معنى شاهد باءبوته (119)

اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند 
كسى به حسن و ملاحت به يار ما نرسد
به حق صحبت ديرين كه هيچ محرم راز 
به يار يك جهت حق گزار ما نرسد
هزار نقش برآيد ز كلك صنع و يكى 
به دلپذيرى نقش نگار ما نرسد
هزار نقد به بازار كائنات آرند 
يكى به سكه صاحب عيار ما نرسد (120)

الميزان و ما ادراك ما الميزان ( ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء ) (121). راز كاميابى مؤ لف بزرگوار الميزان در تفسير قرآن به قرآن بعدا روشن خواهد شد.

تذكر: سيره فقها و اصوليان در استنباط احكام فقهى از آيات الاءحكام، تقييد مطلقات و تخصيص عمومات برخى از آيات قرآن با مقيدات و مخصصاتى است كه در ساير آيات قرآن يافت مى شود.همچنين اگر در آيه اى احتمال نسخ(122) داده شود، ناسخ آن را در آيات ديگر جستجو مى كنند و به طور كلى از هر قرينه و شاهد قرآنى براى استنباط فروع فقهى از آيات الاءحكام قرآن كريم استفاده مى كنند.

سيره و روش عقلا نيز در استفاده از آثار نوشتارى يا گفتارى نويسندگان و گويندگان چنين است كه همه مطالب يك كتاب و يا خطابه را با هم مى سنجند و برخى از مطالب آن را با برخى ديگر تاءييد و يا نقض مى كنند و اين سيره و شيوه در منظر و مسمع شارع مقدس بود و نسبت به آن هيچ گونه ردع و منعى نكرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *