دستیابی به صبر با الگوی حضرت زینب سلام الله علیها
صبر و شکیبایی در برابر مشکلات و مصیبتها، در آیات و روایات بسیاری مورد سفارش قرار گرفته است. در این میان شاید بتوان به جرات گفت که مصداق بارز صبوری زینب کبری سلام الله علیها است. او دردناکترین، سختترین و سنگینترین حادثه تاریخ را به چشم خویش دیده است و بار سنگینی از شهادت هفتاد و دو تن از بهترین مردمان را به انضمام سرپرستی کاروان اسرا از کربلا تا شام را بر دوش خویش داشت و با این وجود وقتی که در کاخ یزید حاضر شد در جواب او که گفت دیدی در کربلا چه بر سرتان آمد فرمود: «ما رأیتُ اِلا جَمیلاً». از همین روی علامه مامقانی ایشان را در صبر و قوت ایمان و تقوی منحصر به فرد دانسته است.[1]
در این مقاله سعی داریم به برخی از مهم ترین ویژگیهای صبر حضرت زینب سلام الله علیها اشاره نماییم تا شاید بتوانیم راهی برای دستیابی به چنین صبر جمیلی پیدا کنیم.
صبر جمیل
یکی از ویژگیهای صبر زینبی، زیبا بودن آن است. صبری که در روایات به آن صبر جمیل میگویند و رسول خدا صلّی الله علیه وآله در تعریف آن میفرمایند: «صبر جمیل صبری است که شکایتی در آن نباشد».[2]
صبرجمیل صبری است همانند صبوری پیامبران و اولیای الهی (علیهم السّلام) در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان و معاندان. کسی که متصف به این صفت زیبا باشد، در مصیبت و بلا خدا را متهم به ظلم نمیکند، بلکه در حالی به سر میبرد که باور دارد از خدا جز خیر به او نمیرسد.
رسول خدا صلّی الله علیه وآله در بیانی نشانههای انسان صبور را برشمرده و میفرمایند: « انسان صبور کسل و خسته نمیشود، بیقراری نمیکند و از پروردگارش شکایت نمینماید.»[3]
از همین روی بود که زینب کبری سلام الله علیها وقتی در کاخ یزید حاضر شد و یزید به او گفت که دیدی خداوند با شما چه کرد و در کربلا چه برسرتان آمد؟ حضرت فرمود: ما رأیتُ اِلا جَمیلاً. من چیزی جز زیبایی ندیدم.
این جمله نشان دهنده مقام صبر و رضای این بانوی با عظمت است که تسلیم امر و قضای الهی بود.
معرفت
صبر در برابر مشکلات و مصیبتها نیازمند یک پشتوانه معرفتی است. اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق میافتد چه حقیقت و حکمتی نهفته است، آنگاه میتواند در برابر سختیها صبر و شکیبایی نماید.
بر اساس آیات قرآن، آگاهی و شناخت از فلسفه حوادث پیش آمده، زمینه ساز شکیبایی است. به این صورت که انسان تا نسبت به حوادث و مشکلات و مصیبتها آگاهی نداشته باشد با حالتی از خشم و غضب و هیجان عاطفی با مساله برخورد میکند و بعضا حتی ممکن است دچار کفر گویی هم بشود.
خداوند در قرآن در آیات بسیاری، آگاهی از سرنوشت گذشتگان را از عوامل صبر در برابر مخالفت ها و دشمنیها دانسته است تا پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله بتواند در برابر کنشها و حوادثی که در امر تبلیغ با آن مواجه میشود صبوری کرده و بیتابی ننماید.
یکی از جملات مهم و کلیدی حضرت زینب سلام الله علیها در صحنه عاشورا که نشان دهنده صبر همراه با معرفت این بانوی بزرگوار است این بود که حضرت فرمود: « الحمدلله الذی اکرمنا بالشهاده» . سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی دانست.
آگاهی نسبت به مقام صابرین
در قرآن، خداوند صابران را بشارت داده است و درود و سلام خویش را نثار ایشان کرده و فرموده: «و صابران را مژده بده! همان ها که هر گاه به گرفتاری و مصیبتی دچار شوند میگویند: ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. صلوات پروردگارشان بر ایشان باد و ایشان همان هدایت یافتهگانند».[4]
خداوند در آیه 46 سوره انفال به صابران وعده همراهی داده و میفرماید: « و صبر کنید که خداوند با شکیبایان است.»
در جای دیگری در وصف پاداش صابرین میفرماید: »و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند قطعا آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که از زیر آنها جویها روان است و جاودان در آنجا خواهند بود. چه نیکوست پاداش عملکنندگان. همان کسانی که شکیبایی ورزیده و بر پروردگارشان توکل نمودهاند.»[5]
در روایتی آمده است که رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمودند: «در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده میشود و ترازوهای حساب و کتاب را میآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمىگردد و دفترى برای آنان گشوده نمىشود، سپس آیۀ إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ را قرائت فرمودند»[6].
رابطه صبر با ایمان و توکل
صبر تا جایی در مقولهی ایمان اهمیت دارد که در روایات به منزله رأس ایمان معرفی شده است. امام صادق (علیه السّلام) در روایتی میفرماید:« نسبت صبر و استقامت به ایمان مثل نسبت سر به بدن است. همین طور که اگر سر از میان برود بدن هم از بین میرود اگر صبر از بین برود ایمان از بین میرود».[7]
بانو امین در بیانی در وصف مومنی که با صبوریاش درصدد تقویت ایمانش است میفرماید: «مؤمنی که ایمان در قلب او نفوذ نموده مثل کوه پابرجا، بادهای مخالف وی را تکان نخواهد داد و هر قدر دچار بلا و مصیبت گردد ذرهای به ایمانش خلل نمیرساند بلکه در اثر صبر و رضا و توکل، بر قوت ایمانش افزوده میگردد. نشانه و علامت مؤمنینی که ایمان در قلبشان نفوذ نموده این است که اینان میدانند و یقین دارند که تمام امور به دست قدرت ایزدی جاری میگردد و هر چیزی در موقع خود از روی علم و حکمت ازلی اجرا گردیده و بخل در مبدأ فیاض نمیباشد».[8]
حضرت زینب سلام الله علیها در تمامی عرصهها از خداوند یاری میجست و تنها حق را میدید. در دعایی که از آن حضرت در شب یازدهم و پس از وقایع روز عاشورا نقل شده میتوان اعتصام و تمسک به خداوند را در سیره این بانوی بزرگوار دید که میفرماید: «یا عماد من لا عماد له. یا سند من لا سند له.»
تاثیر نماز و تهجد در کسب مقام صبر
انسان همواره در پرتو یاد خدا و نماز، ارادهای نیرومند و ایمانی استوار پیدا میکند. خداوند در قرآن میفرماید: «در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید، هرچند این کار جز برای خاشعان سنگین و گران است.»[9]
نگاهی گذرا به زندگی ائمه معصومین (علیهم السّلام) و ذکر مصائب ایشان مشخص خواهد کرد که صفت صبر از خصایص بارز این ذوات پاک و مقدس بوده است و نکتهی قابل توجه در سیره این بزرگواران همراهی طاعت و عبادت و اقامهی نمازهای بسیار در کنار این صبوری و بردباری است، تا آنجا که در روایات آمده که بعضی از آنها در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواندند و این خود دلیل محکم بر این است که جز از طریق عبادت و شب زندهداری نمیتوان به جرگهی صابران دست پیدا کرد.
در آیات فراوانی در کنار توصیه به این مقام بلند انسانی، توصیه به نماز و عبادت نیز دیده میشود. استعانت خواستن از پروردگار در برابر طوفان بلیات از طریق صبر و صلاه شیوه و روش ائمه و اولیای الهی بوده است. در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که حضرت فرمودند: «هر گاه چیزی علی را دچار ترس میساخت به نماز پناه میبرد و این آیه را تلاوت میکرد. واستعینوا بالصبر والصلاة.»
در جای دیگری حضرت در توصیه و سفارشی میفرمایند: «در خانهات نمازخانهای برای خود اتخاذ کن. پس هرگاه از چیزی بیمناک شدی دو جامه از درشتترین جامههایت را بپوش و در آنها نماز بگزار. سپس روی زانوهایت بنشین و به خداوند ناله و استغاثه کن و بهشت را از بخواه و از شر کسی که از وی بیمناکی به او پناه ببر و مبادا کلمه ناروایی از روی خودستایی و تعصب قبیلهای در ساحت قدس الهی از دهانت خارج شود.»[10]
عارف واصل، و سالک کوی حق ملامحسن فیض کاشانی در ذیل آیهی «استعینوا بالصبر والصلاة» میفرماید: «در تفسیر آیه استعینوا بالصبر والصلاة گفته شده مراد قیام شب است که با صبر و بردباری بر آن برای مجاهده با نفس از آن کمک گیرد.»[11]
نماز شب و تهجد، نفس و روح انسان را تازه میکند و استعداد او را در رسیدن به مقام صابرین شکوفا میسازد.
بانو امین رحمه الله، که خود از عرفا و مجتهدین بزرگ روزگار بوده است در بیانی در ذیل آیه « انا سنلقی علیک قولا ثقیلا»[12] در باب تاثیر نماز شب در کشف استعداد روح برای کسب مقام صبر میفرماید: «خداوند پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله را امر به نماز شب فرمود (اشاره به آیات قبل قم الیل) گویا گفته ما تو را امر نمودیم به نماز شب برای آنکه میخواهم بزودی کلام بزرگی بر تو القا نمایم و تو بایستی خود را مهیا نمایی برای قبول آن و سعی کنی که نفس و روحت مستعد گردد برای آن امر بزرگ و چنین استعدادی پدید نمیگردد مگر به قیام در شب و ایستادگی در مقام عبودیت و بندگی زیرا وقتی انسان در شب تاریک مشغول عبادت و ذکر و ستایش معبود یکتا گردید و با کمال تضرع و خضوع روی بحق نمود و از امور حسی و علاقه جسمانی چیزی وی را مانع نگردید آن وقت نفس و روح او مستعد میگردد برای اشراق نور جلال الهی و مهیا میگردد برای تجرد تام و به قدر استعدادش منکشف میگردد بر وی اسرار کاینات. پس چون نماز شب اثر دارد در صفای نفس این بود که شخص رسول الله مأمور بر نماز شب گردید تا آنکه استعداد کامل پیدا نماید برای قبول آن امر بزرگ و قلب مبارکش محل پذیرفتن ودائع الهی گردد».[13]
زینب کبری سلام الله علیها که اسوهی صبوری است در سختترین لحظات از خواندن نماز شب غافل نمیشد و آنقدر به انجام این امر حسنه تقید داشت که روز عاشورا وقتی امام حسین (علیه السّلام) برای آخرین بار خواهرش زینب را وداع و بدرود نمود به او فرمود: «خواهرم! مرا در نافلهها و نماز شبت فراموش مکن».
فاطمه، دختر امام حسین (علیه السّلام) گوید: « شب عاشورا، عمهام زینب همه شب را در محراب و جایگاه نمازش به پا ایستاده بود و استغاثه مینمود و از پروردگارش کمک و یاری میخواست و آنچنان گریه میکرد که از صدای آه و ناله او چشمی از ما نخفت و صدای گریه ما نیز آرام نگرفت.»
بیمار کربلا، امام زین العابدین (علیه السّلام) میگوید:« شب یازده محرم پس از تمامی آن مصیبتهایی که بر عمهام وارد شده بود او را دیدم که نماز شبش را ترک ننموده بود مگر اینکه آن را نشسته میخواند.»
آن حضرت میفرماید: «هنگامی که لشگر ما را از کوفه به شام میبردند، عمهام زینب نمازهای واجب و مستحب خود را ایستاده بجای میآورد. در یکی از منازل او را دیدم که نشسته نماز میخواند. علت را از او جویا شدم. گفت: نشسته نماز میخوانم چون سه شب است بسیار گرسنه بودم و ضعف مرا فراگرفته است. فهمیدم که آنچه از طعام و خوراک به او میرسید میان کودکان قسمت مینمود چرا که لشگر دشمن به هر یک از ما در روز و شب تنها یک گرده نان میداد».[14]
به جرأت میتوان گفت که اگر نبود این نافلهها و قیامهای شبانه، هیچگاه زینب نمیتوانست تماشای رأس برادر را بر بالای نیزهها تاب بیاورد و وقتی در کاخ یزید لب به سخن میگشاید بگوید: «ما رأیت إلا جمیلاً».
پینوشت:
[1] تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمد حسن مامقانی، ج3، ص79 [2] تفسیر قرطبی، ج5،ص338 [3] بحارالانوار، ج71، 86 [4] بقره 155- 157 [5] عنکبوت، 58و59 [6] بحارالأنوار، ج 67، ص 101 [7] کافی،ج 2، ص 87 ،ر 2 [8] سروناز ،ص 315 ، گ 444[9] بقره، 45
[10] راه روشن، ج 2 ،ص 89
[11] راه روشن، ج 2 ،ص 525
[12] مزمل، 5
[13] مخزن العرفان در تفسیر قرآن / بانو امین / ج 14 / ص 161
[14] ترجمه خاتون دوسرا، فیض الاسلام، ص181
منبع: پرتال فرهنگی راسخون
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 1728