دعای عرفه را با جان و دل بخوان
نیایش امام حسین علیه السّلام در صحرای عرفات
حضرت سيدالشهداء امام حسين علیه السّلام، بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهي از اصحاب از خيمه هاي خود در صحراي عرفات بيرون آمدند و رو به دامن كوه رحمت «جَبَل الرّحمه» نهادند و در سمت چپ كوه رو به كعبه همايشي تشكيل دادند كه موضوع آن شناخت و سازندگي بود. اين همايش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلكه شناخت توأم با عمل و سازندگي و تزكيه و خودسازي بود. فهرست مطالب آن عبارت بود از :
1ـ شناخت خدا و صفات الهي.
2ـ شناخت خود يا خودشناسي.
3ـ شناخت جهان.
4ـ شناخت آخرت.
5ـ شناخت پيامبران.
6ـ خودسازي با صفات الهي.
7ـ پرورش نفس با كمالات الهي.
8ـ توبه و بازگشت به خداي مهربان.
9ـ دور كردن صفات نكوهيده از خود با تسبيح پروردگار.
10ـ فراگيري راه تعليم و تربيت از خدا.
11ـ شناخت و درخواست بهترين مسألت ها.
12ـ تبديل خود پرستي نفس به خدا پرستي.
13ـ تبديل خود برتر بيني نفس به تواضع و فروتني.
14ـ تبديل خودخواهي نفس به ايثار و غير خواهي.
15ـ تعليم مفاهيم و ادبيات قرآن.
دریای عرفه آنقدر وسیع است که گوشه ای از ساحل آرامش بخش آن، جایی برای ما دارد تا دمی با خدای خود خلوت کنیم و از مضامین والای دعای عرفه اباعبدالله الحسین علیه السّلام جام جان را لبریز نماییم.
رهيافت هايي از دعاي عرفه امام حسين علیه السّلام
1ـ ستايش حق تعالي
ستايش سزاوار خداوندي است كه كس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست كه وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري بپاي صنعت او نرسد. بخشنده بي دريغ است. اوست كه بدايع خلقت را بسرشت و صنايع گوناگون وجود را با حكمت خويش استوار ساخت …
2ـ تجديد عهد و ميثاق با خدا
پروردگارا بسوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف كنم كه تو تربيت كننده و پرورنده مني. و بازگشتم بسوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اينكه چيز قابل ذكري باشم …
3ـ خود شناسي
و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمت هاي بيكرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريكي هاي سه گانه جنيني سكونتم دادي؛ ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچيك از امورم را بخودم وا نگذاشتي …
4ـ راز آفرينش انسان
ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به كمال) موجودي كامل و سالم بدنيا آوردي. و در آن هنگام كه كودكي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دل هاي پرستاران را بجانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي …
5ـ تربيت انسان در دانشگاه الهي
تا اينكه با گوهر سخن مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمت هاي بيكرانت را بر من تمام كردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اينكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام كردي كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي …
6ـ نعمت هاي خداوند
آري اين لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم كه نعمتي را از من دريغ داري. بلكه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيكرانت بر من. و با احسان عميم خود نسبت به من، تا اينكه همه نعماتت را درباره من تكميل فرمودي …
7ـ شهادت به بيكراني نعمت هاي الهي
الهي! من به حقيقت ايمانم گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم و به باطن ناديدني نهادم، و پيوست هاي جريان نور ديده ام، و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشاني ام، و روزنه هاي تنفسي ام، و نرمه هاي تيغه بيني ام، و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لب هاي من پنهان است …
8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي
گواهي مي دهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشه دار باشد …
9ـ ستايش خداي يگانه
معهذا من با تمام جدّ و جهد و توش و توانم تا آنجا كه وسعم مي رسد با ايمان و يقين قلبي گواهي مي دهم و اظهار مي دارم: حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراث برش باشد و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد …
10ـ خواسته هاي يك انسان متعالي
خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را مي بينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت بمن عطا فرما!
11ـ سپاس به تربيت هاي الهي
خداوندا! ستايش از آن توست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار توست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. بخاطر لطفي كه به من داشتي والا …
12ـ نيازهاي تربيتي از خدا
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شب ها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنج هاي اين جهان و محنت هاي آن جهان نجات بده و از شر بدي هايي كه ستمكاران در زمين مي كنند نگاه بدار …
13ـ شكايت به پيشگاه خداوند
خدايا! مرا به كه وا مي گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كساني كه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتي كه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني.
14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني
اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحاق و يعقوب، و اي پروردگار جبرئيل، مكائيل و اسرافيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان …
15ـ تو پناهگاه مني
تو پناهگاه مني، به هنگامي كه راه ها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي داري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 8