راهکارهای ظاهری ایجاد خشوع

راهکارهای ظاهری ایجاد خشوع

خانه / پیشنهاد ویژه / راهکارهای ظاهری ایجاد خشوع

دست‌یافتن به حضور قلب و خشوع برای انسان گناه‌کاری که توبه نمی‌کند، چیزی نزدیک به محال است؛ چراکه ظرف آلودۀ وجود، با نورانیت و انکسار، هماهنگی و نسبتی ندارد. هرچه انسان در ترک معاصی موفق‌تر گردد، جلوۀ رحمت پروردگار در دلش بیشتر، قلبش صاف‌تر و خشوعش بیشتر خواهد شد.

راهکارهای ظاهری ایجاد خشوع

خشوع درونی‌ست و از درون به بیرون سرایت می‌کند؛ اما درونی‌بودن خشوع با اسباب ظاهری داشتن هیچ مغایرتی ندارد و تأثیر ظاهر و باطن بر یک‌دیگر غیرقابل انکار است؛ یعنی همان‌گونه که باطن بر ظاهر اثر می‌کند، ظواهر هم می‌توانند آثار مثبت یا منفی بر روح نماز داشته باشند.

مکان مناسب

باید دانست که مستحبات مکان نمازگزار و رعایت آن‌ها، در حالت روحی نمازگزار تأثیر مستقیم دارد. توصیه شده است که مکان‌های نماز و مساجد مسلمانان، از زرق و برق خالی بوده و بدون تشریفات باشند. امام خمینی; در توضیح‌المسائل‌شان آورده‌اند که خواندن نماز در چند جا مکروه است؛ از آن جمله: «… مقابل انسان، مقابل دری که باز است، در جاده و خیابان و کوچه اگر برای کسانی که عبور می‌کنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت باشد، حرام است؛ ولی باطل نیست، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هرجا که کورۀ آتش باشد، مقابل چاه و چاله‌ای که محل بول باشد و روبه‌روی عکس و مجسمۀ چیزی که روح دارد.»[۱۲] در نتیجه نمازخواندن نهی شده است در برابر چیزهایی که ذهن انسان را به خود مشغول می‌کنند. رعایت این موارد، باعث می‌شود که نمازگزار از تمرکز روحی و فکری بهتری برخوردار شده و بتواند با خشوع بیشتری نماز را اقامه کند.

نشاط

نشاط جسمی، از عوامل ایجاد شور و شوق به نماز و در نتیجه، یکی از زمینه‌های خشوع در آن است. بی‌گمان کسی که در حالت خستگی یا گرسنگی مفرط نماز می‌خواند، از توجه کافی برخوردار نیست. در تفسیر آیۀ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولونَ؛[۱۳] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می‌گویید» درمی‌یابیم نمازخواندن، در حالاتی که انسان از هوشیاری کامل برخوردار نباشد، ممنوع است؛ خواه حالت مستی باشد یا باقی‌ماندۀ حالت خواب. بنابراین باید گفت که شرایط بدنی انسان، تأثیر مستقیم بر روح او و چگونگی نمازش دارد.

راهکارهای باطنی ایجاد خشوع
از آن‌جا که خشوع امری باطنی‌ست و از درون انسان مؤمن سرچشمه می‌گیرد، راهکارهای باطنی جایگاه ویژه‌ای دارد که در این بخش به آن‌ها می‌پردازیم.

درک حضور خدا

شایسته است که نمازگزار در نمازش، چنان غرق در عبادت و توجه باشد که غیر از خدا را هیچ بداند و اگر به این مقام دست نیابد، حداقل باید خود را در محضر خداوند متعال یافته و مخاطب خویش را وجود ذی‌جود حضرت احدیت بیابد.
رسول اکرم۹ به ابوذر فرمودند: «کَأَنَّکَ تَراهُ فَإنْ لَمْ تَکُنْ تَراهُ فَإنَّهُ یَراکَ؛[۱۴] خدا را آن‌گونه عبادت کن که گویا او را می‌بینی. پس اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند.»

توجه به عظمت الهی

نماز با «الله اکبر» شروع می‌شود و در جای‌جایش، این ذکر شریف تکرار می‌شود تا نمازگزار را متوجه عظمت الهی و معترف به آن نماید. نمازگزار باید سعی کند که عظمت خدای متعال را درک کرده و کوچکی و ناچیزی خویش را در درگاه الهی بسنجد؛ این درک، می‌تواند در او حالت انکسار و فروتنی ایجاد کرده و خاشعش نماید.

