حسین همدانی

خاطره سردار شهیدحسین همدانی از اعزام نیروهای ایرانی به لبنان

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / دفاع مقدس / خاطرات دفاع مقدس / خاطره سردار شهیدحسین همدانی از اعزام نیروهای ایرانی به لبنان

بین عملیات الی بیت‌المقدس تا عملیات رمضان و حمله به جنوب لبنان یک ارتباطی وجود داشت، اگر ما به سمت بصره رفته بودیم، آنجا را می‌گرفتیم، به همین خاطر تقریباً کشورهای خلیج فارس آن را تهدیدی برای خودشان می‌دانستند، از سوی دیگر آنها به حساسیتی که ایران نسبت به جنوب لبنان داشت، واقف بودند، لذا سربازان اسرائیلی به جنوب لبنان حمله کردند که فکر می‌کنم یک توفق و توطئه بود، زیرا باعث شد که نیروها که برای چند روز استراحت به تهران آمده بودند به لبنان اعزام شوند تا بین عملیات الی بیت‌المقدس و عملیات بعدی فاصله ایجاد شود و عراقی‌ها نیز فرصت پیدا کنند که به یک تاکتیک و حرکات جدید دست بزنند به نحوی که ما در عملیات رمضان با خاکریزهای مثلثی دشمن مواجه شدیم و در آنها گیر کردیم و عملیات نیز ناموفق بود.

خاطره سردار شهید حسین همدانی از اعزام نیروهای ایرانی به لبنان

 

حسین همدانی
حسین همدانی

 

بین عملیات الی بیت‌المقدس تا عملیات رمضان و حمله به جنوب لبنان یک ارتباطی وجود داشت، اگر ما به سمت بصره رفته بودیم، آنجا را می‌گرفتیم، به همین خاطر تقریباً کشورهای خلیج فارس آن را تهدیدی برای خودشان می‌دانستند، از سوی دیگر آنها به حساسیتی که ایران نسبت به جنوب لبنان داشت، واقف بودند، لذا سربازان اسرائیلی به جنوب لبنان حمله کردند که فکر می‌کنم یک توفق و توطئه بود، زیرا باعث شد که نیروها که برای چند روز استراحت به تهران آمده بودند به لبنان اعزام شوند تا بین عملیات الی بیت‌المقدس و عملیات بعدی فاصله ایجاد شود و عراقی‌ها نیز فرصت پیدا کنند که به یک تاکتیک و حرکات جدید دست بزنند به نحوی که ما در عملیات رمضان با خاکریزهای مثلثی دشمن مواجه شدیم و در آنها گیر کردیم و عملیات نیز ناموفق بود.

به نظر من از موفقیت عملیات الی بیت‌المقدس نتوانستیم برای تصرف بصره استفاده کنیم، بعد از آزادی خرمشهر حاج احمد و حاج همت برای عیادت از مجروحین و دیدار با خانواده شهدا به تهران رفتند، یک روز برادر رحیم صفوی مرا خواست و بعد از خبر حمله به جنوب لبنان، گفت شما آماده شوید که خط را تحویل تیپ۷ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی بدهید و قطار آماده است تا وسایل و نیروهایتان را به تهران انتقال دهد.

این کار سنگینی بود که ۲-۳ روزطول کشید تا ما خط را تحویل تیپ نجف دادیم، البته حاج همت هم از تهران به منطقه آمد که زودتر کار انجام شود، ما از محل انرژی اتمی‌ به آبادان و خرمشهر آمدیم، چون پل خرمشهر را عراقی‌ها منهدم کرده بودند، یک پل جدیدی در کنارش زده شده بود که ما نیز از آن به سمت جاده خرمشهر عبور کردیم و هوا هم گرم بود که در این زمان یک ماشین ارتشی از پشت خاکریز جلو ما آمد.

من که پشت فرمان بودم زدم روی ترمز چون پایم مجروح بود، برایم خیلی سخت بود که درنتیجه ماشین با سرعت ۴۰-۵۰ کیلومتر واژگون شد وروی یک خاکریز گیر کرد و چهار چرخش رفت هوا و روی من روغن داغ و بنزین می‌ریخت و حاج همت هم زیر ماشین گیر کرده بودند و منتظر بودیم که کِی آتش می‌گیرد چون هیچ ماشین و کسی هم نبود که به داد ما برسد.

حاج همت نیز با همان لهجه اصفهانی می‌گفت همدانی دیدی کجا شهید شدیم، آیا این شهادت محسوب می‌شود یا نه؟ دراین هنگام دو ماشین اتوبوس از برادرهای نجف آبادی که می‌رفتند با نیروی خط تعویض شوند، رسیدند. این جمعیت با یاالله و یاعلی ماشین را برداشتند و ما را بیرون آوردند که البته مقداری آسیب دیده بودیم، درنهایت تیپ به تهران انتقال داده شد و وقتی به تهران رسیدیم، بخشی ازنیروها از تهران به وسیله هواپیما به سوریه منتقل شده بودند، این تحول پایان عملیات الی بیت المقدس بود.

بعد از فتح خرمشهر ما شاهد یک تحول در بین حامیان حاکمیت بعث هستیم ازجمله در کشورهای عربی واروپایی، بعد از این عملیات است که عراقی‌ها یک اتوبان مخصوص از کویت به بصره می‌زنند وطی ۲۴ ساعت نقل و انتقالات انجام می‌شود. از اینجاست که تانک‌های مدرن، هواپیما وحتی سلاح‌هایی که می‌خواستند آزمایش کنند دراختیار عراق گذاشته شد.

حتی سلاح‌های کشتار جمعی، وعملاً شوروی و فرانسه وارد صحنه نبرد شدند و معادلات جنگ به هم خورد و همه بسیج شدند که ازصدام حسین حمایت و دفاع کنند و از همان موقع تا آخر جنگ تحلیل‌های نظامی‌ و سیاسی غرب بر این بودند که دیگر جنگ به موازنه قوا رسیده و دو نیرو برابرند و هیچکدام به پیروزی نمی‌رسند و این جنگ یک جنگ فرسایشی است و برنده ندارد.

اما تا قبل ازاین می‌گفتند برنده این جنگ صدام است، درضمن ما برتری نظامی‌ خود را در عملیات کربلای پنج به همه دنیا ثابت کردیم ولی بازهم می‌گفتند که این جنگ برنده ندارد، ما هر دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ را خوب طراحی کردیم و نیروهای ایرانی از اروند عبور کردند و عملیات را انجام دادند و به نزدیکی بصره رسیدند، اینجاست که یک توطئه همه جانبه علیه ما طراحی می‌شود و هواپیمای مسافربری ما را می‌زنند، چاهای نفت نوروز را گلوله باران می‌کنند و کشتی‌های تجاری ما را با موشک می‌زنند و به عبارت دیگر آمریکا وارد جنگ می‌شود و شرق و غرب پیام‌های تهدیدآمیز برای ما می‌فرستد و هشدار می‌دهند که اگر بیش ازاین ادامه دهید، خطرات بیشتری متوجه شما می‌شود.

 

 

 

 

منبع: خبرگزاری مهر

بازدیدها: 0

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *