دعا؛ بیش از «اَبزار زندگی»، «اِبراز بندگی» است
دعا، «اِبراز بندگی» است بیش و پیش از آن که «اَبزار زندگی» باشد! نیایش رمز وصول است و به مذاق قرآن و عترت اصل الاصول! چنان که در لمعات آیات و روایات، اساس عبودیت و جوهر عبادت دانسته شده و وعید به استکبار از آن دخول داخرانه در نار قهر! أعاذنا الله من شرور أنفسنا و سیئتات أعمالنا. بسیاری از بندگان را گمان بر آن است که کارکرد محوری مسأله نیایش به درگاه حق؛ رفع معضلات، دفع بلیات و اجابت حاجات است که صد البته اینها هم هست اما دأب بزرگان آن است که به عکس، مشکلات دنیا را بهانه میکنند تا به مقام و آستان دعا بار بیایند و بار بیاندازند! اینان موضوعیت دعا را با طریقیت و شرطیت آن را با نفسیت نیایش معاوضه نمیکنند؛ هرگز حدّ اعلای ناز حق متعال را با نیاز خار و حقیرِ دنیای دون موقتی جایگزین نمیکنند.
نکته محوری آن است که عبد در مقام إستدعا، خود را در «حاشیه» و خواندن خدای متعال بَل خواستن آن کمال مطلق را «متن» قرار دهد. کار از این رتبه هم که بالاتر برود یعنی در اثناء طلب یا در همان اوان انقطاع «خودی» را که ندید آنگاه در غیابِ او (عبد) و خواستهاش، دست غیرت و قدرت حق نیازهایش را به بهترین نحو برمیآورد و زندگی و بندگیاش را یکجا کفایت میکند. تمام این گلواژههای طریق الیالله مستند به صدها آیه محکم و سنت قائم و فریضه عادلهی ثقلین است که جهت اختصار نگارنده اقتصار نمود بر محتوای آن.
حاصل سخن آن که ظرافت مسألهی مسئلت و اعم از آن؛ طلب مطلوب کل از مرتبهی عرض افتخار به محضر پروردگار، خود را غرقهی بحر بیکران و کنار کَرَم و جمال و بهای رب کریم دیدن است و بالنتیجه از سویی گرفتاریها و حجاب عالم کثرت رخت خواهد بست و از آنسو گاه بدون آنکه موانع و مصائب ـ که نوعاً دستاورد خود انسان است ـ طرد و طرح شود، او در اثر الحاح و ادب عبودیت و اصرار خاشعانه در راز و نیاز با محبوب حتی اگر به مطلوب دست نیابد، او به تنهایی از همهی مسائل و ناملایماتش بزرگتر خواهد شد و آنچه میخواست با لطف لطیف بهتر و ابدی اجابت خواهد شد (اصابت با اجابت تفاوت دارد که بحث جداگانهای میطلب در رخصتی دیگر).
شاید سرّ بسیاری از عدم اجابتها (بهتر است بگوییم عدم اصابت، چون پشت سر دعای با حفظ شرایط اجابت قطعی است اما با معنای دقیق و عرض عریض آن) صرفنظر از آن که دعا تحقق یافته باشد یا خیر، کراهتهایی که برای مؤمنین در حیات پیش میآید همین انگاره باشد تا هم بار سبک کند و هم اوج بگیرد و هم طعم وصل بچشد. الماس صبر و شرح صدر را با آب دیده باید «سود» و صیقل داد و چه خوش فرمود پیر پردهنشین ملکوت آیت الحق و بهجت الحجـت قدساللهاسراره که؛ بعضی ابتلائات، شرط بعضی افاضات است. اکنون در ساحات بهشت به افق شهرُ رمضانِ المبارک و دار الضیافـت در آیینهسانی صوت و سیاحت و سباحت در زیر باران تمنا، «افتتاح»۱باب دعا به مفتاح کوثر ولاء و انکسار قلوب باید نمود که اینگونه مهمانی و میزبانی دو طرفه خواهد شد «انا عند المنکسره قلوبهم» و «یسعنی قلب عبدی المؤمن» چنین باد
به صفای رندان صبوحی زدگان بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند
۱ـ نگارنده به جهت اشتمال دعای عرشی افتتاح به معارف ناب و نایاب و صدور آن از صدر مبارک حضرت صدر الخلائق حقیقـت الحقائق امام عصرعجلاللهتعالیفرجهالشریف به همه روزهداران و عزیزان خدا قرائت با توجه آن را در شبهای ماه مبارک خصوصا و سایر ازمنه توصیه میکند.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 98