جایگاه و اهمیت رای مردم در جمهوری اسلامی | دکتر یدالله جوانی
چکیده
در نظام مردم سالاری دینی، مردم و رای آنان دارای جایگاه خاص بوده و از یک اهمیت راهبردی برخوردار است. انتخابات به عنوان مهمترین مظهر مردم سالاری دینی، یکی از دستاوردهای بسیار ارزشمند انقلاب اسلامی به حساب می آید. حضرت امام (ره) با کمک مردم انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانیده، کشور ایران را از چنگال استعمارگران خارجی و مستبدین داخلی وابسته به بیگانگان خارج ساخته و اداره آن را به دست مردم سپردند. در واقع مردم ایران با رای خود از طریق شرکت در انتخابات اداره کنندگان اصلی کشور به حساب می آیند. بر مبنای قانون اساسی و قوانین انتخابات در ایران از یک سو و تجربه یک چله پر از انتخابات از دیگر سو؛ می توان گفت، جمهوری اسلامی از نادرترین کشورهای روزگار است که در اداره آن، مردم به صورت واقعی از طریق انتخابات ایفای نقش می کنند. شرکت در انتخابات بر اساس آموزه های دینی و منظومه فکری-سیاسی امامین انقلاب اسلامی، هم حق و هم تکلیف است. حکومت در ایران، هم از آن مردم و هم برای مردم است. مردمی که مسلمان هستند و در چارچوب ارزش های دینی، سالار خویش و عامل اصلی در تعیین سرنوشت کشور می باشند، مردم سالاری دینی یک نظام منحصر به فرد در عصر حاضر است. در این نظام مردم همه مسئولان کشور را به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم انتخاب می کنند. وقتی انتخاب هم حق و هم تکلیف باشد، از یک طرف باید از این حق استفاده کرد و در انتخابات شرکت کرد و هم از طرف دیگر باید تکلیف را با شایسته گزینی بر اساس معیارهای دینی، درست انجام داد.
انتخابات در جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی را می توان از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی برشمرد. یکی از مختصات بسیار ارزشمند جمهوری اسلامی، شیوه حکومت و نقش مردم در اداره کشور است.
در اصل ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات؛ انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می گردد.
حضرت امام خمینی (ره): با انقلاب اسلامی به کمک مردم مسلمان، کشور ایران از چنگ استعمارگران خارجی و نوکران داخلی آنان خارج ساخت و به دست ملت سپرد.
تا پیش از انقلاب اسلامی، مردم ایران در اداره کشور هیچ نقشی نداشتند . البته سابقه انتخابات در ایران به دوران انقلاب مشروطه بر می گردد. با انقلاب یا نهضت مشروطه، استبداد مطلقه در ایران پایان یافت و در قانون اساسی اختیارات شاه محدود گشت. با انتخابات مجلس شورای ملی مردم امکان مشارکت در سرنوشت سیاسی را پیدا کردند. اما پس از یک دوره کوتاه، با کودتای رضاخان در سال ۱۲۹۹ انتخابات شکل نمایشی به خود گرفت پس از شهریور ۱۳۲۰ و خارج کردن رضاخان از ایران از سوی انگلیسی ها، تا کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ مردم ایران در چنددوره به طور نسبی با شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی در سرنوشت سیاسی کشور ایفای نقش داشته، لکن پس از کودتا تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، تمامی انتخابات ایران، به صورت فرمایشی برگزار می شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و رهایی کشور از چنگال استعمار خارجی و استبداد داخلی، مردم به صورت حقیقی امور کشور را به دست گرفتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مبتنی بر آموزه های اسلامی و اندیشه های سیاسی حضرت امام خمینی (ره) ، مردم به عامل اصلی در سپهر سیاسی کشور و تعیین امور تبدیل شدند . در حالی که معمولا در انقلاب ها ، رهبران انقلابی برای سال های طولانی بر اساس رای و نظر خود کشور را اداره می کنند ، اما در ایران پس از انقلاب اسلامی ، از همان روز های پس از پیروزی، حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ، تعیین نوع نظام سیاسی را به رای مردم گذاشتند، با رفراندوم ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ ، برای اولین بار در تاریخ ایران ، نظام جمهوری اسلامی با رای مستقیم ملت تاسیس گردید . از زمان تاسیس جمهوری اسلامی تا کنون در طی چهل سال به طور متوسط هر سال یک انتخابات در ایران برگزار شده است.
انتخابات در ایران مظهر مردم سالاری دینی و عامل بسیار مهم و تعیین کننده در انسجام بخشی ملی و استمرار نظام ولایی و تولید اقتدار برای کشور محسوب می شود . بنابراین با توجه به واقعی بودن انتخابات در جمهوری اسلامی و آزاد بودن آن ، انتخابات در ایران دارای ارزش ذاتی و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است .
اهمیت انتخابات و رای مردم از نظر امام خمینی (ره)
حضرت امام خمینی همواره بر این نکته تاکید داشتند که مردم صاحب اصلی کشور بوده و باید همواره در صحنه باشند . عبارت کوتاه و پر معنای ((میزان رای ملت است))، نشان می دهد که مردم از چه جایگاهی در اندیشه رهبر کبیر انقلاب اسلامی برخوردارند . حضرت امام (ره) با صراحت هر چه تمام ، ضمن مذمت هرگونه رفتار استبدادی و تاکید بر اینکه ((اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم)) ، اعلام می دارند : ((ما تابع آرای ملت هستیم . ملت ما هر طوری رای داد ، ما هم از آنها تبعیت می کنیم ، ما حق نداریم ، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است ، پیغمر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملت مان یک چیزی را تحمیل بکنیم ، بله ممکن است گاهی وقت ها ما یک تقاضایی از آنها بکنیم ، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند ، لکن اساس این است که مسئله دست من و امثال من نیست و دست ملت است.)) (۱۳۵۸/۸/۱۹)
این عبارات و تعابیر ، به خوبی جایگاه رفیع مردم و رای آنان را در اندیشه حضرت امام خیمنی (ره) نشان می دهد و حکایت از آن دارد که رای نخبگان و یا یک طبقه خاص ، برتر از رای ملت نیست و در نهایت این ملت است که باید برای سرنوشت خود تصمیم بگیرد . بنابر چنین نگاهی به رای مردم و جایگاه آن در اداره کشور ، اهمیت انتخابات در جمهوری اسلامی روشن و آشکار می گردد.
اهمیت انتخابات و رای مردم از نظر امام خامنه ای (مدظله العالی)
منظومه فکری مقام معظم رهبری در امتداد منظومه فکری حضرت امام قرار دارد و بر همین اساس ، همان نگاه رهبر کبیر انقلاب به مردم و نقش ملت در اداره کشور ، در اندیشه سیاسی معظم له به طور کامل دیده می شود . حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) در خصوص انتخابات و اهمیت آن در نظام اسلامی می فرمایند : انتخابات واقعا نعمت بزرگی است ، این هم از برکات نگاه روشن و عمیق امام بزرگوار ما بود . کسانی در همان زمان بودند که معتقد بودند وقتی حکومت اسلامی است ، انتخابات لزومی ندارد ، امام فرمود نه ، انتخابات باید باشد و منشا اثر باشد ، مردم تصمیم بگیرند ، مردم انتخاب کنند و آنچه مردم می خواهند بشود . نتیجه ی این سیاست ، این شد که مردم در کنار انقلاب و در وسط میدان باقی ماندند و تا امروز بحمدالله باقی مانده اند، چون خود مردمند که دارند انتخاب می کنند . خود مردمند که دارند تصمیم می گیرند، انتخابات نعمت بزرگی است.» (۱۳۹۴/۱۰/۱۴)
رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، رای مردم را واجد اهمیت از جهات مختلف دانسته و می فرمایند: «آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوق های رای و تاثیر یکایک مردم در انتخاب مدیران کشور است.»
انتخاب مسئولین با رای مردم
از نشانه های مهم و برجسته اهمیت و جایگاه رای مردم در جمهوری اسلامی، آن است که تمامی مسئولین و مقامات کشور ایران، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از سوی مردم انتخاب می شوند. به عبارتی دیگر، جمهوری اسلامی نظامی سیاسی است که مبتنی بر آموزه های اسلامی و متکی بر اراده توده های ملت شکل گرفته است.
نقش کلیدی مردم در نظام اسلامی را می توان در جلوه های مختلفی از نظام سیاسی ایران مشاهده کرد. انتخاب رهبر به عنوان عالی ترین مقام سیاسی و دارای حق ولایت الهی، به صورت غیر مستقیم با رای مردم انتخاب می شود. انتخاب رئیس جمهور به عنوان دومین مقام رسمی کشور با رای مستقیم مردم انتخاب می شود.
نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا، همگی با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند. بنابراین نقش ملت در انتخاب مسئولان، مهم ترین تجلی گاه مردم سالاری دینی در کشور ایران است. این حقیقت را رهبر معظم انقلاب اسلامی اینچنین مورد اشاره قرار می دهند: « امروز در جمهوری اسلامی همه مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیر مستقیم منتخب خود مردمند؛ حتی رهبری یعنی در نظام اسلامی، دارا بودن معیارها کافی نیست؛ بلکه انتخاب مردم هم شرط لازم است و بدون انتخاب مردم امکان ندارد.» (۱۳۷۰/۱۱/۱۳)
در واقع رای مردم در جمهوری اسلامی، حالت مبنایی و مشروعیت بخشی دارد.
گرچه طبق قانون اساسی و قوانین انتخابات در کشور، منتخبین مردم باید دارای معیارها و ملاک های برگرفته از آموزه های دینی و اسلامی باشند، لکن انتخاب از میان واجدین شرایط بر عهده ملت است. این انتخاب مردم است که بر حکومت و مسئولانش مشروعیت می بخشد. البته این مشروعیت به معنای مقبولیت و قانونی بودن، هیچ منافاتی با مشروعیت الهی «ولایت فقیه» ندارد.
حضرت امام خامنه ای در این خصوص با صراحت می فرمایند: «در قانون اساسی، توزیع قدرت به نحو منطقی وصحیح وجود دارد و همه مراکز قدرت هم، مستقیم یا غیر مستقیم با آرای مردم ارتباط دارند و مردم تعیین کننده و تصمیم گیرنده هستند و اگر مردم حکومتی را نخواهند، این حکومت در واقع پایه مشروعیت خودش را از دست داده است. نظر ما درباره مردم این است.» (۱۳۷۷/۱۲/۴)
معنای دقیق مردم سالاری دینی
به لحاظ مفهومی «مردم سالاری دینی» با «جمهوری اسلامی» مورد نظر حضرت امام (ره) یکی است و دو مفهوم و معنای متفاوت ندارد. در سال های گذشته و خصوصا در دوره اصلاحات، افرادی مدعی شدند که «جمهوری اسلامی»، یک امر پارادوکسیکال بوده و جمهوری و اسلامی با هم جمع نمی شوند. تصور آنان این بود که امام (ره) جمهوری را از غرب گرفت و به اسلام سنجاق نمود و اکنون در عمل نظام جمهوری اسلامی با مشکلاتی مواجه شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی این نظریه را بی اساس دانسته ، ضمن رد آن از جمهوری اسلامی با عنوان «مردم سالاری دینی » نام می برند و در تعریف آن می فرمایند: « این مردم سالاری (دینی) با ریشه های دموکراسی غربی مطلقاٌ ارتباط ندارد ؛ این یک چیز دیگر است. اولاٌ مردم سالاری دینی دو چیز نیست ، این طور نیست که ما دموکراسی را از غرب بگیریم و به دین سنجاق کنیم تا بتوانیم یک مجموعه کاملی داشته باشیم ؛ نه ، خود این مردم سالاری هم متعلق به دین است. مردم سالاری هم دو سر دارد … یک سر آن عبارت است از این که تشکیل نظام به وسیله اراده و رای مردم صورت بگیرد ؛ یعنی مردم نظام را انتخاب می کنند ؛ دولت را انتخاب می کنند … این همان چیزی است غرب ادعای آن را می کند و البته در غرب این ادعا واقعیت هم ندارد … این حرف ، متکی به نظرات و حرف ها و دقت ها و مثال آوردن های خود برجستگان ادبیات غربی است … انتخاب مردم یکی از دو بخش مردم سالاری دینی است . مردم بایستی انتخاب کنند ، بخواهند ، بشناسند ، تصمیم بگیرند تا تکلیف شرعی درباره آنها منجز بشود ، بدون شناختن و دانستن و خواستن ، تکلیفی نخواهند داشت. سر دیگر قضیه مردم سالاری این است که حالا بعد از آن که من و شما را انتخاب کردند ، ما در قبال آنها وظایف جدی و حقیقی داریم…»
معظم له در جایی دیگر در تبیین «مردم سالاری دینی»می فرمایند: « مردم سالاری دینی یک حقیقت واحد در جوهره نظام اسلامی است ؛ چرا که اگر نظامی بخواهد بر مبنای دین عمل کند ، بدون مردم نمی شود ؛ ضمن آن که تحقق حکومت مردم سالاری واقعی هم بدون دین امکان پذیر نیست.» بر مبنای منظومه فکری مقام معظم رهبری می توان گفت ، مردم سالاری دینی ، ناظر به مدلی از حکومت است که به مشروعیت الهی و مقبولیت مردم و در چارچوب مقررات الهی استوار است. به تعبیر معظم له مردم در چارچوب اسلام سالار خویش هستند و جز خود مردم ، کسی نمی تواند برای آنان تعیین تکلیف نماید و این حق ، یک حق خدادادی است.
جمهوری اسلامی یک حکومت کاملاً مردمی
در جمهوری اسلامی مردم به معنای دقیق کلمه و در چارچوب ارزش های اسلامی ، صاحبان اصلی قدرت به حساب می آیند. حکومت در ایران اسلامی ، اختصاص به یک طبقه خاص و یا گروهی از نخبگان ندارد. حکومت کاملاً مردمی است و این مردم هستند که باید با رای و نظر خود ، چگونگی اداره کشور و مسئولان اداره کننده کشور را مشخص نمایند. حضرت امام (ره) در عبارات فراوانی ، این حق را ترسیم نموده و ضمن رد نگاه «قیم مآبانه» و اینکه افراد خاصی برای مردم تصمیم بگیرند ، در آستانه انتخابات دور سوم مجلس شورای اسلامی می فرمایند : « همان طور که بارها گفته ام ، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دسته ای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزش های والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته اند و به بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده اند ، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند» (۱۳۶۷/۱/۱۱)
البته این حق انتخاب مردم ، منافات با مشورت گرفتن ، مطالعه و تحقیق کردن و اعتماد کردن مردم به گروه های مرجع ندارد. انتخاب هر چه آگاهانه تر و هوشمندانه تر باشد دارای ارزش بیشتری خواهد بود. اما نکته اصلی آن است که ، حق انتخاب در جمهوری اسلامی ازآن مردم است.
حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) در این خصوص می فرمایند: (( اینجا هیچکس – نه رهبری، نه دولت، نه متنفذین حزبی – به مردم ما امر و نهی نمیکند؛ مردم به قدر سعهی اطلاعاتِ خودشان تحقیق و مطالعه و مشورت میکنند و فرد مورد نظرشان را برمیگزینند. ممکن است آنچه آخر سر به نظرشان میرسد، درست هم نباشد – اشتباه باشد – اما خودشان هستند که تصمیم میگیرند؛ و اگر این کار را برای خدا و حاکمیت ارزشهای الهی بکنند، اجر وافری هم پیش خدای متعال دارند؛ این خیلی اهمیت دارد.)) (۱۳۸۴/۳/۲۵)
بنابر این وقتی در نظام مردم سالاری دینی ، آحاد مردم و رای تک تک آنان تعیین کننده است و هیچ تفاوتی در وزن رای «رهبری» با یک فرد معمولی در انتخاب «رئیس جمهور» یا «نماینده مجلس» وجود ندارد ؛ می توان گفت ، این حکومت کاملاً مردمی است.
انتخابات حق است یا تکلیف؟
وقتی جایگاه و اهمیت رای مردم در جمهوری اسلامی مشخص می شود ، باید به این پرسش پاسخ داد که ، آیا در نظام سیاسی ایران ، انتخابات حق مردم است یا تکلیفی است که بر عهده آنان گذاشته شده است؟ با مروری بر آموزه های دینی و آراء و اندیشه های امامین انقلاب اسلامی ، می توان گفت ، در نظام سیاسی اسلام از مشارکت سیاسی به عنوان حق و تکلیف مردم به صورت توأمان یاد شده است. طبق سخن بزرگان ، انتخاب کردن و رای دادن هم به منزله یک حق برای مردم معرفی شده است ، و هم به منزله یک تکلیف شرعی در ردیف دیگر تکالیف شرعی و شاید بالاتر از برخی تکالیف دیگر یاد شده است.
در نگاه اسلامی و قرآنی ، منشأ همه حقوق خداوند تبارک و تعالی است و اوست که نظام حقوق و تکالیف را برای زندگی بشر تعریف و وضع نموده است. بر این اساس حق انتخاب را نه می توان از افراد سلب کرد و نه افراد می توانند به بهانه های واهی از انجام تکلیف رای دادن شانه خالی کنند.
مقام معظم رهبری در این موضوع می فرمایند: «هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به دست خودشان معین کنند ؛ زیرا که کشور متعلق به مردم است . مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه ، قانونگذارانشان را در قوه مقننه معین کنند ؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معین شده است ، معین کنند. این حق مردم است و متعلق به آنهاست ؛ اما تکلیف هم هست. این طور نیست که یکی بگوید من نمی خواهم از این حقم استفاده کنم ؛ نه ، سرنوشت نظام بسته به احقاق و استنقاذ این حق است ؛ این تکلیف است ، باید هم شرکت کنند.» (۱۳۷۸/۱۱/۲۶)
و اما نکته پایانی آنکه ، وقتی پای استفاده از حق و تکلیف توأمان به میان می آید ، این حق را باید شناخت و با علم و آگاهی به تکلیف عمل کرد. در انتخابات باید با مطالعه و تحقیق به افراد واجد شرایط و شایسته رای داد.
مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند؛ «همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است ؛ انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است.» (۱۳۷۶/۲/۳۱)
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0