در آخرین سفر حج پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله و سلم) که به حج وداع معروف شده، تعداد زیادی از مسلمان ها ایشان را همراهی می کردند و طبیعتاً از فرصت به وجود آمده برای پرسش سؤال هایشان از آن حضرت(صلی الله علیه و اله و سلم) بهره می بردند. در این بین یکی از زنهای مسلمان خدمت ایشان رفت تا مطلبی از ایشان بپرسد. در همین حال یکی از یاران پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) به نام فضل بن عباس پشت سر ایشان نشسته بود. پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) در حالی که به سؤال آن زن جواب می دادند متوجه شدند نگاه آن زن و فضل به هم گره خورده و چشم به چشم هم دوخته اند. حضرت(صلی الله علیه و اله و سلم) به آرامی برگشتند و دستشان را روی گونه ی فضل گذاشته و با مهربانی صورت او را برگرداندند و فرمودند: « یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند. »
یکی از مسائلی که در چند دهه ی اخیر در کشورهای اسلامی و از جمله ایران، بسیار مورد کنکاش و توجه قرار گرفته، بحث روابط زن و مرد و به تبع آن بحث حجاب و پوشش بانوان است. ویژگی های خاص این موضوع و تأثیر نتایج آن برعموم مردم، باعث شده این مباحث از حوزه ی کارشناسی و نقادی اندیشمندان و روشنفکران خارج شده و عموم مردم در باره ی آن صحبت و تبادل نظر کنند. طبیعی است که گروهی، مخالف حجاب و پوشش زن و طرفدار آزادی روابط زن و مرد هستند و گروه دیگر موافق حجاب و پوشیده بودن زنان و طرفدار ایجاد محدودیت در روابط زن و مرد نامحرم هستند و هر گروه برای اثبات نظرات شان، دلایلی می آورند.
یک زن جوان و یک مرد جوان؛ میترسم شیطان هم این وسط جای پایی باز کند.
اکثر دلایلی که از سوی مخالفان حجاب و پوشش زنان مطرح می شود را می توان به دو بخش تقسیم کرد: ۱ – بحث حجاب زن و پوشیده بودن او و ایجاد محدودیت در روابط زن و مرد و دستوراتی که توسط قرآن و پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) برای مردم آمده، مربوط به اعراب بدوی و بدون تمدن و خشن و بی فرهنگ آن روز است و امروزه با توجه به شرایط جامعه و رشد علم و تکنولوژی و فرهنگ عمومی مردم، هیچ ضرورتی برای رعایت این احکام وجود ندارد.
۲ – اگر زمانی زن ومرد در پوشش و لباس محدودیتی نداشته باشند و بتوانند هر طور که بخواهند لباس بپوشند و همچنین محدودیت روابط بین آنها برداشته شود و هر مرد و زن نامحرمی بتوانند آزادانه و حتی بدون نگاه منفی از سوی جامعه با هم رفاقت کنند ، این روابط و رفاقت ها به تدریج برای زنان و مردان عادی می شود از حالت هیجانات جنسی آن کاسته خواهد شد. طوری که پس از مدتی، رفاقت و دوستی مردان و زنان با هم، مثل دوستی دو مرد یا یا دو زن با هم خواهد شد و زن و مرد نامحرم در حالی با هم تعامل و ارتباط خواهند داشت که هیچ قصد و غرضی لذت جویی بینشان وجود نداشته باشد.
از آنجا که طرح این دو مطلب و مخصوصاً استدلال دوم، به تدریج در جامعه رو به افزایش است، تصمیم گرفتیم به طور بسیار اجمالی و در یک مقاله این دو موضوع را بررسی نمائیم.
قبل از اینکه مستقیماً به شبهه ها و سؤالات فوق پاسخ بدهم. لازم است دو نکته اساسی را ذکر کنم. یکی اینکه توجه داشته باشید بحث پوشش و حجاب زنان و کیفیت حضور آنان در جامعه، یک بحث زنانه و بی ارتباط به مردها نیست. هرچند به ظاهر مخاطب این مباحث فقط بانوان هستند و معمولاً مسئله به این صورت طرح می شود که آیا خوب است زن، پوشیده و با حجاب باشد یا باید آزادانه و هر طور راحت است و حتی نیمه برهنه در جامعه ظاهر شود؟ برخی هم با لحن دلسوزانه چنین مطرح می کنند که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محدود ؟ اما باید توجه داشت که تبعات این مبحث و هر نتیجه ای که از آن گرفته شود مستقیماً به مردها هم مربوط خواهد شد. به همین دلیل است که بیشتر کسانی که سردمدار و محرک جریان های آزادی روابط زن و مرد می باشند ، مردها بوده اند. فروید و برتراند راسل و بسیاری مردهای دیگر در این راه بیش از حد نیرو گذاشته اند و تقریباً هیچ زنی در این عرصه به اندازه مردها تلاش نکرده . چون واقعیت امر آنست که آن کسی که از آزادی بی قید و شرط و نامحدود روابط زن و مرد نفع می برد ، مرد است. دومین نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که بحث حجاب و پوشش یک بحث مقدمه ای و ابتدائی است. هر چند ظاهراً عمده ی مباحثات و حرف ها، درباره ی حجاب و پوشش است ولی عمق مطلب و حقیقت و ایستگاه آخر این موضوع ، آزادی یا محدودیت در روابط زن و مرد است. یعنی پوشیده و محجبه بودن زن، باعث ایجاد محدودیت در روابط او با مردهای غریبه می شود و خواه ناخواه بی حجابی و آزادی در نوع آرایش و احیاناً برهنگی قسمتی از بدن زن، باعث ایجاد روابط بی قید و شرط زن و مرد خواهد شد، هر چند عده ای تلاش می کنند آن را انکار کنند.
منبع:شمیم
بازدیدها: 0