راه های کسب معرفت به امام – گزیدۀ بیانات جلسۀ پنجم
برای کسب معرفت به مقام تشریعی امام علیه السّلام، بهترین راه، بیانِ خود پیغمبر صلوات الله علیه وآله است. بعد از اینکه دانستیم آیات صریح قرآن و روایات متواتر دلالت دارد بر اینکه اطاعت پیامبر صلوات الله علیه وآله بر ما واجب است و کلام او بر ما حجت است، وقتی ایشان کسانی را به عنوان جانشین خودشان و به عنوان کسی که اطاعت از او واجب است بیان می کند همین کافی است، برای اینکه ما همان مقامی را که برای پیغمبر اکرم صلوات الله علیه وآله – منهای وحی قرآنی- ثابت می شود، برای آنها هم ثابت بدانیم. البته هرچه روایات بیشتر، سندش معتبرتر، مفاهیم آن روشن تر و بی ابهام تر باشد، کمک می کند به اینکه مرتبه اطمینان و معرفت ما قوی تر شود.
اما قسم دوم (معرفت به مقام تکوینی امام) ممکن است با کمک دلایل عقلی اثبات شود. همین جا فی الجمله اشاره می کنم که هیچ کدام از اینها بگونه ای نیست که با علم حضوری درک شود. هیچ کسی علم حضوری به باطن امام علیه السّلام و مراتب و درجات کمال آنها ندارد. ما هرچه داریم از آنهاست. نه اینکه ما یک اشرافی بر آنها داشته باشیم یا هم درجه آنها بشویم. علم حضوری ما در اینجا راهی ندارد؛ اما دلایلی که از مقدمات حسی و مقدمات بدیهی استفاده می شود، به یک معنا می شود از علم حصولی حساب کرد. اینها همه به ما کمک می کنند تا اینکه انسان به فضیلت امام و صفاتی که دارد علم پیدا کند.
این راه های معرفت را می شود به چند دسته تقسیم کرد. یکی همان دلایلی است که برای مقام تشریعی امام اشاره کردیم، مثل امر پیغمبر اکرم صلوات الله علیه وآله، حدیث متواتر و چیزهایی از این قبیل. اینها در اینجا هم می آید. اگر پیغمبر اکرم صلوات الله علیه وآله فرمودند که علی علیه السلام برادر من است؛ با من است؛ هیچ کس از او به من نزدیک تر نیست؛ بلکه هیچ کس من را مثل علی نشناخت و هیچ کس علی را مثل من نشناخت. و از این قبیل مضامین، درباره شناختن مقام تکوینی امام این راه باز است، هم مفید و هم مؤثر است.
اما آنچه از همه اینها مؤثرتر و مفیدتر است آنهایی است که آثار قریب این مقامات را بشود با حس مشاهده کرد. یا خود انسان اثر آن مقام را در امام ببیند، یا اینکه با واسطه های معتبری نقل شده باشد. اینها تجربه شده که آثارش در نفس انسانی خیلی قوی تر است. شاید سرّش هم این باشد که از آنجایی که انسان یک موجود مادی است و اولین چیزهایی که برای شناخت و ارتباط با عالم وجود برای او پیدا می شود از راه حس است ، بعد از اینکه به کمالات معنوی هم رسید باز اگر آثار حسی داشته باشد کمک شایانی می کند. چون طبیعت ما با حسیات شروع شده و وجود و حضور ما در این عالم هم با همین حسیات ادامه دارد تا از این عالم برویم.
اگر بتوانیم از این قسم از ادله، نمونه های متقنی که واسطه آن خیلی کم بوده یا واسطه نداشته بیان کنیم، نتیجۀ آن برای اطمینان و آرامش و یقین ما حتی بیش از براهین عقلی خواهد بود. بنابراین بد نیست در یک جلسه بعضی از این آثاری که ارتباط نزدیک با حسیات دارد و واسطه با آن کسی که خودش درک کرده، یک نفر یا دو سه نفر افراد بسیار مطمئن هست؛ بیان شود. خودِ گفت و شنود اینها از چندین برهان و دلیل نقلی اثرش بیشتر است. ما خودمان تجربه کرده ایم که شنیدن همین مطالب باعث این شده که ایمان ما افزوده شود و حتی بزرگانی از مراجع وقتی کلامی را در این باره از کسی می شنیدند وظیفه خودشان می دانستند هر روز برای آن شخص دعا کنند و فاتحه ای بخوانند. چراکه او یک مطلبی را نقل کرده که باعث شده بر ایمانشان افزوده شود.
بازدیدها: 0