توطئه در کمین مادر انقلاب
رهبر معظّم انقلاب اسلامي در روز 19 دي امسال در ديدار پر شور جمعي از مردم قم، با تجليل از قيام سرنوشتساز مردم قم در ۱۹ دي سال ۵۶ بهعنوان نقطه عطف انقلاب اسلامي، قم را «شهر، مرکز و مادر انقلاب» خواندند و افزودند: البتّه انگيزههايي براي تغيير فضاي انقلابي قم و کمرنگ کردن روحيه ی انقلابي و ديني در آن وجود دارد و نبايد از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد.
حضرت آيت الله العظمي خامنهاي با تأکيد بر هوشياري در مقابل اين انگيزهها، تأکيد کردند: «قم، سرچشمه ی اصلي و پشتوانه ی معنوي انقلابي است که دنيا را متحوّل کرد. بنابراين بزرگان و جوانان قم نبايد اجازه دهند دستهاي خائن، قم را از مرکزيت انقلاب، خارج و اين حرکت تحوّلي را در آن کمرنگ کنند.»
چرا مادر انقلاب؟
عبارت «مادر انقلاب» درباره شهر مقدّس قم، اصطلاح جديد و قابل تأمّلي است که براي نخستين بار از سوي رهبر انقلاب و در توصيف جايگاه اين شهر بکار مي رود. نگاهي به تاريخچۀ معاصر اين شهر و رويدادهاي آن در سير مبارزاتي مردم ايران که منجر به سرنگوني رژيم پهلوي شد، نشان مي دهد اين عبارت کاملاً بجا و مناسب است. چرا که انقلاب اسلامي سال 1357، خيزشي ديني و فرهنگي بود که با بيداري ملّت روي داد و پيش قراولان اين بيداري نيز، حوزه هاي علميه و طلّاب علوم ديني به پرچمداري امام خيمني رضوان الله تعالی علیه بودند.
اوّلين سند مبارزاتي در قم
تاريخ نيز گواه همين امر است. اوّلين سند مبارزاتي انقلاب اسلامي به 74 سال پيش بازمي گردد. اين سند بيانيه ی امام خميني است که در آن زمان (15 ارديبهشت سال 1342) اوّلين بيانيه ی سياسي و مبارزاتي خود را در سن 42 سالگي از شهر قم منتشر کردند. ايشان در اين بيانيه که به «دعوت به قيام لله» شهرت دارد، اوّلين گروهي را که مورد خطاب قرار داده و دعوت به قيام عليه رژيم طاغوت مي کنند، روحانيت شيعه است و مي نويسند: « هان اي روحانيين اسلامي! اي علماي ربّاني! اي دانشمندان ديندار! ايگويندگان آيين دوست! اي دينداران خداخواه! اي خداخواهان حقپرست! اي حقپرستان شرافتمند! اي شرافتمندان وطنخواه! اي وطنخواهان با ناموس! موعظت خداي جهان را بخوانيد و يگانه راه اصلاحي را که پيشنهاد فرموده بپذيريد و ترک نفع هاي شخصي کرده تا به همۀ سعادت هاي دو جهان نايل شويد و با زندگاني شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شويد. اِنّ للّه في ايّام دهرکم نَفَحاتٌ ألا فتعَرّضوا لها؛ امروز روزي است که نسيم روحاني الهي وزيدن گرفته و براي قيام اصلاحي بهترين روز است، اگر مجال را از دست بدهيد و قيام براي خدا نکنيد و مراسم ديني را عودت ندهيد، فرداست که مشتي هرزهگرد شهوتران بر شما چيره شوند و تمام آيين و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند…»
انتشار اين پيام از قم و مورد خطاب قرار دادن علما و حوزه هاي علميه، سند و شاهدي بر اين مسأله است که عنوان مادر انقلاب براي شهر قم، کاملاً بجاست. نکتۀ ديگر آنکه خود شخص امام خميني رحمه الله به عنوان رهبر و پيشگام اين نهضت الهي، برخاسته از حوزه ی علميه ی قم بودند و با طيّ مدارج و درجات علمي و استفاده از محضر بزرگان و اساتيد اين حوزه، به درجه ی اجتهاد و جايگاه مرجعيت رسيده و با احياي فقه سياسي به عنوان رکن فکري مذهب تشيّع، شالوده و پايه ی انقلاب اسلامي را بنيان نهادند.
