بسم الله الرحمن الرحیم
«السلام علیکم یا اهل بیت نبوه»
سلام علیکم و رحمت الله.
جامعه ی اطراف ما باید از حرارت عشق ما به امام حسین (ع) گرما بگیرد.این منحصر به اینکه ما رفتیم در مجلس نشستیم روی پله ی اول منبر،روی صندلی،دعایی خواندیم و زیارتی خواندیم، شعر،روضه منحصر به آنجا نیست.زندگی ما باید زندگی توأم با عشق به امام حسین(ع) به گونه ای باشد که این حرارت منعکس بشود.نمی گویم ما شادی نکنیم،چرا من اصلا منکر این نیستم،ما خوش نگذرانیم چرا!گاهی بعد از جلسات آنقدر آدم بشاش می شود و خود امام حسین(ع) گفتند در آسمان چهارم نظاره می کنند بر آن کسانی که دارند گریه می کنند،می فرماید:اگر می دانستی که خداوند چه ثواب هایی گذاشته است،خنده ات بیشتر از گریه ات می شد.
قاعده چیست؟ نباید شب و روزی برما بگذرد که بر امام حسین (ع) گریه نکرده باشیم،این نمی شود،ما در آن آدابی که قبلا گفتیم.حالا یا خودمان برای خودمان می خوانیم ،یا امروز خیلی راحت شده همیشه یک گوشی است ،یک قطعه روضه از دیگران بگذاریم و برای امام حسین (ع) اشک بریزیم. ما سفر حج بودیم حاج محمود آقای کریمی،صبح ها نماز صبح می خواندیم تمام که می شد،یک دفعه نشسته بود دیدیم یک دفعه هق هق می کرد. ما در آن سفر خیلی گاهی شوخی هم با هم دیگر داشتیم ،بعد من یک روز گفتم آخه تو بعد از نماز یک دفعه گریه می کنی همینجوری،آخه من نمی دانم قصه چی است؛گفت من روضه می خوانم،گفتم خب روضه چی می خوانی؟گفت من هر روز یک روضه حضرت اباالفضل (ع) می خوانم و گریه می کنم،گفتم خب این را در دلت می خوانی؟گفت آره،گفتم خب یک بیت هم بخوان من بفهمم و گریه کنم ،لااقل بگو برای کی داری گریه می کنی که من هم برایش گریه بکنم.
قاعده شان این است که صبح به صبح برای امام حسین(ع) گریه کنند،خب اثر می گذارد دیگر.حالا همه با او گریه می کنند. باید یک زندگی اینجوری داشته باشیم.اطرافیان ما باید متأثر بشوند. یعنی بداند که آقا ما تفریحمان جای خودش است (من خودم در منزل کارهای خانه را هم انجام می دهم،اما سر یک بزنگاه هایی بساط من بساط گریه است)،حتی آن هایی که در خانواده هایی که خیلی اینطوری نیستند،هستند،آن ها جریان سازی می کنند،اگر با اخلاص باشند،اگر خالصا لوجه الله باشد،طوری می شود که روی همه ی خانواده تأثیر می گذارد. حتما هم باید در خانه نوکر امام حسین (ع) یک روضه ای باشد ،حالا هفتگی نشد ماهانه،ماهانه نشد سالانه،اما دیگر روضه باشد. بالأخره نباشد نمی شود. آقا ما آپارتمان داریم 50 متر! اصلا بگو 40 متر ،یکی دو نفر از رفیق هایت بیایند سه نفری یک چیزی بخوانید و… ،اما ببینید چه می شود . آن آدابی که من آن جلسه برای شما عرض کردم یکی از مطالبش این است که اطرافیان من 1. اولا من خودم بدون گریه بر اهل بیت (صلوات الله اجمعین) شب و روزی نگذرانم 2. اطرافیان من هم متأثر بشوند،بفهمند که زندگی من این است ،بنا نیست که زندگی من یک زندگی باشد که به طور تشریفاتی من فقط در جلسات توجه به مصیبت اهل بیت (صلوت الله اجمعین)داشته باشم،نه من نگاه می کنم به امام زمان (ارواحنا فداه) و شب و روز برایت گریه می کنم . حاج آقا گفتند دهه اضافی نکنید ،آقا من خودت را می گویم ،خودت که برای خودت می توانی گریه بکنی که،ایراد ندارد،شما خودت هر روز توسل داشته باشی یک چیز دیگری است . پس 1. اولا من خودم بدون گریه بر اهل بیت (صلوات الله اجمعین) شب و روزی نگذرانم 2. اطرافیان من هم بدانند اوضای ما را،مثل اینکه اطرافیان باید بدانند نماز ما اول وقت است،بروند فکر هایشان را بکنند. ما قرار بود برویم خانه خاله مان ،مادرمان آمده بود،ببینیمش، من حدودا پنج میرسم مادر،حالا یک ربع به شش است و ما در ترافیک ماندیم،الله اکبر اذان که شد،ایشان گفت تا سه ربع دیگر این نمی آید ،چرا ؟چون قاعده ایشان مشخص است،در راه باید نماز را در یک مسجد بخواند و بعد راه بیافتد بیاید،این قاعده است . شما آن وقت هم قول قطعی که ندادید که ،قول قطعی بدهی بحثش جداست. قاعده ی ما در زندگی باید این باشد که بداند وقتی بیدارم (یک وقت خواب عمیق رفته یکی،شماهم اجازه نداری بیدارش بکنی، فقه هم می گوید که آقا چون این خواب بوده بر او تکلیف نبوده؟،حالا که بیدار شده یک ساعت از اول وقت گذشته ،حالا بلند شده می خواند،به من هم نگفته که بیدارش بکنم ولی در غیر این صورت آدم باید نمازش را اول وقت بخواند.) اول وقت،در مسجد و به جماعت ،این باید در خانه جا بیفتد ،اگر در خانواده ات جا نیفتد تو نمی توانی قافله را جلو ببری .
