در جبهه ی حضرت امیر(علیه السلام) قرار بگیرید

خانه / پیروان عترت / در جبهه ی حضرت امیر(علیه السلام) قرار بگیرید

نکته ای که به من و شما خیلی ارتباط پیدا میکند این است که پیرو این مرد بودن، با زبان نمیشود ! شما در میدان جنگ مرتّب بگویید فلانی فرمانده ی ما است و مرتّب اظهار ارادت به فلان فرمانده بکنید ، بعد آن فرمانده همه را به صف کند و شما نروید. شما را به تمرین دعوت کند، حاضر نشوید. به حمله دستور بدهد شما پشت بکنید. این چه فرماندهی است ؟! این که فرمانده نشد. انسان با دشمنش و با یک آدم بیگانه همین گونه رفتار میکند .

امیرالمؤمنین(علیه السلام) آقای ماست. پیشوا و رهبر ماست. ما شیعه ی علی هستیم و به آن افتخار میکنیم. اگر کسی اسم امیرالمؤمنین را با کمترین تجلیلی بیاورد ، دلمان از بغض او پُر میشود . پس لازم است که این در زندگی ما منشأ اثری باشد . نمیگویم مثل امیرالمؤمنین(علیه السلام) بشویم. امام سجاد (علیه السلام) هم فرمود که نمی تواند مثل امیرالمؤمنین (ع) عمل کند. امیرالمؤمنین (ع) هم فرمود: الا و انکم لا تقدرون علی ذلک . به چه کسی ؟ به عثمان حنیف با آن عظمت. به او فرمود: شما نمیتوانید این گونه که من عمل میکنم، عمل کنید. این که واضح است. اما لااقل در آن راه، در آن سمت و جهت ، در جبهه ی او قرار بگیرید. این لازم است.

اگر میخواهید در جبهه ی امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) قرار بگیرید ؛ بارزترین خصوصیت او در دوران حکومتش؛ که مربوط به امروز من و شما میشود ، دو چیز است ؛ یکی عدل اجتماعی و دیگری زهد نسبت به دنیا.

عدالت اجتماعی حضرت

در زندگی و شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام)؛ واژه و مفهوم عدالت برجستگی خاصی دارد و عدالت انسانی در دو بعد فردی و اجتماعی خود را نشان میدهد: عدالت یک انسان در قلمرو فردی او و عدالت یک انسان در قلمرو حکومت و فرمانروایی او – که به آن عدالت اجتماعی میگوییم. هر دوی این ها در زندگی امیرالمؤمنین (ع) برجسته است. هر دوی این ها را، باید به قصد عمل کردن بدانیم؛ بخصوص کسانی که در جامعه مسئولیت هایی بر دوش دارند و در قلمرو حکومت، شأنی دارند.

در امیرالمؤمنین (ع) عدالت شخصی در حد اعلا بود . همان چیزی که از آن به تقوا تعبیر می کنیم. همین تقوا است که در عمل سیاسی او، در عمل نظامی او، در تقسیم بیت المال توسط او، در استفاده ی او از بهره های زندگی، در هزینه کردن بیت المال مسلمین، در قضاوت او و در همه ی شئونِ او، خودش را نشان می دهد.

در واقع در هر انسانی، عدالت شخصی و نفسانی ِ او، پشتوانه ی عدالت جمعی و منطقه ی تأثیر عدالت در زندگی اجتماعی است. نمیشود که کسی در درون خود و در عمل شخصی خود تقوا نداشته باشد دچار هوای نفس و اسیر شیطان باشد، اما ادعا کند که میتواند در جامعه عدالت را اجرا کند ؛ چنین چیزی ممکن نیست. هر کس که بخواهد در محیط زندگی مردم منشأ عدالت بشود اول باید در درون خود تقوای الهی را رعایت کند. و تقوا یعنی مراقبت برای خطا نکردن.

عدالت اجتماعی یعنی نظر و نگاه دستگاه قدرت و حکومت نسبت به آحاد مردم ، یکسان باشد . البته انسان با یکی دوست و خویشاوند است ؛ لذا ارتباطات با همه به یک صورت نیست. آن کسانی که در جایی مسئولیتی دارند ، مسئول یک اداره یا یک میز، یک ناحیه ی کوچک، یا مسئولیت های بزرگ، فرقی نمیکند . همه مثل هم است. منظور ما رفتار و برخورد قانونی است. آن جایی که پای امتیازات به میان میآید و حرکت و نگاه و اشاره از سوی این مسئول منشأ اثر میشود، این جا باید یکسان باشد . معنای عدل اجتماعی این است که قانون، مقررات و رفتارها، نسبت به همه ی افراد جامعه یکسان باشد. کسی امتیاز ویژه ای بدون دلیل نداشته باشد. این معنای عدل اجتماعی امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. ایشان چنین کرد و اساس دشمن تراشی علی (ع) نیز، در این بود.

توده های مردم، از عدالت امیرالمؤمنین(ع) خوششان میآمد. صاحبان نفوذ ناراحت بودند. علت اینکه امیرالمؤمنین را شکست دادند و توانستند آن وضعیت را در جنگ صفین پیش بیاورند و حضرت را به شهادت برسانند، علّت همه ی خون دل های امیرالمؤمنین(ع) این بود که قدرت تحلیل مردم ضعیف بود. صاحبان نفوذ روی ذهن های مردم اثر میگذاشتند. لذا باید درک مسائل سیاسی در جامعه بالا برود تا بشود عدالت را اجرا کرد.

زهد امیرالمؤمنین (علیه السلام)

برجسته ترین نقطه ای که نهج البلاغه است، زهد است. امیرالمؤمنین (ع) آن روز که این زهد را فرمود؛ به عنوان علاج اساسی بیماری جامعه ی اسلامی فرمود و من مکرّر گفته ام امروز هم ما باید همان آیات زهد را بخوانیم. آنروز هم که امیرالمؤمنین(ع) می فرمود به شیرینیها و لذت های دنیا جذب نشوید، کسانی بودند که این شیرینی ها و لذت ها به دست آن ها نمی رسید – شاید اکثریت مردم آنطور بودند – امیرالمؤمنین به آن کسانی میگفت که فتوحات دنیای اسلام، سال های گسترش امپراطوری و قدرت بین المللی اسلام، آنها را متمکّن، ثروتمند و برخوردار از امکانات کرده بود؛ حضرت به آنها هشدار میداد.

اگر حکومتی خیر و صلاح مردم را می طلبد؛ باید علی بن ابی طالب(ع) را اسوه و الگوی خود قرار دهد. اینجاست که انسان ها، احساس خواهند کرد که سعادت در زندگی آنها حضور دارد.

—————————————————

برگرفته از کتاب شخصیت و سیره حضرت علی علیه السلام از نگاه مقام معظم رهبری ( دامت برکاته )

بازدیدها: 18

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *