رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم (علیهم السلام ) در داوریها و احتجاجها و در پاسخ پرسشهاى تفسیرى، آیات قرآن را به یکدیگر ارجاع مى دادند و با سایر آیات قرآن آیه مورد نظر خود را تفسیر مى کردند؛ چنانکه حضرت امیرالمومنین (علیه السلام ) از جمع بین آیه کریمه و الوالدات یرضعن اءولادهن حولین کاملین(۱۰۵) و آیه (… حمله و فصاله ثلثون شهرا…) (۱۰۶) استفاده کرده اند که از نظر قرآن کریم حداقل دوران باردارى بانوان شش ماه است و بر این اساس، حکم رجم را از شخصى که بر اثر اتهام به بزهکارى، به آن محکوم شده بود برداشتند. (۱۰۷)
همچنین حضرت امام جواد (علیه السلام ) با ضمیمه کردن آیه شریفه ( و اءن المساجد لله…) (۱۰۸) به آیه و السارق و السارقه فاقطعوا اءیدیهما… (۱۰۹) حد سارق را قطع انگشتان دست دانسته اند (۱۱۰)؛ در حالى که افراطیان از خوارج با استناد به خصوص آیه ( و السارق و السارقه…) معتقد بودند دست دزد باید از شانه قطع شود؛ زیرا بر همه آن ید اطلاق مى شود!
همچنین امام باقر (علیه السلام ) در پاسخ زراره که پرسید: چگونه از آیه شریفه و اذا ضربتم فى الاءرض فلیس علیکم جناح اءن تقصروا من الصلوه (۱۱۱) که لسانش الزام نیست، حکم لزوم قصر در نماز مسافر استفاده مى شود، فرمودند: تعبیر لا جناح در این آیه نظیر لا جناح در آیه کریمه فمن حج البیت اءو اعتمر فلا جناح علیه اءن یطوف بهما (۱۱۲) است(۱۱۳)، که مقصود از آن حکم لزومى است، نه رجحان صرف.
بنابراین، تفسیر قرآن به قرآن سیره عملى اهل بیت (علیهم السلام ) بود؛ چنانکه ارجاع مفسران به این روش نیز در سیره علمى آن ذوات مقدس کاملا مشهود است ؛ مانند این که حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرموده اند: ان القرآن لیصدق بعضه بعضا فلا تکذبوا بعضه ببعض (۱۱۴) و حضرت على (علیه السلام ) فرموده اند کتاب الله تبصرون به وتنطقون به وتسمعون به و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه على بعض (۱۱۵)
تذکر: آنچه از سیره عملى اهل بیت (علیهم السلام ) در تفسیر قرآن به قرآن نقل مى شود براى اثبات اصلح منهج است و گرنه تطبیق آن در پاره اى از موارد بدون تعبد آسان نیست. بررسى مواضع سجود در آیه ( اءن المساجد لله )(۱۱۶) و لزوم قطع برخى از مواضع آن در صورت تکرر حد سرقت و نیز تفسیر معناى جناح شاهد مدعاست.
چون از طرف اهل بیت وحى و عصمت و طهارت (علیهم السلام ) تفسیر قرآن به قرآن به عنوان منهجى معقول و مقبول اعلام شد، صحابه و تابعان آنان اگر شاهدى از قرآن براى تفسیر آیه اى از آن مى یافتند به تفسیر آن مبادرت مى کردند؛ گر چه غالب تفسیرهاى آنان از سنخ تفسیر به ماءثور بود، نه تفسیر قرآن به قرآن که چنین کارى اجتهاد قرآنى و تدبر در محور همه آیات را مى طلبید و نه تفسیر درایى محمود و ممدوح که اجتهاد برهانى و تاءمل در مدار علوم متعارفه یا اصول موضوعه مبرهن را طلب مى کرد؛ لیکن از دیر زمان شیوه تفسیر قرآن به قرآن بین قرآن پژوهان مطرح بود (۱۱۷) و روش عملى بسیارى از بزرگان تفسیر نیز به طور محدود، نه گسترده، استمداد از بعض آیات درباره برخى دیگر بوده است.
مؤ لف تفسیر المنار، براى مرحله برین تفسیر شرایطى یاد کرده که اولین آن شرایط بررسى خود آیات و کلمات براى فهم خود قرآن است. آنگاه چنین گفته است: و قد قالوا ان القرآن یفسر بعضه ببعض (۱۱۸). این تعبیر نشان مى دهد که تفسیر قرآن به قرآن، شیوه اى است که جملگى بر آن بوده اند. نه این که مختص به گروهى معین باشد. اما نه خود صاحب تفسیر المنار جناب محمد عبده و نه رشید رضا و نه دیگران توان چنین کار سترگى را نداشتند که قرآن کریم را استنطاق کنند و آن را به نطق آورند تا آیات همگون آن نسبت به همدیگر ناطق، شاهد و مصدق باشد؛ گرچه فى الجمله در این منهج بهیج توفیق یافتند.
غرض آن که، از گفتار، رفتار و نوشتار اقدمین، قدماء، متاخران و معاصران، عطر دل انگیز تفسیر قرآن به قرآن به شامه جان مى وزد، لیکن چنین نافه اى را باید در سوق کالاى گرانبهاى المیزان جستجو کرد که در این مضمار گوى سبقت را از دیگران ربود و هر چند از لحاظ شناسنامه تفسیرى آرم بنوت و فرزندى مفسران سلف را داراست، لیکن فیه معنى شاهد باءبوته (۱۱۹)
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند |
کسى به حسن و ملاحت به یار ما نرسد |
به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز |
به یار یک جهت حق گزار ما نرسد |
هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکى |
به دلپذیرى نقش نگار ما نرسد |
هزار نقد به بازار کائنات آرند |
یکى به سکه صاحب عیار ما نرسد (۱۲۰) |
المیزان و ما ادراک ما المیزان ( ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء ) (۱۲۱). راز کامیابى مؤ لف بزرگوار المیزان در تفسیر قرآن به قرآن بعدا روشن خواهد شد.
تذکر: سیره فقها و اصولیان در استنباط احکام فقهى از آیات الاءحکام، تقیید مطلقات و تخصیص عمومات برخى از آیات قرآن با مقیدات و مخصصاتى است که در سایر آیات قرآن یافت مى شود.همچنین اگر در آیه اى احتمال نسخ(۱۲۲) داده شود، ناسخ آن را در آیات دیگر جستجو مى کنند و به طور کلى از هر قرینه و شاهد قرآنى براى استنباط فروع فقهى از آیات الاءحکام قرآن کریم استفاده مى کنند.
سیره و روش عقلا نیز در استفاده از آثار نوشتارى یا گفتارى نویسندگان و گویندگان چنین است که همه مطالب یک کتاب و یا خطابه را با هم مى سنجند و برخى از مطالب آن را با برخى دیگر تاءیید و یا نقض مى کنند و این سیره و شیوه در منظر و مسمع شارع مقدس بود و نسبت به آن هیچ گونه ردع و منعى نکرده است.
بازدیدها: 100