نکته دیگر:باید خاندان من و محیط کار من بداند که بنده بسته ی به مفاتیح و قرآن هستم. برادر ها چندم ماه است را تو باید به مردم بگی ها،الان شب چندم ماه است؟ شب بیست و چهارم ربیع الثانی است. شما باید بدانی ،پس یک هفته کمتر و بیشتر مانده به اول جمادی الاولی، فاطمیه اول دارد شروع می شود،این را تو باید بدانی، اعمال را شما باید بدانید . الان دهه فجر است دیگر،آقا برای 17 شهریور (کم کم 4هزار شهید دادیم) ترانه خوان زمان طاغوت ترانه خواند،آن وقت 20 هزارتا در یمن اینجوری در سوریه و نیجریه این اتفاق و … اما انگار مداح اهل بیت اصلا این ها را حساب نکرده ،لااقل دو تا خط شعرش را بخواند! ترانه خوان ها رفتند خواندند و آنوقت تو سر سلسه ی انقلاب اصلی و اساسی عالم،امام حسین(ع) تو می خواهی از این دم بزنی،دو خط شعر نخواندی،چه کاری می کنی! جمعه را اسمش را گذاشتید جمعه خونین،جمعه سیاه ،یک شعری خواندند که : کوچه ها باریک هستند،دکان ها بسته،خانه ها تاریک اند،در ها شکسته، … ،ایهام ها راببینید،استعارات را ببینید! توجهات را ببینید،دارد به کجا ها می زند ها! آن هم که می خوانده من یک در هزار احتمال نمی دهم که این ایهاماتش را خودش متوجه شده باشد. دارد از ابر سیاه خون می چکد / جمعه ها خون جای باران می چکد !این همه خبر اطرافمان است و آن وقت ما توجه نکنیم،نمی شود که!
خب نکاتی را که گفتیم باهم از اول مرور کنیم: 1. شب و روزی نگذرد که من گریه نکرده باشم. ( گریه علامت است،علامت این است که من به این محضر یک راهی پیدا کردم،حالا یکی غده اشکش کار نمی کند،اصلا خشک شده ،اما این حال حزن دارد،مهم این است که ذکر کند مصیبت را ولی نمی شود نوکر امام حسین(ع) اشک نداشته باشد ها،خیلی مهم است که نوکر باید اشک داشته باشد)
- اطرافیان متأثر شوند و بدانند که من نمازم اول وقت است،بدانند که یک وعده ای در شبانه روز دارم که برای گریه ام است،نمی شود این را ترک کنم.
- حساب و کتاب ایام را از شما باید بپرسند، لیلة الرغائب کی است؟نمازش چجوری است؟ و….،این ها را تو که روضه خوان هستی باید بلد باشی دیگر. تو الان یک شخصیت متمایز شدی و یک ذره آمدی بالا نسبت به عامه ی مردم،مردم پای منبر نشستند،عالم بالای منبر است و تو هم این وسط ها ،روی پله اول دومی نشسته ای،این جایی که نشسته ای حساب و کتاب دارد.
- باید همه ی خانوده را بکشی ،رفیق های شما و دور و اطراف شما بدانند که زندگی من یک زندگی ویژه است .
