در حالی که تروریست های داعش چند هفتهای است در شهر کوبانی سوریه غوغا می کنند و هیچ جنایتی علیه ساکنان بی دفاع این منطقه فروگذار نکردهاند، ائتلاف به اصطلاح ضد داعش و رهبر آن یعنی ایالات متحده موضع منفعلانه ای را در برخورد با این تروریست ها اتخاذ کرده بودند- و فقط یکی دو روزی است که با عملیاتی موسوم به” عزم راسخ” مواضع داعش را هدف حملات هوایی خود قرار داده اند که آن هم اما و اگرها و مقاصدی را در پس خود دارد. چهار هفتهای است که داعش از سه طرف کوبانی را محاصره کرده و یک طرف باقی مانده را نیز ترکیه بسته تا ساکنان بی دفاع این شهر سابقا 400 هزار نفری، عملا خود را در زندانی رو باز گرفتار ببینند- محاصره کوبانی از سوی داعش وارد هفته چهارم خود شده و این در حالی است که ائتلاف ضد داعش که با ادعا و شعار” تضعیف و در نهایت نابود کردن داعش” اعلام موجودیت کرد گویی تازه از خواب بیدار شده و طبق ادعای خود “حملاتی را در راستای کمک به مدافعان کوبانی” اجرایی کرده است.
نوع برخورد و واکنش غرب به ویژه امریکا با جنایات داعش در کوبانی و مقایسه آن با نحوه برخورد امریکا با این گروه تروریستی در اقلیم کردستان عراق و به خصوص شهر سنجار سئوالات و ابهامات فراوانی را در ذهن ایجاد می کند. بخاطر می آوریم که وقتی داعش در یک غافلگیری ناگهانی از سوریه وارد عراق شد و پس از درگیری هایی در استان الانبار مسیر خود را به سوی شهرهای موصل و سنجار در منطقه اقلیم کردستان تغییر داد چه اتفاقاتی رخ داد. باراک اوباما ابتدا از حمله داعش به عراق به عنوان اهرمی برای تحت فشار گذاشتن نوری مالکی نخست وزیر عراق و وادار ساختن او به استعفا استفاده کرد. دولت اوباما تشخیص داد می تواند از تهدیدی که داعش ایجاد کرده برای تحقق منافع راهبردی خود استفاده کند.این منافع عبارت بودند از: برکناری مالکی و روی کار آوردن فردی که برای ایالات متحده قابل قبول تر باشد، حفظ منافع اقتصادی حیاتی در منطقه کردنشین. مالکی پاییز گذشته با یک درخواست فوری راهی واشنگتن شد، که ایالات متحده تسلیحاتی دراختیار بغداد بگذارد ، از جمله فروش به تعویق افتاده جنگنده F-16 ، که گوش شنوایی پیدا نکرد. با نزدیک شدن داعش به بغداد، دولت اوباما از مالکی خواست قبل از این که آمریکا درخواست کمک نظامی بغداد را بپذیرد، از سمت خود استعفا دهد.
نیویورک تایمز مینویسد:
“حتی پس از آن که داعش، فلوجه و مناطق دیگری در غرب کشور (عراق) را در آغاز سال تصرف کرد و وارد موصل شد و تابستان به سوی بغداد حرکت کرد، رئیس جمهور(اوباما) هیچ اشتیاقی برای اقدام نظامی آمریکا- یا هر گونه اقدامی در مورد این مسئله – نشان نداد. “
اما پس از آن که داعش به سوی شمال غربی عراق و منطقه اقلیم کردستان که از متحدان همیشگی واشنگتن به حساب می آید یورش برد و شهرهای موصل و اربیل را اشغال کرد و دست به جنایات فراوانی زد، باراک اوباما پیرو درخواست کمک سران اقلیم کردستان ،به بهانه کمک های بشردوستانه و با این ادعا که داعش تهدیدی برای امنیت ملی امریکا است، مواضع تروریست های داعش را هدف حملات هوایی شدیدی قرار داد و در کمترین زمان ممکن به نوعی اقلیم کردستان و به خصوص شهر سنجار را از شر آنها خلاص کرد.
“شموس کوک” تحلیلگر سایت نیوز ریسکیو می نویسد:رویکرد متناقض اوباما در سیاست خارجی بسیاری از تحلیلگران را ، که هیچ منطقی در رویکرد رئیس جمهور برای مداخله نظامی نمی بینند، گیج کرده است. حتی معاون سابق وزیر امور خارجه اوباما اخیرا اظهار نظر کرد که:
“هیچ کس نمی داند چرا در برخی موارد مداخله نظامی انجام می شود و در بعضی دیگر نمی شود”.
کوک در همان زمان نوشت :”ناگهان، اوباما می خواهد بنا به دلایل “بشردوستانه” مداخله کند و با داعش بجنگد. اما دلیل واقعی که داعش موشک های اوباما را به خود جلب کرده است این است که این گروه تروریستی کاری نابخشودنی انجام داده است: این گروه سرانجام منافع امریکا را تهدید کرده، در حالی که قبلا منافع داعش و اوباما کاملا با هم یکی بود.” در این مقاله دلیل حمله امریکا به مواضع داعش در عراق ،عبور این گروهک از خط قرمز واشنگتن و تهدید منافع کاخ سفید عنوان شده است و هیچ ارتباطی با اهداف “بشردوستانه” ای که واشنگتن مدعی آن است ندارد. نویسنده معتقد است اساسا سیاست خارجه امریکا هیچ کاری با مسائل انسان دوستانه ندارد و هرگونه مداخله نطامی در برخی موارد، فقط و فقط ریشه در منفعت طلبی و سودجویی کاخ سفید دارد.
نیویورک تایمز در مورد انگیزه های واقعی، غیر بشردوستانه ، اوباما در حمله به داعش می گوید:
” اوباما تمایلی نداشت، مادامی که نوری المالکی نخست وزیر همچنان در قدرت بود، دستور اقدام نظامی مستقیم در عراق علیه داعش را صادر کند ، اما در هفته های اخیر که شبه نظامیان داعش سراسر شمال غربی عراق را درنوردیده اند درخواست های مکرری از سوی مقامات کرد برای ارسال سلاح و کمک وجود داشته است. “
اما پس از آن داعش بیش از حد پیش رفت. خط قرمزی که داعش در نهایت از آن عبور کرد، حمله به کردهای متحد آمریکا بود. کردها منطقه نفت خیز مستقل خود را در عراق خود اداره می کنند، و از حامیان ثابت قدم ایالات متحده بوده اند. نمایندگان کنگره امریکا هم معتقد بودند “کردهای عراق ارزش دفاع کردن دارند”. چرا؟ چون رهبران آنها از متحدان همیشگی واشنگتن هستند.
راشا تودی هم در مقاله ای با اشاره به رویکرد دوگانه واشنگتن در خصوص تحرکات داعش در سوریه و منطقه اقلیم کردستان نوشت:
با توجه به واکنش نرم ایالات متحده به آزار و اذیت اقلیت های ساکن منطقه در طول جنگ مورد حمایت غرب برای سرنگونی دولت سوریه دربیش از سه سال و نیم گذشته ، نوع دوستی دولت امریکا، بسیار گزینشی به نظر میرسد.
بدون شک منافع استراتژیک ، علت و انگیزه دولت اوباما در تقویت نیروهای کرد طرفدار آمریکا است که از منطقه نیمه مستقل کردستان دفاع می کنند، شرکت های انرژی ایالات متحده مانند اکسون موبیل و شورون منافع سرمایه گذاری قابل توجهی دراین منطقه دارند. از ماه ژوئن ایالات متحده آمریکا حدود 800 سرباز را به عراق اعزام کرده است، و از آن زمان ده ها مورد حمله هوایی در حمایت از مبارزان کرد و نیروهای ویژه عراق، انجام شده است. به هر صورت به هر بهانه و حقه ای که بود ایالات متحده در عراق ظاهرا به نفع کردستان عراق- و در باطن به نفع منافع خود- وارد کارزار با تروریست های داعش شد و به نیروهای کُرد مبارز کمک کرد داعش را به عقب برانند. اما وقتی نوبت به کردهای شمال سوریه رسید وضع کاملا متفاوت شد.
دیگر خبری از نوع دوستی و کمک های بشر دوستانه نبود، هیچ عجله ای در دستور کار ائتلاف ضد داعش به چشم نیامد و تروریست های داعش با خیالی آسوده به کشت و کشتار وحشیانه خود پرداختند.
جز این هم از غرب و امریکای منفعت طلب انتظار نمی رفت. منافع امریکا در کوبانی کاملا با اقلیم کردستان متفاوت است.
اما چه تفاوتی میان کردهای سوریه و اقلیم کردستان وجود دارد؟ پاسخ این است مسعود بارزانی و دوستانش 45درصد از ذخایر نفت عراق را در کنترل خود دارند.آنها “کردهای خوبی” هستند که با شرکت های نفتی امریکا مراوده دارند.اما در سوریه واحدهای محافظ خلق که با پ ک ک در ارتباطند در برابر داعش مقاومت می کنند.پ ک ک سازمان مستقل مستقر در ترکیه است که هم از سوی امریکا و هم از سوی ترکیه در فهرست گروه های تروریستی هستند. اگر اقلیم کردستان باید آرام باشد تا منافع کاخ سفید تامین شود، اینجا منافع واشنگتن ایجاب می کند که کوبانی- بخشی از خاک سوریه بحران زده و تحت حاکمیت اسد – متشنج باشد. آنجایی که منافع امریکا ایجاب کند هزاران سورتی پرواز انجام می دهند ولی اگر منافعش ایجاب نکند به ندرت هواپیماهای جنگی خود را به پرواز در می آورد.
“جیم دین” مدیر مسئول نشریه وترنز تودی می گوید: ائتلاف امریکا در سال 1991در عملیات طوفان صحرا روزانه 3300 سورتی پرواز علیه عراق انجام می داد ولی اکنون فقط 30 پرواز علیه داعش صورت می دهد،یعنی یک هزارم تلاش های آن روز.”
او معتقد است قطعا امریکا و متحدانش می توانند تعداد پروازها را افزایش دهند و از نسل کشی کوبانی ها توسط داعش جلوگیری کنند. البته ناگفته نماند این تحلیلگر امریکایی در حالی از انجام 30 سورتی پرواز در روز صحبت می کند که به گفته فرماندهی مرکزی امریکا هواپیماهای ائتلاف طی دو روز سه شنبه و چارشنبه فقط 18 بار مواضع داعش را هدف قرار داده اند.
امریکا از 22 سپتامبر( ماه گذشته) حملات هوایی علیه نیروهای داعش در سوریه را آغاز کرده اما این حملات آنچنان ناکارآمد است که همگان در مورد کارآمدی و اثربخشی آن تردید دارند،بطوری که مقامات کرد می گویند این حملات هیچ نتیجه ای ندارد،ضمن آن که در مورد اهداف واقعی این حملات نیز شک و تردیدهایی وجود دارد.
گلوبال ریسرچ امروز نوشت در حالی که داعش به سلاخی کردهای کوبانی مشغول است هواپیماهای امریکایی سیلوهای غله مردم را هدف قرار می دهند.
“دین” از عملکرد ائتلاف ضد داعش به شدت انتقاد کرده و می گوید هریک از اعضای این ائتلاف از این موقعیت به نفع ” منافع ملی خود” بهره برداری می کند. این تحلیلگر سیاسی می گوید امریکا و متحدانش از داعش برای سرنگونی دولت مشروع اسد استفاده می کنند اما سرنگونی اسد غیرممکن است زیرا مردم و ارتش سوریه کاملا از دولت دمشق حمایت می کنند. در راستای همین هدف است که هواپیماهای ائتلاف ضد داعش که به ادعای خود به کمک مدافعان شهر کوبانی می روند به بهانه هدف قرار دادن داعش اقدام به انهدام پالایشگاه ها می کنند با این توجیه که این پالایشگاه ها منبع درآمد داعش هستند، در حالی که این تاسیسات نفتی متعلق به مردم سوریه و دولت منتخب آنها یعنی دولت بشار اسد است.پس هدف آنها در اصل قطع شریانهای اقتصادی سوریه است.
«جن ساکی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دو روز قبل گفته بود واشنگتن نمیخواهد شاهد سقوط این شهر باشد، اما اولویت خود را پالایشگاهها و زیرساختهای تحت کنترل داعش قرار داده است. آنتی وار در مقاله ای راهبرد انتخابی واشنگتن برای مقابله با داعش را ناقص دانسته و ایراداتی را به آن گرفته است و اینطور نتیجه گیری کرده که هدف اوباما از مداخله نظامی در سوریه به بهانه مبارزه با داعش در اصل تلاش برای تغییر نظام این کشور است که سال گذشته نتوانست به دلیل مخالفت مردم آن را اجرایی کند. ناکارآمدی اقدامات ائتلاف نمایشی به حدی مشهود است که صدای خود امریکایی ها را هم درآورده است.جایی که سناتور مک کین رقیب انتخاباتی اوباما در سال 2008،با اشاره به پیشروی های داعش می گوید” آنها در حال پیروز شدن هستند و ما نیستیم.”
همانطور که گفته شد منافع امریکا و متحدان غربی- عربی آن ایجاب می کند که در کوبانی در برخورد با داعش نوعی مماشات از خود نشان دهند. آنها اکنون از این فرصت سواستفاده کرده و از گزینه های دیگری مانند ایجاد منطقه حائل، اعزام نیروی زمینی به کوبانی سخن می گویند و نقشه ها و طرح های شوم دیگری در سر می پرورانند تا به اهداف از پیش تعیین شده و معوق خود دست یابند. این درحالی است که دولت دمشق به صراحت از ایجاد هرگونه منطقه حائل در خاک سوریه که همان تجزیه این کشور است مخالفت کرده است.
گلوبال ریسرچ ایجاد منطقه حائل در سوریه را نقشه دیرین ایالات متحده دانسته است
تکه کردن خاک سوریه و ایجاد ” مناطقی حائل” ،سالیان طولانی بخشی از دستور کار ایالات متحده در سوریه بوده است – مدت ها قبل از این که تهدید داعش به عنوان بهانه ای بالقوه برای مداخله مستقیم نظامی ایالات متحده مورد استفاده قرار بگیرد. داعش صرفا تازه ترین ابداع مورد استفاده برای اجرای این استراتژی است. در حالی که منطقه حائل تلاش صادقانه ای برای حل بحران های منطقه ای و “پیروزی” در جنگ سوریه به نظر می رسد، اما در واقعیت این تفکر حداقل از مارس سال 2012، توسط موسسه بروکینگز در گزارشی تحت عنوان” ارزیابی عملیات ها برای تغییر نظام” مطرح و برنامه ریزی شد.
گلوبال ریسرچ تصریح می کند:
بدیهی است، ایجاد “منطقه حائل” گام بعدی طرح های غرب به منظور تغییر نظام سوریه است و حرکتی است که دولت سوریه با آن موافق نخواهد بود. در سال 2012، حوادث ساختگی در مرز ترکیه- سوریه برای کمک به اجرای این استراتژی مورد استفاده قرار گرفت اما موفق نشد. در حال حاضر از تهدید داعش برای اجرای همان طرح استفاده می شود.
در خصوص اعزام نیروی زمینی برای مقابله با داعش هم باید گفت گرچه باراک اوباما در ابتدای امر اعلام کرد هرگز از نیروی زمینی برای مقابله با داعش استفاده نخواهد کرد اما شبکه خبری پرس تی وی روز 5شنبه به نقل از تحلیلگران سیاسی خبر داد که ایالات متحده قصد دارد تحت لوای ” ارتش آزاد سوریه” هزاران نیرو به کوبانی اعزام کند. این در حالی است که ” صالح مسلم” رهبر حزب اتحادیه دموکراتیک کردهای سوریه در مصاحبه ای با روزنامه ترکی حریت از دفترش در بروکسل گفت: “برای نجات کوبانی احتیاجی به نیروی زمینی نیست، فقط سلاح ضد تانک به ما بدهید، برای نجات منطقه از خطر داعش کافی خواهد بود”.
