فصل هشتم: شان نزول، فضاى نزول و جو نزول قرآن
مفسران قرآن کریم عنایت و اهتمام ویژه اى به تبیین شاءن و سبب نزول آیات قرآن نشان داده اند (۳۸۷) ولى فضاى نزول که مربوط به مجموع یک سوره است و جو نزول که مربوط به مجموع قرآن کریم است مورد عنایت و توجه مفسران واقع نشده و در تفاسیر موجود مطرح نشده است.
فرق شاءن نزول با فضا و جو نزول در این است که شاءن نزول یا سبب نزول حوادثى است که در عصر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در محدوده حجاز یا خارج از آن رخ داده و همچنین مناسبتها و عواملى است که زمینه ساز (۳۸۸) نزول یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم بوده است.
اما فضاى نزول که مربوط به مجموع یک سوره است بررسى اوضاع عمومى، اوصاف مردمى، رخدادها و شرایط ویژه اى است که در مدت نزول یک سوره در حجاز و خارج آن وجود داشته است. هر یک از سوره هاى قرآن کریم فصل جدیدى بود که با نزول آیه کریمه (بسم الله الرحمن الرحیم ) گشوده مى شد و با نزول بسم الله سوره بعد، پایان مى پذیرفت. سوره هاى قرآن کریم برخى به طور دفعى نازل شده است ؛ مانند سوره هاى حمد، انعام و نصر و برخى به تدریج و در طى چند ماه یا چند سال نازل شده است و در طى مدت نزول یک سوره در محدوده زندگى مسلمانان و جهان خارج حوادثى رخ داده و شرایطى خاص حاکم بوده است. کشف و پرده بردارى از این رخدادها و شرایط و تبیین آن در آغاز هر یک از سوره ها، ترسیم فضاى نزول آن سوره خواهد بود. اما جو نزول مربوط به سراسر قرآن کریم است و مراد از آن بستر مناسب زمانى و مکانى نزول سراسر قرآن است. قرآن کریم در طى ۲۳ سال بر قلب مطهر و گرامى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نازل شد. حوادثى که در طى سالیان نزول قرآن در حوزه اسلامى و یا خارج از قلمرو زندگى مسلمانان و حکومت اسلامى پدید آمد و شرایط و افکارى که بر آن حاکم بود و یا رخدادهایى که بر اثر نزول آیات قرآن کریم در جهان آن روز پدید آمد، جو نزول قرآن است.
سه عنوان یاد شده ( شاءن، فضا و جو نزول ) افزون بر این تفاوت که اولى مخصوص یک یا چند آیه است، دومى مربوط به یک سوره و سومى مربوط به همه قرآن، تفاوت دیگرى نیز دارد که شاءن نزول تنها ناظر به تاءثیر یک جانبه رخدادهاى خاص، بر نزول آیه یا آیات است، ولى در فضاى نزول سوره و همچنین جو نزول قرآن سخن از تعامل و تعاطى (تاءثیر دو جانبه ) فضاى بیرونى با نزول سوره یا جو جهانى با نزول مجموع قرآن است ؛ بدین معنا که هم فضا و جو موجود مقتضى نزول سوره و کل قرآن بود و هم نزول سوره و تنزل مجموع قرآن فضا و جو را دگرگون مى ساخت.
راهیابى به معارف قرآن کریم تا حدودى در گرو آگاهى به شاءن، فضا و جو نزول است. در بررسى فضاى نزول سوره ها و جو نزول مجموعه قرآن از منابع مختلف تاریخ، حدیث و خود قرآن کریم مى توان استفاده کرد و این رسالت مفسران قرآن است که کمبود موجود در بخش فضاى نزول سوره ها و جو نزول قرآن را ترمیم کنند. مناسب است، در پایان این بحث به عنوان نمونه به تبیین بخشى از فضاى نزول سوره مبارکه نساء بپردازیم و آن ساختار اجتماعى و مردمى جامعه حجاز در دوران نزول این سوره است:
سوره مبارکه نساء در سال سوم یا چهارم هجرى در فضایى نازل شده است که جامعه حجاز از گروههاى مردمى زیر تشکیل شده بود:
۱- مشرکان مکه که با همه کوشش و توان خود براى سرکوبى نظام اسلامى بسیج شده بودند.
۲- منافقان داخلى که بیش از یک سوم مسلمانان را تشکیل مى دادند و براى بیگانگان جاسوسى مى کردند و در مقاطع حساس به نظام اسلامى ضربه مى زدند؛ همان گونه که در جنگ احد از میان هزار سرباز مسلمانان بیش از سیصد نفر از بسیج و نفر به سوى جبهه بازگشتند. نفاق در این مقطع تاریخى عنصرى قوى و کمرشکن بود و از این رو بسیارى از آیاتى که در مدینه نازل شده است، از کارها و توطئه هاى منافقان پرده بر مى دارد.
۳- یهودیان اطراف مدینه که بر اثر تمکن مالى و داشتن ثروتهاى کلان به رباخوارى و صرافى اشتغال داشتند و مستمندان مدینه از آنان وام مى گرفتند، به آنان بدهکار بودند و آنان را متمدن مى شمردند. اینان هم با منافقان داخلى در ارتباط بودند هم با مشرکان خارجى و همواره عامل مزاحمى براى نظام اسلامى به شمار مى آمدند.
۴- گروه ضعیف الایمان که نه منافق بودند، نه یهودى و نه مشرک و قرآن کریم گاهى با تعبیر (الذین فى قلوبهم مرض ) (۳۸۹) از آنان یاد مى کند. این چهار گروه عناصر رسمى در برابر نظام اسلامى بودند؛ اعم از محارب و مخالف و مختلف و بى تفاوت. قرآن کریم از گروه دیگرى به نام مرجفون نام مى برد که در فرصتهایى خاص به نقل اراجیف، یعنى گزاره هاى رجفه (لرزه ) دار و شایعه پراکنى مى پرداختند. اینان گروه مستقلى در برابر گروههاى چهارگانه قبلى نیستند، بلکه همان منافقان داخلى یا یهودیان مدینه اند که در مقاطعى سمت خاص خود را ایفا مى کردند و پایگاه فکرى ثابتى نداشتند، بلکه به دیگران وابسته بودند. سوره نساء در چنین فضایى نازل شد و توجه به چنین فضایى، در تفسیر سوره، به ویژه آیات ۷۱ تا ۹۱ آن موثر است.
بازدیدها: 0