تفسیر تسنیم ( تفصیلی)| جلد۱،پیشگفتار مفسر، فصل چهارم؛ ویژگیهاى سنت قطعى

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفسیر تسنیم ( تفصیلی)| جلد۱،پیشگفتار مفسر، فصل چهارم؛ ویژگیهاى سنت قطعى

بررسى منهج تفسیر قرآن به قرآن جزو علوم قرآنى محسوب است و تحلیل روش تفسیر قرآن به حدیث گذشته از لزوم آگاهى به علوم قرآنى، نیازمند حدیث شناسى است

ویژگیهاى سنت قطعى

بررسى منهج تفسیر قرآن به قرآن جزو علوم قرآنى محسوب است و تحلیل روش تفسیر قرآن به حدیث گذشته از لزوم آگاهى به علوم قرآنى، نیازمند حدیث شناسى است و باید از قواعد علم حدیث پیروى کند.

نکته اى که در حدیث شناسى مطرح است و در مسئله عرض حدیث بر قرآن کریم سهم کلیدى دارد آن است که اولا، سنت به دو قسم منقسم است: یکى قطعى و دیگرى غیر قطعى، ثانیا، آنچه باید بر قرآن عرضه شود سنت غیرقطعى است و هرگز سنت قطعى نیازى به عرض بر قرآن ندارد؛ زیرا صدور آن از مقام عصمت قطعى است و چنین صادرى یقینا به خداوند منسوب است. ثالثا، سنت قطعى همانند قرآن کریم گذشته از بى نیازى از عرض بر منبع دیگر، خودش به عنوان منبع جداگانه مورد عرض سنت غیر قطعى است ؛ یعنى حدیث غیر یقینى همان طور که بر قرآن عرضه مى شود، بر سنت قطعى نیز معروض مى گردد. رابعا، گرچه سنت قطعى از دو جهت همانند قرآن کریم است ؛ یعنى در بى نیازى از عرض بر منبع دیگر و در این که خودش منبع عرض سنت غیرقطعى بر آن است ؛ همانند قرآن کریم است، لیکن حجیت و اعتبار آن متوقف بر ثبوت رسالت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم است و رسالت آن حضرت متوقف بر معجزه بودن قرآن است ( در صورتى که رسالت پیامبر به معجزه دیگر تکیه نکند ).

بنابراین، رتبه حجیت و اعتبار قرآن کریم قبل از ثبوت رسالت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم است ؛ در حالى که ثبوت رسالت آن حضرت بر اعتبار و حجیت سنت قطعى اوست ؛ زیرا خود سنت قطعى معجزه نیست تا ذاتا معتبر و حجت باشد؛ بلکه به واسطه رسالت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به اعجاز قرآن کریم وابسته است. در نتیجه، اعتبار سنت قطعى همتاى حجیت قرآن کریم نیست ؛ بلکه از لحاظ رتبه متاءخر از آن است. البته براى اثبات احکام شرعى چاره اى جز رجوع به سنت همانند منابع غنى و قوى دیگر نیست.

شایان ذکر است که، سنت قطعى فراوان نیست ؛ زیرا مهمترین حلقه ارتباطى امت با سنت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام ) بوده اند که متاءسفانه مهجور و محجور شدند؛ چنانکه نشر و تدوین حدیث که یکى از بهترین راههاى صیانت سنت و بقاء و دوام آن بود با تاءسف تام تا مدت مدیدى محجور و ممنوع بود و اگر اهل بیت عصمت (علیهم السلام ) محکوم به انزوا نمى شدند و کرسى ثقافت و مسند تدریس و تعلیم از آنان غضب نمى شد و دیگران جامه خلافت را تقمص نمى کردند، علم شریف حدیث به وضع بهترى ظهور کرده، محتواى آن نیز زهور بیشترى مى یافت و قهرا بر حجم سنت قطعى نیز افزوده مى شد.

بازدیدها: 121

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *