دشمنشناسی از نگاه امام علی(ع)
امام علی(ع) در حقیقت با نفاق پنهان مواجه بود و پرواضح است.
حکومت حدوداً پنج ساله امیر مؤمنان علی(ع) با سه جریان مخالف مواجه بود:
1- جاهطلبان و مقامپرستان که در خط مقدم بیعتکنندگان با مولا علی(ع) بودند. و امید آن داشتند که از این راه بتوانند. به دنیایی آباد و مقام و ریاستی که در پی آن بودند برسند. اما پس از آن که امام علی(ع) به حکومت رسید. و ارزشهای الهی را به جای ارزشهای پوسیده جاهلی نهاد. از حکومت حضرتش مأیوس شده و شروع به مخالفت با آن نموده. و علیه حکومت اسلامی امام علی(ع) شورش کردند. نام این گروه در تاریخ اسلام «ناکثین » – پیمانشکنان – میباشد.
قاسطین
مارقین
3- کوتهفکران و متحجرانی که فقط ظاهری از دین را دیده بودند و حقیقت آن را نفهمیده بودند. و به شدت بر عقیده باطل خود استوار بودند. اینان نیز سر شورش بر حکومت امام علی(ع) برآوردند. نام این گروه «مارقین» است و نام دیگرشان خوارج که بعد از داستان حکمین. در صفین بر ضد امام برخاستند. و پرچم مخالفت را برافراشتند. این واژه، از ماده «مروق» به معنای پرش تیر از کمان است. گویی آنها قبلا در دایره حق بودند. ولی به خاطر تحجر و نادانی و خودخواهی از مفاهیم اسلامی و تعلیمات آن به دور افتادند.
این سه جریان مخالف را پیامبر گرامی اسلام(ص) در سخنان خود به صراحت پیشبینی فرموده بود. ابوایوب انصاری گوید: «امر رسول الله(ص) علی بن ابی طالب(ع) بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین. پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) دستور داد. که با سه گروه ناکثین و قاسطین و مارقین پیکار کند.» .
خود حضرت نیز در خطبه شقشقیه با همین نام مخالفین خود را نام برده است:
«فلما نهضت بالامر نکثت طائفه و مرقت اخری و قسط آخرون.. (4) هنگامی که قیام به امر خلافت کردم جمعی پیمان خود را شکستند. و گروهی به بهانهای واهی سر از اطاعتم پیچیدند و از دین خدا بیرون پریدند. و دسته دیگری راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند.» تحلیل و بررسی عملکرد این سه جریان مخالف و موضع امام علی(ع) در برابر آنها.
نقش ارزندهای در آگاهی امت اسلامی ما از جریانهای مخالف نظام و نیز الهامبخش نحوه برخورد با آنان خواهد بود. به یاری خداوند، بر آنیم. که به تحلیل این سه جریان مخالف از دیدگاه مولا علی(ع) بپردازیم. در این مقاله به عنوان مدخل، بحثی پیرامون دشمنشناسی از دیدگاه مولی تقدیم میداریم.
دشمنشناسی
از اساسیترین شرایط موفقیت در تمامیعرصهها، شناخت دشمن است. در عرصه طبیعی، آدمی تا آنجا که دشمن را شناخته در دفع آن کوشیده و به موفقیت دست یافته است. ولی همین انسان ضربههای فراوانی از دشمن ناشناخته خود خورده است. به عنوان نمونه انسان از زمانی که دشمنی به نام میکرب را شناخت. به آسانی توانست در پی دفع آن برآید و همو چون نتوانسته است سرطان را بشناسد. هر روز قربانیهای فراوانی در این عرصه میدهد.
در عرصه مسائل سیاسی و اجتماعی نیز شناخت دشمن نقش مهم و کلیدی دارد. بر این اساس است. که بخش عظیمیاز آیات قرآن مربوط به معرفی دشمن است. معرفی شیطان، دشمنان انبیاء، کفار، مشرکان و منافقان و…
در روایتی از پیامبر گرامیاسلام(ص) میخوانیم:
امام علی(ع) در نهجالبلاغه شناخت دشمن را رمز بینش میداند: «و اعلموا انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی ترکه. و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه. و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه. (7) و بدانید که رشد درنمییابید. مگر که رشد وانهادگان را بشناسید. و هرگز به کتاب خدا چنگ نمیزنید. مگر که فروفکننده آن را چنان که باید شناخته باشید.». و خود بخش عظیمیاز تلاش خویش را در دوره حکومت به افشاگری چهره دشمنان خود پرداخت.
اقسام دشمن
از طرفی از سخنان حضرت استفاده میشود که دشمن بر دو نوع است و دو نوع برخورد میطلبد:
1- دشمن آشکار.
2- دشمن پنهان.
از دیدگاه امام(ع) کمخطرترین دشمن، دشمنی است که دشمنی خود را آشکار کرده است. حضرت فرمود: «اوهن الاعداء کیدا من اظهرعداوته. (8) سستترین دشمنان کسی است. که عداوتش را آشکار ساخته است.» . «من اظهر عداوته قل کیده. (9) آن کس که دشمنیاش را اظهار کرده. توطئه و مکرش کم است.» و خطرناکترین دشمن دشمنی است. که دشمنیاش را پنهان میکند. همان که قرآن کریم نامش را نفاق گذارده است.
امام علی(ع) در این زمینه میفرماید:
امام علی(ع) در این زمینه میفرماید:
هشیاری در برابر دشمن
نیز فرمود: «لا تامن عدوا و ان شکر؛ (14) از دشمن در امان نباش، هرچند از شما سپاسگزاری میکند.» باید پیوسته دشمن را زیر نظر داشت. که اگر لحظهای غفلت صورت گیرد. چه بسا ضربههای آسیبناپذیری از ناحیه دشمن وارد شود. امام علی(ع) فرمود: «من نام عن عدوه، انبهته المکائد؛ (15) کسی که از دشمن غفلت کند. حیلهها و کیدهای دشمن بیدارش خواهد ساخت».
هشیاری دربرابر دشمن
سخن مولا (ع) ضربالمثلی است پیرامون سادهلوحی و آن این است:
امام علی(ع) با آگاهی کامل از این توطئه به سرعت ابتکار عمل را در دست گرفت. و نخستین توطئه و تلاش جداییطلبان را در نطفه خاموش ساخت. و به آسانی بصره و کوفه و تمام عراق را نجات داد. این سخن امام علی(ع) درس است. به همه زمامداران و مسئولان کشورهای اسلامیکه برای مقابله با خطرات دشمن گاه روزها، بلکه ساعتها و لحظهها سرنوشتساز است. نباید فرصت را به سادگی از دست بدهند. و تسلیم پیشنهادهای سست عافیتطلبان گردند.
مانند کفتار نباش
کسانی که فرصتهای زودگذر را با خوشباوریها یا ضعف و سستی یا تردید و تأمل از دست میدهند. هم چون کفتارند، به خواب میروند. و در خانه و لانه خود به دام میافتند. و مقاومتی نشان نمیدهند.این سخن بدان معنی نیست. که بیمطالعه یا بدون مشورت و در نظر گرفتن تمام جوانب کار اقدام کنند. بلکه باید با مشاورانی شجاع و هوشیار مسائل را بررسی کرد. و پیش از فوت وقت اقدام نمود. (18)
پینوشتها:
1) نهجالبلاغه، خطبه 93.
2) مفردات راغب، ذیل واژهی قسما.
3) مستدرک الصحیحین، ج 3، چاپ دارالمعرفه؛ اسدالغایه، ج 4، ص 33 و تاریخ بغداد، ج 13، ص 187، طبع دارلفکر.
4) نهجالبلاغه، خطبه 3.
5) بحارالانوار، ج 77، ص 179، و الحیاه ج 1، ص 36.
6) سفینهالبحار، عرف.
7) نهجالبلاغه، خطبه 147.
8 و 9) فهرست غرو، ص 239 و ص 340.
10) فهرست غرو، ص 339.
11) مستدرک نهجالبلاغه، ص 157
12) نهجالبلاغه،خطبه 210.
13و 14 و 15) فهرست غرو، ص 340.
16) نهجالبلاغه، نامهی 53.
17) نهجالبلاغه، خطبه 6.
18) پیام امام، ج 1، ص 456 و 457.
بازدیدها: 0