امام هادی(ع) فرمود: المصیبه للصابر واحده و للجازع اثنتان. بلا و مصیبت برای شخص صبرکننده یکی است و برای شخص کمتحمل و کمطاقت، دو تا خواهد بود. (منتهیالامال ج 2 ص 574)
ظاهرا دو تا بودن مصیبت جزعکننده و انسان کمتحمل، یکی اصل مصیبت وارده بر اوست و دومی مصیبت نابودشدن اجر و پاداش اخروی وی است. علاوه اینکه بیتابی کردن، خود نوعی درد و رنج روحی است و غم آدمی را شدت میبخشد. (همان) ضمن اینکه بیتابی کردن، شأن و منزلت و عزت آدمی و اطرافیان وی را ضایع میکندو به قول معروف آبروی انسان را برباد میدهد. مطابق تعریف محقق طوسی صبر عبارت است از نگاه داشتن نفس و خودداری انسان از جزع و بیتابی نمودن به هنگام ناگواریها و سختیها و بلاهاست. (درسهایی از اخلاق ص 103) صبر در واقع ناشی از معرفت و نوع نگاه انسان به جهان است و میزان صبوری و مقاومت آدمی بستگی کامل دارد به میزان درک و یقین او.
معجون بوذرجمهر
نقل میکنند که کسری بر بوذرجمهر حکیم غضب کرد و دستور داد او را در جای تاریکی حبس کنند و به دست و پایش زنجیر ببندند. پس از مدتی کسی را فرستاد که از او خبر بیاورد و حالش را جویا شود. مأمور وقتی آمد او را با سینه گشاده و نفس آرمیده دید. از او پرسید تو دراین زندان با سختی زندگی میکنی اما چنان وانمود میکنی که گویا در آسایش و راحتی بسر میبری؟ حکیم گفت: من معجونی ساختهام از شش چیز و آن را مصرف میکنم لذا مرا بااین حال خوش، مشاهده میکنی. مأمورگفت: آن معجون را به ما نیز یاد بده تا استفاده کنیم. حکیم گفت: آن شش چیز عبارت است از: 1) اعتماد و اطمینان فقط باید به خدا داشت و نه کس دیگر 2) باید دانست که هرچه مقدر شده همان خواهد شد. لذا بیخود نباید نگران شد. در همین رابطه امام کاظم(ع) فرمود: اگر صبر کنی سود میبری و اگر صبر نکنی خدا مقدرات خود را عملی میکند خواه راضی باشی یا نه. همچنین امام اول(ع) فرمود: اگر صبر کنی آنچه مقدر الهی است خواهد شد و تو ثواب خواهی داشت و اگر بیتابی کنی باز هم مقدر الهی خواهد شد و از برای تو وزر و وبال خواهد بود. (معراجالسعاده ص 705-703)
آنچه خدا خواست همان میشود
و آنچه دلت خواست نه آن میشود
(علامه طباطبایی)
3) برای کسی که دچار بلا و مصیبت شده بهترین دارو صبر است. 4) اگر صبر نکنیم چه کنیم؟ 5) این را در نظر بگیریم که ممکن بود مصیبتی از آن بالاتر و سختتر به ما برسد. 6) از این ساعت تا ساعت دیگر فرج است. چون این مطلب را به کسری اطلاع دادند امر کرد او را از زندان و بند رها کردند و وی را احترام نمودند. (منتهیالامال، ج 2 ص 575)
از امام صادق(ع) نقل میکنند:وقتی مؤمن را در قبر میگذارند، نماز در طرف راست و زکات در سمت چپ او قرار میگیرد و نیکی و احسان، مشرف بر او میایستد و صبر نیز درناحیهای دیگر قرار میگیرد. هنگامی که دو فرشته سؤال میآیند، صبر خطاب به نماز و زکات و نیکی میگوید: صاحب خود را دریابید و پاسخ دو ملک را بدهید، هرگاه کم آوردید و ازپاسخ ناتوان گشتید، من در کنار میت هستم و به او کمک خواهم کرد. (همان)
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت
میوه شیرین دهد پرمنفعت
خداوند به پیامبر(ص) فرمود: هرگاه یکی از بندگان خود را به مرضی مبتلا سازم و او صبر پیشه کند و شکایت خود را پیش عیادتکنندگان مطرح ننماید، گوشت و خون بدن وی را به گوشت و خونی بهتر از آنی که داشت تبدیل میکنم. بنابراین اگر او را شفا دادم، همه گناهانش را میآمرزم و اگر جان او را گرفتم، قطعا مشمول رحمت خود میگردانم. (معراجالسعاده ص 700)
شهید مطهری نقل میکند: ابوطلحه از یاران پیامبر(ص) زنی به نام امسلیم داشت. آنها پسری داشتند که بسیار موردعلاقه آن دو بود. از قضا بر اثر بیماری فوت میکند. مادر جنازه را در پارچهای پیچد و آن را در اتاقی مخفی کرد و سپس غذایی مطبوع تهیه نمود و خود را نیز آراسته و خوشبو کرد. ساعتی بعد شوهر آمد و پرسید: بچه چه شد؟ گفت: او آرام گرفت. زن غذا را آورد و با هم خوردند. لحظاتی بعد ام سلیم گفت: آیا اگر به تو اطلاع دهم که امانتی نزدما بود و آن را به صاحبش رد کردیم، ناراحت میشوی؟ مرد گفت: نه، ناراحتی ندارد. امانت مردم را باید پس داد. زن گفت: سبحانالله، خداوند فرزند ما را که پیش ما امانت بود، پس گرفت و برد. شوهر از بیان زن تکانی خورد و گفت:به خدا سوگند من از تو که مادر هستی باید بیشتر صابر باشم. بلند شد و دو رکعت نماز خواند و خدمت رسول خدا رسید و تمام ماجرا را شرح داد. حضرت فرمود: خداوند امروز شما را قرین برکت کند و نسل پاکیزهای نصیب شما گرداند. خدا را سپاس که در امت من امثالی مانند شما مردان و زنان صبور قرار داد. (حکایتها و هدایتها ص 270)
منبع:کیهان
بازدیدها: 170