محمد نوژه،هشتم فروردین ماه ۱۳۲۴ در تهران و در خانواده ای متدین به احکام نورانی اسلام،دیده به جهان گشود. پدرش او را از همان اوان کودکی با نماز و روزه آشنا کرد. وی پس از پشت سرگذاشتن دوران ابتدایی و متوسطه و دریافت مدرک دیپلم ریاضی، سیزدهم مهرماه ۱۳۴۲ به استخدام نیروی زمینی ارتش درآمد.
نوژه پس از گذراندن دوره های آموزش نظامی و دریافت درجه ستوان دومی، با توجه به علاقه زیادی که به آموختن فن خلبانی داشت داوطلبانه به نیروی هوایی انتقال یافت و پس از طی دوره های نظامی و موفقیت در آزمون های زبان انگلیسی و مهارت های تخصصی و سپری کردن دوره های آموزشی پروازی با هواپیماهای «پاپ» و« اف-۳۳ » در دانشکده پرواز، در بیست و پنجمین روز از مردادماه ۱۳۴۹ به منظور تکمیل دوره خلبانی و پرواز با هواپیماهای پیشرفته جت شکاری به هنگ آموزشی ۳۸ پایگاه هوایی “لاردو” در ایالت تگزاس آمریکا اعزام شد.
پس از طی دوره های تکمیلی پرواز و گذراندن دوره سامانه کنترل اسلحه در آمریکا و پرواز با هواپیماهای تی-۴۱،تی-۶،تی-۳۷و تی-۳۸ به مدت ۵۵ هفته و دریافت نشان خلبانی در بستم مردادماه سال۱۳۵۱ به ایران بازگشت و برای پرواز با هواپیمای اف- ۴ (فانتوم) در روز ۲۵ شهریور ۵۷ به پایگاه سوم شکاری همدان انتقال یافت و به جمع تیز پروازان نیروی هوایی پیوست.
نوژه در دوران خدمت همواره فردی با انضباط بود و با برخورداری از دانش و مهارت های تخصصی پرواز، یکی از کارکنان ممتاز پایگاه همدان شناخته می شد. به طوری که در بررسی سوابق خدمتی به عنوان افسری پر کار و تلاشگر معرفی می شد.
فرمانده گردان یکم شکاری و گردان ۳۱ پایگاه سوم شکاری همدان، ریاشت شعبه عملیات مشترک، معاون عملیاتی پایگاه ششم شکاری بوشهر و معاون دایره عملیات و افسر ستاد عملیاتی پایگاه از جمله مسئولیت های خدمتی وی به شمار می رود.
نوژه انسانی متواضع و خوش برخورد بود و در طول زندگی اش لحظه ای از فرایض و احکام دینی غافل نبود. وی هیچگاه فریب مظاهر پرزرق و برق غرب را نخورد و در گفت وگو با همکارانش از مظاهر فرهنگ غرب به شدت انتقاد می کرد.
با اوج گیری نهضت عظیم اسلامی به رهبری امام خمینی، در سال ۵۶، نوژه جانی دوباره یافت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شیطان بزرگ، در یک طرح هماهنگ با سایر کشورهای دست نشانده خارجی به تحریک گروهک ها و ضد انقلاب داخلی پرداخت تا شاید به نهال نوپای انقلاب اسلامی صدمه ای برساند.
نوژه که دست استکبار را بیرون آمده از آستین منافقین می دید،به دفاع از دستاوردهای انقلاب همّت گماشت و در همان زمان که گروهک های ضدانقلاب در شهرها و نقاط مختلف کشور در صدد بلوا و آشوب بودند و طرح و نقشه تجزیه ایران را در سر می پروراندند و با این هدف به کشتار مردان و زنان و کودکان بی گناه می پرداختند، به جهت دفاع از کیان کشور لحظه ای آرام و قرار نداشت.
در بیست و سومین روز از پنجمین ماه سال ۱۳۵۸ حدود ساعت ۲۲، مهاجمان مسلّح طرفدار حزب دموکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه به شهر پاوه حمله کردند. نیروهای ژاندارمری و نیروی های مردمی و پاسداران انقلاب اسلامی پس از یک روز مقاومت ناگزیر با ارسال پیامی به مراکز فرماندهی خود، از سقوط شهر پاوه توسط مهاجمان مسلّح خبر دادند.
مهاجمان مسلح پس از محاصره و قطع تمامی خطوط ارتباطی و راه های زمینی و مسیرهای منتهی به شهر پاوه، در آغازین ساعات روز بیست و پنجم مردادماه وارد آن شهر شدند و با استقرار در ارتفاعات مشرف به پاوه و همچنین تصرّف نقاط حساس شهر،کنترل اوضاع را در اختیار خود گرفتند. تنها نیرویی که همچنان به مقاومت سرسختانه در برابر هجوم بی امان چریک های مسلح ادامه می داد پاسگاه ژاندارمری، نیروهای مردمی و ستاد خودجوش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهر بود.
در پی ارسال پیام سقوط پاوه، هیأتی مرکب از دکتر مصطفی چمران (معاون نخست وزیر و وزیر دفاع وقت) سرلشکر ولی الله فلاحی (فرمانده نیروی زمینی) و ابوشریف معاون عملیاتی سپاه جهت بررسی اوضاع با سه فروند بالگرد که حامل مهمات و اقلام ضروری برای نیروهای ژاندارمری و سپاه بودند، بعداز ظهر ۲۵ مرداد سال ۵۸ عازم شهر پاوه شدند.
در آن مأموریت پر مخاطره، هلی کوپتر حامل دکتر چمران مورد اصابت گلوله واقع شد و در نتیجه وی در محاصره مهاجمان مسلّح گرفتار آمد و دوشادوش نیروهای ژاندارمری و پاسدار به مقابله و مقاومت در برابر عناصر فریب خورده پرداخت و خاطرات ارزشمندی از شجاعت و دلیرمردی از خود به یادگار گذاشت.
پایگاه سوم شکاری همدان که از قبل در جریان تحرکات گروهک ها در منطقه بود و آمادگی انجام هرگونه عملیاتی را بر اساس دستور داشت، پس از مطلع شدن از ماجرای سقوط شهر پاوه، با به پرواز درآوردن دو فروند هواپیمای اف- ۴ بر فراز شهر و شکستن دیوار صوتی لحظات پر اضطرابی را برای مهاجمان مسلّح فراهم نمود تا زمینه حضور نیروهای مسلّح خودی را فراهم کند.
محمد نوژه از جمله داوطلبانی بود که برای سرکوب یاغیان سر از پا نمی شناخت و بر این پیمان نیز جان فدا کرد و مشتاقانه پذیرای مأموریتی بی بازگشت شد و سرانجام در روز ۲۵ مردادماه ۵۸ سرگرد خلبان محمد نوژه به همراه ستوان یکم خلبان بشیر موسوی (کابین عقب) که به جهت پشتیبانی از بالگردهای نیروی زمینی ارتش و ستون اعزامی کرمانشاه به پاوه اعزام شده بود پس از انجام عملیات، در حین انجام گشت های هوایی، هواپیمای او مورد اصابت آتشبار عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و از کنترل خارج شد در حالی که دست راست خلبان کابین جلو در اثر اصابت گلوله به درون کابین قطع شده بود و هواپیما به کوه اصابت کرد و در منطقه قشلاق بین پاوه و روانسر سقوط کرد و سرگرد خلبان محمد نوژه با زبان روزه به دیدار معبود شتافت.
منبع: نوید شهادت
بازدیدها: 270