درس‌گفتار قرآن کریم روز بیست و سوم | امتیازات بندگان مخلَص خداوند

خانه / مطالب و رویدادها / درس‌گفتار قرآن کریم روز بیست و سوم | امتیازات بندگان مخلَص خداوند

از پیغمبر اکرم صلوات‌اللَّه‌وسلامه‌علیه نقل شده است که فرمود: «ان لکل حق حقیقتاً.» هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «و ما بلغ عبد حقیقه الاخلاص.» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمی‌رسد «حتی لایحب ان یحمد علی شی‌ء من عمل للَّه.»

* سه امتیاز بزرگ برای بندگان مخلَص خداوند

اگر ما اخلاص ورزیدیم، بنده‌ی مخلص می‌شویم؛ اخلاص ورزنده برای خدا، در عمل و نیت. اما فرا‌تر از بنده‌ی مخلص، بندگان مخلص‌اند. سید بحرالعلوم رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه، در رساله‌ای که در سیر و سلوک به ایشان منسوب است، بین مخلِص و مخلَص فرق می‌گذارد. می‌گوید مخلِص کسی است که عملی را فقط برای خدا انجام می‌دهد و کاری به کار دیگران ندارد. اما مخلَص آن است که همه‌ی وجود خود را خالصاً و مخلصاً برای خدا قرار می‌دهد. همه‌ی هستی او فقط برای خداست. این، مرتبه‌ی بسیار والایی است که واقعاً دور از دسترس است. اما به‌نظر بنده، در این دوران، بخصوص جوانان و کسانی که در می‌دانهای عمل و مبارزه و جهاد واردند، می‌توانند به این مرتبه هم برسند. البته برای امثال ما مشکل و خیلی دشوار است. ما خیلی دوریم! اما جوانان و بخصوص جوانان مؤمن و پاک و خالص، با آن دلهای روشن و پاکی که دارند، می‌توانند به این‌جا برسند. البته رساله‌ی مذکور، منسوب به مرحوم بحرالعلوم است و قطعی نیست که مال ایشان باشد. بعد می‌فرماید: خدای متعال به این مخلصین سه وعده داده است؛ سه امتیاز بزرگ.
حقیقت اخلاص

از پیغمبر اکرم صلوات‌اللَّه‌وسلامه‌علیه نقل شده است که فرمود: «ان لکل حق حقیقتاً.» هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «و ما بلغ عبد حقیقه الاخلاص.» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمی‌رسد «حتی لایحب ان یحمد علی شی‌ء من عمل للَّه.»(۱) (این خیلی سخت است؛ این، مرتبه‌اش از آن مراتب بسیار بالاست) مگر این‌که دوست نداشته باشد که مردم او را برای هیچ یک از کارهایی که برای خدا انجام می‌دهد، ستایش کنند. مثلاً فردی است که کار را برای دیگران انجام نمی‌دهد: برای خاطر خدا نماز می‌خواند، ختم قرآن می‌گیرد، کار خیری انجام می‌دهد، احسان و کمک و صدقه‌ای می‌دهد و مجاهدتی برای خدا می‌کند. اما دوست می‌دارد که مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبی است.» کارش رابرای مردم نکرده است. کار را برای خدا انجام داده و تمام شده؛ اما از مدح مردم و از این‌که مردم از او تعریف کنند، خوشش می‌آید. می‌فرماید این، آن مرتبه‌ی عالی اخلاص نیست. مرتبه‌ی عالی اخلاص این است که این را هم دوست نداشته باشد. اصلاً کاری به کار مردم نداشته باشد! می‌خواهند بدانند، می‌خواهد ندانند. می‌خواهد خوششان بیاید، می‌خواهد خوششان نیاید. نگاه کند ببیند خدا از او چه خواسته است و دقیقاً آن را انجام دهد.
من، این صفت و این روحیه را در امام رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه، در بسیاری از موارد مشاهده کردم. در موارد متعددی، بنده این خصوصیت را در ایشان دیده بودم. کاری نداشت که کسی خوشش می‌آید یا خوشش نمی‌آید. تکلیفش را انجام می‌داد. وقتی‌که بار سنگین است؛ وقتی‌که کار بزرگ است؛ وقتی‌که کار خطرناک است، اخلاص بیشتر به کار می‌آید. مثل امروز که وضع جمهوری اسلامی این چنین است.

الف) معافیت از حساب روز قیامت

یکی این است که فرموده است: «فانهم لمحضرون الّا عباداللَّه المخلصین.» (۲) یعنی در قیامت، همه‌ی مردم در محشر حاضر می‌شوند و مورد محاسبه‌ی الهی قرار می‌گیرند، مگر بندگان مخلص که آن‌ها معافند. آن‌ها چون ذرّه ذرّه‌ی اعمال و انفاس و حرکاتشان برای خدا بوده است، لذا از این‌که در این عرصه از عرصه‌ی حشر آفاقی وارد شوند و مورد سؤال قرار گیرند، معافند.