5.اخلاق ارباب را دریاب.این نکته خیلی مهم است. یک کارمندی یک وقت به من در محیط اداره دادند موقت برای یک سری از کارها،ایشان یک سه چهار روز گذشت دیدم اخلاقیات من را بهتر از من توجه دارد،آقا فلان وقت اینجوری است،فلان ساعت اینجوری است.شما باید بدانی که امام زمانت(ارواحنا له الفداء) از تو چه می خواهد،لذا قاعده است این که من باید حتما امام زمان(ارواحنا له الفداه) را ببینم،با بقیه کاری ندارم.
آن جلسه راجع به امام زاده ها گفتم که امام زاده ها بهترین رفیق های ما هستند،از آن طرف شما هم باید بهترین رفیق های امام زاده ها باید باشید.یک حواله هایی هم برای شما است،دست سیدالکریم است،دست کس دیگری نیست،یک حواله هایی است که دست حضرت حمزه است و دست کس دیگری نیست،باید بروید آن جا تا امام زمان (ارواحنا له الفداه) ،آن جا به تو بدهد.لذا آقای صدیقی می فرمودند:که دیدم حضرت ولی عصر حواله هایی جلویشان است و امضا می کنند،بعضی از حواله ها را می بوسند و روی چشمشان می گذارند،سؤال کرد طرف که آقا این ها چی است؟ فرمود:حواله هایی است که امام زاده هایی که شیعیان ما به زیارتشان رفتند این ها صادر کردند و من این ها را که امضا می کنم دیگر قطعی شده است ،آن را که روی چشمتان گذاشتید چی است؟ فرمود: این برای عمویم اباالفضل (ع) است.
ببینید مثلا امام زاده ابوالحسن در مسیر سید الکریم (ع) است .خب برو یک سری بزن، آخه تفریح گاه های خوبی هم دارد،تفرجگاه های خوبی هم دارد. خانواده را باید به اینجا عادت بدهید.
یکی از چیزهایی که خیلی مهم است،ارتباط با همین شهدای خودمان است. شما باید با این شهدا ارتباط برقرار کنید، مردم از شما توقع دارند ،خود شهدا هم از شما توقع دارند،سید شهدا هم از شما توقع دارد. بعد حرفایی این ها داشته اند،حرف های روی زمین مانده این ها را شما باید برسانید،امتحان هم بکنید به شهدا توسل کنید،ببینید چه می بینید. ما که خیلی چیز ها دیدیم. بعد حالا توسل ،گریه خوب است ،اما همیشه هم گریه نیست.آقا مهدی رضایی ایشان به من گفتند که فلانی من داشتم از حرم اباالفضل (ع) می رفتم یک دفعه یک چیزی به ذهنم رسید،آمدم لبهایم را گذاشتم روی شبکه ضریح گفتم آقا هرکی می آید اینجا از سرطان و گرفتاری و بدبختی و مکافات می گوید،بگذار من برایت یک لطیفه بگویم بخندی،من این را برای آقای خوشوقت گفتم،آقای خوشوقت خندید و گفت همین را می گیرند. ارتباط باید باشد،بله اشک علامت این است که راه داده اند،علامت ارتقاء است ،اما اگر یک وقتی هم اشک نبود،این علامت این نیست که اصلا دیگر هیچ چیز نیست. این هم به شما بگویم که رفته بود مشهد گفت هروقت آقا اجازه بدهد من بروم،حالا این همه پول خرج کرده تا آنجا رفته،مرخصی گرفته ،روز اول تا نزدیک حرم نرفت و … بالاخره 10 روز شد آقا بالاخره ما را راه دادی؟ یک دفعه یک سگ دنبالش کرد این همین جور می دوید و.. می گوید همینجوری می دویدم رسیدم حرم،رفتم تو حرم.حتما باید سگ دنبالت کند تا پناه ببری! برو دیگر.
من این حرف هایی که برای شما زدم بعضی هایش اصلا به ذهن شما نیامده،ولی خیلی مهم است که آقا من شبانه روز یک وعده ای گریه ای بکنم برای اهل بیت.یکی از کارهی هم که باید بکنید این است که واقعا باید خرج کنید. ببینید من دوتا از ستون های تهران را بگویم: یکی حضرت آیت الله حق شناس،ایشان می فرمودند من نوجوان بودم سِل گرفتم ،دکتر ها هم قطع امید کردند ،یک وقتی گفتم همه آنچه که دارم انفاق می کنم ،وقتی همه را انفاق کردم خوب شدم.
آقای خوشوقت فرموده بودند که من یک وقت هشتاد تا یک تومنی جمع کرده بودم(پولی بود ها)،طلبه بودم،ریاضت کشیده بودم و سختی تحمل کرده بودم هشتادتومان یک پس اندازی جمع کرده بودم،دیدم یک زن و شوهری آشنا دعوایشان است و روبه طلاق،قصه چی است؟جواهرات گم شده و مرد انداخته گردن زن،گفته تو دادی به طایفه ات،(ما از این مردهای بد داریم،عوض اینکه بپرسد اگر خانواده ات مشکلی دارد بگو اگر کاری از دستم بر می آید انجام دهم،اینجوری که نیست،از این تهمت ها هم می زنند!) ایشان می گوید من کل این هشتاد تومان را دادم و این ها را آشتی دادم ،هر چی شد از آنجا شد .
آقا شما باید همیشه آمادگی داشته باشید برای انفاق های کلان.برادر ها با هزارتومان و دو هزار تومان کار تو راه نمی افتد . یک وقتی گیر کردیم،گفت صدتا صلوات بفرسن تا بگویم ،گفتم که حالا یکی می فرستم،گفتش که نه تو باید صدتا بفرستی تا یکی اش بگیرد .صد تا انفاق باید بکنی تا یکی از آن ها بگیرد،کجای کار هستید. انفاق های درست و کلان ،نسبت به زندگی خودت پول کلان خرج کن ،انفاق کن.راه باز کردن فیض از طرف امام زمان (ارواحنا فداه)این است .
حالا فنی از خوانندگی بگویم،می خواهیم در تریبون نماز جمعه ی شهرمان،منطقه مان بخوانیم : اولین شاخص جلوه ما است.
یک جا قرار شد ما دعای سحر بخوانیم شب چهارم ماه رمضان هم بود،جمعه. دیدیم ما دعای بعد نماز صبحم نمی توانیم بخوانیم .خب می خواهی بروی آنجا یا قول نده … . پس آقا این ظاهر ما باید ظاهر رسمی در حد مملکت باشد. و نکته خیلی مهم :آقایان حمد و سوره تان را درست کنید ،قرائت قرآنتان را درست کنید ،احکام نمازتان درست باشد ،چیزهای اولیه را خراب نکنید .بعضی ها احکام اولیه را بلد نیستند،نماز دارد می خواند،بلند هم می خواند،حمد و سوره را بلند بخواند دیگر،حروف را غلط می خواند،مداح اهل بیت هم است .لذا این را جزء آن نکات مهم بگذارید.
آقا مگر اصلا بدون قرآن می شود! حاج منصور آقا آنقدری که می شناسیمش حداقل روزی یک جزء قرآن را می خواند.
دومین شاخص: حتی المقدور شعر هایی که به زبان عامیانه است را استفاده نکنیم ،یک استثنا های فوق العاده حرفه ای دارد ولی عمدتا این حرف درست است مگر در 10درصد .قاعده این است که ما از شعر های شکسته و خودمانی استفاده نکنیم .
شعر هایی که انتخاب می کنیم مربوط به مناسبت های آن روز باشد . مثلا کدام مناسبت ها؟ مثلا اگر 15خرداد است حواسمان باشد،اگر 9 دی است حواسمان باشد،اگر 19 دی است حواسمان باشد . قرار ایام الله را ما متذکر بشویم ،انقلاب با خودش یک ایام اللهی آورده که این ها را ماباید متذکر بشویم .
چند اصل اساسی برای روضه: 1. روضه باز نخوانیم 2. روضه طولانی نخوانیم 3. همه روضه هایی که می خوانید با سند باشد . در جاهای مهم تر آن هایی که سند محکم تر و معتبر تر دارد را بخوانید.
بحث راجع به مراسمات اصلی از این دست مثل نماز جمعه چون بعد سیاسی اش هم بالااست،یعنی من الان به شما بگویم در شعرهایی هم که می خوانیم به عنوان مقدمه پیام های سیاسی لازم آن ایام را باید داشته باشیم .مثلا این انتخابات نزدیک است،باید حرف های مقام معظم رهبری ،آن اصولی را که رقم زده ،ما به لسان شعر می توانیم تنظیم کنیم و ارائه بدهیم.بلکه مثلا شرحی ،حاشیه ای لازم دارد بزنیم.این هم کار آدم های خِبره است ،کار هرکسی نیست،لذا آن تریبون هم به هرکسی نمی دهند،اگر دادند ما باید این توجهات را داشته باشیم.
روضه :1. کوتاه باشد 2. باز نباشد 3. معتبر باشد 4. از اصول تباکی که در روضه های خانگی و هیئات محفلی می خوانیم در آن جا صد در صد پرهیز کنیم . 5. حتی در روضه بعد حماسه بیشتر خودش را نشان بدهد .
نکته: 1- در نوع سخن گفتنمان سعی کنیم زبان کلاسیک را برگزینیم تا زبان محاوره ای را.
2- حرکات و سکنات اضافی انجام ندهیم .
شما را به خدا می سپارم با همین سلام ساده به امام حسین(ع):« اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.»
متن جلسات مجمع الذاکرین هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 6