حقیقت صلوات و بررسی آثار آن در گفتار حجت الاسلام میرباقری
اقسام صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین و صلی الله علی سیِّدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم اجمعین. در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْکمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِکمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکيَةً لَنَا وَ کفَّارَةً لِذُنُوبِنَا» در این فراز از زیارت جامعه کبیره که همه حفظ هستند و انشاالله مداومت فرمایید آثار ذکر صلوات بر وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیتش بیان شده است؛ البته صلوات یک ذکر زبانی نیست. ترجمه این فراز این است: خدای متعال صلوات ما را بر شما قرار داد و ولایتی که از شما به ما عطا کرده، این را مایه طهارت جان ما و طیب شدن و پاکی و گوارایی خلقت ما، طهارت نفس و عامل رشد ما و عامل تدارک خطاها و گناهان ما قرار داده است؛ این آثار صلواتی است که در بیان امام هادی علیه السلام ذکر شده است.
در ذیل این آیه شریفه که خدای متعال فرموده و در قرآن تکرار هم نشده است و فقط در باب نبی اکرم است: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا»(احزاب/٥٦) توضیح داده شده است که صلوات خدای متعال، صلوات ملائکه بر رسول خدا و صلوات ما چیست. ما ابتدا باید بفهمیم صلواتی که می فرستیم چیست بعد ببینیم چرا صلوات این آثار و برکات را دارد.
معنای صلوات خدا و ملائکه و مومنین
در روایات آمده است که صلوات خدای متعال تطهیر نبی اکرم از نقص و عیب است. خدای متعال به تعبیر قرآن مستمراً صلوات می فرستد چراکه در آیه 56 سوره احزاب «يُصَلُّونَ» فعل مضارع است یعنی دلالت بر دوام دارد؛ خداوند و ملائکه مستمرا بر وجود نبی اکرم صلوات می فرستند؛ صلوات خدا این است که مستمراً پیامبر را از نقائص و عیب ها تطهیر می کند؛ ایشان از جهت درونی هیچ عیب و نقصی ندارند، با صلوات خدا دائما بر کمال و جمال حضرت افزوده می شود؛ این صلوات خدا است. اما صلوات ملائکه الهی هم درخواست رحمت خدا برای وجود مقدس نبی اکرم است.
اما صلوات ما در روایات چند نوع تعبیر شده است. در بعضی روایات صلوات ما عبارت است از: درخواست رحمت برای نبی اکرم؛ ما از خدای متعال درخواست می کنیم که رحمتش را بر نبی اکرم و اهل بیتشان نازل کند. در بعضی روایات آمده است صلوات ما تجدید عهد عالم میثاق است؛ ما قبل از اینکه در این دنیا بیاییم در عالم دیگری بوده ایم، ممکن است یادمان رفته باشد، ما دوره طفولیت و شیرخوارگی خود را بیاد نداریم ولی این به آن معنا نیست که ما طفل نبودیم. ما در عالمی بوده ایم عهد و میثاقی با خدا، نبی اکرم و اهل بیت بسته ایم؛ عهد ما با خدا این بوده است که خدا را بندگی کنیم و شیطان را نپرستیم. «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْکمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ»(یس/٦٠-٦١). عهدی که با نبی اکرم و اهل بیت داشته ایم این بوده است که از آنها تبعیت کنیم و تحت ولایت آنها باشیم؛ همان عهدی که در دعای عهد هر روز با امام زمان تجدید می کنیم «اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي»(1) عهدی که ما با امام زمان بسته ایم این است که چشم، گوش، زبان، قلب و همه قوای ما در خدمت و دنباله رو حضرت باشد با حضرت و تابع ایشان باشد.
این عهدی دو طرفه است؛ وقتی ما با خدا عهد بسته ایم که بنده خدا باشیم، خدای متعال هم با ما عهد بسته که در حق ما خدایی کند و ما را سیر دهد؛ این یعنی «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»(بقره/257). بنابراین عهد ما با خدا عهد بندگی است. عهد خدا با ما نیز این است که اگر ما بندگی کردیم او سرپرستی ما را به عهده گیرد، ما را از ظلمات به سمت نور سیر دهد؛ آنهایی که بندگی می کنند سیرشان در وادی نور است.
عهد ما با نبی اکرم و اهل بیت ایشان آن است که ما قرار گذاشته ایم از ولایت آنها بیرون نرویم و آنها قرار گذاشته اند که اگر ما دستمان را از دست آنها جدا نکنیم ما را به خدا، بهشت و مقامات عالی برسانند و از شیطان، دنیا و از شر نفس نجات دهند؛ صلوات تجدید این عهد است. انسان وقتی صلوات می فرستد یعنی من به عهدم با نبی اکرم پایبندم و از خداوند برای نبی اکرم و اهل بیت درخواست رحمت می کنم و تجدید عهد و بیعت با نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم و تنزیه نبی اکرم از عیب و نقص است. یعنی وقتی صلوات می فرستیم و دعا می کنیم، این دعا اقراری است؛ اقراری بسیار مهم که خدایا پیامبر و اهل بیت ایشان هیچ عیب و نقصی نداشتند و هیچ ناپاکی در وجود آنها نیست؛ اقرار به طهارت نبی اکرم و اهل بیت است؛ اقرار به اینکه آنها اهل شرک و غفلت نبودند موحد کامل بودند؛ وقتی اقرار می کنیم که آنها عبد کامل خدا هستند عهدی با آن عبد کامل بسته ایم که دنباله رو آن عبد باشیم او هم با ما عهد بسته که اگر ما دنبال ایشان حرکت کنیم ما را به مقصد برساند دستمان را بگیرد و از سختی های راه عبور دهد این صلوات ما است. پس صلوات ما هم درخواست رحمت و هم تجدید آن عهدهایی است که با رسول خدا و اهل بیت بسته ایم، هم اقرار به طهارت، پاکی و تزکیه نفس آنها است.
صلوات کفاره گناهان شیعیان
چرا صلوات طهارت نفس به همراه دارد؟ چرا ما وقتی صلوات می فرستیم نفس مان از شرک، گناه و صفات رذیله تطهیر می شود؟ در روایتی از امام رضا علیه السلام که بشارتی بسیار بزرگ است ایشان فرمودند: «مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً»(2) اگر کسی توانایی ندارد که کاری انجام دهد که کفاره گناهانش باشد بر پیامبر و آلش بسیار صلوات فرستد، کثرت صلوات گناه را از اساس از بین می برد.
بسیاری از گناهانی که در انسان است ریشه دارد؛ مثلا فرض کنید آدم غیبت می کند ریشه غیبت در حسادت است اگر استغفار کند ولی ریشه غیبت را نخشکاند ممکن است دوباره این حسادت باعث شود آدم غیبت دیگری را کند. انسان باید ریشه گناه را بخشکاند تا مرتکب گناه نشود. امام رضا فرمودند: اگر شما گناهی کردید که نمی توانید کاری کنید که کفاره آن شود، بر پیامبر و آلش بسیار صلوات بفرستید. چون هنگامیگه گناهی انجام می دهید باید مراقب باشید گناه روی گناه نیاید؛ اگر گناه روی گناه آید تیرگی قلب انسان افزایش پیدا می کند و به جایی می رسد که باب هدایت به روی قلب انسان بسته می شود. بنابراین اگر گناهی مرتکب می شوید بلافاصله توبه کنید؛ خصلت مومن این است؛ قرآن می فرماید متقین اینگونه هستند اگر مرتکب گناهی شوند بلافاصله خدا را یاد کرده و توبه می کنند.
اگر کسی مرتکب گناهی شد گفته شده بلافاصله استغفار و توبه کند و یا بلافاصله کار خوبی انجام دهد؛ اگر خدای نکرده به مؤمنی توهین کرد بلافاصله اکرامش کند؛ اگر خدای نکرده به پدر و مادر بی احترامی کرد دستشان را ببوسد و امثال اینهـا. بلافاصله کاری کنید که تدارک آن گناه شود. بعضی از بزرگان بودند که یک روز نماز صبحشان قضا شده یکسال خود را مجازات کردند شب ها نخوابیدند که تدارک آن خواب نابجا شود. ما که اهل این توانایی ها نیستیم. بعضی از بزرگان بودند که مثلا یک کلمه نابجا می گفتند یک ختم قرآن برای خود لازم کرده بودند. مرحوم آیت الله العظمی بروجردی که استاد مراجع مثل حضرت امام و در رده بزرگان قم و مرجع کل بودند، سر درسشان یکی از شاگردان اشکال می کند، مرتب اشکال رد و بدل می شود و ایشان عصبانی می شوند. بعد نقل شده بود آیت الله بروجردی نصف شب در خانه آن بنده خدا رفته بودند و از او عذرخواهی کرده بودند؛ بعد گفته بودند فلانی برای من زحمت درست کردی من شش ماه باید روزه بگیرم نذر کردم اگر بی جهت عصبانی شدم شش ماه روزه بگیرم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر کسی نمی تواند کاری کند که کفاره گناهانش باشد بسیار صلوات بفرستد؛ فرمایش امام رضا علیه السلام این است که بسیار صلوات بفرستد؛ چون کثرت صلوات ریشه گناه را از وجودتان می کند. اگر خدای نکرده حسد موجب شود انسان غیبت کند، اگر خودپسندی و عجب باعث شود انسان دیگران را تحقیر کند، کثرت صلوات ریشه این گناه که خودپسندی، عجب، غرور و تکبر است را می خشکاند؛ این خاصیت صلوات است.