ب) پاداش بی‌‌‌نهایت

امتیاز دوم این است که می‌فرماید: «و ما تجزون الا ما کنتم تعملون الا عباداللَّه المخلصین.» (۳) همه‌ی مردم، پاداش متناسب با عمل کاری را که انجام داده‌اند می‌گیرند، مگر بندگان مخلص خدا. این‌ها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه که باشد، پاداش آن‌ها بی‌‌‌نهایت است؛ زیرا این وجود متعلق به خدا، برای خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهی است. او، همه‌ی وجودش برای خدا خالص شده است.
روایتی را دیدم – البته سند این روایات را فرصت نمی‌کنم نگاه کنم و نمی‌دانم سندش چگونه است – که مضمونش این بود که خدای متعال می‌گوید: «اگر به بنده‌ی مخلص یا مخلص، همه‌ی دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است.» (۴) بنابراین، جزای او متناسب با عملی که انجام می‌دهد، نیست. یک نماز او برابر هزاران نمازی است که بندگان خوب خدا بخوانند.

ج) ادای حق خداوند در توصیف

امتیاز سوم که از همه‌ی این‌ها بالا‌تر است، این است که «سبحان اللَّه عما یصفون الا عباد اللَّه المخلصین.» (۵) یعنی خدای متعال از آنچه که بندگان او توصیف کنند، منزه است؛ مگر از آنچه که بندگان مخلص توصیف کنند. یعنی آن‌ها می‌توانند حقِ توصیف الهی را ادا کنند. بندگان دیگر، کمتر و کوچک‌تر از این هستند؛ و هرچه در باب پروردگار عالم بگویند «ماعرفناک حق معرفتک».(۶) اوصاف خدا از زبان انسان‌ها، ناقص و نارساست؛ مگر از ناحیه‌ی بندگان مخلص. آن‌ها می‌توانند خدای متعال را کماهوحقه توصیف کنند.
و لذاست که انسان اگر خود را به دعاهایی که از ائمه علیهم‌السّلام، مأثور است، انس بدهد و مرتبط کند، امید این هست که توانسته باشد با خدای متعال، درست مناجات کند و چنان که شایسته‌ی الهی است، با او حرف بزند. ضمناً ماه رمضان ماه دعاست. دعا‌ها را فراموش نکنید. دعاهای وارد شده در ماه رمضان، یکی از آن نعم و فرصتهایی است که باید مغتنم بشمرید. این دعای ابی‌حمزه، این دعای افتتاح، این دعای جوشن وبقیه‌ی ادعیه‌ای که در روز‌ها و شب‌ها و سحر‌ها و بقیه‌ی ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهای بزرگ الهی است. فرصت را مغتنم بشمارید.(۷)

پی‌نوشت:

۱) روضه الواعظین و بصیره المتعظین‌، محمد بن حسن فتّال نیشابوری‌، ج ۲، ص ۴۱۴. «و قال ع إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقهً، وما بَلغَ عَبدٌ حقیقهَ الإخْلاصِ حتّی لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ علی شی‌ءٍ مِن عَمَلٍ للّه‌» پیامبر خدا(صلی‌اللّه‌علیه‌وآله) فرمودند: هر حقّی، حقیقتی دارد و بنده به حقیقتِ اخلاص نمی‌رسد، مگر آن گاه‌که دوست نداشته باشد در برابرِ کاری که برای خدا می‌کند، تمجید [و ستایش‌] شود.

۲) صافات: ۱۲۷-۱۲۸
۳) صافات: ۳۹-۴۰

۴) عده الداعی و نجاح الساعی‌، ابن فهد حلی، ص ۲۳۴. «لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْیَا کُلَّهَا لُقْمَهً وَاحِدَهً لَقَّمْتُهَا مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ مُخْلِصاً [خَالِصاً] لَرَأَیْتُ أَنِّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّهِ وَ لَوْ مَنَعْتُ الْکَافِرَ مِنْهَا حَتَّی یَمُوتَ جُوعاً وَ عَطَشاً ثُمَّ أَذَقْتُهُ شَرْبَهً مِنَ الْمَاءِ لَرَأَیْتُ أَنِّی قَدْ أَسْرَفْتُ» از امام حسن عسگری (علیه‌السلام) آمده است که: اگر دنیا را به صورت لقمه‌ای قرار دهم و آن را در دهان بنده‌ای گذارم که خدای تعالی را به اخلاص عبادت می‌کند باز می‌بینم که من در حق او کم کاری کرده‌ام و اگر کافر را از آن لقمه منع کنم تا آنکه از گرسنگی و تشنگی بمیرد، آنگاه مقداری آب به او دهم به تحقیق می‌دانم که اسراف کرده‌ام.

۵) صافات: ۱۵۹-۱۶۰
۶) عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، ج ۴، ص ۱۳۲. «سُبحانَکَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِکَ». پیامبر خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: منزّهی تو! ما آن گونه که باید، تو را نشناخته‌ایم.
۷) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان‌ ۱۳۷۱/۱۲/۰۴

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *