حجت الاسلام پناهیان : در هر زمانی خصوصا در این چهل پنجاه سال اخیر ما یک مسئله ای را به عنوان مسئله محوری داشتیم.که چالش اصلی سر راه دین داری ما به ویژه جوان هایمان بوده است.
اوایل انقلاب گرایش های مارکسیستی خیلی برجسته بود. چه آنهایی که رفتند صریحا کمونیست شدند و چه نهایی که یک دین التقاطی پیدا کردن ترکیبی از اسلام و مارکسیست رو انتخاب کردند. از این مرحله گذشتیم با وجود تلفات 17 هزار نفری که از ما گرفت، مقایسه کنید با فجایع غزه بزرگی مساله واضح می شود.
از اون مرحله گذشتیم البته حزب بعث هم می دانید که مرامش کمونیستی بود. در دل یک مردم محب اهل بیت(ع) دشمنی برای ما تراشیدند. که یک میلیون نفر از خود عراقی ها به شهادت رسیدند. از ما دویست و پنجاه هزار نفر به شهادت رسید. مکتب حاکم بر عراق مکتب شیوعی بود. نه اینکه صرفا دشمن ما یک دیکتاتور به نام صدام باشد. یک حزب بود حزب بعث یعنی در واقع ما اون جا هم ضربه خوردیم از یک تفکر کمونیستی.
بعد از این مسئله ما مواجه شدیم با نوع دیگری از غرب گرایی و اسلام گریزی آن هم گرایشهای به لیبرال دموکراسی و تفکرات این چنینی که به آن میگوییم غرب گرایی. آنجا هم غربگرایان مطلقی وجود داشتند مثل جبهه ملی که حضرت امام خمینی(ره) ارتدادشان را اعلام کرد. غرب گرایی کمی متعادلتر در جبهه نهضت آزادی که حضرت امام خمینی(ره) نفی شان کرد. که اینها نباید در عرصه سیاسی وارد شوند. و مطرود شدند.
بعد از آن غرب گرایی صورت رقیقتری پیدا کرد. بعد از جنگ کم کم پا گرفت. دیگر خیلی دموکراس خیلیها دموکراسیخواه شده بودند. و اینان چالش جدیدی برای جامعه ما شدهاند. و اگر میخواستیم دین را مطرح کنیم. باید دینی را مطرح میکردیم. که مناسب طبع این غربگراها باشد. و الا ما را میزدند. دولت هم دستشان بود. و حالا اسامی مختلفی هم داشتند.تابلو اینها غرب بود کما اینکه تابلوی کمونیستها شرق بود.
حجت الاسلام پناهیان رژیم صهیونیستی را ولیده شوم لیبرال دموکراسی دانست و افزود:
شوروی وقتی فروپاشید مسئله مارکسیسم در واقع حل شد. البته در ایران حل شده بود. و غرب نیز به فروپاشی امروزش رسیده است. این تابلوی غربگرایی هم پایین آمد. ما به صورت اندیشه ای دیگه غرب گرا نداریم. که بگوید تفکر تمدن غرب یک تفکر برتر است. هیچکس در دنیا گر آدم عاقلی باشد. از لیبرال دموکراسی دفاع نمیکند. ضد انقلابهای داخلی کشور ما نیز این کار را نمیکنند دیگر انقدر لیبرال دموکراسی غرب ننگین شده است ولیده شومش صهیونیستها را میبینید الان در غزه و لبنان چه میکنند آنها دیگر حرف از آزادی و حقوق بشر و جامعه آزاد نباید بزنند.
مدیرحوزه علمیه دارالحکمه با اشاره به ضربات هولناک جبهه مارکسیست به انقلاب اسلامی، افزود:
خوب از این دو دوران ما گذشتیم علاقهمندان به مارکسیسم و در مراتب مختلف تقریباً ۱۷ هزار شهید روی دست ما گذاشتند. در میان آنها بزرگانی از ارتش تا بزرگان حوزه، امام جمعهها، شهید مطهری در میان همه این شهیدان بودند. بالاخره لیبرال دموکراسی هم طرفدارانش موجب عقب ماندگی کشور ضربات هولناک فرهنگی و اقتصادی شدند هنوز هم آثارش هست هنوز هم از آن نجات پیدا نکردهایم حالا به چالش دیگری که امروزه با آن سر و کار داریم میپردازم امروزه چه تفکری مقابل ما هست هیچ تفکری چه تفکری مقابل دین هست چه تفکری مانع پیشرفت جامعه است پس مشکلی نداریم؟ چرا مشکل داریم.
پناهیان نتیجه طرفداری از مارکسیسم و لیبرال دموکراسی را دو قطبی سازی رسانه ای عنوان و افزود:
دو قطبی سازی امروز در فضای رسانه ساخته و ولیده شوم صهیونیست هاست. اما امروز با مشکلی مواجهیم که بدتر از دو مشکل قبل است.بله مشکلی که امروز داریم تئوریزه نشده است. ولی در بین عوام پخش شده و جا افتاده است. و نتیجه هم داده بدتر از نتایج آن دو دوره قبل یک دوره از دو دوره گذشته کمتر از ۱۰ سال طول کشید. درگیری با لیبرالها و غربگراها اما بیشتر طول کشید. امام خمینی (ره) این را فرمود: مبارزه با غربگراها با این غرب زدهها طول میکشد. تا خود غرب هم متلاشی شود. تا زمانی که جنایتهای غرب رو آمد. توانستیم راحت از اینها عبور کنیم.