در این‌جا سؤال اصلی این است که چگونه می‌توان به این درک دست یافت و راه عملی چنین خشوعی چیست؟ تفکر در عظمت و مخلوقات هستی، برای دریافت بزرگی آفرینندۀ آن، اولین گام است. باید جایگاه خود را در خلقت خداوند بررسی‌کرد. خداوند متعال چقدر مخلوق دارد؟ چه تعداد انسان در کرۀ خاکی زندگی می‌کنند؟ زمین در مقایسه با انسان چه اندازه بزرگ‌تر است؟ چه تعداد ستاره و سیاره در منظومۀ شمسی وجود دارد؟ ستارگان دیگر در مقایسه با زمین، چقدر بزرگ‌تر هستند؟ خارج از کهکشان، چه مقدار ستاره یا سیاره وجود دارد؟ و…

یافتن جواب‌های علمی برای این سؤالات یا حتی جواب‌های تاحدودی علمی (غیردقیق)، انسان را در درک عظمت هستی که گوشه‌ای از خلقت خداوند است، یاری خواهد کرد و از عظمت مخلوقات، به عظمت و قدرت خالق پی خواهد برد. وقتی «زینب عطاره (عطرفروش)» از رسول گرامی اسلام۹ دربارۀ بزرگی خداوند سؤال کرد، آن حضرت برای به تصویر کشیدن عظمت پروردگار متعال، از خلقت آسمان‌ها و زمین فرمودند: «إنَّ هذِهِ الأرْضَ بِمَنْ عَلَیْها عِنْدَ الَّتی تَحْتَها کَحَلْقَهٍ مُلْقاهٍ فی فَلاهٍ قِیٍّ وَ هاتانِ بِمَنْ فیهِما وَ مَنْ عَلَیْهِما عِنْدَ الَّتی تَحْتَها کَحَلْقَهٍ مُلْقاهٍ فی فَلاهٍ قِیٍّ وَ الثّالِثَهُ حَتَّى انْتَهَى إلَى السّابِعَه….؛[۱۵] به‌راستی که این زمین و هرچه در زیر آن قرار دارد (ستارگان و کواکب) مانند حلقه‌ای (کوچک) است که در بیابان پهناوری افتاده باشد و آن‌دو باهم و هرچه با آن‌هاست، در برابر آنچه در زیر آن‌دو قرار گرفته، چون حلقه‌ای است که در بیابان تهی و پهناور افتاده و سومی نیز (این چنین است)، تا برسد به هفتمین زمین.»

“حضرت پیامبردر ادامۀ حدیث، آیه‌ای را شاهد آورده و فرمودند: «اللهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الأرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الأمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ أنَّ اللهَ قَدْ أحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً.»
سپس آن حضرت باز به وصف آسمان‌ها پرداختند که هر آسمان در برابر آسمان بعد از خودش، مثل حلقۀ کوچکی در برابر بیابان پهناور است و این روش، در درک عظمت هستی و درک خالق هستی، یکی از بهترین روش‌هاست.

بعد از معرفت به عظمت خداوند متعال، شناخت دیگری در اثر این تفکر در انسان مؤمن ایجاد می‌شود و آن، آگاهی بر کوچکی و ناچیزی بنده در برابر مولا و کوتاهی او در امر بندگی خداوند متعال است که این شناخت، موجب انکسار و شکستگی دل شده، او را خاشع می‌نماید.

ترس از مقام خداوند
کی از راه‌های خشوع در نماز، رسیدن به حالت خوف از خداست؛ البته خوف افراد از خداوند، برحسب مراتب ایمان و معرفت آن‌ها بسیار متفاوت است.

بالاترین مرتبۀ خوف، خوف از فراق الهی‌ست. کسانی که مرتبه‌ای از محبت الهی را چشیده باشند، هیچ‌چیز دیگری برای آن‌ها ارزش ندارد، می‌خواهند به وصال محبوب برسند و در مقابل بالاترین ترس‌شان نیز، این است که به فراقش مبتلا شوند. خوف از این‌که به آرزوی دیرینۀ خود نرسند که مراتبی از آن را در دنیا تحصیل کرده‌اند؛ اما مرتبۀ کاملش در آخرت حاصل می‌شود. برای همین مولا امیرالمؤمنین۷، در دعای کمیل می‌فرمایند: «صَبَرْتُ عَلَى عَذابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِراقِکَ؛ گیرم که بر عذاب تو صبر کنم، چگونه بر فراقت صبر نمایم؟»

نوع دیگر خوف این است که فرد، می‌ترسد از نعمت‌های الهی و آخرت موعود مؤمنین محروم شود.

ایین‌ترین مرتبۀ خوف نیز، آن است که فرد از عواقب کارهای خود و گناهانش بترسد و در دل، خوف از عذاب الهی داشته باشد. توجه به آیات و روایات در مرحلۀ اول، تأثیر بسزایی خواهد داشت. سالک باید در آیات و روایات بهشت و جهنم و ثواب و عقاب تدبر نماید و آن‌ها را صادق دانسته و خطاب آن‌ها را بر خود بعید نداند.

کم‌کم با توجهات بیشتر و حصول مقدمات دیگر، انسان به مراحل بالاتر نیز دست می‌یابد و روز به روز بر خشوع نمازگزار اضافه می‌شود.

افزایش محبت

بهترین راه برای عموم مؤمنان که ابتدای راه تحصیل خشوع هستند و مایل‌اند به محبت الهی دست پیدا کنند، همان راهی‌ست که خداوند متعال آموزش داده است. در حدیث قدسی، خداوند خطاب به موسی۷ می‌فرماید: «حَبِّبْنی إلَى خَلْقی وَ حَبِّبْ خَلْقی إلَیَّ؛[۱۷] ای موسی، مرا پیش خلقم محبوب ساز و خلقم را نزد من محبوب نما.» گفت: «چگونه؟» خداوند فرمود: «ذَکِّرْهُمْ آلائی وَ نَعْمائی؛ مواهب و نعمت‌های مرا به یادشان بیاور.»

توجه به نعمت‌های الهی و بزرگ‌ترین آن‌ها که همان هدایت انسان به سبیل بندگی‌ست، باعث می‌شود که انسان در عبادت الهی شاکر خداوند متعال گردد تا او را در درگاه خود راه داده و به او اجازۀ سخن‌گفتن در برابر مقام کبریایی خویش را عنایت کرده است و این شکرگزاری با شوق و عشق آمیخته شده، نمازگزار را خاشع می‌گرداند.

پرهیز از گناه و امور لغو

دست‌یافتن به حضور قلب و خشوع برای انسان گناه‌کاری که توبه نمی‌کند، چیزی نزدیک به محال است؛ چراکه ظرف آلودۀ وجود، با نورانیت و انکسار، هماهنگی و نسبتی ندارد. هرچه انسان در ترک معاصی موفق‌تر گردد، جلوۀ رحمت پروردگار در دلش بیشتر، قلبش صاف‌تر و خشوعش بیشتر خواهد شد.

«آیت‌الله بهجت;»، معتقد بودند یکی از امور مؤثر در تحصیل خشوع، اجتناب از لغو است و در این باره، به آیات سورۀ مؤمنون استناد می‌کردند که بعد از بیان صفت خشوع در نماز می‌فرماید: «وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛ همان کسانی که از (کار و سخن) بیهوده ‌روی‌گردان هستند.» ایشان معتقد بودند که ممکن است راز آمدن «خشوع در نماز» در کنار «اجتناب از لغو» در این آیه، نقش اجتناب از لغو در تحصیل خشوع باشد؛ بدین معنا که تا انسان از لغو (بیهوده‌گویی و بیهوده کاری) اجتناب نکند، نمی‌تواند در نمازش خاشع باشد.
عوامل دیگری همچون خواندن دعاهای پیش از نماز، توجه به معانی الفاظ نماز، کم‌کردن مشغله‌ها و دل‌مشغولی‌ها، پرهیز از وسواس، توسل به حضرات معصومین: و…، در ازدیاد خشوع نقش دارند که ما برای رعایت اختصار به آن نپرداخته‌ایم؛ ان‌شاءالله خداوند متعال ما را از خاشعان قرار دهد!

آخرین نماز

توجه به این نکته که شاید این آخرین نماز ما باشد، برای ایجاد خشوع در نماز نقش بسزایی دارد. در این باره امام صادق۷ می‌فرماید: «إذا صَلَّیْتَ صَلاهً فَریضَهً فَصَلِّها لِوَقْتِها صَلاهَ مُوَدِّعٍ یَخافُ أَنْ لایَعُودَ إلَیْها أَبَداً؛[۲۰] اگر نماز واجبی خواندی، آن را در وقتش بخوان و آن‌گونه بخوان که گویا نماز آخر توست و هرگز به آن برنمی‌گردی. یعنی مانند کسی باش که بعد از این نماز، می‌میرد. پس گویا لازم است تا نهایت تلاش خود را برای تقرب به خداوند متعال بنماید که این، آخرین توشۀ او از این دنیا خواهد بود.»

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 89

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *