دولت الهی در سایۀ حضرت مهدی علیه السّلام – گذری بر بیکران دعای افتتاح – قسمت هفدهم
اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْک فِی دَوْلَهٍ کرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فیها مِنَ الدُّعَاهِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کرَامَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ.
خدایا! ما اشتیاق خود را به دولت ارزشمند (مهدوی) به سوی تو ابراز می کنیم، دولتی که به وسیله آن، اسلام و مسلمانان را عزت می بخشی، نفاق و منافقان را ذلیل و خوار می کنی، ما را در آن دولت از کسانی قرار می دهی که دیگران را به فرمانبرداری از تو فرا می خوانند و مردم را به سوی تو رهبری می کنند و به سبب چنین دولتی شرافت دنیا و آخرت را نصیب ما کنی.
نکته ها
«رغبت» به معنی میل شدید و اشتیاق فراوان است. در دوره غیبت، حال درونی اهل ایمان نسبت به برپایی حکومت عدل الهی، این گونه است. (اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْک فِی دَوْلَهٍ کرِیمَهٍ)
نکته قابل تأمل در این فراز، آن است که به خدای متعال عرض می شود رغبت به سوی تو است، ولی متعلّق رغبت، دولت کریمه است. (اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْک فِی دَوْلَهٍ کرِیمَهٍ)
دولت کریمه یعنی دولتی ارزشمند و پسندیده که توانایی تأمین منفعت های دنیا و آخرت انسان را دارد.
با مرور آیات قرآن کریم و روایات، ویژگی های متعددی را می توان برای دولت کریمه به دست آورد. در این فراز از دعای شریف افتتاح، دو ویژگی مورد توجه قرار گرفته است: الف) اسلام و مسلمانان به وسیله آن عزیز می شوند؛ ب) نفاق و منافقان به وسیله آن خوار و ذلیل می شوند. (تُعِزُّ بِها الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ)
در حدیثی که حذیفه از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت کرده، چنین نمایان است که در عصر ظهور، عزت اسلام با نابودی ستمگران همراه است: «… فإذا أراد الله عز و جل أن یعید الإسلام عزیزا قصم کل جبار عنید و هو القادر علی ما یشاء أن یصلح أمه بعد فسادها. فقال صلّی الله علیه وآله : یا حذیفه لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یملک رجل من أهل بیتی…» هنگامی که خدای متعال اراده کند اسلام را به عزت خود بازگرداند، هر جباری را نابود می کند و او به چیزی که بخواهد قادر است و می تواند امتی را پس از تباهی اش اصلاح کند. ای حذیفه! اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خدا آن روز را آن قدر طولانی خواهد کرد که مردی از خاندان من حکومت را به دست بگیرد».
نشانه دولت کریمه الهی این است که در آن، راه مؤمنان برای فراخواندنِ دیگران به اطاعت از خدا باز باشد. (وَ تَجْعَلُنَا فی ها مِنَ الدُّعَاهِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک)
«القاده» جمع «قائد» و به معنی کسی است که پیشاپیش جمعیت راه می رود و آن ها را راهنمایی می کند. برعکس «سائق» که پشت سرِ جمعیت قرار می گیرد و آن ها را هدایت می کند. (تَجْعَلُنَا فیها مِنَ…الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک)
اهالی دولت و حکومت مهدوی، هم به کرامت و آقایی دنیا می رسند و هم به کرامت و آقایی آخرت. (تَرْزُقُنَا بِهَا کرَامَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ)
پیام ها
1- در دوره غیبت نباید نسبت به برپایی حکومت عدل الهی بی تفاوت بود؛ بلکه باید رغبت و اشتیاق خود را نسبت به آن ابراز کرد. (اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْک فِی دَوْلَهٍ کرِیمَهٍ…)
2- عزت نهادن به اسلام و مسلمانان و اظهار تنفر از نفاق و طلبِ خواری منافقان در راستای ارزش های الهی است. (دَوْلَهٍ کرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ)
3- وقتی دولت و حکومتی الهی شد، انسان مؤمن، برای پیش بردِ اهداف اسلامی، در آن سهیم می شود. (وَ تَجْعَلُنَا فیها مِنَ الدُّعَاهِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک)
4- در پیمودن راه خدای متعال و کمک رسانی به اداره جامعه مهدوی، باید پیشرو بود. (وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک)
5- کسی که می خواهد دیگران را در راه خدا رهبری کند، خودش باید جلوتر از بقیه باشد. ( وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک)
6- فرق رهبران و راهنمایانِ راه خدا با دیگر رهبران و راهنمایان در این است که در راه خدا، رهبر جلوتر می رود و به دیگران می گوید: «بیا»؛ در حالی رهبران راه های دیگر، عقب می ایستند و می گویند: «برو». (وَ الْقَادَهِ إِلَی سَبِیلِک)
7- اگر خواهان عزت و سربلندی در حکومت مهدوی هستیم، باید از نفاق و دورویی به دور باشیم. (تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ)
اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ (وَ اهْدِنَا لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِک إِنَّک تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ)
خدایا! ما را به آن چه از حق به ما شناساندی وادار، و ما را به آن مقدار از حق که به آن نرسیدیم برسان (و ما را به اذن خویش، به آن چه از حق، مورد اختلاف است، هدایت فرما. به درستی که تو هر که را بخواهی به راه مستقیم هدایت می کنی).
نکته ها
«معرفت» یعنی ادراک و راه یابی به چیزی همراه با تفکر و تدبر در آثارِ آن. از این رو، با یک آگاهیِ سطحی، بسیار متفاوت است.
باید در کنار شناخت حق، از خداوند بخواهیم که توفیق رفتارِ بر اساس آن را نیز به ما بدهد. (اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ)
یادآوری این نکته بایسته است که در منابع روایی، اهل بیت علیهم السلام به عنوان همراهانِ جدانشدنی، محل، معدن، سرچشمه و هدف حق معرفی شده اند. چنان که در زیارت جامعه کبیره خطاب به آن بزرگواران چنین می گوییم: «… وَ الْحَقُّ مَعَکمْ وَ فِیکمْ وَ مِنْکمْ وَ إِلَیْکمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ…».
بلوغ یعنی رسیدن به نهایت درجۀ یک هدف. در راه رسیدن به حق نباید به اندک اکتفا کرد. ( وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ )
پیام ها
1- به هر مقدار از حق که دست پیدا کردیم، باید آن را غنیمت بشمریم و طبق آن رفتار کنیم. ( مِنَ الْحَقِّ)
2- شناخت به تنهایی کافی نیست؛ بلکه رفتار و کردار نیز باید مطابق حق باشد. (اللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ)
3- همیشه باید در راه رشد و کمال قدم برداریم و در پی حقایقی باشیم که هنوز به آن ها نرسیده ایم. (وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ)
4- دست یابی به حق، رسیدن به صراط مستقیم است. (وَ اهْدِنَا لِمَا اخْتُلِفَفِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِک إِنَّک تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ)
5- در اختلافات باید از خدا هدایت به سوی حق را درخواست کرد. (وَ اهْدِنَا لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ)
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 93