کودک سه ساله در غوغای کربلا
رقیه سلام الله علیها کیست؟
نام دختری از حسین بن علی علیه السلام است که در خرابه شام شبی پدرش امام حسین علیه السلام را در خواب دید و بیدار شد. و از حضرت زینب سلام الله علیها پدرش را خواست همه اسرا در خرابه به شیون درآمدند.
یزید آن ناله و گریه را شنید. و سبب پرسید جریان را گفتند دستور داد سر امام را به خرابه بردند.
همین که روپوش از سر مطهر، برداشتند چشم دختر به سر پدر افتاد. و چنان بی تاب و دگرگون شد که از شدت گریه و اضطراب، روح از تنش جدا گشت.
نسب حضرت رقیه سلام الله علیها
پدر بزرگوار ایشان حضرت سیّد الشهداء ابا عبد الله الحسین علیه السلام و مادرشان ام اسحاق میباشد. که نامش «حبوه» است.در بعضی کتب فضایلی برای آن بانو ذکر شده است.
البته بانوان دیگری به عنوان مادر آن حضرت ذکر شده اند که دلیل محکمی برای آنها در دست نیست.
بعد از ولادت حضرت رقیه ام اسحاق مادر آن حضرت بیمار شد. و دیری نگذشت که از دنیا رحلت فرمود.
ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها
ولادت آن حضرت در مدینه منوره بوده است.
بنا بر مشهور سن این عُلیا مخدّره سه سال و چند ماه بوده است. در بین اهل ولا و حتی در بعضی کتابها عنوان سه ساله برای آن حضرت مشهور شده است. که اشکالی هم ندارد. زیرا وقتی در مورد سن کسی میگویند سه ساله است. یا چهار «ساله همیشه مرادشان این نیست که سه سال کامل یا چهار سال کامل دارد بلکه حد تقریبی را بیان میکنند.
بنا بر آنچه در سن آن حضرت گفته شده روز ولادت حضرت از ۵ تا ۲۸ شعبان محتمل است. و قول قاطعی که برای روز ولادت به آن استناد شود وجود ندارد. بر همان اساس سال ولادت یکی از سالهای ۵۴ یا ۵۵ یا ۵۶ و یا ۵۷ قمری خواهد بود.
شهادت امانت حضرت سیدالشهداء در خرابه شام پنجم ماه صفر سال ۶۱ قمری اتفاق افتاده است.
کلمه رقیه در لغت
کلمه رقیه مانند سمیه در ادبیات عرب اسم مصغر است. ریشه اصلی آن «رقی» به معنای بالارفتن و صعود و کلمه رقیه به معنای دعا و تعویذ است.
گویا عرب نام «رقیه» را بر دختران خود می گذاشته اند تا آن را به فال نیک گیرند. و دختر با سلامت و به دور از آفات و چشم زخم و…. رشد کند و بزرگ شود.
نازدانه خاندان حسین علیه السلام
کودکی که در آغوش پدری مهربان چون ابا عبد الله الحسین علیه السلام که رحمت فراگیر الاهی است بزرگ شده. پدری که چون رقیه سلام الله علیها در همان ماه های اول عمر مادر خود را از دست داد. محبتش را به دردانهاش دو چندان نمود.
رقیه ای که در آغوش برادری چون علی اکبر علیه السلام، عمویی چون عباس بن علی علیه السلام و عمه هایی مانند زینب و ام کلثوم سلام الله علیهما بزرگ شده و زندگی کرده است.
دردانه ای که هنگام خواب سرش را بر دست پدری چون سید الشهداء میگذاشت. هنگام نماز کنار و همراه پدر به نماز می ایستاد با دستان کوچک خود سجاده برای پدر آماده می کرد.
برادران و عموها و عمه ها او را چون گل میبوییدند. هنگام تشنگی با عزت و احترام آب برایش میآوردند خواسته هایش را با مهر اجابت میکردند.
حال که بابا و برادر و عموهای مهربان را از دست داده چه حالی دارد؟! آیا چون در میان امت جدّش پیامبر و مسلمانان به سر می برد، غم زیادی ندارد؟
شهادت هاشمیه کوچک
حضرت رقیه سلام الله علیها اولین هاشمیهای است که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در شام از دنیا رفته و در خرابه ای نزدیک کاخ یزید لعنه الله علیه دفن شده است.
