رُویَ أنّ داوودَ علیه السلام خَرَجَ مُصحِرا مُنفَرِدا، فأوحَى اللّه ُ إلَیهِ : یا داوودُ ، مالِی أراکَ وَحدانِیّا ؟ فقالَ : إلهی اشتَدَّ الشَّوقُ مِنّی إلى لِقائکَ ، و حالَ بَینی و بَینَ خَلقِکَ ، فأوحَى اللّه ُ إلَیهِ : اِرجِعْ إلَیهِم ؛ فإنّکَ إن تَأتِنی بِعَبدٍ آبِقٍ اُثْبِتْکَ فی اللَّوح حَمیدا .
روایت شده است که داوود علیه السلام تنها به صحرا رفت. پس خداوند به او وحى فرمود: اى داوود! چه شده است که تو را تنها مى بینم؟ عرض کرد: معبودا! شوق دیدار تو در جانم شدّت گرفته و میان من و خلق تو حائل واقع شده است. خداوند به او وحى فرمود: به میان آنان برگرد؛ زیرا اگر تو یک بنده گریز پا را نزد من بیاورى نام تو را در لوح، با صفت ستوده ثبت مى کنم.
بحار الأنوار۱۴
بازدیدها: 159