مسلم افزود: “اگر واقعا می خواهید به ما کمک کنید، به هیچ چیز جز سلاح های ضد تانک نیاز نداریم. هجوم زمینی وضعیت را به جای بهتر کردن، بدتر خواهد کرد”.
وی تاکید کرد : “اگر قرار باشد نیروی زمینی فرستاده شود، کدام کشور حاضرست سربازان خود را بفرستد؟ آیا این نیروها علیه داعش اعزام خواهند شد؟ داعش که در استانبول است. اگر قرار باشد نابود شود، باید اول آنرا در استانبول نابود کرد، پس از آن نیرو به منطقه فرستاد. اگر کمک به موقع برسد می توانیم هم کوبانی را نجات دهیم و هم منطقه را از داعش پاک کنیم”. مسلم گفت ترکیه یک برنامه سری برای اشغال منطقه در نظر دارد. یکی دیگر از بحث هایی که این روزها از سوی غرب مطرح می شود این است که بمباران به تنهایی کافی نیست و باید نیروهای به اصطلاح میانه رو مخالف اسد را تجهییز کرد و به میدان فرستاد اما انتی وار در این خصوص می گوید:
اوباما جرأت نکرد که به صراحت بگوید که طرح او برای مبارزه با داعش، طرحی برای مبارزه با دولت سوریه است، اما این دقیقا همان چیزی است که او با ادامه دادن به تسلیح، تامین بودجه، و آموزش مخالفان” میانه رو” سوریه که هم با اسد و هم با داعش می جنگند، به طور ضمنی به آن اشاره کرد. بنابراین طرح اوباما برای بمباران داعش می تواند به سرعت به بمبارانی برای” تغییر نظام” دولت سوریه تبدیل شود، همانطور که در ماجرای بمباران ناتو در لیبی به رهبری ایالات متحده اتفاق افتاد که بمباران تحت عنوان “مداخله بشر دوستانه” آغاز شد و پس از آن که اولین بمب فرود آمد به تغییر نظام تغییر جهت داد.
برخی تحلیلگران نیز معتقدند چون هیچ آمریکایی در کوبانی نیست و امریکا منافع مستقیمی در این شهر ندارد مداخله شایسته ای انجام نمی دهد. با توجه به آنچه که گفته شد می توان نتیجه گرفت که از کشورهایی که در شکل گیری گروه تروریستی و وحشی داعش نقش داشته اند و به رشد و قدرت گیری آن کمک کرده اند انتظار نمی رود که با هدف امور انسان دوستانه به مقابله با دست پرورده های خود بروند،آنها فقط وقتی وارد عمل می شوند که منافعشان ایجاب کند. به عبارت دیگر این منافع امریکا و متحدان عربی- غربی آن است که مسیر حرکت و نحوه اقدام ائتلاف نمایشی به اصطلاح ضد داعش را نشان می دهد نه درد و رنج مردم بی دفاع کوبانی و دیگر مناطق تحت اشغال داعش، این منافع امریکاست که به کاخ سفید می گوید در اقلیم کردستان فورا وارد عمل شود اما در کوبانی دست تروریست های خونخوار را باز بگذارد.
گزارش از رضا عسگری
منابع
http://www.globalresearch.ca/while-isis-moves-to-slaughter-kurds-in-kobani-the-u-s-bombs-syrian-grain-silos/5407586
http://www.globalresearch.ca/us-strike-on-syria-is-desperation-incarnate/5404047
http://www.bbc.co.uk/news/world-middle-east-29629357
http://www.presstv.ir/detail/2014/10/15/382379/war-on-isil-exposes-us-leadership/
http://www.presstv.ir/detail/2014/10/11/381864/us–co-plan-to-invade-north-syria/
http://www.presstv.ir/detail/2014/10/16/382407/us-isil-made-substantial-gains-in-iraq/
http:///http://newsrescue.com/isis-finally-became-obamas-enemy/
http://antiwar.com/blog/2014/09/12/the-giant-gaps-in-obamas-isis-strategy/
http://rt.com/op-edge/195924-turkey-kobani-syria-militants-isis/
http://rt.com/op-edge/182104-western-intervention-iraq-divide/
http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2014/10/14/
بازدیدها: 222