بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: راهکارهای تداوم انقلاب اسلامی
برای تداوم انقلاب، بنیان های فکری اندیشه ی انقلاب چه بوده است؟ آقای جوادی آملی می فرماید: ما با نهج الباغه انقلاب کردیم ولی با نهج البلاغه ادامه ندادیم. ما آن مؤلفه های تداوم انقلاب و روحیه ی انقلابی را باید در نهج البلاغه پیدا بکنیم. برای تداوم انقلاب باید انقلابی عمل کرد و انقلابی فکر کرد و انقلابی سخن گفت. متأسفانه بعضی ها اگر زمان شاه باشد اصلا با آنها کاری ندارند، طوری صحبت می کنند که اگر زمان شاه هم بود کسی با آنها کار نداشت.
من خیلی سریع و انقلابی تیترها را می گویم. البته این طرح بحث است و به عنوان نمونه ذکر می کنم.
مؤلفه های تداوم انقلاب:
۱- انتخاب رهبر مناسب برای تداوم انقلاب:
امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ی ۱۷۳ می فرماید أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ وَ لَعَمْرِی لَئِنْ کَانَتِ الْإِمَامَهُ لَا تَنْعَقِدُ حَتَّى تَحْضُرَهَا عَامَّهُ النَّاسِ فَمَا إِلَى ذَلِکَ سَبِیلٌ »
ای مردم سزاوارترین اشخاص به حکومت آن کسی است که در تحقق حکومت نیرومندتر و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد تا اگر آشوب گری به فتنه انگیزی برخیزد به حق باز گردانده شود و اگر سر باز زد با او مبارزه شود
۲- حفظ وحدت:
این بحث خیلی مهم است. حضرت امیر علیه السلام در خطبه های مختلفی به این اشاره کرده اند که من نمونه هایی راعرض می کنم. در خطبه ی ۱۷۶ می فرماید: « فَإِیَّاکُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِی دِینِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَهً فِیمَا تَکْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَهٍ فِیمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَهٍ خَیْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقَی» در دین دو رویی و چندرنگی نورزید که همبستگی و وحدتی که در راه حق باشد و شما ناراحت باشید. الان مثلا یکی از مشکلات ما این است که گروههای اصولگرا با هم وحدت ندارند. آقا! ما از دست یک نفر ناراحت هستیم ولی در راه حق است. حضرت می فرماید اجتماع و وحدتی که شما ناراضی باشید ولی در راه حق باشد خیر من فرقه فیما تحبون من الباطل بهتر از پراکندگی در راه باطل است. ببینید این چقدر مهم است. ما چقدر عمل می کنیم
در خطبه ی ۱۹۲ معروف به خطبه ی قاصعه حضرت می فرمایند فَالْزَمُوا کُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّهُ بِهِ حَالَهُمْ وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ حضرت می فرماید نگاه کنید. بحث آقای شفیعی هم این بود که ما ببینیم عامل عزت و تداوم انقلابها چه بوده است. شما وقتی نگاه می کنید به انقلابهای شیعه و دولتهای شیعه مثل آل بویه، همدانیان حلب، فاطمیون، علت اصلی سرنگونی اینها بحث تفرقه بوده است. وحدت را از دست داده اند. ما همه مقدس باشیم ولی وحدت نداشته باشیم یقینا خدا نکرده انقلاب ما به شکست می انجامد. وَ مُدَّتِ الْعَافِیَهُ فِیهِ بِهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَهُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْکَرَامَهُ عَلَیْهِ حَبْلَهُمْ مِنَ
حضرت چند امر را عامل عزت و رشد میشمارند.
الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَهِ اجتناب از تفرقه و دو دستگی،
وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَهِ در جامعه باید همدلی باشد.
وَ التَّحَاضِّ عَلَیْهَا همدیگر را به وحدت واداشتند
وَ التَّوَاصِی بِهَا سفارش کردن به وحدت. آن چیزی که از اردوگاه اصولگراها شنیده می شود بحث تفرقه است. هر کسی ساز خودش را می زند.
وَ اجْتَنِبُوا کُلَّ أَمْرٍ کَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ از چیزهایی که پشت آدمها و پشت انقلاب را می شکند. چه حرفهایی زده می شود حالا آن یکشنبه ی سیاه و چیزهای دیگری که خبر دارید
آن وقت عامل شکستن هیبت و قوت و از بین رفتن قدرت را عوامل ذیل میدانند.
مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ: کینه توزی با یکدیگر. الان آیه ی اشداء علی الکفار برعکس شده است متأسفانه. اشداء علی المؤمنین و رحماء بین الکفار شده است.
وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ : پر کردن دل ها از بخل و حسد
وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ : از هم بریدن
وَ تَخَاذُلِ الْأَیْدِی: دست یاری از هم کشیدن
یا در فراز دیگری از همین خطبه میفرمایند اینکه اگر همدل باشید چه می شود: « فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانُوا حَیْثُ کَانَتِ الْأَمْلَاءُ مُجْتَمِعَهً وَ الْأَهْوَاءُ مُؤْتَلِفَهً وَ الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَهً وَ الْأَیْدِی مُتَرَادِفَهً وَ السُّیُوفُ مُتَنَاصِرَهً وَ الْبَصَائِرُ نَافِذَهً وَ الْعَزَائِمُ وَاحِدَهً أَ لَمْ یَکُونُوا أَرْبَاباً فِی أَقْطَارِ الْأَرَضِینَ وَ مُلُوکاً عَلَى رِقَابِ الْعَالَمِینَ فَانْظُرُوا إِلَى مَا صَارُوا إِلَیْهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ حِینَ وَقَعَتِ الْفُرْقَهُ وَ تَشَتَّتَتِ الْأُلْفَهُ وَ اخْتَلَفَتِ الْکَلِمَهُ وَ الْأَفْئِدَهُ وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِینَ وَ تَفَرَّقُوا مُتَحَارِبِینَ قَدْ خَلَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ لِبَاسَ کَرَامَتِهِ وَ سَلَبَهُمْ غَضَارَهَ نِعْمَتِهِ وَ بَقِیَ قَصَصُ أَخْبَارِهِمْ فِیکُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرِینَ
پس اندیشه کنید که چگونه بودند وقتی وحدت داشتند، خواسته های آنان یکی ، قلب های آنان یکسان و دست های آنان مددکار یکدیگر ، شمشیرها یاری کننده و نگاه ها، به یک سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود، -آیا ما نگاهمان الان به آقا هست یا فقط می گوییم حضرت آقا و کار خودمان را می کنیم؟ آقا می فرماید در تمام حوزه ها فقط همایش می گیریم- آیا در آن حال مالک و سرپرست سراسر زمین نبودند، و رهبر و پیشوای همه دنیا نشدند؟ پس به پایان کار آنها نیز بنگرید در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگی روی آوردند و مهربانی و دوستی آنان از بین رفت و سخن ها و دل هایشان گوناگون شد از هم جدا شدند به حزب ها و گروه ها پیوستند. خداوند لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد و نعمت های فراوان شیرین را از آنها گرفت و داستان آنها در میان شما عبرت انگیر باقی ماند. – این سنت الهی است-
۳- پیش قدم بودن رهبران در مشکلات و حوادث
حضرت امیر در نامه ۹ که به معاویه نوشتند در یکی از فراز های آن ، وظیفه یک حاکم را در مقابل مردم خود مشخص می کند: وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه واله إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ وَ أَحْجَمَ النَّاسُ قَدَّمَ أَهْلَ بَیْتِهِ فَوَقَى بِهِمْ أَصْحَابَهُ حَرَّ السُّیُوفِ وَ الْأَسِنَّهِ فَقُتِلَ عُبَیْدَهُ بْنُ الْحَارِثِ یَوْمَ بَدْرٍ وَ قُتِلَ حَمْزَهُ یَوْمَ أُحُدٍ وَ قُتِلَ جَعْفَرٌ یَوْمَ مُؤْتَهَ. پیغمبر خدا در مشکلات اول فامیل خود را می فرستاد نه اینکه آنها را به اروپا بفرستد. این را مردم می فهمند.
وقتی مردم ملاحظه کنند که رهبر انقلابشان مثل خود آنها است و حتی در مشکلات پیش قدم میباشد به انقلاب خود عشق می ورزند و از آن حمایت می کنند.
۴- مبارزه با گناهان
از آنجا که انقلاب ما یک انقلاب اسلامی است نباید در این انقلاب گناه گسترش پیدا کند بلکه باید با گناهان برخورد کرد ، از جمله عوامل مهم انقراض یک تمدن مکتبی را می توان آلوده شدن مردم به گناهان دانست
لذا حضرت میفرمایند: « وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَکُمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ وَ ذَمِیمِ الْأَعْمَالِ» از کیفرهای که بر اثر کردار بد و کارهای ناپسند بر امت های پیشین فرود آمد ، خود را حفظ کنید. (خطبه قاصعه)
لذا حضرت امیر در ۱۷۸ «و ایم الله، مَا کَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِی غَضِّ نِعْمَهٍ مِنْ عَیْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا لِ أَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلّامٍ لِلْعَبِیدِ» به خدا قسم هرگز ملتی از ناز و نعمت زندگی گرفته نشدند مگر به کیفر گناهانی که انجام دادند.
یکی از نعمت ها هم انقلاب اسلامی است که اگر آلوده شویم انقلاب از ما گرفته میشود
تذکر: بیش از اینکه در گناهان فردی تمرکز شود باید نسبت به گناهان اجتماعی حساس بود مثل رباء و عدم رعایت حق مردم گناه فقط بد حجابی نیست.
۵- زنده نگه داشتن فرهنگ جهاد و شهادت
حضرت امیر در فضل جهاد میفرماید:«أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّهِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّهِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَهُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَهُ»
ثمره ترک جهاد:
« فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَهً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصْفَ »
هر کس جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند خدا لباس ذلت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصیبت شود و کوچک و ذلیل گردد، دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند به جهت ترک جهاد به خواری محکوم و از عدالت محروم است.( خطبه ۲۷) کاری که القاعده و داعش کرده است این است فرهنگ جهاد و شهادت را برای خودشان زنده کرده اند.
۶- غافل نشدن از دشمن
یکی دیگر از مؤلفه های تدام انقلاب غافل نشدن از دشمن است.یکی از چیزهایی که بین مردم هست این است که تا آقا اسم دشمن می آورد مسخره می کنند چون مبنای نهج البلاغه اش را نمی دانند. حضرت امیر میفرماید: « فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا» ( خطبه ۲۷) به خدا سوگند هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گرفت ذلیل خواهد شد.
بر اساس همین کلام سخن رهبری درباره دشمنی آمریکا معنا پیدا میکند . اینکه مسخره میکنند که چرا حضرت آقا چرا از آمریکا میگوید ؟ برای همین است.
بر همین اساس حمایت از انقلاب های منطقه و نفوذ در عمق خاک دشمن معنا پیدا میکند.
۷- توجه به تاریخ و عبرت گرفتن از گذشتگان
حضرت آقا بسیار تأکید دارند بر توجه به تاریخ معاصر و عبرت گرفتن از آنها.
حضرت امیر در خطبه معروف به قاصعه در یکی از فرازهای آن می فرماید:
فَاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الْأُمَمَ الْمُسْتَکْبِرِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ صَوْلَاتِهِ وَ وَقَائِعِهِ وَ مَثُلَاتِهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَثَاوِی خُدُودِهِمْ وَ مَصَارِعِ جُنُوبِهِمْ وَ اسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَوَاقِحِ الْکِبْرِ کَمَا تَسْتَعِیذُونَهُ مِنْ طَوَارِقِ الدَّهْرِ»
مردم از آنچه که بر ملت های متکبر گذشته از کیفرها و عقوبت ها و سخت گیری ها و ذلت و خواری فرود آمده عبرت بگیرید و از قبرها و خاکی که بر ره نهادند و زمین هایی که با پهلوها بر آن افتادند پند پذیرید و از آثار زشتی که کبر و غرور در دل ها می گذارد به خدا پناه ببرید همانگونه که از حوادث سخت به او پناه می برید.
۸- مغرور نشدن
اگر امتی مغرور به کار خود شوند کم کم دچار سستی شده و از درون از بین می روند. در خطبه قاصعه در فرازی که گذشت به آن اشاره می کند.
غرور باعث کم کاری شده و این موجب می شود به داشته های خود بسنده کنند و این باعث عقب ماندن از تمدن های رقیب می گردد.
۹- مبارزه با گروههای التقاطی
برای محفوظ ماندن نسل آینده هر انقلابی باید نسبت به گروه های التقاطی که تفکر اصیل را با غیر اصیل مخلوط کرده و با قالب زیبا ارائه می کنند ، حساس باشد چرا که این گروه ها با افکار خود انقلاب را از مسیر خود خارج و فضای اندیشه جامعه را غبور آلود می کنند
حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: « إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنی » (خطبه ۵۰)
۱۰- آگاه کردن مردم از خطر منافقین
از عمده ترین خطرات یک انقلاب مکتبی وجود منافقین می باشد، منافق با ظاهری صالح باعث گمراهی و منحرف شدن مردم و انقلاب می گردد.
حضرت امیر علیه السلام در پایان نامه ای که برای محمد بن ابی بکر می نویسند، می فرمایند: پیامبر خدا فرمود: وَ لَقَدْ قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه واله إِنِّی لَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِکاً أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اللَّهُ بِإِیمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْکِهِ وَ لَکِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ (نامه ۲۷)
۱۱٫- پایبند بودن به اهداف حکومت اسلامی
فلسفه تأسیس نظام اسلامی رسیدن به مدینه فاضله ای است که در آن مدینه به کسی ظلم نشود.
مسؤولین وارد مسابقه ثروت اندوزی نشوند، بلکه قسط و عدل در جامعه گسترش پیدا کند همه در امان و امنیت زندگی کنند قوانین اسلامی اجرا شود.
از جمله لوازم آن این است که مسؤولین به غیر از ظاهر اسلامی فکر اسلامی هم داشته باشند
حضرت امیر در خطبه ۱۳۱ میفرماید: خدایا تو میدانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجراء گردد.
این چند مورد ، از راه کارها و اصول تداوم بخشی انقلاب اسلامی می باشد که بررسی تفصیلی آن نیاز به مجال واسع دارد.
آقای تویسرکانی:
مقام معظم رهبری: اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان اسلامی و انقلابی بماند باید حوزه ی علمیه انقلابی بماند زیرا اگر حوزه ی علمیه انقلابی نماند نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت
نکته ی مهم آقای جعفری توجه به نهج البلاغه برای تداوم انقلاب اسلامی بود
بازدیدها: 62