صلوات ما را به سرچشمه طهارت وصل می کند
حال سؤال این است چرا صلوات مطهر جان انسان است و او را تطهیر می کند؟ نکته آن این است وقتی آب قلیل است مثل یک لیوان آب اگر نوک انگشت شما نجس شود به آن بزنید، باید آن را دور بریزید نجس می شود ولی همین یک لیوان آب وقتی به اقیانوس ها وصل شود شما دست نجس تان را هم به آن بزنید پاک می شود. این خاصیت صلوات است که ما را به سرچشمه طهارت وصل می کند؛ طهارت مختص نبی اکرم و اهل بیت است. در آیه تطهیر می خوانیم: «إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا»(احزاب/٣٣). تطهیر یعنی هیچ ناپاکی در پیامبر نیست و اخلاص محض است.
در سوره هل اتی خدای متعال می فرماید: «وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»(انسان/٢١) رب ابرار ساقی آنهاست، به آنها شراب طهور می نوشاند. در مجمع البیان حضرت فرمودند: شراب طهور یعنی «یُطَّهِرَهُم عما سَوَی الله» وقتی از این جام می نوشند از غیر خدا پاک می شوند؛ در وجودشان جز خدا و توحید هیچ چیز دیگری نیست حتی شرک خفی.
چون شرک دو نوع است شرک غیرمغفور که آدم دو تا خدا قائل باشد بگوید خدای خوبی ها و خدای بدهی ها، اهورامزدا و… نوع دیگری از شرک است که شرک خفی است. شرک خفی در روایات شرک مغفور و قابل مغفرت است و خدا می بخشد اما تشخیص شرک خفی در دل انسان از تشخیص رد پای مورچه سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه دشوارتر است. در روایات آمده است هر اقدامی که می کنید مثلا یک لیوان آب می خورید اگر بسم الله نگویید غبار شرک روی دلتان می نشیند؛ هنگامیکه آب خوردید اگر خیال کردید آب عطشتان را رفع کرده با بسم الله رفع عطش نکردید مشرک می شوید؛ اگر پایتان را روی زمین گذاشتید خیال کردید زمین محکم است و خدا را فراموش کردید و به محکمی زمین تکیه کردید مشرک می شوید؛ اگر درس خواندید خیال کردید ذهن تان کار می کند بسم الله نگفتید مشرک می شوید؛ اگر یک لقمه در دهانتان گذاشتید بسم الله نگفتید حضرت فرمود غبار شرک در دلتان می نشیند. گاهی خدای متعال برای اینکه جبران کند تلنگری به آدم می زند که از آن شرک بیرون آید. فردی بر امام صادق علیه السلام وارد شد و پایش به چهارچوب در گیر کرد و زمین خورد. حضرت فرمودند: هر چه به شما دوستان ما می رسد خودتان مقصر هستید. گفت آقا من چه کردم؟ گفت چرا بسم الله نگفتی وارد اتاق شدی؟ گمان می کنی زمین محکم است؟
من خود تجربه کرده ام هنگامیکه برف می آید زمین یخ می زند آدم یک قدم بر می دارد ده تا بسم الله می گوید همین که برف ها آب می شود فراموش می کند؛ آیا خدا فرق کرده آیا خدا دو تا شده است حالا که زمین است؟ اینگونه آدم مشرک می شود. غفلت ها، گناهان و صفات رذیله ای که در ما است همه ناپاکی است و همه ناپاکی ها به غفلت از خدا و شرک بازمی گردد. اگر انسان موحد کامل شد هیچ ناپاکی در او نیست. معصومین سرچشمه طهارت هستند. معصوم یعنی «المعتصم بالله من جمیع ما کره الله» معصوم معتصم بالله است.(3)
در قدیم حمام ها یک خزینه داشت، کنارش حوضچه ای بود که از آن آب برمی داشتند و خودشان را می شستند؛ این حوضچه از طریق یک روزنه به خزینه وصل بود؛ هنگامیکه این روزنه باز بود به ان آب معتصم می گفتند. هر چیز متنجسی به آن می رسید نجس نمی شد پاک بود اما اگر رابطه ان قطع می شد این آب قلیل بود و همین که چیز نجسی به آن می رسید نجس می شد.
بنابراین معصوم «المُعتَصَمُ بِالله» معتصم به خدا است، و با اتصال به خدا معصوم شده است. حال سؤال این است که ما چگونه پاک شویم؟ در صلوات شعبانیه که ظهرهای ماه شعبان خوانده می شود، بعد از ذکر صلوات می رسد به «وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِين» هر کس معتصم به امام شد پاک می شود و دیگر نجس نمی شود؛ اگر همه عالم طرف او آیند بجای اینکه او را نجس کنند او آنها را پاک می کند.
پیامبر و اهل بیت سرچشمه طهارت هستند؛ چون معتصم به خدا هستند؛ در روایت آمده است: «المُعتَصَمُ بِالله أن جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّه». معنی معصوم این است؛ فرمود امام معصوم است یعنی معتصم بالله است کاری را که خدا نمی پسندد به خیال او هم نمی آید، طهارت محض است. در مقامی است که در قرآن آمده است ظاهرا در جنگ احد بود حضرت سنگریزه ها را برداشتند و به سمت دشمن پرتاب کردند شاهت الوجوه قرآن می فرماید: «وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَکنَّ اللَّهَ رَمَى»(انفال/١٧). هنگامی که شما پرتاب کردی ولی شما پرتاب نکردی خدا پرتاب کرد. تعبیر بسیار دقیقی است گفته نمی شود پرتاب نکردی می فرماید شما پرتاب کردی ولی شما پرتاب نکردی وَلَکنَّ اللَّهَ رَمَى. آدم وقتی به خدا متصل شود دستش گویا دست خدا است، پیامبر دستش دست خدا است، زبانش زبان خدا است. وقتی در بیعت رضوان با پیامبر بیعت کردند پیامبر دستش را روی دست اهل بیعت گذاشت خدای متعال می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَک إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»(فتح/١٠) کسانی که با تو بیعت می کنند با خدا بیعت می کنند دست خدا بالای دست آنان بود.
بنابراین نبی اکرم و اهل بیت متصل به خدا و معتصم بالله هستند؛ معصوم، مطهر و سرچشمه طهارت هستند و هیچ چیزی غیر از خدا در وجودشان نیست. بنابراین اگر کسی متصل به معصوم شد معصوم از آن حقیقت توحیدی که به او داده اند، از آن شراب طهور به او می نوشاند؛ وقتی اهل ولایت از دست امیرالمومنین یک جام می گیرند همه وجودشان طاهر می شود، هیچ غفلت و شرکی در وجودشان نیست مانند سلمان می شوند. این همان معنی صلوات است؛ بنابراین صلوات یعنی به معصوم متصل شدن.
صلوات یعنی خشوع در برابر نبی اکرم و اقرار به مقامات ایشان
در احتجاج طبرسی این حدیث نقل شده که علما یهود محضر امیرالمومنین می آمدند و از حضرت سوال می کردند؛ سوال جواب های بسیار لطیف. گاهی می آمدند انبیاء خودشان را با وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مقایسه می کردند؛ آنها عرض می کردند یا امیرالمومنین شما می گویید پیامبر اکرم از همه بالاتر هستند اینهـا این کمالات را داشتند پیامبر شما چه دارد؟ و حضرت توضیح می دادند. یکی از آنها نزد امیرالمومنین آمد و به ایشان عرض کرد شما می گویید نبی اکرم از همه بالاتر هستند حضرت آدم قرآن شما و خلیفة الله بود «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کلَّهَا»(بقره/31) خداوند همه اسما را به آدم آموخت. «وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا»(طه/116) هنگامیکه به ملائکه گفت حضرت آدم را سجده کنید همه ملائکه سجده کردند. آدم مسجود ملائکه است. پیامبر شما چه داشته است که می گویید پیامبر ما از حضرت آدم بالاتر است؟ حضرت فرمودند: بله، حضرت آدم مسجود ملائکه بود. و یک نکته را توضیح دادند فرمودند: اینکه ملائکه به آدم سجده کردند این سجده، عبادت آدم نبود عبادت مختص خدا است. ملائکه خدا را عبادت کردند؛ خلیفة الله را تعظیم کردند؛ از طریق تواضع و خشوع در مقابل حضرت آدم، خدا را عبادت کردند و استکبار در مقابل خدا از وجودشان برداشته شد و به خشوع، خضوع و تواضع در مقابل خدا رسیدند. این بیان امیرالمومنین بود.
امیرالمومنین در خطبه قاصعه بیان لطیفی دارند می گویند: خدای متعال همه بندگان را با تواضع در مقابل خود، با کبریاء و عزت خود امتحان می کند. ملائکه را هم با عزت و کبریاء خود امتحان کرد. برای اینکه ملائکه مورد امتحان قرار گیرند ظاهر و معلوم شود که آیا انهـا در مقابل کبریا خدا سجده می کنند، در مقابل عظمت خدا تواضع می کنند و در مقابل عزت خدا تزلزل می کنند، آدم را از گل خلق کرد و پیش روی انهـا نهاد. در روایت آمده است چهل روز پیشروی ملائکه بود. بعد فرمود: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ»(حجر/29) وقتی از روح خود درونش دمیدم بر او سجده کنید. امیرالمومنین در حدیثی دیگر فرمود: روح اعظم ملائکه است چون مسجود ملائکه است. بعد فرمودند اگر خدای متعال می خواست می توانست جسم آدم را از نوری بیافریند و بوی خوشی در او قرار دهد تا هر شامه ای او را تواضع کند یعنی همین که ملائکه استشمام کنند به سجده روند. ولی برای اینکه امتحان واقع شود آن روح را که مسجود ملائکه است در قالب گل پنهان کرد تا ملائکه مورد امتحان قرار گیرند. حضرت می فرماید اگر خداوند این کار را می کرد امتحان ملائکه حاصل نمی شد. «وَ لَکنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ تَمْيِيزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِکبَارِ عَنْهُمْ وَ إِبْعَاداً لِلْخُيَلَاءِ مِنْهُم»(4) خدای متعال وقتی می خواهد امتحان کند با مجهولات امتحان می کند. تا صف ها از هم و استکبار از انسان جدا می شود. اگر ملائکه تجلیات آدم را می دیدند ابلیس هم سجده می کرد ولی این دیگر تواضع در برابر خدا نبود؛ وقتی مجهول است خدا می گوید سجده کن خود نمی دانی چرا؛ آن هنگام صف مستکبر از غیر مستکبر جدا می شود. اینگونه نفس پرستی و خودپرستی از آدم جدا می شود. اگر گلی را جلوی آدم گذارند و بگویند سجده کن، آدم روح را نمی بیند گل را می بیند. اگر سجده کرد پرده ها کنار می رود و روح را به تو نشان می دهند درمی یابی که باید در مقابل او تواضع می کردی. لذا ملائکه بعد از اینکه سجده کردند عظمت حضرت آدم برایشان مشهود شد فهمیدند چرا سجده می کنند. بنابراین به بیان امیرالمومنین ملائکه در مقابل حضرت آدم تواضع کردند؛ این تواضع طریق بندگی و تواضع در مقابل خدا بود؛ با سجده بر آدم استکبار و خیلاء و خودپسندی و شرک از دلشان بیرون رفت. بنابراین دانستید چگونه این سجده ملائکه را تطهیر کرد؟
حضرت امیر فرمود: چیزهایی که خدا به پیامبر داده خیلی بالاتر از حضرت آدم است چون خدای متعال می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»(احزاب/56). اولا خدای متعال در عالم جبروت که فوق عالم ملائکه است خودش صلوات می فرستد و این پیامبر را در عالمی که فوق عالم ملائکه و درک آنها است، تطهیر می کند و رفعت می دهد. دوم اینکه ملائکه مستمرا بر این پیامبر سجده می کنند و این بالاتر از سجده بر آدم است. معنای بیان حضرت امیر این است که صلوات ملائکه در مقابل نبی اکرم عین سجده ای است که بر آدم کردند منتهی آن یک مرتبه بود و این مستمرا است. همانطور که آن سجده، تواضع و خشوع آنها را به نبی اکرم وصل می کرد، وقتی انسان در مقابل نبی اکرم تواضع می کند نور ولایت و طهارت او در وجود انسان می آید و او پاک می شود. طهارت مختص نبی اکرم است. گاهی ما سدی جلوی خودمان و نبی اکرم می بندیم و آن طهارت بر ما جاری نمی شود. این آب طهور است گاهی ما نمی گذاریم این آب ما را بشوید؛ یک بار در معرض آن قرار می گیریم آب ما را شستشو می دهد و طهور می شویم.
صلوات یعنی خشوع؛ تواضعی که انسان با آن حقیقت ولایت در او جاری می شود. «جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْکمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِکم» وقتی انسان صلوات می فرستد خشوع و تواضع می کند پیامبر را از هر عیبی پاک می داند اقرار و تجدید عهد می کند؛ نتیجه آن این است که ابواب قلب انسان باز می شود ولایت نبی اکرم در قلب او می آید. ورود ولایت به قلب انسان یعنی طهارت او.
امام باقر علیه السلام در حدیث مفصلی فرمودند: «وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ وَ فِي الْأَرْض… وَ هُم وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِين»(5). امام نور الله است که در همه کائنات طلوع کرده والله امام قلب مومن را نورانی می کند. اگر انسان مومن شد خورشید طلوع و او را چراغ می کند، قلب انسان شبستان می شود.
بنابراین علت اینکه صلوات طهارت می آورد این است صلوات یعنی تجدید عهد ولایت و خشوع در برابر نبی اکرم و اقرار به مقامات ایشان. خدای متعال نبی اکرم را تطهیر می کند و ما هم اقرار می کنیم؛ این اقرار به مقامات نبی اکرم ما را آماده می کند؛ اقرار یعنی من قبول دارم ایشان این مقامات را دارند و واجد آنها هستند و من فاقد آنها هستم یعنی تواضع و خشوع. بنظر من صلوات هم اقرار است و هم گدایی. یعنی انسان وقتی می گوید شما مبدا خیرات هستید یعنی من را هم مشمول رحمت کنید.
صلوات شراب طهور است که به انسان می نوشانند
در زیارت جامعه در هر سلام انسان علاوه براینکه به طهارت امام و مقام او اقرار می کند، در باطنش یک نوع تقاضا و افتقار است که انسان در مقابل مقام امام فقیر است. این افتقار موجب می شود تجلی از مقام امام در انسان حاصل و او پاک شود. اگر کسی اهل صلوات شد، صلوات شراب طهور است که به انسان می نوشانند.
بنابراین نبی اکرم سرچشمه طهارت هستند چون نبی اکرم و اهل بیت معتصم بالله، معصوم و پاک هستند. انسان اگر به آنها معتصم شد پاک و مطهر می شود. صلوات انسان را معتصم می کند تواضع و خشوع به همراه دارد؛ صلوات مانند سجده ملائکه است همانگونه که سجده ملائکه آنها را تطهیر کرد، صلوات ما هم مثل سجده، تعظیم در مقابل نبی اکرم و اهل بیت است. همانگونه که می گویند وقتی زمین سربالایی باشد هیچگاه آب به آن نمی رسد و وقتی گود شد آب در آن جاری می شود، انسانی که در مقابل معصوم تواضع کند و اهل تکبر نباشد حقیقت ولایت معصوم درونش جاری می شود و ولایت معصوم شراب طهور است «یُطَّهِرَهُم عما سَوَی الله». این است که صلوات اقرار خشوع و تواضع ولایت اهل بیت را می آورد و طهور می شوید.
خدا رحمت کند ملاعلی معصومی همدانی را که هم مباحثه و هم دوره مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی در قم بودند که به همدان رفته بودند و از علماء فوق العاده متقی و وارسته همدان بودند؛ ایشان فرموده بودند: من رفیقی داشتم که بسیار صلوات می فرستاد دائما زبانش مترنم به صلوات بود. روزی به مجلس ما آمد. دیدم بوی عطری مخصوص می دهد که زمینی نبود عطری آسمانی بود. به او گفتم این بوی عطر از کجا است؟ گفت به شما می توانم بگویم. شما که می دانید من دائم الصلوات هستم گفتم بله. گفت یک مرتبه من خواب دیدم من و چند نفر دیگر بودیم وجود مقدس نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم تشریف آوردند. حضرت فرمودند کدامیک از شما برای من بیشتر صلوات می فرستد جلو بیاید من گفتم شاید اینهایی که نشستند از من بیشتر صلوات بفرستند احتیاط کردم حضرت سه بار تکرار کردند من نرفتم. بار آخر فرمودند پاشو بیا جلو رفتم جلو حضرت لب های من را بوسیدند از آن هنگام که حضرت لبشان به لب من خورده بوی عطر حضرت در من تجلی کرده است. «جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْکمْ». مرحوم ملاعلی همدانی فرموده بود من خیلی وقت ها وقتی این آدم می آمد از پشت در بویش را می فهمیدم می گفتم بروید در را باز کنید فلانی آمد. البته این بوی عطر را هر شامه ای نمی فهمد. در خطبه قاصعه امیرالمؤمنین می فرماید من طفل بودم پیامبر اکرم بوی عطر خود را به من می فهماند «يُشِمُّنِي عَرْفَه» همه بوی خوش پیامبر را نمی فهمند این بویی ملکوتی است آدم هایی که شامه شان مُلکی است نمی فهمند. اگر کسی اهل ملکوت شد در حرم امام رضا علیه السلام، در حرم امام حسین علیه السلام بوی خوش را استشمام می کند.
ارتکاب گناه هم عهد صلوات و هم عهد تبری را نقض می کند
بنابراین در هر صلواتی هم درخواست رحمت است، هم اقرار به مقامات و خشوع در مقابل آن مقامات است، هم تجدید عهد است که اگر من مرتکب گناه شدم غفلت کردم و به عهدی که با پیامبر، امیرالمومنین، اهل بیت و امام زمان بسته بودم وفا نکردم صلوات یعنی عهدم را نو می کنم.
من روایت عجیبی در سفینه در ماده محاسبه دیدم؛ امیرالمومنین فرمود هر روز آخر شب که اعمالتان را محاسبه می کنید بعد از اینکه فهمیدید گناهانتان و خطاهایتان چه بوده اول استغفار کنید بعد عهد صلواتتان را تجدید کنید. عجیب تر این است که می گوید عهد لعنتان را هم تجدید کنید. گویا ما یک عهد تبری از شیطان و اولیاء طاغوت هم داریم. ارتکاب گناه هم عهد صلوات و هم عهد تبری را نقض می کند. انسان با ارتکاب گناه در ولایت آنها رفته است وگرنه در ولایت امیرالمومنین و امام زمان که گناه نیست. آدم هر گناهی که مرتکب می شود از ولایت امیرالمومنین و امام زمان بیرون رفته و به همان اندازه وارد ولایت شیطان و دشمنان امام زمان و اصحاب سقیفه شده است. لذا حضرت فرمودند آخر شب محاسبه کنید سپس استغفار کنید و بعد عهد صلوات و لعنتان را تجدید کنید.
بنابراین صلوات تجدید عهد و خضوع است وقتی خضوع می کنیم متصل و معتصم می شویم؛ به دریایی وصل می شویم که هیچ وقت آب آن در سربالایی ها نمی رود ولی در دره ها جاری می شود. وقتی تواضع کردید آب حقیقت حیات طیبه جاری می شود و آدم را پاک می کند.
اصلاح سرشت انسان با صلوات
قرآن در سوره انفال در جنگ بدر است می فرماید: «وَ يُنَزِّلُ عَلَيْکمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَکمْ بِهِ»(انفال/١١) خدای متعال از آسمان آبی را فرستاد تا شما را پاک کند. ظاهر آن بارانی است که از آسمان می آید مطهر ما است و جسم ما را پاک می کند؛ آلودگی ما با این آب پاک می شود؛ اگر آب نبود ما باید در آلودگی خودمان می ماندیم.
در روایتی باطن این آیه بیان شده که فرمود: «سماء» مقام رفیع پیامبر اکرم است و «مَاء» که از آنجا جاری می شود ولایت امیرالمومنین است. ولایت را از آن آسمان رفیع بر وجود شما جاری کرد که قلوب شما را پاک کند. ولایت امام مطهر است علم، کلام و خود امام مطهر است لذا در قرآن از امام تعبیر به «ماء» می شود. «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيکمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ» (ملک/٣٠) اگر آبی که خدا بر شما نازل کرده در اعماق زمین فرو رود چه کسی به شما آب گوارا می دهد؟ آب فرو برود یعنی «إِنْ أَصْبَحَ إِمَامُکُمْ غَائِباً»(6) اگر امامتان غائب شود. امام کلمه ماء و مبدا طهارت است. صلوات اتصال به سرچشمه طهارت و امام است که کفاره گناه و طهارت است و طیب خلق می آورد. اگر انسان در سرشتش جایی خطا رفته باشد چراکه بسیاری از بدی ها در سرشتمان است باید آن را اصلاح کند اصلاح سرشت با صلوات است. اصلاح سرشتی که شکل گرفته بسیار مشکل است. جاهایی ما باید درست می رفتیم تا سرشتمان خوب شکل گیرد بد راه رفتیم سرشتمان بد شکل گرفته، این سرشت را فقط با صلوات می توان تطهیر کرد. «طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکيَةً لَنَا وَ کفَّارَةً لِذُنُوبِنَا»
صلوات و ولایت کفاره گناه
صلوات و ولایت کفاره گناه است یعنی چه؟ مرحوم درودآبادی که یکی از شارعین زیارت جامعه و از شاگردان ملاحسینقلی همدانی بوده در الشموس طالعه بیان کرده است علت اینکه صلوات کفاره گناه است این است که ولایت کفاره است؛ چون اگر کسی به ولایت امام و عهد صلوات رسید و نورانی شد، هیچگاه نمی تواند از عمق وجود گناه کند. ممکن است از مؤمن گناهی سر بزند ولی هیچگاه از عمق وجود گناه نمی کند گناه کف وجود مومن است؛ مؤمن تعلق به گناه ندارد از گناه خود بیزار است. در روایت علامت ایمان این است: اگر کسی می خواهد بداند مومن است یا مومن نیست فرمود اگر از گناه و بدی بدتان می آید ولو از خودتان بدانید مومن هستید. ولی اگر نسبت به گناه و صفات بد بی مبالات شدید، حسود هستید بی مبالاتید در ایمانتان شک کنید.