برنامۀ دشمن – توطئه – براي قم و حوزه علميه
نگاهي به اقدامات و روند عمليات رسانه اي و سياسي – فرهنگي دشمن نشان مي دهد برنامۀ آنها براي شهر قم و حوزه هاي علميه، چند محور عمده دارد که در ادامه به چهار مورد اصلي آن اشاره مي شود؛
1- همانطور که روحانيت رهبران و پيشتازان نهضت انقلاب بودند، عمليات معکوس آن يعني براندازي جمهوري اسلامي نيز از همين کانال قابل پيگيري و انجام است. روحانيت در واقع مغز متفکّر و موتور محرّکه ی اين انقلاب است. از کار انداختن اين مغز و موتور به روش هاي مختلف و متنوّع، يک نتيجه مسلّم خواهد داشت و آن هم توقّف و سرنگوني انقلاب اسلامي است. حذف روحانيت انقلابي از صحنه، ايجاد تغيير محاسباتي در ميان طلّاب و حوزويان، ايجاد شکاف و فاصله ميان حوزه و نظام با ادّعاهايي مانند لزوم استقلال حوزه، سياست زدايي از حوزه و رواج انديشه هاي سکولار، ترويج و پشتيباني (عمدتاً غيرمستقيم) از روحانيت متحجّر از جمله روش هاي دشمن براي از کار انداختن مغز انقلاب است. حذف حوزه انقلابي از صحنه، بطور خودکار باعث حذف مردم از صحنه خواهد شد و اين مسئله همان فرصتي است که دشمن براي ضربه زدن و نابودي انقلاب اسلامي به آن نياز مبرم دارد.
2- يکي از روش هاي اصلي دشمن در اين زمينه ايجاد اختلاف ميان دو حوزه ی قم و نجف به عنوان دو قطب و مرکزيت تربيت روحانيت شيعه است. «اسکات مودل» افسر عملياتي سيا در طرح عملياتي خود که دو سال پيش (اسفند سال 1395) در کنگره آمريکا ارائه کرد، به وضوح ميگويد آمريکا بايد از برخي روحانيون خاص حوزه نجف حمايت کرده و به اين ترتيب قم را از مرکزيت انداخته و حوزه نجف را به شکلي غيرسياسي و غيرانقلابي، در برابر حوزه قم مطرح کند. بر اساس اين طرح بايد از روحانيوني حمايت و پشتيباني شود که قائل به اسلام سياسي نبوده و از تساهل و تسامح بيشتري در مسائل ديني و سياسي برخوردار باشند و مانند مرجعيت قم، ضدآمريکايي نباشند. در اين سند بطور مشخّص از صادق شيرازي اسم آورده شده و گفته شده بايد از وي حمايت کرد.
3- يکي ديگر از برنامههاي دشمن در اين زمينه پروژههايي مانند «روشنفکري ديني» است که از سه دهه پيش کليد خورد. در اين پروژه، سعي ميشود دو اقدام بصورت موازي و مکمّل يکديگر پيش برود. نخست آنکه مرجعيت ديني از روحانيت سلب شود و جايگاه حوزه به عنوان کرسي و محمل مباحث اعتقادي زير سوال رود و به جاي آن افرادي که نسبتي با حوزه و روحانيت ندارند جايگزين شوند. ظهور و پشتيباني و تبليغ افرادي مانند عبدالکريم سروش در همين راستا انجام شد. خط موازي اين پروژه، يارگيري از ميان خود روحانيون به نفع پروژه روشنفکري ديني است. محسن کديور که امروز ساکن آمريکاست و از حمايت و پشتيباني رسانه اي و مالي نهادهاي امنيتي و سياسي آمريکا برخوردار است، يکي از نمونه هاي اين يارگيري است. اين پروژه طي سال هاي اخير وارد فاز تازهاي شده و به مرجعيتسازي نيز ورود کرده است. در اين ميدان، افراد هر چه با انقلاب اسلامي، اسلام سياسي و نظريه ولايت فقيه زاويه بيشتري داشته باشند، از حمايت و شانس بيشتري براي تبليغ و ترويج از سوي جريان رسانه اي دشمن و دنباله هاي داخلي آنها برخوردار مي شوند.
