ماه صفر سال 1292 قمرى بود، در شهر بروجرد كودكى ديده به جهان گشود، كه او را ((حسين)) نام نهادند . از همان ايام كودكى مورد مهر و علاقه سرشار پدرش بود و در سايه توجه خاص پدر رشد نمود.
در سن هفت سالگى به مكتب خانه رفت و به تحصيل علوم مقدماتى پرداخت. معلم مكتب خانه، آن كودك پاك سرشت را كه داراى اصالت خانوادگى و نجابت ذاتى بود، به خوبى مىشناخت و بدين خاطر در تعليم او، بيش از حد معمول تلاش مىكرد. نخستين سرمشقى كه معلم به وى داد، ((هزار و دويست و نود و نه)) بود.
شاگرد تازه وارد و تيزهوش از معلم پرسيد:
اين سرمشق چيست؟
معلم گفت: ((اين امسال است .))، (زيرا حسين در سال هزار و دويست و نود و نه، تحصيل در مكتب خانه را آغاز كرده بود .)
كتاب ((جامع المقدمات)) و نصف كتاب ((سيوطى)) را كه شامل صرف و نحو است و قسمتى از منطق را، در همان مكتب خانه و نزد همان معلم دلسوز به خوبى آموخت و در ميان شاگردان، امتياز ويژهاى كسب كرد، به طورى كه ذكاوت، تيزهوشى و متانت وى، زبانزد همگان گرديد.
چون پدرش پيشرفت سريع او را در تحصيل دريافت، در مدرسه ((نوربخش)) بروجرد، يك اطاق برايش اختصاص داد و همان معلم دانشمند را به مدرسه نوربخش آورد و مخارج او را به عهده گرفت، تا بقيه علوم مقدماتى را به وى بياموزد .
از سوى ديگر، حسين شبها تا سپيده دم بيدار بود و مطالعه مىكرد و حتى در مواقع بيكارى به حفظ قرآن كريم مىپرداخت . او علوم مقدماتى يعنى صرف، نحو، منطق، معانى، بيان، بديع و سطح فقه و اصول را نزد استادان و پدر دانشمندش در بروجرد آموخت .
هيجده سال از عمرش گذشته بود، كه براى ادامه تحصيل به اصفهان عزيمت كرد و در ((مدرسه صدر)) اصفهان به ادامه تحصيل پرداخت. او از خرمن دانش استادان بزرگ خوشهها چيد و بر معلومات خويش افزود . هر جا دانشمندى را مىديد، از مصاحبت و استفاده از علم و فضل او غفلت نمىكرد، درس استادان را خوب گوش مىكرد و خوب مطالعه مىكرد، سپس خلاصه آن را يادداشت نموده و به خاطر مىسپرد.
در مباحثات علمى انصاف و صداقت را رعايت مىكرد و با استعداد درخشانش، خيلى زود در ميان طلاب جوان و محصلين با استعداد مدارس اصفهان مشهور گرديد و مورد توجه خاص استادن قرار گرفت .
در آن زمان حوزه علميه اصفهان رونق فراوانى داشت و عده زيادى از طلاب، فضلاء علماء و مدرسين مشهور در اصفهان فعاليت داشتند، با اين حال آقاى بروجردى، در سايه تلاش و كوشش شبانه روزى و مطالعات فراوان، آن چنان درخشيد، و در همان سن جوانى، به اندازهاى دوست داشتنى بود، كه وقتى وارد حجرهاى مىشد، ساير طلاب بىاختيار صلوات مىفرستادند و او را بالاى مجلس مىنشاندند.
او علاوه بر آموختن علوم فقه، اصول، فلسفه و رياضى، خود نيز حوزه درس تشكيل داد و به تدريس فقه و اصول و ديگر علوم پرداخت و از آنجائى كه بيانى رسا و شيوا داشت، جمعيت زيادى در حوزه درس او اجتماع مىنمودند .
آقاى بروجردى در سال 1319 به نجف اشرف رفت و در جلسه درس آيت الله خراسانى شركت نمود . حدود هزار و دويست نفر از علماء و فضلاء در درس ايشان شركت مىكردند و آقاى بروجردى از همه آنها جوانتر بود، با اين حال در همان جلسه اول، هنگامى كه استاد شروع به تدريس نمود، اشكالى بر گفته استاد به نظرش رسيد، ولى چون خود را جوان و كم سن و سال مىديد و رعب مجلس درس او را گرفت، از اظهار مطلب و بيان اشكال خوددارى كرد .
يكى دو روز بعد كه استادش به ديدن يكى از علماء تازه وارد مىرفت، او نيز در ميان همراهان در مجلس حضور يافت و همانجا اشكال خود را بيان كرد، استاد جواب داد و او بر جواب استاد نيز ايراد گرفت، استاد مجددا توضيح داد، ولى او توضيح استاد را كافى ندانست.
روز بعد اشكال ديگرى را بر گفته استاد به طور رسمى وارد ساخت، استاد كه از روز قبل او را ديده بود، سكوت كرد و به وى فرصت داد، كه اشكال خود را به طور كامل بيان كند، سپس استاد در حالى كه با اشاره دست، طلبه جوان را به علماء و دانشمندان حاضر در جلسه نشان مىداد، گفت:
چون اشكال اين آقا مفيد است، براى اينكه همه استفاده كنيد، من اشكال ايشان را تكرار مىكنم و سپس به آن جواب مىدهم .
استاد بعد از تكرار سؤال، رو به آقاى بروجردى كرد و گفت: آقا!اشكال شما همين بود، آيا درست فهميدهام؟
آقاى بروجردى با كمال ادب گفت: بله آقا .
و استاد پاسخ سؤال او را بيان كرد .
كار به جائى رسيد، كه پس از مدت زمان كوتاهى، برازندگى، نبوغ، فهم، سرعت انتقال و درايت آقاى بروجردى، نقل مجالس شد، به طورى كه از هر كوچهاى كه مىگذشت، طلاب و علماء او را به يكديگر نشان مىدادند و مىگفتند:
آقاى حسين بروجردى اين است!
آيت الله بروجردى پس از نه سال به ايران بازگشت، سى و سه سال در بروجرد به فعاليت علمى، فرهنگى و مذهبى پرداخت و در سال 1323 شمسى رهسپار قم گرديد . در سال 1325 آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى مرجع تقليد آن زمان وفات يافت و اغلب مقلدين او به آيت الله بروجردى رجوع نمودند و با فوت آيت الله قمى، اكثر شيعيان ايران و عراق و ساير نقاط جهان از ايشان تقليد مىكردند و رهبرى جهان تشيع به عهده ايشان گذاشته شد .
برخى از خدمات و آثار اين مجتهد بزرگ عبارتند از:
1 توسعه سريع و ايجاد تحول در حوزه علميه قم، كه در زمينههاى دينى، روحانى، علمى، فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى و حفظ استقلال كشور، نقش مؤثرى در سطح جهان به ويژه در ايران داشت .
2 تأسيس مساجد و مدارس در ايران و كشورهاى عربى، آفريقائى و اروپائى
3 تأليفات و آثار ارزنده .
4 تأسيس و توسعه كتابخانهها .
5 چاپ كتابهاى خطى علماء بزرگ.
6 اعزام نمايندگانى به كشورهاى خارج براى تبليغ . آيت الله بروجردى در روز دهم فروردين سال 1340 وفات يافت و در قم به خاك سپرده شد
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
منبع: نام كتاب: داستانهاى كودكى بزرگان تاريخ جلد اول نام مؤلف: احمد صادقى اردستانى
بازدیدها: 100