عزاداری درجاتی دارد درجه کامل عزاداری نسبت به امام حسین علیه السلام آن است که آن قدر اشک بریزد و ناله کند که از دنیا برود.
حضرت رقیه سلام الله علیها در مقابل سر مقدس بابایش آن قدر گریست تا از دنیا رفت. و در آن حال سر مبارک امام حسین علیه السلام و لبهایش روی لبهای رقیه سلام الله علیها بود. و به واسطه عزاداری از هستی و زندگی دست کشید.
تشییع جنازه کودک غریب و غسل بدن حضرت رقیه سلام الله علیها
بنابر نقلی، چون آن مخدره مظلومه از دنیا رفت، حضرت ام کلثوم سلام الله علیها چند خشت از خرابه جمع کرد. و پهلوی هم گذاشت و جنازه آن حضرت را برای غسل دادن روی خشتها قرار دادند. و اهل بیت دورش جمع شدند.
بنا بر نقل دیگر هنگام غسل دادن بدن آن مظلومه را در خرابه روی تخته ای قرار دادند.
سخن زن غساله
هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه سلام الله علیها را غسل می داد. ناگاه دست از غسل کشید و گفت سرپرست این اسیران کیست؟
زینب سلام الله علیها به غساله فرمودند چه میخواهی؟
گفت این دخترک به چه بیماری ای مبتلا بوده است که بدنش کبود است؟
زینب(س) در پاسخ فرمودند ای زن او بیمار نبود؛ این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است.
به نقلی دیگر ، زن غساله که بدن آن مظلومه معصومه را برهنه کرد که غسل دهد. دید که بدن آن مظلومه بر اثر کعب نی و تازیانه کبود گردیده است. و جراحتی بین دو کتف آن مظلومه است. از زینب کبرا سلام الله علیها سؤالنمود که این جراحت چیست؟
ایشان فرمودند این طفل از تشنگی نزدیک بود. که روح از بدنش مفارقت کند. در دست شمر جام آبی بود. و این کودک به سویش رفت تا شاید یک جرعه آبی به او بدهد. از قساوتی که شمر داشت آب را بر زمین ریخت. و با کعب نیزه آن چنان به پشتش زد که بر زمین افتاد.
کفن و دفن حضرت رقیه سلام الله علیها
چون رقیه سلام الله علیها به شهادت رسید. اسیران در آن خرابه ویران چنان شیون و فغانی به پا نمودند که تمام همسایگان خبردار شدند. و رو به خرابه آوردند تا ببینند بر سر ایشان چه آمده.
همه با دختران فاطمه به گریه در آمدند. و مانند روز شهادت امام حسین علیه السلام عزا بر پا نمودند. شیون و زاری میکردند و بر سر و صورت می زدند. تا آن که رفتند غساله و کافور آوردند و چراغ حاضر نمودند. و بدن بیجان و خسته حضرت رقیه سلام الله علیها را روی تخته ای گذاشتند.
غساله مشغول غسل دادن شد. و زنان مشغول بر سر و سینه زدن نوحه خواندن و گریه کردن بودند. پس پیکر مطهره او را …. کفن کردند و ….. و در گوشه همان خرابه به خاک سپردند.
راوی میگوید وقتی که خواستند پیکر آن یتیم را از خاک خرابه بردارند علمهای سیاه بر پا کرده بودند. و مردان و زنان شامی گریه و ناله میکردند. و سنگ بر سر و سینه میزدند. او را غسل دادند و کفن نمودند. و به روایتی با همان پیراهن کهنه اش کفن کردند. و بر او نماز گزاردند و دفن نمودند. که الآن قبر آن حضرت معلوم و مشهور است.
حرم ایشان ملجأ و پناهگاهی برای محبان اهل بیت علیهم السلام در دمشق واقع است.
منبع/کتاب ریحانه کربلاء نوشته عبد الحسین نیشابوری
بازدیدها: 0