4 – چهارمين خواب دشمن براي قم، عموميتر بوده و به کلّيت اين شهر باز ميگردد. قم شهري کاملا مذهبي و گهواره تربيت و ظهور عالمان ديني و نقطه ی اميد نه تنها ايران بلکه جهان اسلام است. يکي از برنامه هاي اصلي دشمن عليه اين شهر، سياه نمايي است. از سالها پيش حجم انبوهي از اخبار کذب و سياه درباره شهر مقدّس قم منتشر ميشود و با ظهور رسانههاي جديد و شبکههاي اجتماعي، حجم، تنوّع و پيچيدگي اين اخبار کذب و شايعات نيز چندين برابر شده است. به موازات اين سياه نمايي، برخي افراد بصورت سازمان يافته و کاملاً هدفمند از سال ها پيش سعي کردند چهره و سيماي معنوي قم را بصورت نرم و نامحسوس، تغيير دهند. نسل جوان، زنان و حجاب از جمله دستور کارهاي دشمن در اين هجمه ی فرهنگي و تلاش براي تغيير سيماي معنوي شهر قم بوده و هست.
مادر جهان جديد
بي شک خواب هايي که دشمن براي شهر قم ديده فراتر از موارد چهارگانه فوق است و آيندگان بيش از اينها درباره ی طرحهاي پيچيده دشمن خواهند شنيد و خواند. ريشه ی اين توطئه ها و برنامه ها را ميتوان در اين عبارت روزنامه ی انگليسي گاردين جستجو کرد. اين روزنامه در مقاله ای به قلم نيل مک گرگور با عنوان « بازگشت دين، چرا جوامع دوباره به ايمان رو آوردهاند؟» مينويسد؛ «ايمان بازگشته است. در سراسر جهان، دين بار ديگر کانون سياست شده است. اين روندي است که به نظر ميرسد غرب ندانمگرا و کامياب را شگفتزده، سردرگم، و البتّه غالباً خشمگين ميکند. بااينحال، اگر نفهميم چرا دين ميتواند اينچنين باعث تحرّک اجتماعات شود، شانس ناچيزي در مديريت موفّق پيامدها خواهيم داشت. اگر مجبور باشيم يک نقطه اوج انتخاب کنيم، لحظه خاصي که در آن اين تغيير تبلور يافت، آن نقطه احتمالاً انقلاب اسلامي ايران در ۱۹۷۹ خواهد بود. اين انقلاب، که جهان سکولار را عميقاً شوکه کرد، زماني که اتّفاق افتاد، عليه جريان تاريخ بود. امّا حالا به نظر ميرسد منادي تحوّلات تاريخ شده است.»
مکان ها در تاريخ بشري هميشه اهمّيتي اساسي و بنيادين داشته اند. زمان اين چرخش تاريخي و بازگشت بشر به دين 22 بهمن سال 1357 است و شهر محلّ تولّد اين جهان جديد، قم است. از اين منظر، قم فقط مادر انقلاب اسلامي سال 1357 نيست و در ساحتي بزرگ تر، قم را بايد مادر عصر جديد که همان عصر بازگشت ايمان است، ناميد. ريشۀ حقد و کينه ی دشمن از اين منزلگاه خاندان عصمت و طهارت، در چنين واقعيات مسلّم و بالنده اي نهفته است.
منبع: سایت بصیرت
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 226