الان یک مشکل دیگری داریم بدتر از آن دوران مشکل بیتفاوتی
مشکل بیحجابی مشکل نیست. مشکل امروز بیحجابی نتیجه آن مشکل فردگرایی و در لاک خود بودن، سر از آخور خود بیرون نیاوردن است. تفکر به من چه، به ما چه، به من چه جامعه، به من چه جهان بگذار زندگی فردی حیوانی خودم را داشته باشم؛ است.
حجت الاسلام پناهیان با اشاره به ادبیات گوناگون سیاسی گذشته افزود:
در دور اول با ادبیات مارکسیستی میآمدند. در دور دوم با ادبیات غرب گرایانه و فرهنگ و تفکر غربی میآمدند. الان با این ادبیات میآیند که بگذار من زندگی فردی حیوانی خودم را داشته باشم. به من کار نداشته باشید. من نیز به هیچ چیز کار ندارم. و مدارس ما هم دارند همکاری میکنند کما بیش؛ چرا؟ چون اسلام اجتماعی را یاد نمیدهند. نتیجهاش میشود اینکه اسلام سیاسی آموخته نمیشود؛ باور نمیشود. و حتی با آن مخالفت میشود.
پناهیان در ادامه به غیرقابل پذیرش بودن دین فردی اشاره و تاکید کرد:
اینگونه القاء می کنند که اخلاق اخلاق فردی نه اخلاق سیاسی، دین دین فردی نه دین اجتماعی، حتی عقیده به امام حسین علیه السلام هم عقیده فردی است. که برای تو شخصاً وظایفی مشخص کرده. و تو باید شخصی ات با امام حسین علیه السلام را حفظ کنی. امام زمان(عج) را فردی یاد میدهند. تو خودت دوست داشته باشی یک گوشه حضرت را ببینی تو خودت با حضرت نجوا کنی تو خودت اعتقاد داشته باشی. به ظهور تو خودت تنهایی خودت را آماده کنی برای اینکه حضرت را یاری کنی. کدام نادانی میتواند این حرف را بپذیرد. که من تنهایی میتوانم حضرت را یاری کنم باید من ما بشوم.
تربیت اجتماعی کجای دین است؟
اصل دین و اکثر آیات قرآن جنبه اجتماعی دارند. قرآن نکات فردی و زندگی فردی را در حاشیه مسائل اجتماعی ذکر کرده است. قرآن کتاب جامعه سازیست. جامعه ساخته بشود انسان نیز به راحتی ساخته میشود. جامعه چگونه ساخته میشود؟
تربیت درست انسانی چیست؟
انسان را به جایی برساند که نسبت به جامعه و اطرافیانش احساس مسوولیت کند. نه انسانی که صرفا ظلم نکند و فوایدی هم داشته باشد نه، احساس مسوولیت کند.
مساجد ما باید محل شکل دادن جامعه دینی باشند نه صرفا نمازخانه
مساجد بایستی محل جامعه پذیری و تربیت انسان های برای ذی اجتماعی مومنانه باشند نه فقط جمع شدن برای نماز و بعد از آن پراکنده شدن
تربیت اجتماعی در مدارس
درمدارسی که تعالیم اجتماعی دینی داده نشود. در واقع فرزندان را بی دین و متنفر از دین می کند. زیرا دین فردی نفرت انگیز است. برای جوان جامعه گرا و جمع طلب، طبع نوجوان اینست که هویت اجتماعی خود را پیدا کند. و ما با بهانه اموزش دین جلوی تربیت اجتماعی را گرفته ایم.
تربیت منتظر واقعی امام زمان(عج) یعنی تربیت نسل اجتماعی.
مهمترین شاخصه های زندگی زیر سایه امام زمان(عج) و سربازی برای ایشان که در روایات ذکر شده زندگی اجتماعی فوق العاده مسوولانه و بالاتر، مواساتی و ایثارگرانه است. آنجا که فرمودند مومنان دست در جیب برادر مومنش می کند بدون هیچ مشکلی
ما از مسوولیت جهانی و اجتماعی خودمان فاصله گرفته ایم.
به گونه ای که برخی که می گویند اسراییل به ما چه و فلسطین به ما چه، بسیاری از مساجد ما با شهادت سید حسن نصرالله زیرو رو نشد. اگر بگوییم بر امام حسین(ع) گریه می کنیم دروغ است. گریه بدون توجه به شهدای راه حسین(ع) همان گریه ایست که مردم کوفه بعد از ورود اسرا به کوفه کردند. حضرت فرمودند اگر اینها گریه می کنند پس چه کسی مردان مارا کشت؟ و نفرینشان کرد.
حجت الاسلام پناهیان: شاخصه اصلی ایمان و اسلام حساسیت نسبت به حاکمیت دین در جامعه است
بازدیدها: 0