ایمان انسان مومن، ولایتش و حب او به امیرالمومنین و صلواتی که می فرستد و عهد ولایتش موجب می شود که نتواند از عمق وجود گناه کند گناه کف وجود او است. و یا در حالیکه گناه می کند از گناه خود نادم و پشیمان است؛ فرمود این کفاره و توبه اوست. لذا به امام کاظم علیه السلام عرض کرد؛ گفت: یابن رسول الله بعضی دوستان شما گناهان بدی می کنند دوست شما هستند ما از آنها تبری جوییم؟ حضرت فرمود از خودشان نه ولی از عملشان تبری جویید. خودشان از ما هستند اگر مومن هستند. آیا بگوییم فاسق هستند؟ حضرت فرمود: نگویید فاسق هستند بگویید فاسق العمل هستند؛ عملشان بد است ولی خودشان خوب هستند طیب الروح هستند این همان معنای صلوات است. اگر کسی اهل صلوات شود طیب الروح می شود و نمی تواند گناه کند، از گناه بیزار می شود. اگر هم لغزید بلافاصله توبه می کند و برایش تدارک می شود. اگر کسی اهل صلوات شد، از این طرف عهد صلوات بیاید از آن طرف گناه و شیطان می رود. گناه از شیطان است فرمود هر گناهی که مرتکب می شوید یک نقطه تیره در قلب شما پیدا می شود، این نفوذ شیطان است. همین که چشم نگاه کند از طریق چشم آن نقطه تیره در قبلمان می اید و شیطان نفوذ می کند. حرف که می زنید از طریق زبان در قلبت نفوذ می کند غیبت، عیب جویی و… این است که مومن اهل صلوات و اهل ولایت اگر گناهی از او سر زد بلافاصله استغفار می کند و این مایه تدارکش است. این روایت اینگونه معنا شده: «حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ»(7) محبت امیرالمومنین خوبی است که اگر آن را داشته باشید هیچ بدی به آن ضرر نمی زند. فرمودند مومن وقتی حب امیرالمومنین را داشته باشد، بدی هایش کف روی وجودش است. این خوبی باطنی کف وجود انسان را می شوید و می برد.
ارزش مجالس ختم صلوات را بدانید؛ مرحوم آیت الله العظمی بهاء الدینی می فرمودند: برای برطرف شدن مشکلات ختم صلوات بگیرید و حدیث کساء بخوانید. بعد می فرمودند یک عده را هم اطعام کنید ولو اطعام ساده. یک عده مومن را دعوت کنید که اهل صلوات هستند یک ختم چهارده هزار صلوات بگیرید و یک حدیث کساء هم بخوانید. اطعام را ساده بگیرید و تشریفاتی اش نکنید. تشریفات، تجمل و تفاخر موجب بهم خوردن مجالس عبادت می شود. یک اطعام بسیار ساده کنید. برای برآورده شدن حوائجتان ایشان اینها را تاکید می کردند.
خدا انشاءالله این مجلس را از شما قبول کند، مجلس صلوات دائمی شما است. انشاءالله هر روز خدا به همه ما توفیق دهد روزی ده هزار صلوات پنج هزار صلوات بفرستیم. نسخه ای برای آنهایی که زیاد عصبانی هستند این است که می گویند روزی پنج هزار صلوات باید بفرستند تا عصبانیت، خشم و غضبت آنها با این رحمت الهی فروکش کند انشاءالله. غیر از صلواتی که می فرستید، صلوات هایی در مفاتیح الجنان است که صلوات چهارده معصوم است و مفصل است آنها را مداومت کنید. صلوات چهارده معصوم از امام عسکری علیه السلام، صلوات حسن ضراب اصفهانی، دعای عصر غیبت امام زمان، دعایی از امام رضا علیه السلام برای امام زمان نقل شده که قبل از زیارت جامعه و بعد از دعای عهد است و خود دعای عهد را بخوانید. صلوات دیگری است که حرز امام سجاد علیه السلام است قبل از دعای توسل در مفاتیح آمده است. در حدیثی از امیرالمومنین که در تحف العقول است امیرالمومنین به کمیل فرمود: هر روز صبح بر ما چهارده معصوم به نام صلوات فرست. در این حرز امام سجاد صلوات به نام چهاره معصوم است که بسیار هم خلاصه است. حضرت فرمود هر روز بر ما چهارده معصوم به اسم صلوات بفرستید و این را حرز خود و همه تعلقاتتان قرار دهید که هیچ خطری از شیطان متوجه خود و تعلقاتتان نشود و شیطان نتواند بچه، اهل، همسر و خودتان را آلوده تان کند. بنابراین برای اینکه شیطان نتواند نفوذ کند هر روز صلواتی بر چهارده معصوم بفرستید و آن را حرز خود و دارایی هایتان قرار دهید. السلام علیک یا فاطمه الزهرا…
پی نوشت ها:
(1) المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: 664
(2) عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 294
(3) معاني الأخبار، النص، ص: 132
(4) نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 287
(5) الكافي (ط – الإسلامية)، ج1، ص: 194
(6) كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 326
(7) عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج4، ص: 86
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 1819